کد خبر 448947
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۰

بهنوش بختیاری این روزها محله گل و بلبل را روی آنتن دارد؛ به همین بهانه با او درباره این تجربه، حضور پررنگ در فضای مجازی، رکورد تعداد هوادارانش در اینستاگرام، مجادله با تتلو، سرانجام آبرنگ، آینده بازیگری اش و ... گفتگو کرده ایم.

گروه فضای مجازی مشرق- بهنوش بختیاری این روزها محله گل و بلبل را روی آنتن دارد؛ به همین بهانه با او درباره این تجربه، حضور پررنگ در فضای مجازی، رکورد تعداد هوادارانش در اینستاگرام، مجادله با تتلو، سرانجام آبرنگ، آینده بازیگری اش و ... گفتگو کرده ایم.

بهنوش بختیاری گوی سبقت را از دیگر سلبریتی ها ربوده و در فضای مجازی یکه تازی می کند. حتی تعداد فالوئرهای چهره های محبوبی مثل رضا عطاران، مهران مدیری و محسن تنابنده که فیلم و سریال های شان طرفداران میلیونی دارد به گرد صفحه خانم بختیاری نمی رسد.

پیج او با یک میلیون و 800 هزار فالوئر آماری خیره کننده دارد که خیلی ها آرزوی نیمی از آن را دارند! این دو موضوع محور گفتگو با بهنوش بختیاری شد؛ در پشت صحنه سریال «محله گل و بلبل»؛ ساعت سه شب.برنامه «آبرنگ» که سال پیش برای شبکه نسیم اجرا کردید یک اتفاق نو بود. پیش از این و حتی بعد از آن مجری زن که با لباس شاد جلوی دوربین قرار بگیرد و راحت اجرا کند سراغ نداریم، از این تجربه راضی هستید؟



- هنوز که هنوز است خیلی ها از من سراغ «آبرنگ» را می گیرند. این برنامه خیلی روی محبوبیت من تاثیر داشت چون در نقش هایی که برای ما نوشته می شود اصلا ردی از خودمان نیست. یعنی این دیالوگ ها و اصلا آدم هایی که در سریال ها می بینیم در زندگی عادی سراغ نداریم. در برنامه ای مثل «آبرنگ» ارتباطی بی واسطه با مردم برقرار می شود چون لحن و بیان و شخصیت متعلق به خودت است. البته بعضی ها ممکن است اصلا شخصیت تو را دوست نداشته باشند که عیبی ندارد؛ ولی برای خیلی ها جالب بود که وقتی بهنوش بختیاری خودش است چقدر بهتر از نقش هایی است که بازی می کند.

رفتارتان در «آبرنگ» فیلم و طراحی شده نبود؟

- نمی شود گفت نبود، «شو» است دیگر. ولی اغلب از جوهر وجودی خودم استفاده می کردم. یک وقت هایی یک نمایش های کوچولو در آن بود ولی در مجموع می توانم بگویم غریزه خالص در «آبرنگ» وجود داشت. یک خط نوشته نداشتیم و کلا غریزی بود.

دوست دارید برنامه را ادامه بدهید؟ احساس می شد برخی کارها از شخصیت یک بازیگر خانم دور باشد.

- به شدت دوست دارم ادامه دهم. به آقای دکتر کرمی (مدیر شبکه نسیم) هم گفته ام. در این مدت پیام های زیادی به شبکه نسیم رسیده که ما این برنامه را دوست داشتیم. در طول دو سه هفته اول پخش، چهارصد هزار ایمیل برای برنامه رسید. من دنبال این بودم تابوهای غیرمنطقی را بشکنم حتی به قیمت اینکه تا مدت ها مدام درباره کاری که می کنم توضیح بدهم.

برخی همکاران می گفتند ما عمرا برخی کارها را که می کنی انجام بدهیم. تاثیر بدی هم در شخصیتم نگذاشت چون فکر می کنم نیتم اینقدر درباره کارم پاک است که زود از طرف مردم جواب گرفتم. با اینحال اعتراض ها زیاد بود؛ می گفتند چرا یک زن برنامه شاد اجرا می کند! در حالی که یک زن هم می تواند برای مردم برنامه شاد اجرا کند. اینها فقط مختص مردها نیست.

