به گزارش مشرق، پایان جلسات محاکمه جیسون رضاییان، جاسوس آمریکایی- ایرانی دستگیرشده در کشورمان، همراه شد با آغاز صدور مجوز فعالیت خبری تیم به اصطلاح خبرنگاری بیبیسی! البته مجوز فعالیت برای عوامل شبکههای خبری کشورهای مختلف، معمولا توسط دولتهای کشورهای توسعه یافته نیز صادر میشود اما نکته اصلی اینجاست که هیچ دولت قدرتمندی در فضای جهانی «خبرنگاران کولهپشتی» را بهعنوان عوامل ساده و آموزش ندیده صرفا فعال در حوزه «خبر» به حساب نمیآورد.
به همین دلیل است که فرضا کشوری همچون آمریکا با انواع دستگاههای اطلاعاتی عریض و طویل مجوز فعالیت اعضای خبرگزاریهای رسمی جمهوری اسلامی را با سختی و حساسیت بسیار و با محدودیتهای تکاندهندهای همچون منع کیلومتری تردد در حوزه شهری اطراف سازمان ملل تعیین میکند و در یک اقدام جالب توجه پیشگیرانه، گفتوگوی همه عناصر تاثیرگذار دولتی و حتی شبهدولتی با خبرنگاران ایرانی را ممنوع اعلام میکند!
در چنین فضای حساس اطلاعاتی – امنیتی، بازداشت جیسون رضاییان و محاکمه وی در ایران با عناوینی همچون «جیسون اسیر جنگ قدرت در ایران»، «پروندهسازی دستگاههای امنیتی ایران علیه شهروند آمریکا» و موارد مشابه همراه با مرثیه سرایی درباره میزان رنج و ناراحتیای که خانواده و رفقای آمریکایی وی در این مدت متحمل شدهاند، بازتاب یافت!
خبرنگاران کولهپشتی در دنیای امروز، بهترین نیروهای جمعآوریکننده اطلاعات از مقصد و سوژههای دلخواه به شمار میروند و البته لزوما «خبرنگار» نیستند. شیوه کارشان به این شکل است که موظفند اطلاعات دقیق و بیواسطه را از زمین حریف جمعآوری کرده و به اصطلاح «خلأهای اطلاعاتی سیستمهای امنیتی دور از موقعیت» را بر طرف کنند.
خبرنگاری کولهپشتی در حقیقت شاخهای از علم «دادهکاوی هوشمند از منابع آزاد» به شمار میرود که از ابداعات ویژه سیا به شمار میرود و هماکنون فعالان آمریکایی این عرصه در همکاری مستقیم با آژانس امنیت ملی آمریکا و وزارت دفاع این کشور فعالیت میکنند. آنها با استفاده از پوششهایی همچون «دیدهبان حقوق بشر»، «عضو یک سازمان مردمنهاد خیر»، «گردشگر»، «مردمشناس» یا «خبرنگار آزاد» به جامعه هدف نزدیک شده و تلاش میکنند اطلاعات دست اول را از منابع محلی آزاد همچون سایر خبرنگاران، گروههای مردمی یا مدیران دولتی با درجات مختلف دسترسی، کسب کنند. پس هر چند اقدام مجلس شورای اسلامی و سایر نهادهای دلسوز درباره صدور هشدار امنیتی برای کنترل و رصد بیشتر خبرنگاران خارجی حاضر در ایران قابل تقدیر است اما نکته اینجاست که هیچ دستگاه امنیتی از چنین پتانسیلی برخوردار نیست که حجم قابلتوجهی از نیروهای خود را در راستای پایش رفتارها و دیدارها و حرکات خبرنگاران خارجی حاضر در خاک ایران، به کار گیرد!
این غربگرایی است که موجب میشود به خبرنگاران آموزشدیده شبکه خبریای که رسما در فتنهافروزی علیه نظام حاکم بر ایران به اعتراف صریح خود نقشی فعال ایفا کرده، مجوز فعالیت بدهیم و در پایان با عواقب ناخوشایندی همچون اعترافات حزبی معاون رئیسجمهور کشورمان در درددل خودمانی با بیبیسی دست و پنجه نرم کنیم! این دستکم گرفتن فردی آموزشدیده و حرفهای همچون جیسون رضاییان در طول قریب به ۱۰ سال بود که منجر شد وی با نزدیک شدن به مدیران دولتی با انگیزههای قابل بررسی، به اطلاعات یکی از نهادهای مهم دولتی کشور دست پیدا کند و سطح دسترسی وی در اماکن محرمانه ایرانی به حدی بالا رود که به قول اعضای لابی امنیتی نایاک در ایران او را «حاجی جیسون» خطاب کنند!
