با فرارسیدن شب، ادلب شبیه شهر اشباح می‌شود. هیچ رفت و آمدی به چشم نمی‌خورد مگر رفت و آمد تروریست‌ها با ریش بلند و هیچ صدایی شنیده نمی‌شود مگر صدای موتوربرق‌هایی که برای مقرهای آنان برق تولید می‌کند. البته گه گاهی هم صدای تیراندازی‌هایی پراکنده‌، سکوت مهیبی که بر شهر سایه افکنده را می‌شکافد.

گروه بین‌الملل مشرق - هرج و مرج، فقر شدید، تعدی‌ها و دستگیری‌ها و اعدام‌های مکرر، و البته دزدی از هزاران خانه، خلاصه‌ای است از آنچه از زمان ورود القاعده به ادلب (در اواخر ماه مارس) تا کنون در این شهر بزرگ سوریه می‌گذرد. همین تصویر تیره‌ای که شاخه‌ی القاعده در سوریه و هم‌پیمانانش برای مردم ادلب رقم زده‌اند باعث شده یکی از به اصطلاح «فعلان انقلابی» [نیروهایی که مخالف نظام سوریه محسوب می‌شوند] سکوت خود را شکسته و با انتشار فیلم‌هایی در فضای مجازه، حقیقت جنایات جبهه النصره و دزدی‌های جاری در شهر را بر ملا کند.

به نوشته‌ی سائر اسلیم در روزنامه‌ی الاخبار لبنان، برخی از اهالی در این فیلم‌ها از وضعیت ناخوشایند معیشتی در داخل شهر سخن می‌گویند. شهری که در آن تقریبا هیچ کدام از پیش‌نیازهای ضروری زندگی پیدا نمی‌شود، دلیل این امر هم چیزی نیست جز زیاد شدن تعدی‌های تروریست‌ها نسبت به اهالی شهر و سرقت منازل آنها با توجیه اینکه این‌ها «غنایم جنگی» محسوب می‌شوند!

از زمان سیطره‌ تروریست‌ها بر شهر، حتی نیازهای اولیه‌ی زندگی هم در دسترس نیست. مثلا قیمت یک بسته نان به 200 لیره سوریه رسیده و قیمت یک لیتر بنزین به 800 لیره و گازوئیل به 600 لیره. نانوایی‌های مدرن هم به دلیل نبود مواد سوختی لازم، تعطیل شده‌اند.

در یکی از همان فیلم‌های مورد اشاره، راوی می‌گوید: «تروریست‌ها به صورت گسترده‌ای در شهر پراکنده‌اند و در مسائل مختلف آن دخالت می‌کنند.» و سپس ادامه می‌دهد که این افراد: «مکررا به اهالی شهر تعدی می‌کنند و با زور وارد منازل آنها می‌شوند و خانه‌ها را در اختیار خود می‌گیرند، با این اتهام که صاحبان منزل از «شبیحه» [لقبی توهین آمیز که به طرفداران نظام داده می‌شود] هستند.» در همین راستا، چند درگیری مسلحانه هم بین گروه‌های مختلف جیش الفتح، بر سر خانه‌هایی که تصرف کرده‌اند گزارش شده است.






گفته می‌شود که در این بین، منازل خانواده‌های سرشناس شهر، نصیب خانواده‌ی سران تروریست‌ها شده است. «مهاجران» [یعنی تکفیری‌های غیر سوری] هم منازل ثروتمندان و سیاستمداران را تصرف کرده‌اند. نقل شده که خانه‌ی صاحب یک شرکت حمل و نقل هم به چنگ یکی از فرماندهان مصری تروریست‌ها افتاده است. یک فرمانده سعودی تروریست‌ها هم منزل دبیر شاخه‌ی حزب بعث در ادلب را تصرف کرده است. یکیا ز فرماندهان چچنی هم برای خانواده‌اش یکی از منازل محله‌ی القصور را پسند کرده و تصرف کرده است!

شاهدان عینی روایت می‌کنند که نیروهای القاعده، بسیاری از تروریست‌های اهل ادلب را که حتی در هجوم به شهر هم مشارکت داشته‌اند، بازداشت کرده‌اند چراکه این افراد، نسبت به تعرض تروریست‌ها به منازل خانواده‌هایشان و دزدی از این منازل توسط دیگر تروریست‌ها اعتراض داشته‌اند.