در «آبرنگ» تا حدود زیادی به این خواسته رسیدید؛ چرا در «خندوانه» فقط دو بار حاضر شدید؟ وزن استندآپ کمدین های این برنامه به سمت مردها است.

- اصولا استندآپ در وجودم است؛ ولی برنامه مال آنها است و خودشان باید دعوت کنند.



یعنی از جانب شما مشکلی نیست؟ سوژه و وقت کم نداشتید؟

- نه نه؛ چند بار از طرف آقای جوان تماس گرفتند و قرار بود بیشتر در برنامه استندآپ کمدین باشم. خودم هم «خندوانه» را دوست دارم ولی واقعا نرسیدم.
شما، شقایق دهقان و الیکا عبدالرزاقی استندآپ کمدین های «خندوانه» بودید ولی تعداد و حضورتان خیلی کم است؛ در حالی که مردها به طور مستمر به برنامه می آیند. طبیعی است که شائبه محدودیت خانم ها مطرح شود. ضمن اینکه جسته گریخته شنیده ایم که خود همکاران خانم منتقد روش شما هستند.

- همین مقدار هم به سختی انجام شده. دباره نگرش همکاران خانم واقعا نمی دانم، چون چیزی نشنیده ام ولی اصولا هر کاری می کنی هیچ کس تشویقت نمی کند. من موقع اجرای «آبرنگ» اینقدر انرژی مثبت از مردم گرفتم که اصلا روی محبوبیتم اثر زیادی داشت. خودم احساس کردم محبوبیتم یکی بعد از «رالی ایرانی» خیلی تکان خورد، یکی بعد از «آبرنگ». یعنی درست جاهایی که رگه هایی از خودم بود. در اینستاگرام هم تنها و تنها خودم هستم. فکر می کنم هر چه از جوهر خودم استفاده کنم بهتر است.

شما در اینستاگرام خیلی محبوب هستید؛ تا جایی که سر تعداد فالوئر با امیر تتلو کل کل داشتید. این فضای مجازی چقدر برایتان مهم است؟

- به خدا اینقدر مهم نیست؛ من تا دو ماه پیش اگر یکی می گفت «Tag» ام کن نمی دانستم چیست! من کلا آدم برونگرایی ام؛ هیچ چیز درونی ندارم. همسرم می داند که همه خصوصیات درونی ام مشخص است؛ عصبانیتم، حسادتم، بدجنسی ام... سرقضیه آقای تتلو خیلی ها گفتند سکوت کن، گفتم دارد توهین می کند. چرا سکوت کنم؟ من اهل اعتراض و جواب دادن هستم. خیلی ها هم گفتند کاش جواب نمی دادی.

من در بیرون یک عالم طرفدار دارم که احتیاجی به فضای مجازی نمی گویم ندارم، به اندازه آن آدم ندارم. من جزو کسانی هستم که از او دفاع کردم و گفتم باید به موسیقی زیرزمینی بیشتر بها داده شود. اگر خاطرتان باشد موقع فوت مرتضی پاشایی برای آقای تتلو پست گذاشتم که مردم چرا فحش می دهید، چرا توهین می کنید. آدم های زیرزمینی را دریابید... ایشان حتی از من تشکر کرد؛ واقعا از ته دل این پست را گذاشتم.



شما بعضی وقت ها زیادی راحت هستید. کسانی که شما را می شناسند می دانند منظورتان از «دنس» در پستی که می گذارید چیست. یعنی می خواهید بگویید دور هم به شکل «مُجاز» خوش باشیم ولی ظاهر کلمه بار معنایی بدی دارد؛ نگران عواقبش نیستید؟

- بد که هست ولی شما هر رفتاری داشته باشی تبعات دارد؛ این نباید باعث شود خودت نباشی. من نظرم این است.

شما بازیگر هستید و این صداقت ممکن است به ضررتان تمام شود. این صداقت برای شما تا کجا تعریف می شود؟

- من از تبعات هیچ چیز نمی ترسم؛ نمی دانم این خوب است یا بد. من آن چیزی که در نیتم است را جاری می کنم و اصلا اعتقادی به این ندارم که کسی خوشش بیاید یا نه. مطمئنم یک تعداد هستند که فقط ایراد می گیرند که رسمی تر باش، فاصله ات را حفظ کن و ... یک وقت هایی هم فکر می کنم که باید این فاصله را حفظ کنم.

