به گزارش مشرق، «نارام سرجون» نویسنده روزنامه «البناء» لبنان طی یاداشتی به ذکر فجایع 40 سال حکومت وزیر خارجه عربستان پرداخت.
این روزنامه‌نگار لبنانی نوشت: آیا مرگ سعود فیصل حقیقت دارد؟ خبری که ارزش ندارد قطره‌ای جوهر برایش مصرف شود زیرا وی مستحق یک قطره اشک هم نیست. کسی که شایستگی جاری شدن یک قطره اشک را ندارد، شایسته نیست قطره‌ای جوهر صرف یادآوری یا بدگویی از وی شود.
کسانی که از دنیا می‌روند و به دیدار حق می‌شتابند، چشمها بر اجسادشان گریانند تا آلودگی‌هایشان را پاک کنند و و گناهانشان را بشویند. فراوانی اشک نشان از رحمت پروردگار است زیرا از نیکوکاری و پاکی فرد حکایت دارد و هراشکی که برایش جاری می شود به منزله شفاعت پروردگار است. اما چه کسی حاضر است برفردی همچون سعود فیصل شاهزاده سعودی بگرید؟ چه مقدار اشک برایش جاری خواهد شد تا شفیع او در پیشگاه خداوند باشد؟ چه اندازه ملائک به اشک‌هایی که برایش از دیدگان جاری شد، مباهات خواهند کرد؟
سرجون با تاکید بر اینکه کسی از مرگ سعود الفیصل ناراحت نشده است، افزود: اگر نخواهیم بگوییم که عده زیادی با مرگ سعود فیصل شادمان شدند و اشک شادی از چشمانشان جاری شد، حاضرم شرط ببندم که هیچ کس برایش گریه نکرده و حتی اشکی هم درچشم هیچ یک از افراد کشورهای حاشیه خلیج فارس جمع نشده است. حتی آسمان هم از این که سعود فیصل تنها کسی است که اشکی برایش ریخته نشد، غافلگیر خواهد شد زیرا بدترین مجرمان هم از این قاعده مستثنی نیستند اما سعود فیصل با دستان خالی و بدون هیچ زاد و توشه‌ای از دعا و رحمت و بخشش بدون اینکه اشک یا اندوهی بدرقه راهش باشد، از دنیا رفت.
به گفته این روزنامه‌نگار، سعود فیصل مانند میلیون‌ها مسلمان پناهنده به کشورهای امن در جهان، بدون هیچ توشه و هویتی از دنیا رفت. زیرا وی به همراه داعش و نیروهای تکفیری و جنایت های تروریستی، مردم مسلمان را از کشورشان آواره کردند. این فرد گرچه یکی از شاهزادگان یکی از کشورهای مسلمان فوق‌العاده ثروتمند است و طی چند دهه مسئولیت وزارت خارجه عربستان را بر عهده داشت اما تنهاست و هیچ کس از او به نیکی یاد نمی‌کند و احدی بر مرگش افسوس نمی‌خورد و صدایی در فراقش لرزان نیست.
حتی کسانی که در رژیم اشغالگر اسرائیل و واشنگتن، برایشان کار کرد، نیز برایش گریان نیستند علی رغم این که وی مدرسه‌ای سراسر خیانت را برای آنها تاسیس کرد که در تربیت مخالفان خائن، افراد فاسد و شرور، مزور و نیرنگ‌باز، سرآمد است و به همین دلیل انبار اسرائیل از چنین افرادی خالی نخواهد شد چرا که تلاشی که سعود الفیصل برای تامین شمار کافی از خائنان و جنایتکاران در نهادهای عربستانی و عربی و جریان‌های لبنانی مانند جریان المستقبل به کار گرفت، بسیار بیش از حد نیاز اسرائیل برای چند دهه است و همه این عناصر این راه را ادامه خواهند داد.
در توشه سفر سعود فیصل هیچ چیزی جز جنایات «داعش» و «جبهه النصره» نیست که با آن به اهل آسمان مباهات کند. جیب‌هایش از اموال و خون و لاشه‌های اجساد بشریت انباشته شده است. دریغ از عملی صالح، از خود گذشتگی، فداکاری و اخلاص. تاکنون کلمه‌ای در دفاع از پیامبر و مسلمانان عالم از او شنیده نشده است. حتی دیده نشده گلوله‌ای در حمایت از فلسطین به این کشور کمک کند یا اسم یک سعودی در میان شهدای فلسطین ثبت شده باشد. مسجدالاقصی نیز او را شفاعت نخواهد کرد زیرا زمانی که دست کمک به سوی جهانیان دراز کرده بود، سعود فیصل حتی ذره‌ای به کمک آزادی مسجدااقصی نشتافت و حتی برای پاک کردن آثار سربازان اسرائیلی از سنگفرش‌های مسجدالاقصی هم اقدامی نکرد.
سعود الفیصل به وحشت ناشی از 40 سال فسق و فجوری که در عالم به پا کرد، گرفتار خواهد شد تا بداند که حقد و کینه هرگز از بین نمی‌رود و بذر هر شری را که در این دنیا کاشت، در آخرت درو خواهد کرد. ملائک از کشیدن ارابه سنگین بار گناهان او به ستوه آمده و عرق خواهند ریخت. ارابه‌ای انباشته از جنایات او اعم از قتل و خونریزی، مکر و خیانت، حمایت از جهاد نکاح و اسامی میلیون‌ها شهیدی که به واسطه کینه این فرد ستمگر بدون هیچ گناهی کشته شدند و میلیون‌ها آواره و ستمدیده در عراق و شام و فلسطین و لیبی و سودان و مصر و الجزائر و یمن و پاکستان و افغانستان. روح فیصل توسط میلیون‌ها ارواحی که امروز بر درهای آسمان منتظر او هستند، احاطه خواهد شد تا پس از سال‌ها صبوری، از وی انتقام بگیرند.
هیچ یک از ما نمی‌داند روح سعود فیصل از این به بعد کجا ساکن خواهد شد زیرا اسرار آسمان بر ما پوشیده است. او را به خدا واگذار می‌کنیم. زیرا به عدالت آسمان (خداوند) یقین داریم و آسمان از ظلم فیصل و تکبر او به فقرا وضعیفان غفلت نخواهد کرد. ای پروردگار آسمان‌ها، آیا صدای ما و ندای دل های ما را می شنوی؟ آیا به چشم هایمان نظر می‌کنی و شکافی که در روحمان ایجاد شده و سوزی که در راز و نیازمان نهفته است را می‌بینی؟