کد خبر 45608
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۳:۳۸

به گزارش مشرق، پس از رحلت آيت‌الله بهجت، شايعات بسياري پيرامون معظم‌له و ارتباط ايشان با بزرگان نظام به گوش رسيد. همه آنهايي که در زمان حيات اين مرجع بزرگ توانسته بودند زياده‌گويي کنند، رحلت اين عالم رباني را بهترين فرصت براي رسيدن به مقاصد سياسي خود يافتند. با اين حال روش زندگي مرحوم بهجت و طرز فکر ايشان نشان مي‌داد که بسياري از اين خبرها، تنها شايعه است و به هيچ وجه درست نيست. حالا که بيش از دو سال از ضايعه تلخ از دست دادن ايشان مي‌گذرد، فرصت مناسبي است که برخي از اين شايعات را بررسي کنيم.

گفت‌وگوي پنجره با حجت‌الاسلام علي بهجت، بيشتر رنگ و بوي سياسي دارد.

* پس از فوت آيت‌الله بهجت، شايعاتي در اختلاف ايشان با مقام معظم رهبري از سوي برخي معاندان مطرح شد، موافقيد در اين‌باره اظهارنظر کنيد؟

ـ براي پاسخ به اين پرسش، بايد دو نکته را مطرح کنم؛ نخست اين‌که بعضي‌ها به ظاهر نسبت به مقام معظم رهبري اظهار تواضع مي‌کنند ولي در باطن هيچ تبعيتي از ولي فقيه ندارند. دوم اين‌که برخي افراد بودند که از آيت‌الله بهجت کينه داشتند، چراکه ايشان به آنها حتي يک بار هم وقت ملاقات نداده بودند و به آنها اعتماد نکرد. دليل آن هم نمي‌دانم که آيا در ظاهر چيزي از آنها ديده بود و يا از باطن و نيات آنها خبردار بود. اين افراد به صورت ذاتي با ايشان مشکل داشتند. شخصيت حضرت آيت‌الله بهجت در جامعه به گونه‌اي بود که اگر کسي عليه ايشان حرفي مي‌زد، به ضرر شخص مقابل تمام مي‌شد، بنابراين اين افراد منافق‌گونه به ايشان ابراز لطف مي‌کردند ولي در عمل منتظر موقعيتي بودند که دشمن خود را با ايشان عملي کنند بنابراين پس از فوت ايشان کارشان به جايي رسيد که مي‌خواستند در امور مرجعيت هم دخالت بکنند به همين دليل به شايعه‌سازي روي آوردند که به حمدالله فقط عرض خود بردند.

* مي‌توانيد نشانه‌اي بدهيد که بدانيم اين افراد چه کساني بودند؟

ـ فعلا معذورم اما اگر بخواهند در آينده باز اين اقدامات انجام بدهند، آن‌وقت بيان خواهم کرد. از قضا در اين جريانات، مقام معظم رهبري مظلوم واقع مي‌شوند. درباره خود من هم شايعه‌سازي کردند.

* شما ديگر چرا؟

ـ امام حسين(ع) روز عاشورا به مردم کوفه فرمودند: «با من چه کار داريد؟ من چه جرمي مرتکب شده‌ام؟» گفتند: «جرمي مرتکب نشده‌اي، ولي چون پدرت علي است و ما از علي کينه و بغض داريم، اين کار را مي‌کنيم». حالا جرم من هم اين است؛ پدر من نيز علي‌گونه زندگي مي‌کرد، نه به اينها باج داد، نه اجازه ملاقات و نه امضا. البته کار اينها از اين حد گذشته، چراکه اينها حاضرند بدون امضاي متشرع، در مسائل مرجعيت هم دخالت کنند و هر کاري مي‌خواهند بکنند و اگر من حاضر نباشم با اينها همکاري کنم، اتهامات مفصلي به من مي‌زنند. اجازه دهيد کمي صريح سخن بگويم؛ اگر برخي مسئولان ما درست بودند، جامعه ما الان بهشت بود مشکل اينجاست! مشکل اين نيست که جامعه بد است. به خدا بهترين انسان‌ها در ايران زندگي مي‌کنند. مگر همين انسان‌ها نبودند که پرورش‌شده دست طاغوت بودند. تا حضرت امام فرمود، همه رفتند تا لب مرز شهادت، بلکه تا آن سوي مرز شهادت هم رفتند. شما دقت کنيد ببينيد وقتي کاري بر عهده برخي مسئولان سپرده مي‌شود، اينها چه کاري را مطابق اسلام انجام مي‌دهند؟ مي‌]واهند در همه‌جا سمت داشته باشند و همه کارها را قبضه مي‌کنند تا شخص ديگري صاحب آن کار نشود. اگر آنها را از در بيرون کنيد، از پنجره مي‌ايند داخل عده‌اي هستند که همه کارها را در دست گرفتند و زير پرده کارهايي مي‌کنند. واقعا حقي که بخواهند وارد آن کار شوند، حق شرعي هم ندارند، اينها مي‌خواند از مسائل مملکت تا مسائل مربوط به حوزه‌هاي علميه و مرجعيت را زير نظر داشته باشند و همه چيز تحت فرمانشان باشد.

