گروه ورزشی مشرق - جام ملتهای آمریکای جنوبی یا شاید به بیانی بهتر آن طور که خودشان تعصب دارند، کوپاآمریکا با قهرمانی شیلی به پایان رسید.
بسیاری از همان ابتدای راه گمان می کردند که برزیل برای جبران مافات آمده و اگر برزیل نتیجه نگیرد، حداقل باید منتظر قهرمانی آرژانتین، اروگوئه و یا شاید حتی ونزوئلا باشیم، در این میان با این که نام ونزوئلای تازه احیا شده هم مطرح شده بود، خبری از خود شیلی نبود که نبود.
شیلی، میزبانی محجوب و کم حرف به نظر می رسید که پیش قدم شده برای اتحاد بیشتر و ترویج صلح به بهانه فوتبال، تا همین بخش از داستان هم می شود شیلی را قهرمان دانست، کشوری که هرگز فقیر نبوده اما هرگز ثروتمند نشده است. مردمی سختکوش، مشهور به آینده نگری و تحلمل سختی ها و پرچمدار سکوت و سکوت و سکوت در میان اسمهای پر سر و صدای آمریکای جنوبی که این روزها به همان چند قطره میراث مبارزاتی خویش هم رحم نکرده و مشغول تمرین برای خم شدن صحیح مقابل مدیریت جهانی هستند.
میزبانی شیلی به پایان رسید اما چه تفاوتی بین میزبانی شیلی در کوپاآمریکا با میزبانی برزیل در جام جهانی وجود داشت؟
مسلم است که بزرگی جام جهانی با محدودیتهای جام ملتها قابل قیاس نیست اما اتفاقی که در دو کشور برزیل و شیلی در فاصله کمتر از یک سال رخ داده نشان از تفاوت راه طی شده در این میزبانی دارد.
* کشور برزیل برای میزبانی در جام جهانی در 4 بخش مهم دست به دامان اروپا و آمریکا شد، حداقل 5 اپراتور مهم تلفن همراه در برزیل، راست یا دروغ در فاصله 4 ماه مانده به برگزاری جام جهانی 2014 از ناتوانی خود در ارایه خدمات به مردم خبر دادند و جالب این که به فاصله چند ساعت کاری، آلمان و فرانسه برای جبران این ضعف پیش قدم شدند. اکونومیست در مقاله معروف خود که تنها دو هفته پس از اتمام جام جهانی به چاپ رسید نوشت: آلمان و فرانسه در مدت زمان برگزاری جام جهانی به بیش از 4 میلیون کاربر، سیم کارت و خدامت جانبی اینترنتی فروختند، این آمار در باور طرف های اروپایی هم نمی گنجید، سودی که از این طریق باید به خزانه برزیل میزبان واریز می شد نصیب آلمان و فرانسه شد.
* بخش دوم به صنعت حمل و نقل مربوط می شد که برزیل از همان ابتدا در مورد ناتوانی در این بخش اعلام رسمی کرد. چین اولین مشتری جدی برزیل بود که بیش از 400 دستگاه اتوبوس تزیین شده و آماده برای فروش را از راه دریایی به برزیل فرستاد و سود سرشاری به جیب زد.
* برزیل در بخش سوم خواسته های خود به سراغ استادیوم ها رفت و درباره سیستمهای صوتی، فیلمبرداری، صندلیهای هواداران و کیفیت چمن از آمریکا کمک گرفت، این کمک تا حدود زیادی به صورت پنهانی بود چرا که مشکل بزرک برزیل در آن روزها اعتراض مردم خشمگین و فقیر این کشور در خیابانها محسوب می شد و کمک گرفتن از آمریکا در آن شرایط معادل نمک پاشیدن روی زخم مردم برزیل بود.
* مورد آخر اما به امنیت مربوط می شد، چیزی که بعید بود ارتش برزیل از عهده آن برنیاید اما در این باره هم خطر نکرد و همچنان از غرب کمک گرفت، دو هفته ای بین نیروهای امنیتی آمریکا و ناتو برای تصاحب امتیاز برقراری امنیت در برزیل جنگ و جدل در گرفت تا این که قرار بر حضور مشترک شد و سواحل برزیل در مدت زمان کمتر از دو ماه به محلی برای مانورهای پر هزینه آمریکا و اروپا تبدیل شدند، هزینه ای که از جیب برزیل به جیب اروپاییان و آمریکا واریز می شد.
