برخی از افراطیون مدعی اصلاحات معتقدند مجلس ششم تکرار نخواهد شد و مصلحت هم نیست تکرار شود.

 به گزارش مشرق، اخبار ویژه روزنامه کیهان منتشره شده در روز سه‌شنبه 13 خردادماه را در ذیل می‌خوانید:

نکند ما به فرانسه ظلم کرده‌ایم و خبر نداریم!

رئیس‌جمهور در گفت‌وگوی تلویزیونی، مذاکرات وین را موفق دانست و دو دستاورد اصلی برای آن ذکر کرد؛ «خروج پرونده ایران از فصل هفتم شورای امنیت و لغو تحریم‌های ظالمانه علیه ایران» اما بررسی‌های دقیق حقوقی و فنی نشان می‌دهد در عرصه عمل اتفاق دیگری افتاده است.

رجانیوز با درج این مطلب نوشت: این ادعا از اساس نادرست  است زیرا ایران هیچگاه مانند عراق یا لیبی و ... ذیل «کلیت» فصل هفت نبوده بلکه تنها ذیل ماده 41 فصل هفت بوده که اتفاقا امروز هم بخشهایی از قطعنامه 2231 ایران را ذیل همین ماده از فصل هفت حفظ کرده است.

لذا نه در گذشته و نه الان هیچگاه ایران ذیل کلیت فصل هفت یا ماده 42 فصل هفت نبوده که منجر به حمله نظامی شود. تنها تفاوت گذشته با امروز اینجاست که قبلا ایران قرار داشتن ذیل ماده 41 فصل هفت و محدودیتهای اقتصادی را به رسمیت نمی‌شناخت ولی امروز در اثر مذاکرات دو سال قبل خودمان به دست خودمان به قرار گرفتن ذیل ماده 41 فصل هفت اقرار کرده و به آن رسمیت داده‌ایم.

توجه به این نکته نیز ضروری است که اگر قطعنامه‌های صادر شده علیه ایران از جمله قطعنامه 1929 ذیل «کلیت» فصل هفتم قرار می‌گرفت، به صورت اتوماتیک همه بندهای این فصل از جمله حتی بند 42 که مجوز استفاده از قوه قهریه علیه کشورها توسط سازمان ملل را صادر می‌کند نیز در مورد ایران قابل اجرا بود، چرا که فصل هفتم منشور شامل بندهای 39 تا 51 است اما قطعنامه‌های صادر شده علیه ایران در گذشته هیچکدام ذیل کلیت فصل هفتم منشور نبوده و تنها ذیل یک بند از این فصل یعنی بند 41 صادر شده است و جالب اینکه اکنون نیز همین رویه در قطعنامه جدید 2231 در پیش گرفته شده است.

درباره لغو تحریم‌های ظالمانه علیه ایران نیز متاسفانه آن طور که رئیس‌جمهور محترم اظهار داشته، متن نهایی مذاکرات در برجام واقعیت دیگری را منعکس می‌کند و آن اینکه در متن توافق وین خبری از لغو terminate یا حتی تعلیق suspend  تحریم‌های کنگره نیست بلکه فقط از تعبیر cease  به معنای «توقف موقت» تحریم‌های کنگره به کار رفته است.

این در حالی است که رهبر انقلاب دراین‌باره در 2 تیر 1394 به عنوان یکی از خطوط قرمز اصلی مذاکرات، لغو تحریم‌های کنگره را مورد تاکید قرار داده و فرموده بودند: «تحریم‌های اقتصادی، مالی و بانکی چه مربوط به شورای امنیت، چه کنگره آمریکا و چه دولت آمریکا باید فورا هنگام امضای موافقتنامه لغو و بقیه تحریم‌ها هم در فواصل معقول برداشته شود.»

رجانیوز می‌افزاید: آقای روحانی در بخش دیگری از سخنانش نیز با اشاره غیرمستقیم به سفر پرحاشیه فابیوس به تهران و فرش قرمز دولت زیر پای وی، گفت: «خواهش من از مردم این است که فضای کشور را تبدیل به فضای امن کنند و زمانی که وزیر خارجه کشوری به کشورمان می‌آید نگوییم که این دولت چند سال پیش فلان کار خطا را انجام داده است؛ چرا که چنانچه پرونده‌های قدیمی را رو کنیم آنها نیز همین کار را انجام می‌دهند.»

