در این میان اما آنچه اهمیت مضاعف مییابد رسیدن به توافقی عزتمندانه است که حقوق و منافع ملت ایران در آن حفظ شود و چرخ پیشرفت علمی و هستهای کشورمان توقف جدی پیدا نکند. به نظر میرسد توجه به چند نکته در این میان اهمیت دارد:
اول: علت تکرار خطوط قرمز از سوی رهبر انقلاب
ایشان مخصوصاً در روزهای پس از توافق لوزان که ضرباهنگ مذاکرات تندتر شد چندین و چند بار در سخنرانیهای مختلف خود خطوط قرمز ترسیمشده از سوی نظام را هم برای تذکر مجدد به تیم هستهای و دولت بیان میکردند و هم برای آگاهی مردم از چارچوب رسیدن به یک توافق خوب آن را بهصورت رسمی و علنی بیان میکردند؛ و البته از سوی دیگر دست مذاکرهکنندگان ما در مذاکرات با 1+5 را بیشتر باز میگذاشتند تا آنها بتوانند به پشتوانه این حمایت بااقتدار در مذاکرات حاضر شوند.
بدیهی است تکرار مکرر برخی از خطوط قرمز از سوی رهبر انقلاب و همچنین تأکید ایشان بر برخی از خطوط قرمز در سخنرانی اخیر، اهمیت این خطوط را برای مردم، دولت، مذاکرهکنندگان روشن میسازد. ازاینرو ما نیز در این نوشتار بر آنیم که حال که ضرباهنگ مذاکرات به تندترین سطح خود رسیده است، بار دیگر با بازخوانی خطوط قرمز مهم ترسیمشده، تیم خودمان را به حفظ و رعایت این خطوط و عدم پذیرش توافقی که این خطوط زیر سؤال رفته دعوت کنیم. همانگونه که دکتر عراقچی گفت «اگر به 16 تیر برسیم و آنچه خواستمان است برسیم توافق خواهیم داشت و در غیر این صورت ترجیح میدهیم دستخالی به تهران بازگردیم.» (فارس 13 تیر)
دوم: خطوط قرمز تأکیدشده
با بررسی خطوط قرمز ترسیمی نظام که از سوی رهبر انقلاب در سخنرانیهای متعدد و مخصوصاً اخیر ایشان تبیین گردید، درمییابیم که سه خط قرمز از سوی رهبر انقلاب یکی از مهمترین خطوطی است که سعی شده است از سوی طرف غربی مورد تجاوز قرار گیرد.
پیش ازاین باید به این امر اشاره کنیم که طرف مقابل با مطرح کردن بحث بازرسیهای مراکز غیرنظامی و مصاحبه با دانشمندان بهگونهای درصدد مطرح کردن خواستهای نامعقول بود تا به عبارتی در مذاکرات دست برتر را بگیرد و با امتیاز کمتر به توافق برسد؛ و وقتی با سیلی و هشدار محکم رهبر انقلاب در این خصوص مواجه شدند، بعید به نظر میرسد که دیگر پافشاری خاصی بر این امر به شکل سابق داشته باشند.
1. لغو یکباره تحریمهای مالی اقتصادی بانکی؛ فلسفه مذاکرات
یکی از مسائلی که در چندین سخنرانی رهبر انقلاب بهشدت بر آن تأکید شد لغو یکجا و یکباره تحریمها بود. اصلاً مگر جمهوری اسلامی هدفش از انجام این مذاکرات چیست؟ مگر جز این است که جمهوری اسلامی ایران دنبال لغو تحریمهاست و اگر قرار باشد این لغو منوط به شرایط دیگری شود اصلاً مذاکره چرا انجام میشود؟ ایشان در سخنرانی خود در 20 فروردین و روزهای پس از بیانیه لوزان در این خصوص فرمودند:
اتّفاقی که باید بیفتد این است که تحریمها بهطور کامل و یکجا بایستی لغو بشود. تحریمها بایستی ــ اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدّر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند ــ در همان روز توافق بهطور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد؛ اینکه یکی از آنها میگوید تحریمها شش ماه دیگر لغو میشود، یکی میگوید نه ممکن است یک سال هم طول بکشد، یکی دیگر میگوید ممکن است از یک سال هم بیشتر بشود، اینها بازیهای متعارف معمول اینها است؛ اینها هیچ قابل اعتناء و قابلقبول نیست؛ تحریمها بایستی ــ اگر چنانچه حالا خدای متعال مقدّر فرموده بود و توانستند به یک توافقی برسند ــ در همان روز توافق بهطور کامل لغو بشود؛ این باید اتّفاق بیفتد. اگر قرار باشد که لغو تحریمها باز متوقف بشود بر یک فرایند دیگری، پس چرا ما اصلاً مذاکره کردیم؟ اصلاً مذاکره و نشستن پشت میز مذاکره و بحث کردن و بگومگو کردن برای چه بود؟ برای همین بود که تحریمها برداشته بشود؛ این را بازبخواهند متوقف کنند به یکچیز دیگری، اصلاً قابلقبول نیست.
