معمولاً وقتي به واژه تقوا بر مي خوريم تقواي فردي به ذهنمان متبادر مي شود. اما به نظر مي رسد نوآوري هاي رهبري در موضوعات اجتماعي و سياسي مي تواند بحث تقواي اجتماعي را هم در مجموعه محاورات روزمره ما وارد کند. از زماني که مقام معظم رهبري در مورد تقواي اقتصادي و انتساب آن به اقتصاد مقاومتي گفتند، ذهن ها براي هويت ديني قائل شدن براي هيکل هاي اجتماعي هم آماده تر شده است. هر چند از ابتداي انقلاب اسلامي هويت ديني قائل شدن براي موضوعات و پديده هاي اجتماعي در اغلب ذهن هاي درگير در امور اجتماعي وجود داشته است. اساساً تشکيل حکومت اسلامي به همين معني است؛ هويت ديني به ساختار هاي اجتماعي دادن.
از نيمه دهه دوم انقلاب بحث مردم سالاري ديني، باز به ابتکار رهبري، بر سر زبان ها افتاد و پيرامون ارکان و اجزاء آن بحث هاي مفصل شد و مي شود. بحث پيرامون موضوعات سياسي نظام مردم سالاري ديني از جمله کيفيت وجود احزاب، آزادي بيان، مشارکت هاي سياسي، حقوق مردم، حق کارگزاران و ... در اين خصوص صورت گرفته و هنوز هم در جريان است. يکي از موضوعات بسيار مهم که همواره دغدغه دست اندرکاران و فعالان سياسي بوده و هست انتقاد از يک ديگر است. اساساً مردم سالاري بدون آزادي بيان و انتقاد از ديگران معني پيدا نمي کند. اما در همين موضوع در دوران تاريخ معاصر کشورمان بارها تجربه کرده ايم و ندانستن حدود نقد ونقدپذيري کار را به جائي کشانده که موجب درگيري هاي عميق و از دست رفتن بسياري از سرمايه هاي اجتماعي-سياسي کشورمان شده است. نگاهي به مذاکرات صورت گرفته در مجالس صدر مشروطه اين موضوع را با وضوح بيشتري نمايان مي کند. ندانستن شيوه هاي درست و معقول انتقاد کردن و انتقاد شنيدن کار را به جائي کشاند که آن انقلاب عظيم را با بحراني جبران ناپذير مواجه کرد و سرانجام منجر به ديکتاتوري رضا خاني شد. چرا؟ چون نمي توانستيم درست از يکديگر انتقاد کنيم و به انتقاد ها توجه کرده اصلاح رفتار در راستاي منافع ملي بنمائيم.
همين جاست که بايد عنوان تقواي سياسي به داد ما برسد و راه را براي تنظيم روابط موافقان و مخالفان سياسي به گونه اي هموار و تنظيم کند که در نهايت منافع ملي مورد توجه قرار گيرد و رقابت ها و درگيري هاي سياسي به نفع کشور که در واقع نفع همه ما در آن است تمام شود. به خصوص در اين سال که با نام هم دلي و هم زباني دولت و ملت مزين است و در انتهاي سال هم ان شاالله شاهد يکي از پرشورترين انتخابات کشور يعني انتخابات نمايندگان مجلس شوراي اسلامي و
مجلس خبرگان خواهيم بود. مسلماً اين انتخابات موجب افزايش رقابت هاي سياسي و بالطبع ابراز انتقاد از رقباي سياسي در راستاي تبليغ داوطلبان منتسب به جناح و گروه هاي مختلف خواهد بود. اين جاست که اگر بخواهيم فعاليت هاي سياسي مان در جهت اعتقاداتمان و براي کسب ثواب دنيوي و اخروي باشد لازم است اصول مربوط به تقواي سياسي را مراعات نمائيم.
در نظام هاي اجتماعي اسلامي رسم است مسلمانان مسائل ديني خود را با مراجعه به مراجع ديني خود حل مي نمايند.
