بهگونهای درمورد روستا و روستایی صحبت میکنند و یا این واژگان را در مواردی و مواقعی به کار میبرند که انگار روستایی مترادف است با بیماری یا جرم یا یک ننگ!
بعضیها هم اساساً به جای فحش از واژههای روستایی یا شهرستانی استفاده میکنند! توی خیابانهای تهران آدم زیاد این واژهها را میشنود؛ مخصوصاً در حین رانندگی!
یا مثلاً در برخی سریالها و فیلمها روستاییها و شهرستانیها را انسانهایی با شکل و شمایل و ظاهر و باطن عقبافتاده و واژهای که نمیخواهم بیان کنم، به نمایش میگذارند.
حال سوال این است که آقای هاشمی رفسنجانی که مدعی نزدیکی به امام راحل است و قطعا تعابیر و تعاریف امام راحل درباره اقشار ضعیف و مستضعفان و کوخنشینان را شنیده است، چرا از این ادبیات تحقیرآمیز و تمسخرآمیز درباره روستا و روستانشینان استفاده میکند! حال آنکه شخص آقای هاشمی بر اساس آنچه در زندگینامه خود به نگارش درآورده است، از یک روستا به انقلاب پیوسته و انقلابی شده است!
پ.ن: اکبر هاشمی بهرمانی مشهور به هاشمی رفسنجانی متولد روستای بهرمان از توابع شهرستان رفسنجان در استان کرمان است.