و واقعاً اگر قرار باشد لغو تحریمها صورت نگیرد، مذاکره برای چه انجام میشود؟ یعنی ایران امتیازاتی نقد بدهد و بعد منتظر نسیه لغو تحریمها بماند!
رهبر انقلاب مجدداً و در آخرین سخنرانی هستهای خود در جمع مسئولین نظام به همین موضوع بار دیگر اشارهکرده و با جزئیات بیشتری فرمودند:
«ازجمله نقاط مهم این است: بنده تصریح میکنم، تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی، چه آنچه به شورای امنیت ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به کنگره آمریکا ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به دولت آمریکا ارتباط پیدا میکند، همه باید فوراً در هنگام امضای موافقتنامه لغو بشود؛ بقیّه تحریمها هم در فاصلههای معقول [لغو بشود]. البتّه آمریکاییها در زمینه تحریمها یک فرمول پیچیده چندلایه عجیبوغریبی را مطرح میکنند که اصلاً اعماق آن معلوم نیست؛ از انتهای آنچه درمیآید هیچ معلوم نیست. عرض کردم بنده بیانم بیان صریح است، تعبیرات دیپلماسی را بنده خیلی بلد نیستم؛ آنچه ما میگوییم صریح و همین [است] که گفتیم؛ این موردنظر ماست.» (بیانات 2 تیر 94)
و طبیعتاً انتظار ما نیز از تیم هستهای خودمان آن است که بههیچوجه توافقی را که این شرط در آن رعایت نشده است، به تهران نیاورند و آنها نیز چنین خواهند کرد.
رهبر انقلاب نیز از همین رو در موضوع لغو تحریمها به منوط شدن لغو تحریمها به گزارش آژانس نیز واکنش نشان داده و آن را غیرقابلپذیرش خواندند. امری که بهشدت باید مورد تأکید تیم هستهای ما قرار گیرد: «یک نکته اساسی دیگر اینکه لغو تحریمها منوط به اجرای تعهدات ایران نیست؛ نمیشود بگویند: شما رآکتور آبسنگین اراک را خراب بکنید، سانتریفیوژها را به این تعداد کاهش بدهید، این کارها را بکنید، آن کارها بکنید، بعد که کردید، بعد آنوقت آژانس بیاید شهادت بدهد، گواهی کند که شما راست میگویید و این کارها را انجام دادهاید، بعد ما تحریمها را برداریم! نه این را ما مطلقاً قبول نداریم؛ لغو تحریمها منوط به اجرای تعهداتی که ایران میکند نیست.» (بیانات 2 تیر 94)
2. محدودیت 10 – 12 ساله نمیپذیریم
این موضوع آنقدر مهم بود که رهبر انقلاب در آخرین سخنرانی هستهای خود در جمع سران نظام فرمودند:
«یکی اینکه آنها اصرار دارند بر محدودیت بلند مدّت؛ ما گفتیم ما محدودیت ده سال و دوازده سال و مانند اینها را قبول نداریم؛ ده سال یکعمر است؛ همه آنچه ما در این مدّت به دست آوردیم، در حدود ده سال طول کشیده است! بله سابقه هستهای در داخل کشور بیش از اینها است که بعضیاوقات هم گفته میشود در بعضی از بیانات، لکن در آن سالهای اوّل درواقع کاری انجام نگرفته بود؛ کار اساسی و عمده مال همین حدود 10، 15 سال اخیر است. محدودیت دهساله را ما قبول نداریم؛ ما مقدار سالهای معیّنی را که موردقبول ما است به مجموعه هیئت مذاکرهکننده گفتهایم که چه مقدار، محدودیت را قبول کردهایم، امّا تعداد سالهای محدودیت را گفتهایم ده سال و دوازده سال و این چیزهایی که این حضرات میگویند قبول نداریم.» (بیانات؛ دوم تیر 94)
بدون تردید رعایت این خط قرمز نیز سرلوحه عمل تیم هستهای خودمان خواهد بود. آنان نیز نمیپذیرند که دانشمندان ما و دانش هستهای ما با محدودیت سنگین 10 ساله و بیشتر مواجه گردند. ضمن آنکه رهبر انقلاب تأکید کردهاند که «در همین مدّتِ محدودیت هم که ما قبول میکنیم، کار تحقیق و توسعه و ساختوساز باید ادامه پیدا کند که این هم ازجمله خطوط قرمزی است که مسئولین محترم روی آن تکیه کردند؛ گفتند ما حاضر نیستیم از تحقیق و توسعه دستبرداریم؛ حق با اینها است.» (بیانات دوم تیر 94)
ازاینرو معتقدیم تیم مذاکرهکننده ما باید تمام دقت خود را به این نکات نیز داشته باشد که توافقی که این خط قرمز در آن رعایت نشود و موجبات پسرفت علمی این مملکت را فراهم کند، قطعاً یک توافق بد است.
