کد خبر 437923
تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۲

مگر می‌شود کسی که او را لابی جمهوری اسلامی در دولت آمریکا معرفی می‌کنند با افراد و شبکه‌هایی در ارتباط باشد که خواهان براندازی و افول ایران و ایرانی هستند؟

به گزارش مشرق، هومن مجد اردکانی متولد 1957میلادی در تهران و اهل ایالت نیویورک است. وی خود را روزنامه نگار و نویسنده سیاسی-اجتماعی آمریکایی ایرانی تبار معرفی می کند. مجد تا کنون برای نیویورک تایمز و نیویورکر ستون‌هایی به تحریر در آورده است.


او نویسنده سه کتاب با عناوین The Ayatollah Begs to Differ (آیت‌الله نظری متفاوت دارد) و The Ayatollahs' Democracy (دموکراسی‌ِ آیت‌الله ها) و The Ministry of Guidance Invites You to Not Stay(وزارت ارشاد از شما می‌خواهد که نمانید) است. هومن مجد که پیش از این به عنوان مترجم احمدی نژاد و خاتمی نیز در نیویورک فعالیت کرده؛ از اقوام محمد خاتمی است و پدرش در دوره پهلوی دیپلمات و سفیر بوده است.
 

*چاپ کتاب با روایت ضد ایرانی


مجد که پیش از این کتاب های The Ayatollah Begs to Differ (آیت‌الله نظری متفاوت دارد) و The Ayatollahs' Democracy (دموکراسی‌ِ آیت‌الله ها)  را نوشته بود، این بار با نوشتن کتاب «وزارت ارشاد از شما می‌خواهد که نمانید: یک خانواده آمریکایی در ایران» The Ministry of Guidance Invites You to Not Stay: An American Family in Iranباز هم دست به سیاه نمایی از اوضاع ایران زده است.

موضوع این کتاب که تقریبا از عنوان آن هم مشخص است، روایت‌های مجد از یک سال گذراندن زندگی در ایران به همراه خانواده‌اش است. او که به قول خودش سال 2011 وارد ایران شده و یک سال در ایران مانده است،‌مشاهدات خودش از زندگی ایرانیان را در قالب کتاب بیان کرده است.

 در معرفی این کتاب در رسانه‌های غربی، مجد به عنوان شخصی معرفی شده که بیش از غربی‌هایی که صرفا ایران را با گروگان گیری دیپلمات‌های آمریکایی و فیلم آرگو می‌شناسند، کشور ما را می‌شناسد. همچنین نویسنده این کتاب به عنوان فردی معرفی شده است که ارتباط قوی با حکومت ایران دارد.

پدربزرگ مادری‌اش آیت الله،‌ پدرش دیپلمات و همسرش از اقوام محمد خاتمی یکی از رئیس جمهورهای پیشین ایران است و با همه این تفاسیر  مجد به مخاطب غربی به گونه‌ای معرفی می‌شود که یک ایرانی وابسته به مراکز قدرت ایران به شمار می‌آید و روایتش از ایران هم به شدت معتبر است!

البته وقتی محتوای کتاب شرح داده می‌شود، تناقضی بین این ارتباط قوی با حکومت ایران و آنچه که در ایران می‌گذرد پیش چشمان مخاطب به تصویر کشیده می‌شود که تصویر سیاه ساخته شده پیش چشمان مخاطب غربی را سیاه‌تر و پازل ضد ایرانی را کامل‌تر کند.

روایت مجد از ایران از  یک سالی که در ایران حضور دارد، با این توضیح شروع می‌شود که او قصد نوشتن چنین کتابی را نداشت اما شرایط، و به خصوص ویژگی‌های دولت احمدی‌نژاد کاری می‌کند که او بنویسد!

*ایرانی‌ها مجبورند به جای شام، سبزی بخورند!

او روایت می‌کند که راه دشواری برای سر و سامان دادن به زندگیش در ایران داشته است. به او کار نمی‌دهند. فیس بوک و توییتر فیلتر است. نمی‌تواند با دوستانش در اینترنت ارتباط برقرار کند و اگر ارتباط هم برقرار شود، مشکل است. همچنین او برای مخاطبان غربی نقل می‌کند که دولت ایران خیلی چیزها را ممنوع کرده است اما او به راحتی می‌تواند در ایران  کسانی را پیدا کند که دی وی دی‌ فیلم‌های خارجی و مشروبات الکی و دیگر مواد غیر قانونی را تهیه کنند!

بعد او تلاش می‌کند زندگی روزانه ایرانی‌ها را روایت کند. جایی که بچه‌ها نباید رانندگی کنند اما می‌کنند. جایی که استفاده از آرایش و لاک ناخن برای خانم‌ها ممنوع است!‌ اما همه خانم‌ها در همه جا از آن استفاده می‌کنند و جایی که یک بشقاب سبزی وعده اصلی برای شام است. او به مخاطبانش می‌گوید ایران جایی است که به علت تحریم‌ها نمی‌شود از کارت‌های اعتباری استفاده کرد و بدهی و وام غوغا می‌کند!

و این سیاه نمایی‌ها و روایت‌های این چنینی مجد ادامه در سراسر کتاب ادامه می‌یابد و روایت دست اول! او را کامل می‌کند. رسانه‌های غربی هم  از آن به عنوان یک روایت به شدت معتبر از ایران یاد می‌کنند و در نهایت نتیجه می‌گیرند، در روزگاری که دوباره بابی برای گفت‌گوی ایران و آمریکا باز شده و مسله هسته‌ای ایران بر سر زبان‌هاست، آمریکایی‌ها و دیگر مردمان غرب به جای اینکه خطر سفر به ایران را تجربه کنند بهتر است این کتاب را بخرند و بخوانند که یک تجربه عملی و عینی در اختیار آنها قرار می‌دهد.