و اما شیلی و میزبانی کم دردسر آن، هرگز چنین فراز و نشیبهایی را تجربه نکرد، جمهوری شیلی با پایتختی سانتیاگو از ابتدا به صورت شفاف اعلام کرد که برای برگزاری جام ملتهای آمریکای جنوبی مشکل مالی ندارد اما اگر کشورهای دیگر در همین قاره بخواهند در این رقابتها حضور داشته باشند و گوشه ای از کار را بگیرند، دست آنها را به گرمی خواهد فشرد.
کوبا پیش قدم شد و نیروهای صلیب سرخ و پزشکان بدون مرزش به صورت داوطلبانه راهی شیلی شدند و یگانهای درمانی کاملا مجهز بدون وابستگی به اروپا بخش درمانی و بهداشت را عهده دار شدند. آرژانتین از شیلی خواست تا اجازه بدهد برای بازگشایی بیش از 50 شبکه فروش مواد غذایی استاندارد به صورت زنجیره ای همکاری کند، این اتفاق رخ داد سرآغاز برگزاری دو نمایشگاه بزرگ صنایع غذایی در خاک شیلی شد و قراردادهای زیادی بین دو کشور در این عرصه به امضا رسید.
اپراتورهای تلفن همراه شیلی توان پوشش ماهوارهای کامل را در این رقابتها نداشتند و بیم آن می رفت تا حضور صدهاهزار نفری مردم در اطراف استادیومها در امر اطلاع رسانی و آنتن دهی اختلال ایجاد کند، در این زمینه اما نه خبری از آلمان بود و نه فرانسه، دانشگاه ملی شیلی با تکیه بر جوانان متعهد و با دانش خود این مشکل را حل کرد و در مدت زمان کمتر از 5 ماه، بیش از 400 داوطلب جوان بدون دریافت هیچ حقوقی تنها به خاطر عشق به کشورشان در برپایی بیش از 16 دکل مخابراتی کمک کردند و مشکلات نرم افزاری و سخت افزاری نیز به سرعت مرتفع شدند.
شیلی در نقشه آمریکای جنوبی به مانند یک نوار بلند و باریک میان کوههای رشته کوه آند در شرق و اقیانوس آرام در غرب کشیده شدهاست. بیش از 300 جوان تحصیل کرده در شیلی با لباس مشابه و مشخص زیر نظر سازمان گردشگری شیلی در زمان برگزای این جام، گردشگران را برای بازدید از روستاهای قدیمی این کشور تشویق و راهنمایی کردند.
دوازده تیم از دو کنفدراسیون مختلف در 8 شهر و 9 استادیوم ترمیم شده و آماده نمادی از اتحاد در آمریکای جنوبی بود، بیهوده هم نبود که روزنامه فیگارو در بخش بین الملل خود نوشت: اینها را رها کنید، خودشان برای خودشان جام برگزار کرده اند...
بله خودشان برای خودشان، بدون کمک گرفتن از فرانسه، آلمان، اتریش یا انگلیس، این همان شیلی بود که با برگزاری یک جام بین المللی به مردمش نزدیک تر شد، اتحاد در کشورش افزایش یافت، سود سرشار مالی کرد، با همسایگانش دوست تر و نزدیک تر شد، قهرمان شد و خیابانهایش غرق شادی و جشن و پایکوبی شدند. در این جشن بزرگ هیچکس جز عاشقان فوتبال، عاشقان شیلی و مردم دردکشیده آمریکای جنبوی دعوت نبود. هیچکس.
بسیاری از همان ابتدای راه گمان می کردند که برزیل برای جبران مافات آمده و اگر برزیل نتیجه نگیرد، حداقل باید منتظر قهرمانی آرژانتین، اروگوئه و یا شاید حتی ونزوئلا باشیم، در این میان با این که نام ونزوئلای تازه احیا شده هم مطرح شده بود، خبری از خود شیلی نبود که نبود.
میزبانی شیلی به پایان رسید اما چه تفاوتی بین میزبانی شیلی در کوپاآمریکا با میزبانی برزیل در جام جهانی وجود داشت؟
مسلم است که بزرگی جام جهانی با محدودیتهای جام ملتها قابل قیاس نیست اما اتفاقی که در دو کشور برزیل و شیلی در فاصله کمتر از یک سال رخ داده نشان از تفاوت راه طی شده در این میزبانی دارد.
