کد خبر 450
تاریخ انتشار: ۲۶ تیر ۱۳۸۹ - ۱۳:۲۷

دبيرکل حزب الله لبنان از عدم ارسال پيام تسليت به مناسبت رحلت علامه فضل الله از سوي برخي علماي قم و نجف گلايه کرد.

سيد حسن نصرالله، دبيرکل حزب الله لبنان با گلايه از عدم ارسال پيام تسليت از سوي برخي علماي ايران و عراق به مناسبت درگذشت علامه سيد محمد حسين فضل‌الله گفت: «برخي تندروي‌ها در عراق، ايران و لبنان نسبت به اين عالم بزرگ، در نهايت به زيان شيعيان است.»

به گزارش خبرنگار بين الملل مشرق، يکي از اعضاي هيئت ايراني که براي شرکت در مراسم تشيع پيکر علامه فضل الله به لبنان سفر کرده بود در جلسه اي با اشاره به ديدار هيئت ايراني با برخي مقامات لبناني از جمله دبيرکل حزب الله گفت: نصرالله در اين ديدار از عدم ارسال پيام تسليت از سوي روحانيون ايران و عراق گلايه کرد.

وي افزود: نصرالله در اين ديدار تصريح کرد که با توجه به تعداد زياد مقلدان علامه فضل الله، عدم ارسال پيام تسليت و نيز برخي تندروي‌ها در عراق، ايران و حتي لبنان نسبت به اين عالم بزرگ، در نهايت به زيان شيعيان است.

درگذشت علامه فضل‌الله با بازتاب مختلفي در رسانه هاي بيگانه و حتي مخالف داخلي مواجه شده و در اين ميان برخي رسانه‌هاي ضد انقلاب کوشيدند با طرح برخي مطالب، وي را چهره‌اي مخالف نظام و مقام معظم رهبري نشان دهند.

اين در حالي است که علامه فضل الله همراه تأکيد مي‌کرد مردم ايران در کنار دولت و رهبري اسلامي باشند و اين پيام قاطعانه را به استکبار برسانند که ايران يک جبهه واحد و به هم پيوسته را در مقابل برنامه ها و توطئه هاي دشمنان براي بر هم زدن امنيت و از بين بردن حقوق استراتژيک آن تشکيل داده است.

اين عالم لبناني همچنين پارسال در آخرين ديدار خود با مقامات ايراني، درباره مقام معظم رهبري گفته بود: بنده يکي از ويژگي‌ هاي مهم حضرت آيت الله خامنه اي را به روز بودن و درک پوياي ايشان از امور مي دانم.

اعضاي هيئت ايراني، متشکل از آيت الله احمد جنتي، دبير شوراي نگهبان قانون اساسي به نمايندگي از سوي رهبر معظم انقلاب اسلامي، "مسعود زريبافان" معاون رئيس جمهور و رئيس بنياد شهيد و امور ايثارگران به نمايندگي از طرف رئيس جمهور و هيئت دولت جمهوري اسلامي ايران، آيت الله محمدعلي تسخيري، رئيس مجمع تقريب مذاهب اسلامي و علاءالدين بروجردي، رئيس کميسيون امنيت ملي مجلس شوراي اسلامي و حجت الاسلام محمدحسن اختري، دبيرکل مجمع جهاني اهل بيت(ع) و تعدادي ديگر از نمايندگان مجلس بود.

مقام معظم رهبري پيش از اين نيز در واکنش به برخي تندروي ها در قبال نظرات شاذ فقهي و تاريخي علامه فضل الله تأکيد کرده بودند که "هيچ کس حق ندارد به علامه بي احترامي کند؛ ايشان سد بزرگي در برابر زياده خواهي هاي آمريکا و اسرائيل در لبنان به شمار مي آيند."

مقام معظم رهبري در نخستين ماه هاي رهبري، در دفتر خود، ديداري صميمانه با علامه فضل الله داشته اند. گويا علامه در آن برهه مهم تاريخي ترجيح داده بود با توجه به تغييرات در عرصه سياسي ايران پس از ارتحال حضرت امام خميني(س) و انتخاب حضرت آيت الله خامنه اي به رهبري انقلاب، در نخستين فرصت که اتفاقاً مصادف با روز تولد مقام معظم رهبري (23 تيرماه 1368) نيز بود به ديدار ايشان بشتابد و با تبادل نظر با ايشان، از مواضع شان در قبال مسائل مختلف از جمله مسأله لبنان، کسب اطلاع کند.

طبق گزارش دفتر اطلاع رساني مقام معظم رهبري، در اين ديدار علامه فضل الله گزارش مشروحي از وضعيت سياسي و اجتماعي لبنان و مسلمانان اين کشور را به استحضار مقام معظم رهبر انقلاب اسلامي رساند و معظم له نيز در خصوص مسائل مطروحه رهنمودهائي ارائه کردند.

به فاصله حدود دو سال از اين ديدار صميمانه، مقام معظم رهبري در اقدامي کم نظير، طي حکمي، علامه فضل اللَّه را به عضويت شوراى عالى مجمع جهانى اهل‏بيت(ع) منصوب کردند. اين در حالي است که ايشان معمولاً براي غيرايرانيان خارج از کشور، حکمي با اين درجه از اهميت صادر نمي کنند.

