کد خبر 447970
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۴

مدتی قبل مقام معظم رهبری در بیست و چهارمین روز از ماه مبارک رمضان، در جمع دانشجویان کشورمان، در نقد ادعای رسانه های غربی مبنی بر افسرده خطاب کردن جوانان ایرانی فرمودند:

به گزارش مشرق، «جوان ایرانی امروز جزو با نشاط ‌ترین و فعّال ‌ترین و سرزنده ‌ترین جوانها است. شما نگاه کنید در دنیای غرب، جوان اروپایی افسرده است؛ این‌ قدر آمار خودکشی‌ها در آنجا بالا است. افسردگی آنجایی است که یک جوانی بر اثر فشارهای روحی، تفنگ دست میگیرد، میرود در یک ساحل امن و بظاهر آرام و حدود هشتاد کودک را با رگبار میکشد؛ اتّفاقی که دو سه سال پیش در یکی از کشورهای اروپا اتّفاق افتاد که همه مطّلع شدند و در دنیا منعکس شد؛ افسردگی این است. افسردگی عبارت است از اینکه جوان اروپایی برای خودکشی کردن می‌آید در سِلک داعش. گزارش هایی که ما داریم نشان میدهد که تعداد بالایی از عناصر انتحاری داعش، جوانهای اروپایی ‌اند؛ میخواهد خودکشی کند، فکر میکند این خودکشی یک هیجانی دارد و بهتر از غرق کردن خود مثلاً در رودخانه ‌ی فلان کشور اروپایی است، [پس] می‌ آید اینجا؛ بر اثر افسردگی کامل دنبال هیجان میگردند؛ افسرده آنها هستند...»

 در راستای تحلیل دقیق و گزارش صحیح مقام معظم رهبری از فضای اجتماعی زندگی غربی و پیامد های آن می توان به بخشی از به آمارهای خودکشی و بسترهای ایجاد آن در جوامع غربی اشاره کرد:

 

خودکشی از منظر جامعه شناسان و رفتار شناسان اجتماعی هنگامی رخ می دهد که فرد از دایره نظارت اجتماعی خارج شود. این نظارت به معنای تحت نظر بودن نیست بلکه احساسی است که فرد در جریان اجتماعی شدن به دست می آورد و آن حس مهم بودن و تحت توجه بودن از طرف جامعه است.

- طبق تعریف بالا مشکلات اقتصادی تا حد زیادی باعث می شود که فرد خودش را خارج از دایره توجه و نظارت جامعه بداند و تصور کند که دیگر مهم نیست که باشد یا نه. مشکلات اقتصادی اعم از تکافو نکردن حقوق بیکاری در شرایط بحران اقتصادی غرب و نا توانی از تامین هزینه معاش خانواده.

در یونان طی سال های 2009 تا امروز نرخ خود کشی به بالای بیست درصد رسیده است !! و همواره نرخ دو رقمی خود را نیز حفظ نموده است. خود یونانی ها معقتقدند عموما دلیل خودکشی ها با زمینه های اقتصادی در ارتباط مستقیم است.

وقتی علل خودکشی از منظر جامعه شناسی در دیگر کشور های اروپایی را نیز بررسی کنیم متوجه مشترکات زیادی در این زمینه ها خواهیم شد. این آمار وقتی واقعی تر نشان خواهد داد که به گزارش یورو نیوز مبنی بر خودکشی پیرزن بیوه 87 ساله در ایتالیا اعتماد کنیم، پیرزن قبل از خودکشی علت این کار را کاهش حقوق بازنشستگی اش از 800یورو به 600 یورو مطرح کرده است.

گفتنی است که آمار خودکشی در کشور های اروپایی همزمان با اجرای سیاست های اقتصاد ریاضتی به شدت افزایش پیدا کرده است.

 

 

- علل مذهبی و به صورت عام، اعتقادات را در بررسی آمار خودکشی نمی توان نا دیده گرفت. در کشورهای شرق اروپا فقدان اعتقاد به روز قیامت ، وضعیت بد اقتصادی ، مصرف بالای الکل و سقوط مفهوم خانواده و ارزشهای اجتماعی و همیت جمعی خودکشی بسیار شایع است لیتوانی و جمهوری چک از بارزترین مثالهای این بحث هستند.

