کمی هم در مورد «جشن رمضان» صحبت کنیم. برداشت من این است که این برنامه امسال به یک پختگی مطلوبی رسید یعنی سروشکل ثابتی پیدا کرد. مشتریهای ثابت خودش را یافت و تکلیف مردم با آن مشخص شد. این برهم زدن خط کشی ها اتفاقی است که در دوره اول شما نماد آن در تلویزیون بود، در «جشن رمضان» چه شکلی پیدا کرده است. آیا همان مسیر ابتدایی را همچنان ادامه میدهید؟
من نمی خواهم منکر تدبیر بشوم بلکه تدبیر لازمهی هر موفقیت است اما از قدیم گفتند با توکل برخدا زانوی اشتر ببند. ما سالهای گذشته برنامه را به نام اهل بیت میزدیم اما امسال دیگر رسما شش دانگ برنامه را به اسم امام رضا(ع) زدیم و همه ما هم رسما آنچه را که باید می دیدیم، دیدیم. همه ما هم عشق و محبتمان چند برابر شد و چون اکثر بچههای ما امام رضایی بودند کار را جلو بردیم. دو تا از دوستان من، پویا نوری و مهدی افشار که بیشتر بار برنامه روی دوششان بود از نوکرهای خاص امام رضا(ع) بودند و این خیلی به برنامه کمک کرد.
این علاقه شدید قلبی به امام رضا(ع) که در تمام تیم ما جاری بود خیلی به ما کمک کرد و احساس می کردیم که همه یک ادبیات مشترک با یکدیگر داریم. برای یک برنامه ساز و تهیه کننده خیلی مهم است که کارگردان، تصویربردار، تدوینگر، خدمات و همگی طوری باشند که وقتی اسم امام رضا(ع) میآید زانوهایشان سست شود. آن زمان است که تو کاری را که دلت میخواهد را با تمام وجود انجام میدهی. اگر امسال به عقیده شما برنامه خوبی داشتیم به این خاطر بود که برنامه امسال ما صددرصد امام رضایی بود و ایشان هم امام مهربانی هستند و مهربانی شان در سراسر برنامه ما موج میزد.
زمانی مردم یک برنامه را میبینند و با آن همراه میشوند که خودشان، مشکلات و دغدغه هایشان را در آن برنامه ببینند. ما سعی کردیم برنامهای تولید کنیم که مردم خودشان را در آن ببینند و اگر کسی را آوردیم که به خاطر شهرتش ظاهراً کمی با مردم متفاوت بود، مثلا جزو ستارهها مانند بازیگر، والیبالست بود یا یک روحانی یا فوتبالیست شاخص بود او را وارد متن مردم کردیم. مثلا در برنامه سال قبل ما آقای مهدویکیا برای یتیمان فرش پهن میکرد؛ یا آقای ترکان باتری ماشین شارژی برای سه تا بچه یتیم درست کرد، بنابراین «جشن رمضان» آنها را آنقدر در سطح مردم آورد که مردم بگویند این از خودمان است. امسال هم همینطور بود مانند بازیگران خانمی که مردم در فیلمهایشان بازیِ گریه آنها را دیده بودند آنها در این برنامه گریه واقعیشان را دیدند. چون همذات پنداری داشتند گریه میکردند، جنس خودشان بودند و به همین علت گریه میکردند. که احساس کنند مشکلات مردم برایش دغدغه است اما هرچه که هست احساس میکنند که هم جنس خودشان است.
انتخاب مهمان هایی از جنس مردم که دغدغه آنها را داشتید چگونه صورت میگرفت؟ آنطور که پیداست این مهمان ها از قبل انتخاب میشدند.
ما باید سوژه هایمان را از قبل حتما می گرفتیم. سوژه مانند طرح سوال بود برایمان. یک مستندهایی هم بود که باید از قبل تهیه می کردیم. گره گشایی هم از کارهای پر ریسک، خطرناک و سختی بود که انجام آن فقط با یک تیم حرفه ایِ امام رضایی امکان پذیر بود. حتی کار آدم های خبره هم نیست زیرا نه می پذیرند، نه زیر بارش میروند و نه واقعا عملی است.
اینکه ماه رمضان با زبان روزه بخواهیم برویم و یک گزارش چند ساعته را آن هم در کمال شهر، قرچک و ... بگیریم کار آسانی نیست. و تازه باید مهمان را راضی کنیم که به آنجا برود. چون سوژه در تهران وجود ندارد و بیشتر در اطراف وجود داشت. این کار هم حرفهای بودن و هم عاشق بودن گروه را نشان می دهد. بچه های ما بچههای خیلی گرانی هستند و هر کسی نمیتواند با آنها کار کند زیرا همه آنها امام رضایی هستند. یک زمانی است که گران بودن را با پول در نظر میگیریم یک زمانی هم معیارهای دیگری وجود دارد.