بدون اين که بخواهيم وارد مباحثي مانند تفسير کلمه اولوالامر و يا مرجع سياسي شويم اغلب به اين حد از بصيرت سياسي و يا ضرورت آن رسيده ايم که طبق موازين شرع و قانون اساسي امروز رهبر معظم انقلاب در موضع مرجعيت رفتار هاي سياسي و به طور کلي اجتماعي ما قرار دارند. به اين ترتيب ايشان شايسته ترين کسي هستند که مي توانيم موازين تقواي سياسي را از ميان رهنمود هايشان استنباط و استخراج کنيم. از همين رو با توجه به سخنراني هاي رهبري به جستجوي کلمه انتقاد پرداختيم و تلاش نموديم موازين مطلوب و درست انتقاد کردن را از ميان گفته هاي ايشان به دست آوريم. اصول به دست آمده مي تواند معرف تقواي سياسي در بعد انتقاد رقباي سياسي از يکديگر باشد.
انتقاد به عنوان يک کنش اجتماعي در نظر گرفته شد که مسلماً داراي اصول و قواعد و يا فرهنگي است. در اين نوشتار اصول و قواعد يک انتقاد صحيح را با روش تحليل محتواي کمي از مجموعه بيانات مقام معظم رهبري در دوران رهبري ايشان در نظام جمهوري اسلامي استخراج کرديم. روش ما به اين صورت بود که تمام بيانات با کليدواژه "انتقاد" را در سايت رسمي رهبري جستجو نموديم. در نتيجه از کل ۴۴۲ سخنراني صورت گرفته تا تاريخ۱/۴/۹۴ در تعداد۶۰ سخنراني کلمه انتقاد يافت شد. تمام ۶۰ سخنراني تک تک مورد توجه قرار گرفت و ويژگي هاي يک انتقاد صحيح از آن ها استخراج گرديد. مجموعا ۵۷ ويژگي براي انتقاد صحيح از بيانات ايشان به دست آمد که به ترتيب فراواني تکرار، اين ويژگي ها به شرح جدول زير است:
با توجه به جدول بالا مي بينيم که بيشترين فراواني با فاصله نسبتاً زياد، متعلق به ويژگي انصاف است که رهبري در ۱۵ سخنراني بر آن تاکيد کرده اند. و بعد از آن تخريبي نبودن انتقاد (۱۱) و ديدن نقاط ضعف و قوت با هم (۱۱) بيشترين فراواني را دارند. در مرتبه بعد موجب تضعيف نشدن و منطقي بودن (هريک با ۹مرتبه تکرار) و سپس دلسوزانه بودن نقد (۸)، توهين آميز نبودن (۵) و در چارچوب قانون بودن (۵) آن از ديگر اولويت هاي ذکر شده در فرمايشات ايشان است. با توجه به ديگر مشخصاتي که رهبري در مورد نقد صحيح ابراز داشته اند مي توان گفت منظومه کاملي براي رهنمودگرفتن براي رعايت تقواي سياسي در امر انتقادکردن در گفتارهاي ايشان وجود دارد که همگي در جدول بالا آمده است.اميد است همه دست اندرکاران سياسي کشور که عمدتاً از متدينين و علاقه مندان به عاقبت به خيري مي باشند، ضمن رعايت نکات فوق ديگران را هم به رعايت آن توصيه نمايند. در صورت رعايت تقواي سياسي در مورد انتقاد، اميد مي رود اين نقدها در رقابت هاي تنگاتنگ و فشرده، هم افزايي داشته باشند و موجب اعتلاي فضاي سياسي جامعه شوند. امروز به خصوص درست اندرکاران سياسي جامعه نمي توانند موقيعت منطقه اي و بين المللي جمهوري اسلامي را انکار کرده و يا ناديده بگيرند. رفتارهاي سياسي ايشان رفتارهايي هستند که آثار خود را در مقياس جهاني نشان مي دهد. بنابراين از حساسيت زيادي برخوردار بوده و لازم است همگي خود را در حد شهروندان متعهد و مسئول جهاني ارزيابي کنند و رفتار هاي خود را در اين سطح تنظيم نمايند.