کد خبر 437149
تاریخ انتشار: ۱۴ تیر ۱۳۹۴ - ۰۵:۰۰

در نگاهی بی طرفانه این سوال مطرح می شود که آیا در فوتبال حرفه ای و شاید در دنیای حرفه ای، فرقی بین آزادی بیان و آزادی اهانت وجود ندارد؟

گروه ورزشی مشرق - همه چیز از فینال جام حذفی اسپانیا به میزبانی نیوکمپ آغاز نشد، این زخم کهنه با دشنه به زهرآلوده فرانکوی خونریز ایجاد شده و فسیل‌های انگلیسی تبار شمال شرق اسپانیا هنوز هم در کافه های تلخ و تاریک دهه 70 میلادی به دنبال چاپ فوق العاده روزنامه "کاتالونیای آزاد" می‌گردند تا شاید خبر پیوستن رسمی به فرانسه آزاد یا جدایی مطلق از سرزمین‌های کاستیانا در تیتر اول آن، خوشحالشان کند.
 غافل از این که از آن روزهای خاکستری رنگ قاره سبز، جز چندین و چند کتاب خاک گرفت در کتابخانه ملی اسپانیا، چندین و چند فیلم قدیمی که هرگز اکران مجدد نداشتتند و مشتی از خاطرات در هم تنیده، چیز دیگری باقی نمانده است.


به هر حال فینال جام حذفی اسپانیا بین بارسلونا و اتلتیک بیلبائو اتفاق کوچکی نبود، پادشاه اسپانیا در جایگاه ویژه ایستاد و زمان پخش سرود ملی اسپانیا فرا رسید. این سرود ملی برای جوانان این روزهای کاتالونیا واقعا سرود ملی است، جوانانی که برخی واحدهای دانشگاه بین‌المللی خود را در ژاپن می‌گذرانند، دوستانی از خاورمیانه و آفریقا دارند، شغلشان با کشورهای اروپایی و آمریکایی هم پوشانی دارد و برای تماشای یک کنسرت زیبا در مسکو باید به مقصد فرودگاه شهرشان فقط یک تاکسی بگیرند.

برای چنین جوانانی دیگر مرز، معنی ندارد، این نسل تازه دنیایش کوچک شده و دیگر حوصله پیاده روی های طولانی در اعتراض به دولت اسپانیا را ندارد. جدا شدن کاتالونیا از اسپانیا سودی هم برای این نسل نخواهد داشت، در اولین قدم آنها لالیگا را از دست خواهند داد، عضویت در منطقه یورو، رستوران ها و مراکز خرید بزرگ و زنجیره ای، بانک‌های بین المللی تحت قرارداد با بانک مرکزی اسپانیا، بیمارستان های بزرگ، شعب بزرگ و غیره.

همزمان با پخش شدن سرود ملی اسپانیا اما هواداران دو تیم اتلتیک بیلبائو و بارسلونا سرود ملی خود را خواندند، و این همه ماجرا نبود چرا که همزمان و به فرض داشتن تعریفی درست از آزادی بیان، این آزادی اهانت محسوب می شد که هزاران هزار تماشاگر شروع به سردادن شعارهای توهین آمیز علیه دولت اسپانیا و پادشاه این کشور کنند.

قهرمانی بارسلونا در لیگ قهرمانان اروپا نیز بهانه مطلوبی به دست جدایی طلبان کاتالونیا می داد تا بار دیگر مردم این ایالت را به بهانه فوتبال به خیابان‌ها بکشانند،  پس از آن قهرمانی و تکمیل کلکسیون موفقیت‌های این تیم بزرگ در دنیای فوتبال حرفه‌ای جشنی بزرگ و باشکوه از سوی سران باشگاه بارسلونا ترتیب داده شد، فضای شهر بارسلونا و سایر مناطق کاتالونیا ملتهب بود و ماجرای توهین مردم به سرود ملی اسپانیا و غیبت معنی دار پادشاه اسپانیا در فینال برلین باعث شده بود تا مردم شهر خود را برای سردادن شعارهایی علیه دولت اسپانیا آماده کنند.

حضور ژاوی هرناندز در این مراسم با پرچم کاتالونیا نیز برای پلیس اسپانیا دردسرساز شده بود و هر بار که ژاوی به سمت مردم شعار می‌داد، کنترل جمعیت معترض به دولت اسپانیا سخت و سخت‌تر می‌شد.


هو کردن سرود ملی اسپانیا توسط هواداران دو تیم بارسلونا و اتلتیک بیلبائو و بی‌تفاوتی فدراسیون فوتبال اسپانیا نسبت به حوادث و حواشی فینال جام حذفی باعث شده بود تا رسانه‌های اسپانیایی پیش بینی سخت‌ترین جریمه‌ها را داشته باشند اما کمیسیون ضد شورش و خشونت پارلمان اسپانیا پس از جلسه اضطراری خود تصمیم به تبرئه هر سه گزینه گرفت.

اکنون و با گذشت نزدیک به یک ماه از آن روزهای پرالتهاب، ژاوی هرناندز در نشست خبری خود بار دیگر بر روی زخم این روزهای اسپانیا نمک ریخته و می گوید: نه دولت اسپانیا و نه یوفا حق ندارند بارسلونا را به خاطر انچه هوادارانش دوست دارند از روی سکوها بخوانند، جریمه کنند، اینجا دموکراسی حاکم است، ما به آزادی بیان معتقدیم و اگر بارسلونا جریمه شود یک معنی بیشتر ندارد و آن این است که در اسپانیا آزادی بیان وجود ندارد، از فوتبال سیاسی در اسپانیا خسته شده ایم.

حرفهای ژاوی با توجه به محبوبیتی که دارد می تواند در نگاه اول بسیار زیبا و جذاب باشد و هواداران بارسلونا در سراسر جهان به او حق خواهند داد اما در نگاهی بی طرفانه این سوال مطرح می شود که آیا در فوتبال حرفه ای و شاید در دنیای حرفه ای، فرقی بین آزادی بیان و آزادی اهانت وجود ندارد؟