«نو سفران» به صورت زنده به تهیهکنندگی مهدی ابهری و اجرای سیدجواد هاشمی در سحرهای ماه مبارک رمضان از ساعت ۳ تا ۴ بامداد روی آنتن میرود.
این برنامه کاری از گروه کودک و نوجوان است و تازه روزه، قصه گویی، سفره سحری، زیر نور ماه، خاطرهها، دستهای کوچک و آسمانیها بخشهای مختلف آن را تشکیل میدهند.
*سیدجواد هاشمی مدتهاست که در کسوت مجری برنامههای تلویزیون دیده نمیشود، حالا بعد از یک غیبت طولانی در این حوزه اجرای برنامهای را بر عهده گرفته که مخاطبان اصلی آن سالهای اولی یا همان «نو روزهگان» هستند. این انتخاب دلیل خاصی دارد؟
- واقعیت این است که من اجرای برنامههای تلویزیونی را چندان دوست ندارم، اما سحرهای ماه رمضان دقایق و لحظات جذاب و خاصی هستند. به همین دلیل وقتی اجرای «نوسفران» به من پیشنهاد شد، با خوشحالی پذیرفتم و تصمیم گرفتم در این برنامه با رویکرد جدیدی برای انتقال مفاهیم اخلاقی که مشکل اساسی همه جوامع بشری در حال حاضر است، تلاش کنم. در حقیقت تصور کردم این برنامه میتواند فرصت خوبی باشد برای انتقال فرهنگ درست رعایت اصول اخلاقی و باید از آن استفاده کرد.
*گاهی برنامههای مذهبی کودک و نوجوان آنقدر شعاری میشود که بچهها علاقهای به تماشایش نشان نمیدهند، فکر میکنید چرا برنامهسازی ما در این مورد مشکل دارد؟ و البته «نوسفران» چطور خود را از این ماجرا مبرا میکند؟!
- بیش از ۲۰ سال تجربه معلمی دارم و همیشه هدفگذاری اصلیام در زندگی این بوده که روی نسلی کار کنیم که مثل موم در دستهای ما هستند و امکان آشنا کردن آنها با یک تربیت سالم و صحیح وجود دارد. فکر میکنم رسالت اصلی تلویزیون برای هدایت جامعه هم از همین جا آغاز میشود و مهمترین وجهه آن نیز هدایت نسل دهه ۷۰ و ۸۰ و صحبت کردن با آنهاست. ضمن اینکه من خواهش میکنم ما بزرگترها کلمه «شعار زدگی» را آنقدر تکرار نکنیم، شعار بر خلاف آنچه رایج شده، بسیار هم خوب است، ما با شعار پیروز میشویم، بهترین کتابهای نویسندگان دنیا با شعار هدایت جامعه را بر عهده میگیرند. چرا نباید شعار بدهیم؟ این اتفاق بسیار هم خوب است و من معتقدم همه ما باید شعار بدهیم اما چگونگی و راه تأثیرگذار بودن آن روی افراد اهمیت دارد.
خلاصه اینکه ما در «نوسفران» شعار میدهیم و نصیحت میکنیم اما اصلا نگران نیستیم و این اتفاق را بد نمیدانیم. اما همه تلاشمان این است که نصایح از زبان من مجری اتفاق نیفتد بلکه از زبان قرآن باشد. در این برنامه میخواهیم مسیر درست برقراری ارتباط با جوان و نوجوان را تمرین کنیم که اگر این طور باشد، همه چیز حتی تنبیه به دل آنها خواهد نشست. به هر حال تصور میکنم هر برنامه سازی امروز باید به این موضوع توجه داشته باشد که مردم تشنه تربیت اخلاقی فرزندان دهه ۷۰ و ۸۰ خود هستند، اگر اینطور بشود میتوانیم به آینده خوش بین باشیم و اگر نه، با توجه به شرایط الکترونیکی و فضای مجازی با اتفاقاتی روبرو میشویم که هیچکس نمیتواند مانع آن شود.
*این اثر گذاری چطور در برنامه سحرگاهی شبکه دو اتفاق میافتد؟
- در برنامه سحرگاهی تمام تلاش بر این است که شعار، نصیحت و تنبیه را در یک قالب نو و با یک شیوه تازهتر و مهربانانه بیان کنیم تا بچهها را به مسیر درستی هدایت کنیم. به عنوان مثال من چند شب پیش درباره عصبانیتهای خداوند در قرآن صحبت کردم و چند جمله عصبانی خدا را با لحن عصبی گفتم اما در کنار آن از رأفت خدا هم غافل نبودیم و صحبتهای مهربانانه خداوند در قرآن را نیز آوردیم.