در کشورهای غرب و شمال اروپا افسردگی ریشه در زنگی یکنواخت دارد که در مدلهای کلاسیک خودکشی در خودکشی های سرنوشت گرایانه قرار میگیرد وقتی که فرد هیچ نویدی برای گریز از دایره روزمرگی و یا سرنوشت محتوم پیدا نمی کند.

آمار جهانی حکایت از آن دارد که بالاترین میزان خودکشی در جهان در کشورهای مانند لیتوانی، بلاروس، روسیه، اوکراین، برخی کشورهای آسیایی، آمریکا و غرب قاره اروپا است و بررسی‌ها نشان می‌دهد اعتقادات پوچ مذهبی در این کشورها بی‌ارتباط با افزایش میزان خودکشی نیست؛ برای نمونه وزارت دفاع آمریکا در گزارشی رسمی اعلام کرد که تنها در سه ماه اول سال جاری میلادی ۱۲۰ سرباز آمریکایی خودکشی کرده‌اند. جالب اینجاست که اعتقادات مذهبی و گناه بسیار بزرگ دانستن خودکشی در کشورهای کاتولیک و مسلمان سبب شده است که فرد به هنگام ناامیدی دست به خودکشی نزند؛

- از میان رفتن حریم‌های شخصی و سقوط مفهوم خانواده را میتوان از علل بسیار موثر در خودکشی دانست؛ چیزی که در جوامع غربی و بسیاری از فرقه‌های اباحه‌گرا دیده می‌شود. تلقین آزادی‌های جنسی، همجنس‌گرایی، بی‌بند و باری و بی تعهدی به خانواده چیزی است که امروزه دامان جوامع غربی را گرفته است. یکی از شعارهای بهائیان، ترک تعصب جنسی است؛ یعنی نه مرد، زنش را متعلق به خود بداند و در برابر انحرافات جنسی‌اش غیرتی شود و او را از ارتباط با نامحرمان باز دارد و نه زن، شوهر را تکیه گاه خود بداند و او را از ارتباط‌ های نامشروع بازبدارد و این یعنی فروپاشی محض کانون خانواده، استفاده تبلیغی و جنسی کردن از زن و عدم تعهد در نظام خانواده. چیزی که سینماگران غربی، می‌سازند و به خورد مخاطبان خود می‌دهند.

تمام آنچه از آمار و بستر های زمینه ساز خودکشی در بالا به آن ها اشاره شده از جانب جامعه شناسان غربی و سازمان های آمار رسمی آن ها نقل قول شده است.

"نیکو جهانپور" مجری شبکه مسیحی "ست سون پارس" در کشور قبرس مدتی قبل از آمار خود کشی در اروپا و آمریکا ابراز نکرانی کرد و در یک برنامه زنده از آمار غیر رسمی ای پرده برداشت که بسیار اسفناک تر از آمارهای منتشر شده ی یورونیوز و دیگر رسانه ها بود.

وی با اشاره به دلیل آمار بالای افسردگی و خودکشی در غرب، افزود : «دنیای امروز ما اهمیتی به کانون خانواده نمی دهد و با گذشت زمان اعتمادمان به یکدیگر کمتر می شود. به خاطر مشکلات اقتصادی، خانواده ها بچه دار نمی شوند و به دلیل مشغله زیاد به بچه ها اهمیت نمی دهند که باعث می شود جامعه ما بیمارتر شود و آمار افسردگی بالاتر رود

 

وی در پایان نیز با ارائه یک آمار خیره کننده، تصریح کرد : «70 درصد آمار خودکشی جهان فقط در آمریکا و اروپا اتفاق می افتد، این یعنی در آمریکا و اروپا افراد میل بیشتری به خودکشی دارند.»

 

اشاره به روش های خودکشی در غرب نیز مسئله مورد توجهی است. یکنواختی و بی رنگی زندگی در غرب آنچنان بر روان افرادی که آماده خودکشی هستند تاثیر مخرب میگذارد، که آن ها برای خودکشی هم سعی در انتخاب هیجان انگیز ترین روش ها را میکنند.

از استفاده از سلاح گرم و انفجار و جدیدا استفاده از حیوانات برای خودکشی که بگذریم به مکان های معروف خودکشی میرسیم که فی نفسه این عمل را برای فرد جذاب میکند.