جیسون شاهمهرهای بود که پس از ارسال اطلاعات حیاتی ایران در حوزه روشهای دور زدن تحریم با همدستی با عوامل اقتصادی لابی کنگره آمریکا - «نایاک» در مجموعه شرکتهای «آ» - تازه در تور امنیتی کشورمان گرفتار آمد! در حالی که همچنان در دستورالعمل وزارت خارجه کشورمان از زیرمجموعه خواسته میشود همکاری صد درصدی با لابیهای در ظاهر حامی نظام و فعالان ضد جنگ داشته باشند! با چنین نشانهگذاری دقیقی مسیر نفوذ لابیهای خطرناک تشکیلات راکفلرها در ایران کماکان با فرش قرمز تزیین میشود و هیچ بعید نیست فردا روز همچون ایام مذاکرات که مکرر دوستان هدایتگر جیسون رضاییان را بر سر میز مذاکرات وین و ژنو ناباورانه مشاهده میکردیم این بار فرضا آنها را در مرکز بررسیهای استراتژیک ببینیم!
راکفلرها به نام «فعالیت برای صلح» در دولت قبل با گروههایی همچون «رهپویان صلح»، «کد صورتی»، «شورای ایرانیان آمریکایی»، «انجمن تجار امارات» و... به نهاد ریاست جمهوری، شورای ایرانیان و سایر مراکز خصوصی نظام دست یافتند و در دوره جدید نیز با طیفی از گروههای برآمده از ساختار مشترک همچون نایاک و کاسمی مسیر تاثیرگذاری بر سیاست خارجی ایران را در پیش گرفتند. جالب اینجاست که رضاییان در دولت قبل نیز تور لیدر و هماهنگکننده دیدارهای افرادی همچون لیلی زند و گروههای مرتبط با وی بود و در اماکنی همچون مصلای نماز جمعه، نهاد ریاست جمهوری، دفتر خاتمی و برخی روحانیون غربگرا و حامیان سیاسی داخلی، همراهیشان کرد. زند به عنوان یک جمعآوریکننده اطلاعات از منابع مردمی پس از خروج از ایران گفت: «مردم ایران دموکراسیخواه اما حکومت آنها دیکتاتوری است. هر گاه مردم ایران به سمت دموکراسی حرکت میکنند ما آن را خراب میکنیم!» خندهآور است که تیم اسفندیار رحیممشایی احتمالا گمان میکردند تاثیرات شگرفی بر احساس «ایراندوستی» لیلی زند و تشکیلات راکفلرها گذاشتهاند در حالی که زند و همسرش کریمی حکاک بلافاصله پس از خروج از ایران برای یک دوره ۲ ساله راهی اسرائیل شدند و نتایج تحقیقات میدانی آزادانه آنها در ایران سر از دانشگاه حیفا و وزارت خارجه رژیم غاصب صهیونیستی درآورد! و خدا میداند نتایج تحقیقات جیسون رضاییان در طول ۱۰ سال گذشته تا کجاها که صعود نکرده است!
به لطف حمایت شبکهای تشکیلات پیچیده راکفلرها، رابط خبری جیسون رضاییان در آمریکا، پس از پخش اعترافات جیسون در ایران، برنده جایزه مالی حقوق بشری شد تا مسیر جاسوسگیری و خیانت به وطن به واسطه دستخوشهای چند هزار دلاری تضمین شده و کسی در میانه راه خدمت به دشمن به علت بروز «عوارض جانبی جاسوسی» ناامید نشود!
لابی رسانهای لیبرال- سرمایهداری به واسطه برخی رفتارهای عجیب دولتی از همیشه در ایران دست بازتر است و هیچ تاوانی بابت شوی رسانهای «هپی» که با مدیریت و هماهنگی جیسون رضاییان به یک کمپین تبلیغاتی حقوق بشری ضد نظام تبدیل شد، پرداخت نکرد.
ما با عناصر آمریکایی طرف هستیم که آموزش دیدهاند به نام «صلحسازی» و «پرهیز از جنگ» گرای افزایش اثرمندی تحریمها ضد ملت را از داخل به واسطههای وزارت خزانهداری آمریکا دهند و از سوی دیگر با لابیهای نفتی و تجاری غربی عقد برادری امضا کنند تا پس از دور زدن حامیان استقلال و خودکفایی ایران، به سرعت با پرداخت حق دلالی غربگرایان بیهنر خیانتپیشه، بر سر سفره منابع و بازار ایران حاضر شوند.
علت اصلی نام آوردن از جیسون رضاییان بر سر میز مذاکرات ایران و ۱+۵ وحشت از افشای همین موارد مهم و به خطر افتادن کل شبکه اقتصادی پشتپرده است، اگرنه چه کسی باور میکند راکفلرها به اعتراف خود بیش از یک میلیارد دلار در ۱۰ سال هزینه کردهاند تا ایران و آمریکا به صلحی زیبا دست یابند! این قماری یک میلیارد دلاری است که دستکم هزار برابر سود اقتصادی و بیش از آن منافع استراتژیک به همراه خواهد آورد و در این میان جیسون و خانوادهاش به همراه معماریان و مرعشی و پارسی و امثالهم نیز چند صد هزار دلاری کاسب خواهند شد.