* شايعه‌اي مطرح است درباره اين‌که آيت‌الله بهجت به هيچ وجه در مسائل سياسي دخالت نمي‌کردند، شما تأييد مي‌کنيد؟

ـ آيت‌الله بهجت با مطرح شدنشان در جامعه مخالف بودند. هرگز حاضر نبودند مثل من اينجا بنشينند و با شما صحبت بکنند و يا شما مثلا فيلم بگيريد و مطالب آن را در صداوسيما و مطبوعات منتشر کنيد حتي يادم هست، آمدند به ايشان گفتند که ما مي‌خواهيم با توصيه علامه محمدتقي جعفري، مطالبي از احوالات مرحوم شيخ مرتضي طالقاني و احوالات معنوي و کرامات ايشان از شما بپرسيم براي منتشر کردن شرح حال ايشان. ولي ايشان حاضر نبودند حتي در اين بحث هم وارد شوند.

متأسفانه امروزه براي درس اخلاق گفتن در حوزه،‌ عمل مدرس شرط نيست، بلکه خوب گفتن و خوب حرف زدن شرط است اگر خوب ملاحظه کنيم اين کاملا ضداخلاق است. لذاست که مي‌بينيد حوزه‌ها آن‌طور که بايد پرورش پيدا نمي‌کنند و در علم هم از ترقي خبري نيست چه برسد به عمل. علتش اين است که حوزه خواست از دانشگاه تقليد کند که رشد کند ولي راه رفتن خود را هم فراموش کرد. به اصطلاح معروف آمد ابرو را درست کند، زد چشمش را کور کرد. آقا مي‌فرمود غلط است کسي خودش را اصلاح نکرده، به فکر اصلاح ديگران باشد. برخي مثلا فکر مي‌کنند چهار تا کتاب خوانده‌اند، ديگر احاطه بر همه پيدا مي‌کنند. آيت‌الله بهجت در سياست کاملا صاحب نظر بودند و کاملا نظرات دقيقي ارايه مي‌دادند، منتهي به اهل سياست، اوايل هم با خود امام. سال ?? که من يادم هست جلسه‌اي با امام داشتند و مطالب سياسي آن زمان را بررسي مي‌کردند در اين زمان هم اگر نکته‌اي را لازم مي‌دانستند ارايه بدهند، به خود مقام معظم رهبري مي‌گفتند به افراد ديگر کاري نداشتند.

* بحث مقام معظم رهبري و مسائلي که در جامعه مطرح بود، به طور کلي شايعه بود؟

ـ خير! اين‌طور نبود که همه صحبت‌هاي مطرح‌شده در جامعه شايعه باشد. البته عرض کردم که مقام معظم رهبري در اين جريانات کاملا مظلوم واقع شدند و رابطه ايشان با آيت‌الله بهجت بسيار گرم و صميمي بود. مثلا اين‌که آيت‌آلله بهجت فرموده بودند ديدارهايشان با رهبري، مخفي بماند و در صداوسيما پخش نشود، اين درست است؛ چراکه ايشان دوست نداشتند در صداوسيما و در جامعه مطرح شوند.

* موافقيد درباره حرف‌هايي که درباره ارتباط آيت‌الله بهجت و امام عصر(عج) به گوش مي‌رسيد، توضيحاتي بفرماييد؟

ـ اگر در کتبي که در مورد ايشان نوشته شده و نقل قول‌هايي که از ايشان مانده، دقت کنيد، نوشته شده که آيت‌الله بهجت گفته‌اند: «شخصي را مي‌شناسم که با امام زمان ملاقات کرده و يا شخصي که فلان مقام معنوي را دارد، به محضر حضرت رسيده». براي ما محرز است که ايشان با حضرت صاحب ارتباط داشته‌اند ولي وقتي مي‌خواستند نقل کنند، مي‌گفتند: شخصي هست که اين‌گونه رويت کرده و با ضمير سوم شخص بيان مي‌کردند.

* در مورد رابطه شما با فرزندان مقام معظم رهبري نيز براي ما مطلبي را بازگو کنيد.

ـ من گاهي در اوايل رهبري آيت‌الله خامنه‌اي، عرض مي‌کردم که يکي از علامات برجسته ايشان اين است که فرزندانشان به اين شکل متعالي رشد کرده‌اند، فرزندان ايشان واقعا انسان‌هاي پاکي هستند و دليل آن هم، نجابت خانوادگي است. براي همه اين بزرگواران آرزوي سلامتي مي‌کنم.