گروه «جشن رمضان» مستقیم از خود امام رضا (ع) دستمزدش را میگیرد چون احساس میکند برکت زندگی و همسر، فرزندان، پدر، مادر و باورها و آیندهاش است. من مسئله انسانی در آن نمیبینیم و لطف خودشان بوده است. این شوخی نیست که از صبح زود بیدار شویم، گزارش بگیریم، مونتاژ کنیم و بعد به روی استیج برویم بعد از روی استیج به مشهد برویم و بعد از فرودگاه با سختی هایی که خود حرم دارد به حرم برویم، دوربین را روی نیم طبقه ها بکاریم ،فیلم بگیریم دوباره جمع کنیم و باز به سربرنامه باز گردیم. من چه قدر میتوانم به یک تصویربردار یا کارگردان دستمزد بدهم که این کار را تصویربرداری کند؟ به همین دلیل است که میگویم همه ما با امام رضا(ع) بستیم و این لطف امام رضا(ع) بوده است.
درخصوص دعوت از مهمانها توضیح دادید. حالا درباره انتخاب سوژهها میفرمایید که به چه صورت انجام میدادید؟
انتخاب ها به صورت گروهی بوده است. با هم فکر میکردیم و شخصی را انتخاب و دعوت میکردیم. طبیعی است که برنامه ها یک هدیه به مهمان میدهند یا حداقل یک لوح میدهند. اما ما تازه جیب مهمان خود را هم خالی می کردیم! چرا که آمدن او و گره گشایی او میلیون ها تومان تمام می شد. آنها را هم خود امام رضا(ع) لطف و به ما معرفی میکرد. در این موضوع همه دوستان کمک میکردند. مثلا آقای مرادخانی که مسئول روابط عمومی و آی تی ما بود، او هم کمک میکرد و اینگونه نبود که بگوید این کار من نیست و ربطی ندارد. اصلا اینگونه نبودیم و همه با هم کار می کردیم. یک خرد جمعی منطقی وجود داشت و طبعاً تهیه کننده بود که حرف آخر را می زد. در مورد مهمان هایمان هم باید رصد میکردیم که اهل این کارها هستند یا نیستند و توجه میکردیم که از همه قشرها از هنرمند تا فوتبالیست و روحانی در میان آنها باشند. حتی ما می خواستیم که در میان مهمان هایمان مداح هم باشد که متاسفانه میسر نشد.
یکی از انتقاداتی که به برنامه «جشن رمضان» وارد می شد این بود که میگفتند این برنامه به سمت سیاه نمایی جامعه و نشان دادن کاستیها و بدبختیهای جامعه رفته است. در این زمینه توضیح میدهید؟
(با شوخی و خنده) ایرادی ندارد یک برنامه تولید میکنیم و سفید نمایی را هم نشان میدهیم! مثلا نشان میدهم که یک شهروند با ماشین شخصی خود با آسانسور ویژه به پارکینگ شخصی اش در طبقه 19 یک برج میرود!
به نظر من این حرف ها بی اعتبار هستند. گویی اینکه من میگویم انگشت بچه شما دور از جانش سیاه شده است اما شما قبول نمیکنید و میگویید خیلی هم خوب و سالم است! اما وقتی بیاعتنایی کنید این عفونت تا مچ یا کتف هم میآید و باعث قطع عضو و حتی مرگ شخص میشود. اگر اینطور نگاه کنیم پس جامعه امیرالمومنین(ع) هم سیاه بوده است. چون نیازمند در آن وجود داشته است! این مسائل سیاه نمایی نیست بلکه واقعیت است.
این طور اگر بخواهیم نگاه کنیم تمام ادعیه و مضامین دینی ما هم سیاه نما هستند! چرا که مثلا در آنها می خوانیم "اللهم اشف کل مریض"، "اللهم اشبع کل جائع"، "اللهم اکس کل عریان". کسانی که این چیزها را سیاه نمایی میدانند: یا دقیق و درست فکر نمیکنند یا خیلی ایده آل فکر میکنند. ما نمیگوییم حکومت مقصر نیست البته حکومت تاثیر خودش را دارد اما قدر السهم در این اتفاق وجود دارد، یک قدر السهم برای فاعل فعل، یک قدر السهم برای مفعول فعل و یک قدر و سهم هم برای حکومت است. نباید از عوامل فردی غافل شویم. «جشن رمضان» میخواهد بگوید در کنار قدر السهم فاعل این اتفاقات و مسئولیت دولت، تک تک ما هم در این موضوعات سهم داریم و مسئول هستیم.