* بخش دوم به صنعت حمل و نقل مربوط می شد که برزیل از همان ابتدا در مورد ناتوانی در این بخش اعلام رسمی کرد. چین اولین مشتری جدی برزیل بود که بیش از 400 دستگاه اتوبوس تزیین شده و آماده برای فروش را از راه دریایی به برزیل فرستاد و سود سرشاری به جیب زد.
* برزیل در بخش سوم خواسته های خود به سراغ استادیوم ها رفت و درباره سیستمهای صوتی، فیلمبرداری، صندلیهای هواداران و کیفیت چمن از آمریکا کمک گرفت، این کمک تا حدود زیادی به صورت پنهانی بود چرا که مشکل بزرک برزیل در آن روزها اعتراض مردم خشمگین و فقیر این کشور در خیابانها محسوب می شد و کمک گرفتن از آمریکا در آن شرایط معادل نمک پاشیدن روی زخم مردم برزیل بود.
* مورد آخر اما به امنیت مربوط می شد، چیزی که بعید بود ارتش برزیل از عهده آن برنیاید اما در این باره هم خطر نکرد و همچنان از غرب کمک گرفت، دو هفته ای بین نیروهای امنیتی آمریکا و ناتو برای تصاحب امتیاز برقراری امنیت در برزیل جنگ و جدل در گرفت تا این که قرار بر حضور مشترک شد و سواحل برزیل در مدت زمان کمتر از دو ماه به محلی برای مانورهای پر هزینه آمریکا و اروپا تبدیل شدند، هزینه ای که از جیب برزیل به جیب اروپاییان و آمریکا واریز می شد.
کوبا پیش قدم شد و نیروهای صلیب سرخ و پزشکان بدون مرزش به صورت داوطلبانه راهی شیلی شدند و یگانهای درمانی کاملا مجهز بدون وابستگی به اروپا بخش درمانی و بهداشت را عهده دار شدند. آرژانتین از شیلی خواست تا اجازه بدهد برای بازگشایی بیش از 50 شبکه فروش مواد غذایی استاندارد به صورت زنجیره ای همکاری کند، این اتفاق رخ داد سرآغاز برگزاری دو نمایشگاه بزرگ صنایع غذایی در خاک شیلی شد و قراردادهای زیادی بین دو کشور در این عرصه به امضا رسید.
اپراتورهای تلفن همراه شیلی توان پوشش ماهوارهای کامل را در این رقابتها نداشتند و بیم آن می رفت تا حضور صدهاهزار نفری مردم در اطراف استادیومها در امر اطلاع رسانی و آنتن دهی اختلال ایجاد کند، در این زمینه اما نه خبری از آلمان بود و نه فرانسه، دانشگاه ملی شیلی با تکیه بر جوانان متعهد و با دانش خود این مشکل را حل کرد و در مدت زمان کمتر از 5 ماه، بیش از 400 داوطلب جوان بدون دریافت هیچ حقوقی تنها به خاطر عشق به کشورشان در برپایی بیش از 16 دکل مخابراتی کمک کردند و مشکلات نرم افزاری و سخت افزاری نیز به سرعت مرتفع شدند.
شیلی در نقشه آمریکای جنوبی به مانند یک نوار بلند و باریک میان کوههای رشته کوه آند در شرق و اقیانوس آرام در غرب کشیده شدهاست. بیش از 300 جوان تحصیل کرده در شیلی با لباس مشابه و مشخص زیر نظر سازمان گردشگری شیلی در زمان برگزای این جام، گردشگران را برای بازدید از روستاهای قدیمی این کشور تشویق و راهنمایی کردند.
بله خودشان برای خودشان، بدون کمک گرفتن از فرانسه، آلمان، اتریش یا انگلیس، این همان شیلی بود که با برگزاری یک جام بین المللی به مردمش نزدیک تر شد، اتحاد در کشورش افزایش یافت، سود سرشار مالی کرد، با همسایگانش دوست تر و نزدیک تر شد، قهرمان شد و خیابانهایش غرق شادی و جشن و پایکوبی شدند. در این جشن بزرگ هیچکس جز عاشقان فوتبال، عاشقان شیلی و مردم دردکشیده آمریکای جنبوی دعوت نبود. هیچکس.