روحانی محافظه کار،‌ ترسو و عالم دین وابسته به دنیا در مسیر قدرت، شهرت و نفوذ به تعبیر امام راحل در خدمت اسلام نیست، بلکه اسلام را در خدمت خود گرفته است و تنها از اسلام برای حفظ موقعیت خود استفاده می‌کند.

 به گزارش مشرق، حسن رحیم‌پور ازغدی (عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی): یکی از مهمترین وظایف حوزه‌های علمیه ارتباط دقیق، عمیق و شناخت صحیح از نسل جوان است، این کارها نیازمند آموزش و پژوهش در حوزه است. حتی حضرت امام در منشوری که درباره حوزه علمیه بعد از قطعنامه نوشتند، صراحتاً بیان داشتند که چه بسا شیوه‌های رایج اداری، ساختارها و مباحث در سال‌های آتی تغییر کند، بنابراین باید آمادگی و انعطاف لازم را در این زمینه داشته باشیم.

از هم اکنون باید علمای بزرگ جهان اسلام در حوزه‌ها آماده ارائه بسته‌های پاسخ به بشریت در عرصه‌های اعتقادی، فقهی،‌ کلامی و تربیتی در زمینه‌های اقتصاد، تعلیم و تربیت،‌ روابط بین‌الملل و ... باشند چرا که نسل‌های آینده مطمئناً نسخه‌های زندگی خود را از دین اسلام خواهند خواست چرا که هیچ کس و هیچ جایی پاسخگوی مشکلات بشر نخواهد بود ، این نکته را بیست و اندی سال پیش امام راحل متوجه شدند و توصیه‌هایی هم در این زمینه به حوزه‌ها داشتند.

روحانی محافظه کار،‌ ترسو و عالم دین وابسته به دنیا در مسیر قدرت، شهرت، نفوذ و ریاست به تعبیر امام راحل در خدمت اسلام نیست بلکه اسلام را در خدمت خود گرفته است و تنها از اسلام برای حفظ موقعیت خود استفاده می‌کند، امام در برابر این نوع روحانی‌گری بسیار حساس بودند!

روحانیت همیشه باید در کنار طبقه مستضعف جامعه باشد، روحانی که پایش به سفره اغنیاء باز شده باشد، روحانی مسلمان شیعی نیست چرا که آلوده می‌شود و کم‌کم فقهی برای توجیه اغنیا ایجاد می‌کند درحالیکه هدف فقه، تعیین عدالت است.

یکی از شاخصه‌های حوزه انقلابی به تعبیر امام راحل همین در کنار فقرا بودن و دور نشدن از بدنه جامعه و توده‌هاست. عالمی که اهل تقبل و تحمل سختی‌ها باشد با حوزه انقلاب است و حاضر به تحمل سختی‌ها می‌شود.

امام راحل همچنین بر نفوذ برخی علما در لباس روحانیت نیز هشدار داده بودند که اینها نفوذی دشمنان در حوزه هستند و ظاهر مقدس مأبی دارند حتی فقه و اصول را نیز یاد می‌گیرند و ملبس می‌شوند درحالیکه برای آینده حوزه‌ها برنامه‌هایی دارند بنابراین بنا به وصیت امام صرف لباس و دانست فقه و اصول نشانه صلاحیت نیست، شاخصه‌های دیگر نیز باید برای شناخت علما لحاظ شود.

از جمله این شاخصه‌ها به تعبیر قرآن کریم و ائمه (ع) نخست تکلم به زبان اقوام است یعنی زبان نسل مردم و جامعه بشری را بشناسیم، به تعبیر یکی از علما ما یک لسان قوم داریم یک لسان قم! باید بدانیم به چه زبانی صحبت می‌کنیم. دوم ساده،‌عادی و خاکی بودن در عین تواضع است، سوم نگاه از بالا به پایین نداشتن است چرا که نباید علمای حوزه این تصور را داشت باشند که دیگران باید به محضر آنها بروند در روایات داریم که مسئولیت علما برای نزد مردم رفتن بیش از رفتن مردم نزد آنها است.

چهارم احساس بی طعمی در حوزه و بین علماست چرا که مردم باید باور کنند علما برای آنها دکان باز نکرده‌اند و دنبال مرید نمی‌گردند و این را هم به راحتی تشخیص می‌دهند و معیار پنجم اهل خشیت الهی بودن است،‌ هر نوع گفتمان دینی که در آن خشیت الهی نباشد به نتیجه‌ای نمی‌رسد.

پیامبر اسلام (ص) در شب‌های معراج افرادی را می‌دیدند که اینها با قیچی زبان‌های خود را پاره پاره می‌کردند و مدام این اتفاق می‌افتاد، ایشان سؤال کردند و جبرئیل پاسخ داد که اینها عالمانی هستند که به نام دین در جامعه صحبت می‌کردند درحالی که دیندار نبودند!

معیار ششم نیز حکمت در تبلیغ است چرا که چیزی بالاتر از علم، دانش و تبلیغ نیست کار حکیمانه یعنی همه جوانب کار را در نظر گرفتن و برنامه‌ریزی برای هر بخش کار داشتن است.
منبع: فارس