برخی از بناهای معروف از نظر میزان بالای اقدام به خودکشی در آن‌ها مشهور شده‌اند. این مکان‌ها عبارتند از پل گلدن گیت در سان فرانسیسکو بلور استریت ویاداکت در تورنتو.

پل گلدن گیت تا سال ۲۰۱۰ شاهد بیش از ۱،۳۰۰ مورد اقدام به خودکشی از طریق پریدن و از زمان ساخت آن در سال ۱۹۳۷ بوده است. در بسیاری از مکان‌هایی که خودکشی در آنجا شایع است موانعی برای جلوگیری از این کار ساخته شده است. این موارد شامل پرده نورانی در تورنتو، و موانع برج ایفل در پاریس و ساختمان امپایر استیت در نیویورک است. در سال ۲۰۱۱، موانعی برای پل گلدن گیت ساخته شده است. ولی به نظر نمی آید خیلی هم موثر باشند تا بتوانند فرد را منصرف کنند.

علل و عوامل افزایش نرخ خودکشی و خاستگاه هیجانی بودن آن آنجایی به نقطه عطف خود میرسد که جوانان غیر مهذب و سرگردان اروپایی که بازی فرهنگی سردمداران خود را خورده اند، متوجه جذابیت های مرگ در خلال جنایت های داعش می شوند.

این یعنی سفر به دل درگیری های داعش و جنگیدن برای آن ها، به امید آنکه به طرزی شگفت انگیز و پر هیجان به زعم بیمار گونه خودشان کشته شوند!!!

غالب جوانان اروپایی که به داعش می پیوندند، از خانواده هایی از قشر متوسط جامعه هستند و چشم انداز زندگی آنها معقول بوده است. اگر این مردان جوان و به طور فزاینده زنان جوان، تا این اندازه خود را مشتاق به پیوستن به جنبشی می بینند که در نهایت احتمالا منجر به مرگ آنها خواهد شد، می بایست دلیل و برهانی مهم تر از مشکلات اقتصادی و یا شرایط خوب اجتماعی وجود داشته باشد. که قطعا آن دلیل راحت شدن از این شرایط و مشکلات است.

 

 

مراجع رسمی اروپایی نیز بر این واقعیت تلخ صحه گذاشته اند و در اوج سرگردانی به دنبال راه حل می گردند. به گزارش خبرگزاری فرانسه از بروکسل، حدود یک ماه گذشته "گیلز دو کرجوف" (Gilles de Kerchove)  هماهنگ کننده امور مبارزه با تروریسم اتحادیه اروپا اعلام کرد گروه داعش به رغم فشارها و لطمات در میادین نبرد، همچنان در حال جذب نیروهای جدید از میان زنان و مردان جوان اروپایی است. و جالب تر اینکه بسیار راحت اروپایی ها جذب آن ها می شوند.

وی درباره آمار افرادی که تاکنون از کشورهای اتحادیه اروپا به داعش پیوسته‌اند، گفت: «براساس برآوردها می‌توان گفت تاکنون 4000 تن از اروپا به داعش پیوسته‌اند.»

این آمار مختص اروپا نیست و آمریکا نیز در تامین نیروهای داوطلب داعش خوش درخشیده است. اما در خصوص کشورهای اروپایی مطرح نظیر انگلستان، فرانسه و آلمان شمار تروریستهای پیوسته به داعش در مقایسه با آمریکاییها چشمگیرتر است به گونه ای که تعداد شهروندان انگلیسی مرتبط با داعش ۵۰۰ تن، فرانسویها ۱۰۰۰ تن و آلمانیها ۵۵۰ تن تخمین زده می شود.

 

پایگاه خبری العالم در همین راستا و در روز هشتم تیر ماه، دست به انتشار خبری مبنی بر سفر 12 دانشجوی رشته پزشکی از اروپا به سوریه برای پیوستن به گروهک داعش، زد.

 این دومین گروه دانشجویی است که در سال 2015 برای همکاری با گروه های تروریستی سودان را به مقصد سوریه ترک می کند.

 


افشای رازهای افسردگی و خودکشی جوامع و جوانهای غربی در لسان مقام معظم رهبری ریشه در همین آمار قلیل از بخش کوچک منشتر شده در فضای عمومی رسانه های دنیا دارد.

منبع:ریشه