متن کامل اين حکم که شامل تمجيد از صفات و ويژگي هاي علامه فضل الله بود، بدين شرح به رشته تحرير درآمد:

«بسم‏ اللَّه‏الرّحمن‏الرّحيم‏

علامه سيّد محمّدحسين فضل‏ اللَّه‏

اکنون که بحمداللَّه مجمع جهانى اهل‏بيت (عليهم الصّلاة و السّلام) به عنوان کانون تلاش علمى و عملى تشيع تشکيل يافته و آغاز به کار کرده است، شايسته است برابر مواد اساسنامه‏ى آن، جمعى از برجستگان رجال علمى و چهره هاى موجه عالم تشيع، شوراى عالى آن مجمع را شکل بخشيده، با عضويت در آن، مسؤوليت خطيرى را که براى اعضاى آن شوراى عالى پيش‏بينى شده، عهده‏ دار گردند؛ لذا جناب‏عالى را که بحمداللَّه به صفات مزبور موصوف مى باشيد، به عضويت شوراى عالى مجمع جهانى اهل‏بيت (عليهم‏الصّلاة و السّلام) منصوب مى نمايم.

سيّد على خامنه‏ اى‏»

يکي دو سال پس از اين ديدار و همزمان با اوج گيري طرح برخي مواضع متقابل تاريخي و فقهي از سوي تعدادي از مراجع و مجتهدين در قم و نجف و لبنان، يکي از مقلدان سابق علامه سيدمحمدحسين فضل الله با ارسال استفتائي به پايگاه اطلاع رساني دفتر مقام معظم رهبري، نظر معظم له را درباره عدول از تقليد از علامه پرسيد. وي در اين استفتاء با بيان اين مطلب که تا پيش از موضع گيري برخي مراجع عظام تقليد در قم و نجف در قبال نظرات خاص علامه فضل الله، مقلد ايشان بوده اما اکنون مقلد مقام معظم رهبري است، اظهار داشته بود: «من به واسطه جمعي از مقلدان علامه، از انحرافات وي در تأليفات و کتب و اظهاراتش آگاه شدم و اکنون از حضرتعالي مي خواهم که نظر خود را به عنوان فصل الخطاب مطرح فرماييد. سؤال اين است که آيا مقلدان ايشان که به مسائل مزبور پي برده اند آيا با علم به اين مطلب که برخي مراجع در اجتهاد و فقاهت علامه فضل الله اشکال کرده اند، همچنان بر تقليد از وي باقي بمانند يا به يک مجتهد جامع الشرائط رجوع کنند؟»

مقام معظم رهبري در پاسخ به اين استفتاء، با زيرکي خاص خودشان، ضمن پاسخ به استفتاي مقلد خود، فتوا را به نحوي بيان کردند که در آن، نه تنها هيچ گونه تعريضي به مقام علمي و فقهي علامه وجود ندارد بلکه انحرافات مطرح شده از سوي مستفتي را در حد يک «فرض» تلقي کرده اند. ايشان در پاسخ به اين استفتاء تصريح کرده اند: «عدول، در مفروض سؤال صحيح است. والله العالم.»

اين در حالي است که همزمان برخي از مراجع عظام تقليد در قم و نجف، در پاسخ به استفتائات در خصوص مواضع خاص تاريخي و فقهي علامه بويژه نظرات وي درباره شيوه شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها، نظرات خود را بي پرده و صريح مطرح مي کردند. در مقابل، عده اي از مراجع نيز عقيده داشتند که با توجه به فضاي اجتماعي خاص لبنان و اينکه اکثر قريب به اتفاق مقلدان علامه فضل الله در اين کشور زندگي مي کنند، بايد شرايط و مقتضيات نيز در داوري ها در نظر گرفته شود.

اما به نظر مي رسد آنچه از مواضع علامه درباره موضوع شهادت حضرت زهرا(ع) انتشار و اشتهار يافته با اصل مواضع وي که بطور مکتوب نيز منتشر شده در تناقض است و همين شايعات است که باعث دلخوري برخي مراجع و علما شده است.

علامه فضل الله در فصل دوم از کتاب "الزهراء القدوة" با بيان ستم هايي که بر حضرت فاطمه(ع) رفته است، کوشيده روايات تاريخي متعددي را با استناد به منابع اهل سنت درباره ماجراي حمله به خانه اميرالمؤمنين علي(ع) و آزار حضرت فاطمه(ع) مطرح کند و صراحتاً اعلام کرده است که «اينجانب مانند برخي از علما از جمله آيت الله سيدمحمدحسين کاشف الغطاء، موضوع آتش زدن خانه، شکستن پهلو و استخوان سينه حضرت، سقط جنين و سيلي زدن و کتک زدن آن حضرت را نفي نمي کنم زيرا هيچ دليلي براي نفي آن ندارم.»

اما اين موضع علامه، کمتر شهرت يافت و آنچه مشهور شد اين بود که علامه اعتقادي به شهادت حضرت زهرا و امامت ائمه ندارد در حالي که مکتوبات و سخنان وي، بيانگر اين مسائل نبود.

در هر حال با توجه به گلايه سيد حسن نصرالله و دلسوزي و خيرخواهي وي براي جامعه شيعه لبنان، به نظر مي رسد بهتر آن باشد که علما و مجتهدان طراز اول حتي اگر دل خوشي از برخي نظرات فقهي و تاريخي علامه نيز ندارند و او را در آن موارد خاص، دچار اشتباه يا لغزش قلمداد مي کنند، دست کم براي مراسم هاي بعدي و چهلم و سالگرد علامه، اقدامي هر چند در حد طلب آمرزش براي روح آن فقيد راحل به انجام رسانند.