این در حالی است که تصور میشد با تمام شدن مذاکرات هستهای و نتايج برد ايران از این مذاکرات، بازارهایی چون بورس رونق بگیرند و به شدت رو به صعود بگذارند.
رسانههای حامی دولت هم از هفتهها قبل از پایان مذاکرات بر فرضیه رونق بیسابقه بورس میدمیدند. در اثر همین چشماندازهای روشنی که برای اقتصاد کشور به طور اعم و بازار سرمایه به طور اخص ترسیم شده بود، از زمان آغاز دور پایانی مذاکرات هستهای یعنی اوایل تیرماه امسال، شاخص بورس پس از ماهها افت، وارد چرخه صعود شد.
در مدت حدودا دو هفتهای که مذاکرات پایانی هستهای در جریان بود، هرگاه که اخبار امیدوارکنندهای از مذاکرات به بیرون درز میکرد، شاخص بورس تهران نیز بالاتر میرفت.
در اواسط روز سهشنبه 23 تیرماه که مذاکرات به ساعات آخر خود نزدیک میشد، بورس تهران در حالی بسته شد که شاخص به مرز 70 هزار واحد رسیده بود؛ رقمی که در یک سال و نیم اخیر، سابقه نداشت.
بنابراین انتظار میرفت از فردای توافق یعنی چهارشنبه 24 تیرماه، با باز شدن بازار سرمایه، شاخص تحت تاثیر توافق هستهای و به امید لغو تحریمها و بهبود اقتصاد کشور، با جهش بیشتری مواجه شود.
اما بر خلاف تمامی این تصورات و امیدها، فردای توافق هستهای رسید اما بورس دنده معکوس گرفت و رو به نزول گذاشت. این روند نزولی در روزهای بعد هم تکرار شد.
پس از آن بود که رسانههای حامی دولت که تا قبل از پایان مذاکرات هستهای، چشمانداز تاریخی برای اقتصاد کشور از جمله بورس ترسیم میکردند، به فکر یافتن علل سقوط بورس افتادند.
یکی از توجیهات حامیان دولت، نقشآفرینی مخالفان دولت در بورس بود. به ادعای برخی رسانههای اصلاحطلب، بعضی از سهامداران حقوقی بزرگ بازار سرمایه که به دولت قبل علاقه دارند، عامدانه با عرضه سهام در روزهای پس از توافق، سبب کاهش قیمتها و سقوط بورس شدهاند.
این ادعا هرچند برای توجیه برخی اقشار مردم کافی به نظر میرسید؛ اما برای کارشناسان و فعالان بازار سرمایه، آنقدر غیرکارشناسی بود که بسیاری از این افراد با وجودی که از لحاظ سیاسی به دولت فعلی نزدیکترند، به شدت این توجیه غیرمنطقی را رد کردند و اظهارات آنها در رد این فرضیه عجیب، در روزهای اخیر در برخی رسانههای واقعگراتر حامی دولت منتشر هم شد.
کارشناسان و فعالان بازار به خوبی میدانند که ساختار بازار سرمایه آن گونه نیست که چند سهامدار عمده به راحتی بتوانند دست به یکی کنند و شاخص را برای مدت طولانی خلاف جهت واقعیات بورس، حرکت دهند.
به هر حال بر خلاف جوسازی حامیان دولت، در روزهای اخیر کارشناسان بورس دلایل متعددی برای نزول بازار سرمایه پس از توافق وین مطرح کردهاند که چکیده اظهارات آنها را در دو بخش میتوان جمعبندی کرد.
جمعبندی اظهارات کارشناسان آن است که دلیل اول سقوط بورس تشدید رکود اقتصادی و دلیل دوم آن هم آگاهی سهامداران از واقعیات جمع بندي مذاكرات در وین است.
به گفته کارشناسان، در شرایط عادی با توجه به تشدید رکود اقتصاد کشور و کاهش سوددهی شرکتها، در یک ماه گذشته نیز بورس باید به روال افت تدریجی خود ادامه میداد، اما تبلیغات رسانهای درباره لغو کامل تحریمها در مذاکرات هستهای سبب شد بورس در طول مذاکرات اخیر روندی خلاف جهت اقتصاد پیش بگیرد و صعودی شود.
اما با پایان یافتن مذاکرات و انتشار متن توافق و روشنگری فوری رسانهها درباره داده - ستاندههای کشورمان از توافق وین، سهامداران بورس تقریبا از همان شب توافق دریافتند که در بهترین حالت این توافق تا پنج شش ماه دیگر هیچ تاثیر واقعی بر اقتصاد کشور ندارد. بنابراین باد خوشبینی به اقتصاد و بورس در همان شب توافق فروخوابید و بورس به مدار واقعیت بازگشت.
در تایید این استدلال میتوان به عبرت گرفتن سهامداران و فعالان بورس از ماجرای توافق ژنو در آذرماه سال 1392 نیز اشاره کرد. در آن زمان که دولت یازدهم تازه چند ماه بر سر کار آمده بود و در 100 روز اول خود توافق ژنو را امضا کرد، مسئولان ارشد دولت تفاسیری از این توافق به مردم ارائه کردند که گویا به زودی تمامی تحریمها لغو خواهد شد.
برخي فعالان بورس با اطمینان به وعدههای داده شده، با خوشبینی وارد خرید سهام شدند و شاخص بورس تحت تاثیر این هیجان کاذب، تا 10 هزار واحد صعود کرد و به رکورد تاریخی 89 هزار واحد هم رسید.
اما در آن مقطع، به دلایلی روشنگری رسانهها و جریانهای سیاسی و محافل دانشگاهی درباره واقعیات توافق ژنو چند هفتهای طول کشید.
بدین ترتیب از اواخر آذرماه 1392 فعالان بازار سرمایه از این که فعلا خبری از گشایشهای بزرگ اقتصادی و رفع تحریمها نیست، باخبر شدند و متعاقبا ترمز هیجانات بورس کشیده شد.
بدین ترتیب آن مقطع کوتاه رشد حبابی بورس با یک دوره طولانی سقوط همراه شد و زیانهای شدیدی به سهامداران وارد کرد.
بنابر همین تجربه بود که فعالان بازار سرمایه این بار پس از جمع بندي مذاكرات در وین، با هیجان کمتر و و واقعبینی بیشتری به متن توافق نگاه کردند و تحت تاثیر جشنهای خیابانی، مارشهای پیروزی و هيجانات رسانهای قرار نگرفتند.
فعالان بورس خیلی زود فهمیدند که اجرایی شدن تعهدات طرف غربی برای رفع تحریمها در صورت پایبندی کامل آنها، حداقل چند ماهی طول میکشد.
بنابراین هیجانات کاذب و زودگذر در بازاری چون بورس که بر مبنای واقعیات اقتصادی و حساب و کتابهای دقیق پیش میرود، میتواند خسرانهای زيادي همچون ماههای پس از توافق ژنو را به دنبال داشته باشد.