حتی بعضی شب ها به خاطر بعضی عکس العمل های ناجوانمردانه گریه می کنم ولی بعدش می گویم: «بهنوش تو خودت هستی با ی نیت پاک. خودت که می دانی خوب هستی. چرا باید از نظر یکسری آدم تنگ نظر بترسی؟ آدم هایی که فقط دنبال این هستند که برایت دردسر درست کنند. تو خودت این را می دانی و قصدت این نیست که یک عده را آزار دهی.» قصد من این است که با مردم سرزمینم صمیمی باشم. حالا یک عده جنبه اش را ندارند، مشکل آنها است.

وقت می کنید به همه کامنت ها پاسخ بدهید؟

- نه؛ ولی تا آنجا که بشود همه را می خوانم و تا جایی که بشود جواب می دهم.

ادمین هم ندارید؟

- نه ادمین دوست ندارم.

کامنت های خارج از ادب هم زیاد است؛ واکنش تان چیست؟ اثر منفی روی شما نمی گذارد؟

- چرا؛ اصلا روحیه ام را خراب می کند. بعضی از کمنت ها اینقدر وحشتناک است که فکر می کنی پای موبایل، شیطان نشسته است. فضای مجازی چیزهایی دارد که واقعا می توان گفت فضایی مسموم است. من به پدر و مادرها توصیه می کنم اجازه حضور بچه های کوچک شان را در این فضا ندهند. من هنرپیشه ام دوست دارم در فضای مجازی باشم؛ آدم برونگرایی ام و میل به دیده شدن دارم اما اگر بچه داشتم نمی گذاشتم در این فضا حضور یابد؛ یک فضای باز آزاد که همه چیز در آن است.

جواب هم می دهید؟

- بعضی وقت ها عصبانی شده ام و مثل خودشان جواب داده ام و گفتن ام اسکرین شات بگیر هر کجا دوست داری پخشش کن (خنده) تو از من خوشت نمی آید حق توست ولی حق نداری به مادر سادات من فحش بدهی.

الان سلبریتی های سینما و تلویزیون ما رضا عطاران و مهران مدیری هستند که اتفاقا شما با آنها همکاری داشته ای ولی فالوئرهایشان به گرد پیج شما هم نمی رسد. چه می کنید که بقیه نمی توانند؟

- صفحه انرژی است. به من می گویند که تو در صفحه ات پست خاصی نمی گذاری و اینقدر طرفدار داری، من می گویم فقط انرژی است. مغناطیس تو در صفحه ات هست. همانطور که گفتم من ادمین ندارم؛ می توانم یک نفر را بگذارم که چپ و راست به مردم بگوید: «سپاسگزارم»، «ممنونم» و ... خیلی هم خوشحال باشند که جواب شان را داده ام ولی این کار را نمی کنم چون دیگر من نیستم.

چرا من با این کارهایی که خودم می دانم خیلی شان مزخرف است الان از خیلی آدم ها که کارهای عالی بازی کرده اند، محبوب ترم؟ با سحر قریشی که صحبت می کردم می گفت بهنوش یکی از این جملاتی که تو می نویسی من وحشت می کنم بنویسم؛ عقیده ام است ولی وحشت دارم. گفتم چرا؟ گفت چون مردم قضاوتم می کنند. من نمی ترسم و خیلی ها دوست دارند و تعداد کمی هم دوست ندارند؛ ضمن اینکه بختیاری هستم و بختیاری ها نترس اند. سر ماجرای امیر تتلو خیلی ها می گفتند جوابش را نده ولی جواب دادم.



الان صلح برقرار شده؟

- بله. آخرین بار ایشان پست معذرتخواهی گذاشت؛ چون مردم از من حمایت کردند. او بی جهت حرفی زده بود. کاش مردانه دعوا می کرد. وقتی می دانی یک کلمه طرفدارهای تو را در پیج من می ریزد، آن را نگو. من هم می توانم یک کلمه بگویم که طرفداران من توی پیج تو بریزند. دقیقا مثل از پشت چاقو زدن است. وقتی یک چیز بد می نویسی و بلافاصله من را بلاک می کنی یعنی اینکه می ترسم از جواب تو. کاری که تتلو کرد مثل خنجر زدن از پشت بود آن هم با کسی که از او حمایت کرده.

