به گزارش وبلاگستان مشرق، نويسنده وبلاگ "آرمانشهر"، پس از بازي پرسپوليس و الاتحاد عربستان نوشت:
روز 12 ارديبهشت، جزو کساني بودم که به انگيزه فرو کردن پرچمهاي کشور بحرين در دوربينهاي شبکه العربيه، در استاديوم آزادي حاضر شده بودم. از برخورد خشن شرطه هاي سعودي، ببخشيد برادران نيروي انتظامي، با بچه هايي که شعار «لبيک يا حسين» مي دادند در اين دو سه روزه زياد گفته شده است. اما به نظر من، دردناکتر از برخورد نيروي انتظامي با بچه ها، برخورد باشگاه پرسپوليس با بچه ها بود که نمي دانم چرا آنطور که بايد و شايد به آن پرداخته نمي شود.
به خدا دردناکتر از باتوم هايي که بر بدن بچه ها نشست، شعارهاي «سياسي برو بيرون»، «... خل برو بيرون»، «ببر بيرون ... کشو!» و از اين سنخ شعارهاي مستهجن بود که تحت تاثير جوي که ليدرهاي پرسپوليس ايجاد کردند از سوي دسته اي از هوداران پرسپوليس، خطاب به بچه ها سر داده مي شد و بنده بالشخصه مدير باشگاه پرسپوليس را به خاطر فحشهايي که خوردم حلال نمي کنم.
بنده از يک ساعت و نيم قبل از شروع بازي، در ورزشگاه بودم. تا دقايقي قبل از شروع بازي، تعامل طرفداران حرفه اي پرسپوليس با بچه هايي که عموما اولين بارشان بود به استاديوم مي آمدند، تعامل خوبي بود و اين جو مي توانست ادامه پيدا کند. اما دقايقي قبل از شروع بازي، يکي از ليدرهاي پرسپوليس، رفت بالاي منبر که ما امروز آمده ايم که فقط تيم مان را تشويق کنيم و فوتبال ببينيم و اينجا جاي سياست نيست و شروع کرد به ترساندن تماشاچيان از خطرهاي موهومي که مي تواند سياسي کردن بازي براي تيم شان داشته باشد. با قطعيت مي توانم بگويم ليدرها نقش پررنگي در ايجاد دو دستگي در تماشاگران ايفا کردند و کار را به جايي کشاندند که با شعارهاي «سياسي برو بيرون» عليه ما شروع شد و با فحاشي هاي «ک» دار ادامه پيدا کرد. فحاشي هايي که عکس العمل ما به آنها اغماض، سکوت و لبخند بود.
نکته اي که مي خواهم به آن اشاره کنم اين است که امکان ندارد از قبل بين مسئولان باشگاه پرسپوليس و ليدرها، در مورد اينکه چه واکشني به حضور ما در ورزشگاه نشان داده شود، هماهنگي صورت نگرفته باشد. به طور حتم، ليدرها، با هدايت مديريت باشگاه و حتي فدراسيون فوتبال، چنين دو دستگي مفتضحي را جلوي دوربينهاي بيگانه به راه انداختند.
مي خواهم بگويم آقاي حبيب کاشاني! مدير باشگاه پرسپوليس، بسيجي و رزمنده محترم! مبلغ ناچيزي جريمه مالي، که شايد به اندازه مبلغ قرارداد سالانه يکي از بازيکنان تيمت هم نمي رسيد، ارزشش را نداشت که دل آل سعود جنايتکار را شاد کني. به شما و آن ليدرهاي ميهمان نواز و مودبتان که فکر مي کنند خيلي روشنفکر و همه چيز دانند توصيه مي کنم بنشينيد و مستند «مارادونا» را ببينيد تا از اين حرفتان که فوتبال جاي سياست نيست کمي خجالت بکشيد.
در دنيايي که هواداران آژاکس آمستردام با پرچم اسرائيل به تشويق تيم شان مي پردازند و طرفداران رقباي اين تيم با پرچم حماس و فلسطين به ورزشگاهها مي آيند، بيخود قانون را به رخ ما نکشيد. مگر همان ورزشکاران (امروز اخراج شده) تيم ملي بحرين نبودند که به دستور آل خليفه، مجبور شده بودند بعد از برد مقابل تيم ايران، پرچم عربستان را دور زمين بگردانند؟ واکنش فيفا چه بود؟ و اساسا اگر قرار بود در برابر قداره بندان عالم، اينقدر قانون مهم باشد، امام خميني، اقدام صد در صد مثلا غيرقانوني تسخير لانه جاسوسي را «انقلابي بزرگتر از انقلاب اول» نمي ناميد.
گيرم که بر اساس توهم هايتان، فيفا تيم تان را شش سال از حضور در بازيهاي بين المللي محروم مي کرد، که نمي کرد، باشگاه پرسپوليس که هيچ، تيم ملي هم فداي فقط يکي از حسينيه هايي که در بحرين با خاک يکسان شدند. پس از هيئت رفتنها و زنجير زدنهمايمان براي امام حسين، چه درسي گرفته ايم که حاضر نيستيم حتي از تيم محبوبمان، ذره اي براي عزت اسلام و شيعه، مايه بگذاريم؟