یک منبع اهل ادلب هم در گفتگو با روزنامه‌ی الاخبار، از اعدام چند تن از تروریست‌ها اهل ادلب در میدان معرت مصرین در شمال ادلب و همچنین چند غیرنظامی و سه قاضی خبر داده است. این منبع افزوده است که زندان مرکزی ادلب مملو از بازداشتی‌های غیرنظامی (از جمله تعدادی زن) است. اسرای کمیته‌های مردمی و ارتش هم به زندان حارم و زندان مرکزی ادلب منتقل شده‌اند.





بنا بر گزارش‌های رسیده، با فرارسیدن شب، ادلب شبیه شهر اشباح می‌شود: هیچ رفت و آمدی به چشم نمی‌خورد مگر رفت و آمد تروریست‌ها با ریش بلند و هیچ صدایی شنیده نمی‌شود مگر صدای موتوربرق‌هایی که برای مقرهای آنان برق تولید می‌کند. البته گه گاهی هم صدای تیراندازی‌هایی پراکنده‌ای در این گوشه یا آن گوشه، سکوت مهیبی که بر شهر سایه افکنده را می‌شکافد.

آن دسته از اهالی شهر که در جریان درگیری‌ها از شهر نگریختند و در شهر ماندند، حالا با نگرانی عمیقی نسبت به آینده‌ی تحصیلی فرزندانشان دست و پنجه نرم می‌کنند، خصوصا که خبرهایی از محافل افراطیون به بیرون درز کرده که القاعده مشغول تهیه‌ی طرحی برای افتتاح مراکز آموزشی «اسلامی» [یعنی تکفیری] در شهر است تا به این ترتیب، تفکرات جهادی [تکفیری] را گسترش داده و نوجوانان و جوانان را به پیوستن به اردوگاه‌های آموزشی مستقر در باغ‌های الباسل در غرب ادلب تشویق کند.

این منبع، درباره‌ی مؤسسات دولتی داخل شهر هم می‌گوید: «گروه‌های وابسته به القاعده در همان هفته‌ی اول ورود به شهر، تمامی تأسیسات و دستگاه‌های داخل کارخانه‌ی الغزل را (که یکی از بزرگترین کارخانه‌های سوریه محسوب می‌شد) باز کرده و محتویات و دستگاه‌های آن را از طریق گذرگاه مرزی باب الهوی به صورت کامل به ترکیه منتقل کردند.» این منبع در ادامه می‌افزاید: «وسایل و اسناد موجود در تمام مؤسسات دولتی تخلیه شده وساختمان‌های آن تبدیل به مقر [تروریست‌ها] شده است.»









تروریست‌ها همچنین تمامی تجهیزات طبی دو بیمارستان ملی و ابن سینا را هم تخلیه کرده و آنها را به خارج از شهر منتقل کرده‌اند و همین موجب شده که وضعیت درمانی در شهر به بدترین حالت دچار شود.

با بدتر شدن اوضاع اقتصادی، حالا اهالی شهر تقریبا هر روز دست به تظاهرات‌ می‌زنند. جالب آنکه در این تظاهرات‌ها، تروریست‌های مسلح اهل ادلب هم حضور دارند.
حاضرین در این تظاهرات‌ها خشم خود را از رفتار‌های جبهه النصره و هم‌پیمانانش ابراز می‌کنند.











وسیم زکور (از فعالان ضد دولتی ادلب) می‌گوید تعداد اهالی ادلب که تا به حال وارد زندان‌های جبهه النصره شده‌اند به 2500 تن رسیده و تعداد زیادی از آنها هم بدون بازجویی، مورد ضرب و جرح و شکنجه قرار گرفته‌اند. او از اعدام‌های میدانی جبهه النصره بعد از ورود به شهر هم سخن گفته و یکی از قربانیان این اعدام‌ها را یک خانم مدیر مدرسه (به نام رولا الزیر) اعلام کرده است. در کنار این، او به سرقت‌های جاری در شهر اشاره می‌کند، از جمله سرقت تجهیزات پیشرفته‌ی مرتبط با کاشت زیتون و نقاشی‌های کلیسای شهر.

حال باید دید، آیا مردم دیگر نقاط سوریه از وضعیت مردم ادلب و رقه (که زیر یوغ جبهه النصره و داعش قرار گرفته‌اند) عبرت می‌گیرند و جانانه به حمایت از نظام قانونی کشور خود برمی‌خیزند یا نه؟