امسال نسبت به سال گذشته شاهد دیده شدن دکور جذاب برنامه بودیم که خود روایت جدیدی را در دل دارد. در مورد دکور برنامه امسال که گرهبزرگی است توضیح بدهید.
یک روز در خانه داشتم به طرح امسال فکر میکردم، روی کاغذی که جلوی دستم بود همینطور داشتم خط خطی می کردم و به این موضوع فکر میکردم که ناخودآگاه آن خط خطی ها شبیه به گره در آمد! و همان گره هم اتفاقاً شبیه حرف "هـ" بود. واقعیتش این است دکور برنامه از همین جا و همان خط خطی شروع شد! در حقیقت اصل موضوع گره فکرش برای من بود که دغدغه گره گشایی را داشتم و با پیشنهاد دوستان و لطف امام رضا(ع) شکل گرفت که ایده و دکور خوبی هم از آب درآمد. این گره گشایی هم با اصطلاح هایی مانند انفاق در کلام معصومین(س) آمده است و هرچه که باشد باید در نهایت گره زندگی طرف باز بشود. فقط تنها نقص آن پله ها بود که نزدیک بود چند تا از مهمانان مان زمین بخورند!
در ماه رمضان امسال شاهد پخش «جشن رمضان» در زمان مناسبی نبودیم و رقیب های زیادی هم این برنامه داشت و در عین حال برنامه جدیدی نبود و معلوم بود که چه اتفاقی قرار است در آن بیافتد. اما بازخوردهایی که داشتیم تعداد بیننده های آن از قشرهای مختلف زیاد بوده است. اگر قرار باشد یک عامل برای این استقبال نام ببرید چه عاملی است؟ آیا میتوان گفت که مهمان های برنامه جذاب بوده است؟
همه این ها موثر بود. در یک برنامه هیچ گاه یک عامل به تنهایی موجب موفقیتش نمیشود و همه عوامل باید دست به دست هم بدهد. به نظر من بالاترین مسئله موضوع برنامه «جشن رمضان» بود چون مردم خودشان را در آن میدیدند. نه اینکه بگویم همه مردمی که برنامه ما را میدیدند دچار مشکلات هستند اما چون مردم ما علاقمند به نوعدوستی هستند به کارهای خیرخواهانه علاقمند هستند و به همین علت برنامه را از جنس خود میدیدند. این کنتراست خیلی جالب بود یعنی از مازیار فلاحی خواننده تا شهرام محمودی ورزشکار و دکتر رجبی دوانی محقق در برنامه داشتیم که موجب شد مردم بدانند برنامه از جنس خودشان است و آن را لمس کردند، مردم خودشان را در «جشن رمضان» لمس کردند یعنی دیدند هرکدام از مهمان های برنامه همان کاری را کرده است که اگر خودشان بودند انجام میدادند. مثلا دیدند عموهای فیتیلهای فرش روی دوش خود گذاشتند و خانه را فرش کرده و لوازم منزل خریدند یا مهدی مهدوی والیبالیست گفت که نگران نباشید و ما هستیم و این حداقل کاری است که از دست ما برمیآید و اگر کاری از دستمان برنمیآید می توانیم بگوییم ما در کنارتان هستیم و نگران نباشید.
در خصوص اینکه «جشن رمضان» برای حل معضلات اجتماعی آدرس اشتباه میدهد یا حل معضلات اجتماعی در جامعه ای به وسعت ایران کمک های خیرخواهانه مردم نمی تواند باشد توضیح میدهید. به عبارت دیگر این مشکلات که ناشی از ساختارهای اشتباه اقتصادی و سیاسی است جایشان در برنامه «جشن رمضان» خالی است و در این برنامه حل مشکلات با میدان آمدن یک فرد یا مردم منتهی میشود و بخش مهمی از ماجرا دیده نمیشود میفرمایید.
وقتی بیمار به بیمارستان میرود اولین کاری که با او میکنند این است که علائم حیاتی را به او بازگردانند. شخصی که به اورژانس میرود به این فکر نمیکنند که چه اتفاقی برایش افتاده است بلکه یک سِرُم به او میزنند و به او کمک میکنند تا علائم حیاتی به او بازگردد. یعنی تحلیل نمیکنند، ما هم همین کار را میکنیم. وظیفه ما هم این نیست، برکسی هم پوشیده نیست که قدر السهم دولت، ملت و خودش در برابر آن چه قدر است.
