سخن بسيار مىگويد، اما كردار خوب او اندك است!
براى دنياى زودگذر تلاش و رقابت دارد اما براى آخرت جاويدان آسان مىگذرد.
سود را زيان و زيان را سود مىپندارد.
از مرگ هراسناك است اما فرصت را از دست مىدهد.
گناه ديگران را بزرگ مىشمارد، اما گناهان بزرگ خود را كوچك مىپندارد.
طاعت دیگران را کوچک و طاعت خود را بزرگ میداند.
مردم را سرزنش میکند اما خود را نکوهش نکرده با خود رياكارانه بر خورد مىكند.
خوشگذرانى با سرمايه داران را بيشتر از ياد خدا با مستمندان دوست دارد.
به نفع خود بر زيان ديگران حكم مىكند اما هرگز به نفع ديگران بر زيان خود حكم نخواهد كرد.
دیگران را هدایت اما خود را گمراه میکند.
دیگران از او اطاعت میکنند و او مخالفت میورزد.
حق خود را به تمام میگیرد اما حق دیگران را به تمام نمیدهد.
از غیر خدا میترسد اما از پروردگار خود نمیترسد.
متن حدیث:
لا تکن ممن ......فَهُوَ بِالْقَوْلِ مُدِلٌّ وَ مِنَ الْعَمَلِ مُقِلٌّ يُنَافِسُ فِيمَا يَفْنَى وَ يُسَامِحُ فِيمَا يَبْقَى يَرَى الْغُنْمَ مَغْرَماً وَ الْغُرْمَ مَغْنَماً يَخْشَى الْمَوْتَ وَ لَا يُبَادِرُ الْفَوْتَ يَسْتَعْظِمُ مِنْ مَعْصِيَةِ غَيْرِهِ مَا يَسْتَقِلُّ أَكْثَرَ مِنْهُ مِنْ نَفْسِهِ وَ يَسْتَكْثِرُ مِنْ طَاعَتِهِ مَا يَحْقِرُهُ مِنْ طَاعَةِ غَيْرِهِ فَهُوَ عَلَى النَّاسِ طَاعِنٌ وَ لِنَفْسِهِ مُدَاهِنٌ اللَّهْوُ مَعَ الْأَغْنِيَاءِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الذِّكْرِ مَعَ الْفُقَرَاءِ يَحْكُمُ عَلَى غَيْرِهِ لِنَفْسِهِ وَ لَا يَحْكُمُ عَلَيْهَا لِغَيْرِهِ يُرْشِدُ غَيْرَهُ وَ يُغْوِى نَفْسَهُ فَهُوَ يُطَاعُ وَ يَعْصِى وَ يَسْتَوْفِى وَ لَا يُوفِى وَ يَخْشَى الْخَلْقَ فِى غَيْرِ رَبِّهِ وَ لَا يَخْشَى رَبَّه فِى خَلْقِهِ.
«نهجالبلاغه، حکمت 150»