نگران نیستید رکوردتان را از دست بدهید؟

- نه؛ به خدا اینقدر مهم نیست. من اصلا این مدلی نیستم. منشی صحنه که بودم دوره بازیگری تئاتر گذرانده بودم و شیفته بازیگری بودم اما پشت صحنه در کمال دقت کارم را انجام می دادم. حتی ته دلم نمی خواستم یک لحظه جای آنها باشم. چرا؟ چون می گفتم الان منشی صحنه هستم و باید کارم را خوب انجام بدهم.

اینقدر منشی صحنه خوبی شده بودم که پنج تا پنج تا پیشنهاد کار داشتم. خدا را شکر اگر یک ذره حسادت در وجودم بود، آن را از بین برده ام. من دو چیز را از بین برده ام، یکی حسادت یکی عصبانیت. به نظرم اگر حسادت را در خودت بکشی زندگی برایت شیرین می شود. آدمی حسود است که جایگاه خودش را قبول نداشته باشد.

من نمی گویم جایگاه خودم را قبول دارم، هنوز تا نقطه ای که می خواهم فاصله هست ولی به خودم می گویم تو در طنز کار کردی، دوست داشتی هنرپیشه پاپیولار شوی و حالا تا حدی هستی. برای رسیدن به جایگاه بالا بدجور تلاش می کنم. دلم می خواهد مهارتم زیاد شود. وقت گیر بیاورم تئاتر بازی می کنم بعد هم بیان و شکل و آوای چه کسی شبیه تو است؟ هر کی جایگاه خودش را دارد. خدای بزرگ همه ما را متفاوت آفریده.



شما از جمله بازیگرانی هستید که وقتی فیلمنامه گیشه پسند نوشته می شود، اول سراغت تان می آیند. قابلیت تان همین است؟

- نه.

پس چرا اول از همه سراغ شما می آیند؟

- من فکر می کنم ایراد از نگرش نادرست نسبت به پتانسیل بازیگرها است. از «فرندز» سریال کمدی تر و بازی های کاریکاتوری تر نداریم که یکی مثل جنیفر آنیستون 10 سال در آن بازی کرده ولی بعدش نقش های کاملا متفاوت به او پیشنهاد می شود. آنها روی بازیگر ریسک می کنند ولی ما نه. چرا بازیگری مثل هنگامه قاضیانی، صابر ابر و ... طنز بازی نمی کنند؟ مگر آنها قابلیت ندارند؟ من می گویم دارند.

چند وقت پیش که در فیلم «من» سهیل بیرقی (با بازی لیلا حاتمی، مانی حقیقی و امیر جدیدی) نقش کاملا جدی بازی کردم آقای کاهانی (مشاور کارگردان) می گفت من تو را توی این جور فیلم ها که قبولش نداری و فکر می کنم در جای خودش لازم است انتخاب کرده ام. فکر می کنم پتانسیل هایی در تو هست که شناخته نشده و می خواهم از آن استفاده کنی. از حرف آقای کاهانی و آقای بیرقی لذت بردم. ببین، یکی از توی آرایشگاه انتخاب می شود که خب طفلک توان بازیگری ندارد ولی من می توانم بگویم بازیگرم اما کمک لازم دارم.

اخیرا قول داده اید در فیلم های ضعیف بازی نکنید. آن موقع فقط نیاز مالی بود که بازی می کردید؟

- از این دست فیلمنامه ها زیاد به دستم می رسد. به جرأت می توانم بگویم امسال 30 فیلمنامه را رد کرده ام چون این فیلمنامه ها اول برای من فرستاده می شود (خنده) بعد که نه بگویم برای بقیه می فرستند. از یک جهت خدا را شکر ولی هدف من چیز دیگری است. سال 94 را با تئاتر شروع کردم، بعد «من» آقای بیرقی را بازی کردم و بعد هم «محله گل و بلبل». همیشه دوست داشتم یک کار کودک هم انجام دهم.