این بخش از سخنان رئیس‌جمهور اشاره به انتقادات مطرح شده درباره نقش فابیوس در ورود به فرآورده‌های خونی آلوده از جمله ایدز و هپاتیت برای نخستین‌بار به ایران داشت اما جالب اینکه آقای روحانی خیلی سریع از این مسئله عبور کرد و پاسخ نداد چرا ایران باید به خاطر کشته شدن صدها نفر از مردمش به خاطر این فاجعه سکوت کند و آن را فراموش کند اما دولت آمریکا به حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس‌جمهور که بیش از سی سال قبل به دانشجویان تسخیرکننده سفارت آمریکا در حد «ترجمه» کمک می‌کرده است، ویزای ورود به کشورش را نداد؟

همچنین بیان این جمله از سوی آقای روحانی مبنی بر اینکه «نگوییم که این دولت چند سال پیش فلان کار خطا را انجام داده است؛ چرا که چنانچه پرونده‌های قدیمی را رو کنیم آنها نیز همین کار را انجام می‌دهند.» نشان می‌دهد ظاهرا ایشان به عنوان رئیس‌جمهور کشور باور دارد که ایران ظلمی در حق کشورهای دیگر از جمله فرانسه انجام داده است! در حالی که تاریخ نشان می‌دهد دولت ایران هیچ‌گاه علیه ملت فرانسه کوچک‌ترین اقدامی را انجام نداده و این بخش از سخنان رئیس‌جمهور به لحاظ راهبردی یک اشتباه بزرگ است چرا که به نوعی اقرار علیه خود محسوب می‌شود.

متشکریم که فهمیدیم سنگ را چه کسی به چاه انداخته!

اظهارات رئیس‌جمهور مبنی بر واردات انبوه سانتریفیوژهای آلوده به کشور در سال 82 که منجر به اتهام‌پراکنی آژانس علیه کشورمان شد، با واکنش‌های متفاوت روبه‌رو شده است.

سایت عصر ایران از سایت‌های حامی دولت با اشاره به این بخش از اظهارات روحانی نوشت: آنچه از منظر رسانه‌ای قابل توجه بود اخم‌های گاه و بیگاه رئیس‌جمهور بود که اعتماد به نفس دو خبرنگار تلویزیون را سلب می‌کرد. هرگاه که می‌خواستند مسیر برنامه را به سویی دیگر سوق دهند و مثلا ماجرای سانتریفیوژهای آلوده در سال 82 را پیش کشیدند ابتدا اخمی کرد و بعد توضیح داد و عملا خبرنگاران و خصوصا آقای عابدینی را کنترل می‌کرد(!)

اما حمید رسایی نماینده تهران دراین‌باره نوشت: در بخشی از اظهارات آقای روحانی، اشاره یا اعترافی درخصوص ریشه و آغاز مشکلات هسته‌ای و فشارها علیه ایران بود. ایشان تصریح کردند که آغاز فشارهای بین‌المللی علیه ملت ایران، مربوط می‌شود به وارد کردن تعدادی از سانتریفیوژهای دست دوم آلوده که باعث بهانه‌گیری غربی‌ها و ماموران آژانس و داستانی شد که 12سال به طول انجامید.

جالب‌تر این بود که جناب روحانی گفتند چون سانتریفیوژها را در بسته‌بندی‌های مناسب قرار داده بودند، ما فکر کردیم آنها نو هستند اما بعد از خریداری و جاگذاری متوجه شدند که سانتریفیوژها دست دوم بوده‌اند! به نظرم آقای روحانی اگر کمی بیشتر تامل کند و دست از خوشبینی به سران غربی بردارد، به این نتیجه برسد که این داستان، خیلی هم اتفاقی نبوده بلکه طرحی برای درگیر کردن جمهوری اسلامی در یک بازی سیاسی بوده است.

وی ادامه می‌دهد: 12 سال فشار روی کشور و مردم! چقدر راحت رئیس‌جمهور امروز و دبیر شورای عالی امنیت ملی دیروز در زمان ریاست‌جمهوری محمد خاتمی با یک لبخند از آن عبور کرد! فقط یک لحظه تصور کنید اگر این اتفاق در دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد و دبیری شورای عالی امنیت ملی جلیلی اتفاق افتاده بود، رسانه‌های اصلاح‌طلب و مدعی اعتدال چه یقه‌هایی پاره می‌کردند و مثل آقای روحانی چه می‌کردند!! آقای روحانی! چقدر ساده از کنار کاری که 12 سال پیش انجام دادید و در تمام این سال‌ها فشارهای بین‌المللی و تحریم‌های ظالمانه را بر مردم ما تحمیل کرد، گذشتید. تازه فهمیدیم چه کسی سنگ را در چاه انداخته بود... روحانی مچکریم.

ناطق که نامزد نمی‌شود پس افراطیون چه می‌خواهند؟

برخی از افراطیون مدعی اصلاحات معتقدند مجلس ششم تکرار نخواهد شد و مصلحت هم نیست تکرار شود.

عبدالله ناصری عضو مشترک در حزب منحله مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب) درباره احتمال تکرار مجلس ششم به روزنامه اعتماد گفت فکر نمی‌کنم مجلسی مانند مجلس ششم در مجلس آینده شکل بگیرد.