هیچ عقلی حکم نمیکند که یک برنامه بخواهد به صفر تا صد مسائل ازطرح مشکل و راههای حل آن تا علل جامعه شناختی و روانشناختی آن بپردازد و اصلا منطقی و عاقلانه نیست.بعضی از این حرفها را احساس میکنم که گاهاً مغرضانه است. ماه رمضان تمام شد و 11 ماه وقت برای بررسی علل و راههای حل ریشه ای آن وجود دارد.
حال و هوای ماه مبارک طوری است که مردم دوست دارند «جشن رمضان» راجع به این موضوعات حرف بزند و آنها را به قدر بضاعت خود حل کند. قبول کنید که من چه ریشه یابی بکنم و چه نکنم مردم مشکلاتی دارند که باید برای حل آنها قدم برداریم. حالا این ماه رمضان را برای حل مشکلات برنامه بسازیم، بقیه ایام سال هم سایر دوستان برای راههای ریشه و جامعه شناختی حل آنها برنامه بسازند.
آیا فکر نمی کنید نشان دادن مشکلات نیازمندان باعث از بین رفتن ابرویشان شود؟
خیر. معمولا چهره کسی را میپوشانند که خطایی کرده باشد. فقر یا بیماری، خطا و گناه نیستند. اولا گناه من نوعی است که چنین انتقادی میکنم. ما خانواده هیچ کدام از زندانیها را نشان ندادیم که خدایی ناکرده از این جهت برایشان بد نباشد. البته نکته دیگر هم این است که تمام سوژه هایی که چهره شان نمایش داده می شود خودشان به این موضوع رضایت دادهاند. ما از همه انگشت و امضا میگیریم، برخیها میگویند نیم رخ نشان بده، بعضی ها میگویند دو رخ نشان بده و برخی ها هم میگویند کامل نشان بدهیم.
یک نفر پشت صحنه برنامه آمد و می خواست به آن خانوادهای که در خانه یک و نیم در 6 متر زندگی میکردند کمک کند و اصرار داشت بچه ها را ببیند و قسم میداد که آدرس را به او بدهیم. جالب اینکه این دو تا بچه همان موقع آنجا بودند. او با اینکه هدفمند آمده بود و در حالی که بچهها آنجا بودند و کلی هم این طرف و آن طرف می دویدند باز هم آنها را نشناخته بود! از همین جهت میگویم که به نظرم این طور ایرادها، بنی اسرائیلی است. بارها شده است که شخصی برگه را امضا کرده بود اما ما چهره اش را پخش نکرده ایم. ما ملاحظات صددرصدی داشتیم. اما اینکه یک نفر قطع نخاع شده است جنایت نکرده است و این نگاه جامعه است که نادرست است. ما چرا باید به آدمی که معلول است نگاه شخصی را داشته باشیم که جرم کرده است. جرم و مجرم در قانون تعریف خودش را دارد.
برای برنامه «جشن رمضان» سال آینده برنامه جدیدی هم برنامهریزی کردهاید؟
من نمی دانم که اصلا سال دیگر زنده هستم یا نه و اینکه نمی دانم سلیقه رسانه در سال آینده چه خواهد بود. تغییر مدیریت در سازمان به تازگی انجام شده است و آقای زین العابدین هم به تازگی وارد شده اند.
این را صادقانه بگویم که زین العابدین نهایت همکاری را در باب محتوایی و موضوعی با ما داشتند. من نه تنها در این برنامه بلکه در همه برنامه هایی که تا الان بودم هیچ وقت قائل به فرد نبودهام و همیشه دوست داشتم ار خرد جمعی استفاده کنم چون موفقیت را در آن دیده ام همیشه دوستانی درکنارم بوده اند که خیلی به من کمک کرده اند. امروز اگر «جشن رمضان» داریم مدیون ساختاری هستیم که آقای حسین حسینخانی و عباس یاری پایه ریزی کرد. دو سال اخیر هم تیم خوب،حرفه ای و امام رضایی از جمله آقای پویا نوری و مهدی افشار در کنارم هستند که هم حرفه ای اند و هم نقاط مشترک زیادی با یکدیگر داریم که مهمترین آن اهل بیتی و امام رضایی بودنمان است. این گروه خیلی به به ما کمک کردند.
باید بگویم تک تک بچه های گروه واقعا زحمت کشیدند و فعالیت شان ورای زحمت بود اما چون با عشق به امام رضا همراه شده بود برای همین همه بچه ها خوب کار کردند و عاشقانه همراهمان بودند.
و حرف آخر
ممنون هستیم از خدای مهربان، امام رضا (ع) که امام مهربانیها هستند، دعای خیر پدر و مادرهایمان و نگاه مهربان مردمی که ما را دیدند انشالله پسندیدند. و صد البته همکاری مهربانانه رسانه ملی.