طور دیگری بگویم، همه تلاش من این است که مخاطبان نگویند سیدجواد هاشمی جلو دوربین ایستاده و دارد نصیحت میکند، گرچه وظیفه من نصیحت کردن است اما از طرف دیگر سعی میکنیم این پندآموزی غیر مستقیم باشد تا بیشتر روی بچهها اثر بگذارد.
*برای این نصیحت کردن و پندآموزی غیرمستقیم، چه شیوهای را به کار میبرید؟
- شیوه روایتگری. چون در دنیا ثابت شده که بچهها و حتی بزرگترها قصه و داستان را دوست دارند. اما برای جذابتر بودن باید سه ویژگی در روایتگری وجود داشته باشد، یکی اینکه باید از حداکثر توان خود برای نمایشی شدن این روایتها استفاده کنیم به طوری که تصویر آن روایت در ذهن مخاطب نقش ببندد. وجه مهم دوم ایجاد باور در ذهن تماشاگر است، باید توجه داشت لزوما نباید همه آنچه گفته میشود، واقعی باشد. من سعی بسیاری کردم از تخیلم استفاده کنم و خیال انگیز صحبت کنم که بچهها به درجه باور کامل برسند. داستانهایی که انتخاب کردهام، آثاری هستند که صور خیال به وجود میآورند در عین حال تمثیلی، ساده و قابل هضم هستند.
اما سومین مسأله تنوع موضوعی در بیان روایتهاست. من سعی میکنم از حکایتهای مختلف مذهبی، تاریخی و... صحبت کنم و طوری نباشد که تماشاگر ما صرفا فقط مفاهیم ارزشی و اخلاقی را از حکایت قرآنی دریافت کند. چون باورم این است که هر چیز اخلاقی باشد بدون شک حکایت قرآن است. حالا این میتواند نوشته پائولو کوئیلو باشد یا اثر گابریل گارسیا مارکز.
*کودک و نوجوانی که برنامههایی فعال و پر از حرکت و نشاط میبیند چگونه جذب برنامهای مثل «نو سفران» با این آرامش میشود؟ از چه شیوهای برای اثر گذاری بیشتر روی مخاطب خاص خود استفاده کردید؟
- برای اثر گذاری در کودکان و نوجوانان باید زبان استعاری را گشود، همان کاری که «کلیله و دمنه» و آثار بزرگ دیگر انجام داده و قدم های موثری برای استقرار اخلاق در جهان برداشتهاند، من سعی کردم این قاعده را رعایت کنم. عرض کردم که همه تلاش تیم «نوسفران» این است تا در این برنامه وجوه نمایش گونه، باورپذیری و تنوع موضوع را رعایت کنیم، قصد داریم مطالب به گونهای مطرح شود که بچهها را تحت تاثیر قرار بدهد و به فکر کردن تشویق کند. امیدوارم مجموع این موارد موجب جذابیت بیشتر برنامه هم شده باشد.
*به نظر شما رویکرد برنامهسازان در تولید برنامههای ارزشی و اخلاقی برای بچهها چطور بوده است؟
- من فکر میکنم در این حوزه خلاءهایی وجود دارد که لازم است بیشتر به آنها پرداخته شود، شاید وقت آن رسیده باشد تا با بهرهگیری از تجربههای آزموده دنیا برای بچهها شخصیتهای اخلاقی و مثبتی خلق کنیم که میتوانند اثر گذار باشند. باید به دنبال شیوههایی باشیم که مسائل مذهبی را برای بچهها آسان و روایتهای ما را شیرین کند. تلاشهایی انجام شده و تجربه خوبی هم در برنامههای ترکیبی تلویزیون داشتیم. به عنوان مثال فکر میکنم نوجوانی نیست که از برنامه «نوسفران» راضی نباشد. این را میتوان از بازخوردهای برنامه متوجه شد.
این اتفاق بسیار فرخنده است و گشایش در برنامه سازی تلویزیون به حساب میآید. من خدا را از این بابت شکر میکنم اما همچنان معتقدم این دست برنامهها نباید به ماه مبارک رمضان منحصر شود چون کام مردم ما به ویژه نوجوانها تشنه است و باید با تولید محتوای خوب و اثر گذار سیرابشان کنیم. ما باید در رسانه مسیر شادمانی و بازی را در برنامهها برای بچهها فراهم کنیم چون در بازیهای کودکانه بچهها مسائل جدید یاد میگیرند.
این رسالتی است که بر عهده تلویزیون است و باید بیشتر به این حوزه ورود کند. کوتاه بگویم برای تولید برنامههای اثرگذار باید از خودمان فاصله بگیریم و بچهها را بیشتر بشناسیم. ما تلاش میکنیم این اتفاق در «نو سفران» رخ بدهد.