وی همچنان مدعی شده «هدف اصلی اصلاح‌طلبان این است که مجلس آینده شرایط ملی کشور را بر شرایط حزبی و گروهی خود ارجح بداند.

با همین نگاه در سال 92 عضوی از جامعه روحانیت مبارز را به عنوان کاندیدای خود معرفی کردیم. همین سیاست باعث شد که اصولگرایان معتدل هم اصلاح‌طلبان را همراهی کنند و آقای روحانی رأی بیاورد. منافع عمومی کشور بر هر چیزی برای اصلاح‌طلبان مقدم است بنابراین ممکن است براساس شرایط ائتلافاتی را با اصولگرایان معتدل در سطح مناطق شکل دهیم.

همچنین صادق زیباکلام در یکی از روزنامه‌های زنجیره‌ای نوشت: به نظر می‌رسد سرلیستی ناطق‌ نوری در شرایط حاضر از سرلیستی دکتر عارف در انتخابات مجلس آینده محتمل‌تر است به این دلیل که اصلاح‌طلبان در جریان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، آقای روحانی را ترجیح داده و از آقای عارف درخواست کردند که به نفع روحانی کنار برود.

البته ایده‌آل‌ها و آرمان‌ها می‌گوید که آقای عارف به مراتب اصلاح‌طلب‌تر از آقای روحانی و آقای ناطق‌نوری است، اما تجربه دو سال گذشته نشان داده که دولت آقای روحانی توانسته خوب عمل کند و اگر آقای عارف رئیس جمهور شده بودند توافق، به شکل امروز به رغم مخالفت‌های جدی برخی اصولگرایان وجود نداشت چه بسا مشکلات بسیاری در سایر زمینه‌ها با تندروها پیدا می‌کردند.

در اینجا لازم است در ذهن و به صورت فرضی تصور کنیم که الان تیر 95 است و مجلس دهم آغاز به کار کرده و ترکیب آن ترکیبی شبیه مجلس نهم است. حال سؤال این است که اگر ناطق نوری در رأس این مجلس باشد این مجلس می‌تواند اهداف و خواسته‌های میانه‌روها و اصلاح‌طلبان را برآورده کند یا آقای عارف بر این کرسی تکیه زند.

وی می‌افزاید: هیچ تردیدی وجود ندارد که اگر در رأس مجلس دهم آقای ناطق نوری باشد خط اعتدال و میانه روی در مقابل خط تندروی تقویت خواهد شد. در حالی که اگر آقای عارف رأس مجلس دهم باشند و با در نظر گرفتن بالا بودن تعداد نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس دهم وضعیتی مانند مجلس ششم به وجود خواهد آمد. دیدیم که مجلس ششم نتوانست کاری را جلو ببرد و مجلس دهم نیز اینگونه خواهد شد.

یادآور می‌شود حجت‌الاسلام ناطق نوری در مصاحبه با سایت روز و درباره برخی گمانه‌زنی‌های انتخاباتی برای چندمین بار تأکید کرد: دیگر در هیچ انتخاباتی نامزد نخواهم شد.

وی تصریح کرد: عمر کار سیاسی من تمام شده است و دیگر در هیچ انتخاباتی نامزد نخواهم شد.

ناطق‌نوری در پاسخ به این سؤال روزنو که اکنون که می‌گویید عمر کار سیاسی شما تمام شده است و قصد دارید در اتاق فکر باشید آیا در انتخابات مجلس خبرگان رهبری شرکت خواهید کرد، گفت: در انتخابات مجلس خبرگان رهبری هم نامزد نخواهم شد و علاقه‌ای به حضور در هیچ انتخاباتی ندارم.

ناطق نوری تأکید کرد: ما باید کنار بکشیم تا جوان‌ترها در انتخابات‌ها شرکت کنند و وارد مجالس سیاسی کشور شوند.

با عنایت به اینکه ناطق نوری پیش از این هم چندین بار اعلام کرده نامزد انتخابات نخواهد شد و مدعیان اصلاح‌طلبی نیز از این واقعیت مطلعند بنابراین به نظر می‌رسد این طیف در پشت سر تعارف کردن نامزدی و ادعای حمایت از ناطق، سناریوی دیگری دارند.

نقش دولت در واکنش مشکوک بورس به توافق هسته‌ای

در حالی که محافل رسانه‌ای اصلاح‌طلب از واکنش سرد بورس نسبت به توافق وین اظهار شگفتی می‌کنند، رئیس سازمان بورس گفت بازار دچار کم‌واکنشی شده است!

روزنامه آرمان در یادداشتی تحت عنوان «واکنش سرد و مشکوک بورس نوشت: واکنش سرد طبیعی نبود زیرا برخلاف انتظارات عمومی این روند شکل گرفت. آنچه از سوی کارشناسان پیش‌بینی شده بود این بود که پس از توافق صورت‌گرفته واکنش بازار بورس مثبت باشد.