3. بدبینی تاریخی ایرانیان به راستیآزماییهای آژانس
«یک نکته اساسی دیگر این است که ما با موکول کردن هر اقدامی به گزارش آژانس مخالفیم. ما به آژانس بدبینیم؛ آژانس نشان داده که هم مستقل نیست، هم عادل نیست؛ مستقل نیست زیرا تحت تأثیر قدرتها است؛ عادل نیست [چون] بارها و بارها برخلاف عدالت حکم کرده و نظر داده. بهعلاوه، اینکه بگویند «آژانس باید بیاید اطمینان پیدا کند که فعّالیّت هستهای در کشور نیست» اینیک حرف غیرمعقولی است. خب، چهار میشود اطمینان پیدا کند؟ اصلاً اطمینان پیدا کردن [یعنی چه]؟ مگر تکتک خانهها و وجببهوجب سرزمین کشور را اینها بگردند! چهار میشود اطمینان پیدا کرد؟ موکول کردن به این مسئله، نه منطقی است، نه عادلانه است.» (بیانات 2 تیر 94)
و واقعاً مگر انسان از یک سوراخ قرار است چند بار گزیده شود! چند بار آژانس باید با بیعدالتی تمام در مورد ایران و فعالیتهای صلح آمیزش نظر دهد و مانع پیشرفت این ملت گردد؟ بازهم باید آژانس این مانع را ایجاد کند! طبیعتاً هیچ انسان عاقلی نمیتواند پذیرش این شرط را مدنظر خود قرار دهد و در توافق بگنجاند.
و البته سوای این خطوط قرمز ترسیمشده از سوی رهبر انقلاب خطوط قرمز دیگری نیز هستند که ایشان به تیم تذکر داده و علنی نیز فرمودهاند. «اهمّ خطوط قرمزی هم که وجود داشته اینها است که من عرض میکنم. ما یکچیزهایی را بهعنوان نقاط اصلی ذکر کردیم؛ مهمترینهایش اینها هستند؛ البتّه غیر از اینها هم چیزهایی هستند.» (بیانات 2 تیر 94) و ما نیز در این نوشتار خطوط قرمز اعلامی از سوی رهبری در سخنرانی آخر ایشان در جمع مسئولان را مورد بازخوانی و تأکید مجدد قراردادیم.
سوم: خط قرمز قانون اساسی: تصویب هر گونه توافقی در مجلس
اصل هفتاد و هفتم: عهدنامهها، مقاوله نامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.
اصل یکصد و بیست و پنجم: امضای عهدنامهها، مقاوله نامهها، موافقتنامهها و قراردادهای دولت ایران با سایر دولتها و همچنین امضای پیمانهای مربوط به اتحادیههای بینالمللی پس از تصویب مجلس شورای اسلامی با رئیسجمهور یا نماینده قانونی او است.
رئیسجمهور کشورمان که یک حقوقدان است بهخوبی میداند و هم مذاکرهکنندگان کشورمان؛ امضای هر توافق بینالمللی جهت اجرا باید به تصویب مجلس شورای اسلامی که نمایندگان این مردم هستند برسد تا وجهه قانونی یابد. بدون تردید این مهم موردتوجه تیم مذاکراتی ما نیز قرار دارد. هرچند که ممکن است طرف مقابل بخواهد به بهانه کنگره آمریکا، حذف تصویب مجلس را در دایره توافق بگنجاند، اما تیم ما بهخوبی میداند که اجرایی شدن هیچ توافق بینالمللی بدون مصوبه مجلس ممکن نخواهد بود. حتی اگر لباس مصوبه شورای امنیت را به تن بپوشاند. قرار نیست فقط کنگره آمریکا برای خود چنین حقی قائل باشد. نمایندگان ملت ایران نیز دارای این حق هستند و خواهند بود.
سخن پایانی
این روزها که مدام سخن از صلح امام حسن(ع) به میان میآید، بازخوانی جملهای از امام خمینی(ره) خالی از حکمت نخواهد بود. این جمله را به تیم مذاکراتی خود تقدیم میکنیم تا بدانند که برای چه ملتی میجنگند و چه ملتی پشت سر آنان و حامی آنان است:
حضرت امام در خصوص ملت ایران و جایگاه آنان نسبت به مردم عهد رسولالله(ص) و ائمه اطهار(ع) فرمودند: من باجرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر، بهتر از ملت حجاز در عهد رسولالله(ص) و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی (صلوات الله و سلامه علیهما) میباشند...
قاعدتا با تعاریف رهبر انقلاب از تیم مذاکرهکننده هستهای، انتظار میرود دیپلماتهای ایرانی، حاضر نشوند خداینکرده از خطوط قرمز و حق ملت ایران بواسطه موضوعات بعضاً سیاسی یا فشارهای داخلی و خارجی، پای توافقی را امضا کنند که تاریخ درباره آنها از الفاظ دیگری به غیر از تعاریف حضرت آیتالله خامنهای، استفاده کند.