با ترس و لرز آمدم ولی اولین بار که با بچه ها برخورد داشتم و «خاله چمنی»، «خاله چمنی» کردند خیالم راحت شد. این خیلی برای من ارزشمندتر از تله فیلم هایی بود که یک مدت بازی کرده ام. قرارداد خوب می بندم ولی دستمزدمان را نمی دهند. حتی یک تهیه کننده چک دزدی داد! بله نیاز مالی هم بود ولی از جایی اوضاع مالی ام خوب شد که قرارداد تبلیغاتی بستم. البته برای همین هم فحش خوردیم؛ کلا برای همه چیز فحش می خوریم. (خنده)

سختی های محله گل و بلبلبهنوش بختیاری این روزها «محله گل و بلبل» را روی آنتن شبکه دو دارد. از او می پرسیم در این سریال اکت و رفتارش بر خانم چمنی می چربد؛ کارگردانی شده اید؟ پاسخ می دهد: «بله؛ ولی چون فرصت کم بود بیشتر تعامل کردیم، ضمن اینکه این کار کودک است و خیلی باید به خودمان نزدیک باشیم. بچه به شدت از بازیگر تلخ بدش می آید. الان نتیجه اش را می بینم. با احترام به همه مردم من مخاطبم را در این کار فقط کودک دیدم و برای اولین بار به هیچ کس فکر نمی کردم.»

بختیاری درباره پیشنهادهایش برای نقش خانم چمنی هم می گوید: «من پیشنهاد دادم آهنگین صحبت کنم. منتها کلیت نقش در متن آمده بود. متن های آقای محمد علی پور اینقدر خوب است که همه مان آن را قبول داریم.»

بحث فیلمنامه که پیش می آید بختیاری از سختی های ضبط فشرده «محله گل و بلبل» می گوید: «این که چهار صفحه حفظ کنی و جلوی دوربین بروی کار هر کسی نیست؛ واقعا روزی یک قسمت گرفتن کار سختی است. بازیگر سراغ دارم که اسمش را کامیون نمی کشد ولی در بیان دو دیالوگ می ماند! ما چهار صفحه دیالوگ حفظ می کنیم و راحت جلو دوربین می گوییم.»

بعد هم نقبی به تجربه ای مشابه در سریال «شب های برره» می زند: «یکی از ستاره های سینما که از دوستانم است پشت صحنه «شب های برره» گفت بهنوش ما یک روز نمی توانیم کار شما را انجام دهیم. کار سختی دارید. البته من هم کار او را به آن شکل نمی توانم؛ یعنی هر کس جای خودش. مگر من می توانم جای لیلا حاتمی باشم یا خانم حاتمی می تواند جای من باشد؟»

اهل کلاس گذاشتن نیستم در بخشی از گفتگو بحث ارتباط چهره بودن و مخفی ماندن از مردم برای بالا رفتن کلاس کار بازیگری پیش آمد. خیلی از بازیگران اعتقاد دارند هر چقدر کمتر با مردم گرم بگیرند، محبوب ترند. بختیاری نظر دیگری دارد: «مردم انرژی مثبت را تشخیص می دهند. هنر خیلی دلی و درونی است. نمی توانیم مردم را با رفتار عجیب و غریب گول بزنیم.»

بعد هم می گوید: «ما بازیگر دوست داشتنی کم داریم. من الان خودم فردین را خیلی بیشتر دوست دارم.»

الان که نگاه تان به بازیگری عوض شده چه برنامه ای برای آینده دارید؟ این سوال پایانی بود که بختیاری اینطور جواب داد: «خیلی دوست دارم اتفاقات بهتری رقم بزنم. برای بازیگری خیلی وقت گذاشته ام ولی نباید پتانسیل بازیگری یک بازیگر با چند فیلم بد نادیده گرفته شود. من معتقد نیستم همه فیلم های جدی و مستقل سینمای ما خوب است. بین آنها فیلم ضعیف هم داریم ولی انگ نمی خورند.

ضمن اینکه بعضی کارگردان های کمدی ساز، با اعتقادشان فیلم می سازند و پشت آن می ایستند. این خیلی شرف دارد به کارگردانی که ادای دیگران را درمی آورد. خیلی از فیلم های جدی سرشار از تقلیدهای ناشیانه از فرهادی، سکوت آزاردهنده، پلان های کشدار و ... است. بازی در فیلم های کمدی ارزشمندتر از فیلم های مستقل خالی از اعتقاد است.»