*ارتباط با تریتا پارسی و انجمن نایاک
هومن مجد در پشت صحنه مذاکرات ایران و 5+1 حضور پررنگی دارد و ارتباط وی با شخصی بنام تریتا پارسی که موسس انجمن نایاک است کاملا مشهود است. برای روشن تر شدن موضوع به پیشینه تریتا پارسی می پردازیم :




تریتا پارسی، فردی ایرانی تبار متولد اهواز است که در سوئد بزرگ شده است. وی مدرک دانشگاهی خود را در رشته‌های روابط بین‌الملل از دانشگاه اپسالا و اقتصاد از دانشگاه استکهلم دریافت کرد. همچنین دارای درجه دکترا در روابط بین الملل در "دانشگاه جان هاپکینز" آمریکا است.

وی پس از ترک سوئد ابتدا در محل نمایندگی دائمی سوئد در سازمان ملل متحد مشغول به کار شد و بدنبال آشنائی با باب‌ نی، نماینده کنگره آمریکا از ایالت اوهایو بهعنوان دستیار وی مشغول به کار شد.
 

 
تریتا پارسی به همراه باب نی

باب نی قبل از انقلاب ایران به مدت کوتاهی در شیراز تدریس کرده و زبان فارسی را نیز بخوبی تکلم میکند. وی قبلا از برخی از گروه‌های اپوزیسیون ایران حمایت می‌کرد، ولی با انتخاب خاتمی دراین سال وی به جرگه طرفداران ایجاد رابطه با ایران پیوست. اما چیزی که تریتا پارسی را در رسانه‌های غربی مطرح کرد، تشکیل بنیاد شورای ملی ایرانیان آمریکا، لابی صددرصد آمریکایی متشکل از شبکه US است که هدفش ایران و ایرانی است.

تریتا پارسی علاقه شدیدی به رژیم صهیونیستی دارد چنانکه در سایت شخصی‌اش ارتباطش با "فرانسیس فوکویاما" نظریه پرداز معرف و آمریکایی که نظریه پایان تاریخ و پیروزی لیبرالیسم را مطرح کرده را افتخاری برای خود می داند.

موسس نایاک که ادعا می‌کند برای احقاق حقوق ایرانی‌ها در آمریکا به پا خواسته است با پول‌های هنگفتی که از بنیادهای ضد ایرانی دریافت می‌کند، با دشمنان تابلودار ایران و انقلاب رابطه نزدیکی داشته و مهمان شبکه‌هایی می‌شود که علیه جمهوری اسلامی ایران تبلیغ می‌کنند.

تریتا پارسی در کنار تیم هسته ای

*رضا مرعشی: مدیر امور پژوهش‌های نایاک
یکی دیگر از اعضای بلند پایه نایاک رضا مرعشی است که در بسیاری از مجلات و روزنامه‌های آمریکایی که مقالات ضد ایرانی چاپ می‌کنند، فعالیت گسترده دارد. مرعشی اکنون عضو، و رییس امور پژوهش‌های نایاک است.
 

 

به نظر می‌رسد عضو پیشین وزارت امور خارجه آمریکا در بخش امور ایران، یکی از ابزارهای لابی آمریکا برای ایجاد رابطه مستقیم میان ایران و آمریکا باشد، به‌طوری که بسیاری از مقالات رییس پژوهش‌های نایاک در روزنامه‌ها و بنیادهای بسیار معروف آمریکایی مانند Foreign Policy، نیویورک‌تایمز، هافینگتون پست و .. چاپ شده و موضوع اغلب آن‌ها ایجاد رابطه مستقیم میان ایران و آمریکا است.

در بررسی های ایران خبر هومن مجد اردکانی فردی مرموز و چند چهره دیده شد ، بصورتی که وی در تمامی سه دوره ریاست جمهوری خاتمی، احمدی نژاد و روحانی به طور کاملا مشخص موضع خود را تغییر می دهد. وی حتی در اتفاقات فتنه 88 نیز با کفش سبز در حمایت از فتنه در یک برنامه آمریکایی حاضر شده و اعلام می کند که جنبش سبز پیروز می شود، اما در فاصله کوتاهی چفیه به گردن میندازد و حامی جهموری اسلامی می شود. این تغییر موضع هومن مجد به مزاج رسانه های اپوزوسیون نیز خوش نیامده و حتی در برنامه ای حسن داعی، مجری عضو گروهک منافقین نیز اقدامات و تغییر مواضع وی را به " آفتاب پرست " تشبیه می کند.
 


عکس گرفته شده توسط هومن مجد از وزیر خارجه کشورمان

حال این سوال ها مطرح می‌شود: مگر می‌شود کسی که او را لابی جمهوری اسلامی در دولت آمریکا معرفی می‌کنند با افراد و شبکه‌هایی در ارتباط باشد که خواهان براندازی و افول ایران و ایرانی هستند؟ موضع این افراد در قبال ایران چگونه است ؟ این اشخاص در حلقه محافظت شده آقای ظریف و در خط مقدم جبهه دیپلماسی کشور چه می‌کنند ؟


منبع: ایران خبر