«غزلی در مایه شور و شکستن» سروده محمدرضا شفیعی کدکنی، اولین قطعهای بود که سهیل نفیسی برای این اجرا انتخاب کرده بود. او قبل از آغاز نواختن و خواندن این قطعه چند کلمه درباره محمدرضا شفیعی کدکنی گفت: «خوشحالم که اجرای امشب را با شعری از محمدرضا شفیعی کدکنی آغاز میکنم و امیدوارم سایه ایشان بر سر ادبیات و فرهنگ و هنر این سرزمین مستدام باشد»
قطعه بعدی که نفیسی برای اجرا آماده کرده بود، غزلترانهای از ابراهیم منصفی به نام «رنسانس» بود. نفیسی مثل همیشه با دوری کردن از حجم بالای صوتی و باصدایش گرم و دلنشینش این قطعه را خواند. نفیسی که در آثارش متن و شعر برتری بیچون و چرایی نسبت به موسیقی در آن دارد، قطعه بعدیش را با شعری از احمد شاملو اجرا کرد.
بعد از اجرای این قطعه نفیسی از اولین مواجهاش با شعر معاصر گفت: «اولین تجریه و مواجه من با شعر معاصر با شعر «مهتاب» نیما شروع شد. سالها از آن تجربه میگذرد و بعد از سالها تصمیم گرفتم که این قطعه را برای اولین بار برای شما بخوانم». قطعه بعدی این خواننده در این کنسرت غزلی از حافظ با مطلع «صبح است ساقیا قدحی پر ز شراب کن» بود. نفیسی با صدای خاص و نحوه اجرای روایـت گـونـهاش چـنـان تـداعـی زیـبـایی از اشعار و موسیقی در ذهن میپروراند که به سـخـتـی مـیتـوان پـس از شـنیدن، ساعتها زیر لب زمزمه نکرد.
«لحظه دیدار نزدیک است» با شعری از مهدی اخوان ثالث قطعه بعدی اجرا شده در این کنسرت بود. استفاده موسیقایی از اشعار شاعرانی چون نیما، اخوان ثالث و...جسارتی مثال زدنی میطلبد که نفیسی با انتخابهای مناسب و با قرار دادن یک ملودی بسیار ساده و به دور از هرگونه پیچیدگی تصنعی و ظاهری، به بهترین نحو این اشعار را اجرا میکند.
قطعه «عاشقانه» از آلبوم محبوب «ریرا» قطعه بعدی بود که نفیسی برای این اجرا در نظر گرفته بود. نفیسی در خوانش این شعر از شاملو نیز همان فاکتور اصلی صدایش یعنی «صمیمیت» را به همراه داشت. صمیمیتی که شنونده را با گوش سپردن به اشعار شعر معاصر و اجرای ساده و روان گیتار و صدای بیآلایش او به فضایی رمانتیک و نوستالژیک رهنمون میسازد.
در ادامه کنسرت نفیسی دو قطعه از ترانههای جنوب را اجرا کرد و آثار ابراهیم منصفی را بازخوانی کرد. نفیسی ترانههای ساده و بیغل و غش منصفی که حکایت تنهایی و عشق و زندگی روزمره مردم است را با شیوهای نو و با زبان گیتار بیان میکند.
پس از اجرای دو قطعه از ترانههای جنوب، نفیسی دوباره به سراغ آلبوم اولش رفت و قطعه «ریرا» را اجرا کرد. شاید خیلی از ما به این اشعاری که نفیسی انتخاب میکند، حس نوستالژیک داشتهباشیم و همین موضوع باعث ارتباط صمیمی شنونده در برخورد نخست با آثار این خواننده میشود و او را به دوباره شنیدن «ریرا» ترغیب میکند.
نفیسی بخش اول کنسرتش را با غزل «فاش میگویم و از گفته خود دلشادم» حافظ به پایان برد و با غزلی طرب انگیز «رسید مژده که ایام غم نخواهند ماند» از لسانالغیب بخش دوم کنسرتش را آغاز کرد. نفیسی به همان اندازه که در خوانش اشعار نو و معاصر موفق است. در بیان و خوانش اشعار کلاسیک هم خوب عمل میکند و تا حد زیادی توانسته لحن شعر را درآورد. نفیسی شعر را خوب میشناسد و از فراز و فرودهای و چموخمهای آن به خوبی آگاه است به همین واسطه هم مخاطب به راحتی با آن ارتباط برقرار میکند.
نفیسی بعد از اجرای این قطعه دوباره به سراغ محمدرضا شفیعی کدکنی رفت و شعر «حتی به روزگاران» را خواند. «داروگ» نیما یوشیج نیز عنوان دیگر قطعهای بود که نفیسی اجرا کرد. سهیل نفیسی همواره نشان داده به راهی که در موسیقی برگزیده اعتقاد راسخ دارد، دوستدار سادگی است و از پیچیدگی به دور، سخت معتقد به نقش تاثیرگذار تک تک کلمات در موسیقی با کلام است؛ نوع بیان و تلفظ او نشان دهنده همین موضوع است؛ نوع بیان و لفظی گه با وجود این که صدا و سبک خوانندهای چون فرهاد مهراد را در زهن تداعی میکند، اما در عین حال مستقل است و امضای خاص خودش را دارد.
«آواز از من» عنوان دیگر ترانهای از ابرهیم منصفی است که نفیسی در این کنسرت آن را اجرا کرد. سـهیل نفیسی را عدهای نقال مدرن میدانند چرا که در«ریرا» روایتی بسیار زیبا از اشــعــار نـوی ایران ارائه داد اما در آلبوم ترانههای جنوبی این روایتگری به اوج خود میرسد. ونفیسی 20 سال از عمر خود را در بندرعباس زندگی کرده و با ترانههای منصفی اخت شده است و او شاید بهترین راوی آثار خنیاگر جنوب باشد.
نفیسی پس از اجرای قطعاتی دیگر چون «آیآدمها»، «رقصم گرفته بود» و غزلی دیگر از حافظ کنسرتش را پایان برد و با تشویق تماشاگران آخرین قطعه کنسرت را به درخواست تماشاچیان به «پریا» اختصاص داد. شعر «پریا» تاکنون دو سه باری اجرا شده است اما روایت پریا با صدای نفیسی بسیار شنیدنی بود.