در واقع با کاهش برخوردهای دیپلماتیک سیاسی انتظار این است که در آینده اتفاقات مثبتی برای شرایط اقتصادی کشور بیفتد. در نتیجه انتظار می‌رفت بازار سرمایه طبق معمولی که همیشه داشته و مطابق تمام بازارهای سرمایه دنیا به خبرهای اقتصادی خوب واکنش مثبت‌ نشان داده و از این امر به عنوان یک شاخص پیشرو اقتصادی استفاده کند. انتظار می‌رفت بازار سرمایه اثرات آتی منافع حاصل از کاهش تحریم‌ها را در مناسبات خودش لحاظ کند و تأثیر آن نهایتاً در قیمت‌ها دیده شود.

آرمان می‌افزاید: برخلاف پیش‌بینی‌های صورت‌ گرفته واکنش بسیار غیرطبیعی و غیر عادی بود. دلیل این اتفاق این است که نقدینگی وجود نداشت.

در واقع شرکت‌های حقوقی از جمله سازمان‌های خصوصی و همچنین شرکت‌های تابع دولت که عمدتاً عرضه‌کننده سهم‌ها بودند به شدت آسیب دیدند و این نشان‌دهنده عدم هماهنگی تیم اقتصادی کشور است.

وقتی بازار یک انتظار مثبت دارد و مطابق یک روالی بعد از چندین سال قرار است روند رو به رشد خود را آغاز کند آن هم در شرایطی که مدت‌ها وقفه را تجربه کرده است همه انتظار دارند اوضاع اقتصادی رو به بهبود برود. وقتی وقایع اقتصادی مثبت در راه هستند باید بازار تحرک مثبتی نشان دهد.

ولی عرضه‌هایی که شکل گرفت در بدو حرکت تقریباً تقاضاها را خفه کرد، به طوری که هیچ تقاضا و نقدینگی جدیدی شکل نگرفت. همین باعث شد بازار نسبت به دوران پس از توافق خوشبین نباشند و پول جدیدی وارد بازار سرمایه  نشود نهایتاً اینکه این ناهماهنگی‌ها باعث شد خریداران هم پس کشیده و در انتظار شکل‌گیری یک هماهنگی مناسب در خدمات باشند.

متأسفانه این افراد هیچ حمایت خاصی را از دولت ندیدند. حتی دولت در تصمیمات اقتصادی و در سطح نظارتی هم نتوانست جلوی ضربه خوردن شرکت‌ها را بگیرد.

این روزنامه می‌نویسد: در نشست خبری آقای فطانت انتظار می‌رفت وی برنامه‌های سازمان بورس در شرایط پس از تحریم را اعلام کند. در واقع برنامه‌های خودشان را متناسب با برنامه‌های اقتصادی تطبیق داده و آن را اعلام کنند.

انتظار همه این بود که ایشان برنامه‌های ویژه‌ای برای تحرک بخشیدن به بازار سرمایه داشته باشند نه اینکه مجدداً مشکلات و دلایل افت بازار در گذشته را مطرح کنند.

اما روزنامه اعتماد از قول فطانت فرد رئیس سازمان بورس نوشت: در حال حاضر عارضه‌ای که در بازار سرمایه قابل تحلیل است این است که بازار دچار کم‌واکنشی شده و نه تنها این اتفاق، بلکه هر اتفاق مثبت دیگری که رخ می‌دهد آثار محدودی را بر بازار سرمایه می‌گذارد که البته این موضوع در یک دوره زمانی اصلاح می‌شود.

در شرایطی که اقتصاد کشور با کسری بودجه، کاهش قیمت نفت و سایر کالاها مواجه است آثار آن در بازار سرمایه نمایان می‌شود اما به اعتقاد من این توافق در صورت تحقق یافتن، حرکت‌های جدیدی پیش‌روی بازار قرار خواهد داد زیرا فرصت‌ها به تنهایی قادر نیستند در بخش واقعی اقتصاد اثر خود را بگذارند.

روزنامه اعتماد در عین حال با انتقاد از رئیس بورس نوشت: نشست خبری رئیس سازمان بورس در حالی برگزار شد که فطانت‌فرد نتوانست پاسخ قانع‌کننده‌ای به سؤالات خبرنگاران درباره چرایی افت بورس بعد از توافق هسته‌ای ارایه دهد و مشکل این روزهای بورس را کم واکنشی اعلام کرد.

او باز هم مانند گذشته از پاسخ به سؤالات مهم و کلیدی درباره مشکلات بازار سرمایه طفره رفت و به صحبت‌های تکراری پرداخت که دغدغه این روزهای هیچ کدام از فعالان بازار سرمایه نیست.