حکم صادره برای پرونده جیسون رضاییان قطعا تاثیر بسزایی بر نحوه عضوگیری شبکه جاسوسان آمریکایی- صهیونیستی خواهد گذارد و دستکم هزینه چنین فعالیتهای خرابکارانهای را افزایش میدهد اما مسیر اصلاح این روند در دستگیری سرشاخههای داخلی است که مجوز نفوذ رضاییان و جاسوسان اعزامی آینده به اماکن محرمانه ایران و دسترسی به اطلاعات خصوصی وزارتخانهها و نهادهای مهم کشور را فراهم میآورند؛ مسیری که بهرغم تنبیه قطعی رضاییان کماکان بدون ناظر امنیتی است.
منبع: وطن امروز
به همین دلیل است که فرضا کشوری همچون آمریکا با انواع دستگاههای اطلاعاتی عریض و طویل مجوز فعالیت اعضای خبرگزاریهای رسمی جمهوری اسلامی را با سختی و حساسیت بسیار و با محدودیتهای تکاندهندهای همچون منع کیلومتری تردد در حوزه شهری اطراف سازمان ملل تعیین میکند و در یک اقدام جالب توجه پیشگیرانه، گفتوگوی همه عناصر تاثیرگذار دولتی و حتی شبهدولتی با خبرنگاران ایرانی را ممنوع اعلام میکند!
در چنین فضای حساس اطلاعاتی – امنیتی، بازداشت جیسون رضاییان و محاکمه وی در ایران با عناوینی همچون «جیسون اسیر جنگ قدرت در ایران»، «پروندهسازی دستگاههای امنیتی ایران علیه شهروند آمریکا» و موارد مشابه همراه با مرثیه سرایی درباره میزان رنج و ناراحتیای که خانواده و رفقای آمریکایی وی در این مدت متحمل شدهاند، بازتاب یافت!
خبرنگاران کولهپشتی در دنیای امروز، بهترین نیروهای جمعآوریکننده اطلاعات از مقصد و سوژههای دلخواه به شمار میروند و البته لزوما «خبرنگار» نیستند. شیوه کارشان به این شکل است که موظفند اطلاعات دقیق و بیواسطه را از زمین حریف جمعآوری کرده و به اصطلاح «خلأهای اطلاعاتی سیستمهای امنیتی دور از موقعیت» را بر طرف کنند.
خبرنگاری کولهپشتی در حقیقت شاخهای از علم «دادهکاوی هوشمند از منابع آزاد» به شمار میرود که از ابداعات ویژه سیا به شمار میرود و هماکنون فعالان آمریکایی این عرصه در همکاری مستقیم با آژانس امنیت ملی آمریکا و وزارت دفاع این کشور فعالیت میکنند. آنها با استفاده از پوششهایی همچون «دیدهبان حقوق بشر»، «عضو یک سازمان مردمنهاد خیر»، «گردشگر»، «مردمشناس» یا «خبرنگار آزاد» به جامعه هدف نزدیک شده و تلاش میکنند اطلاعات دست اول را از منابع محلی آزاد همچون سایر خبرنگاران، گروههای مردمی یا مدیران دولتی با درجات مختلف دسترسی، کسب کنند. پس هر چند اقدام مجلس شورای اسلامی و سایر نهادهای دلسوز درباره صدور هشدار امنیتی برای کنترل و رصد بیشتر خبرنگاران خارجی حاضر در ایران قابل تقدیر است اما نکته اینجاست که هیچ دستگاه امنیتی از چنین پتانسیلی برخوردار نیست که حجم قابلتوجهی از نیروهای خود را در راستای پایش رفتارها و دیدارها و حرکات خبرنگاران خارجی حاضر در خاک ایران، به کار گیرد!
این غربگرایی است که موجب میشود به خبرنگاران آموزشدیده شبکه خبریای که رسما در فتنهافروزی علیه نظام حاکم بر ایران به اعتراف صریح خود نقشی فعال ایفا کرده، مجوز فعالیت بدهیم و در پایان با عواقب ناخوشایندی همچون اعترافات حزبی معاون رئیسجمهور کشورمان در درددل خودمانی با بیبیسی دست و پنجه نرم کنیم! این دستکم گرفتن فردی آموزشدیده و حرفهای همچون جیسون رضاییان در طول قریب به ۱۰ سال بود که منجر شد وی با نزدیک شدن به مدیران دولتی با انگیزههای قابل بررسی، به اطلاعات یکی از نهادهای مهم دولتی کشور دست پیدا کند و سطح دسترسی وی در اماکن محرمانه ایرانی به حدی بالا رود که به قول اعضای لابی امنیتی نایاک در ایران او را «حاجی جیسون» خطاب کنند!
جیسون شاهمهرهای بود که پس از ارسال اطلاعات حیاتی ایران در حوزه روشهای دور زدن تحریم با همدستی با عوامل اقتصادی لابی کنگره آمریکا - «نایاک» در مجموعه شرکتهای «آ» - تازه در تور امنیتی کشورمان گرفتار آمد! در حالی که همچنان در دستورالعمل وزارت خارجه کشورمان از زیرمجموعه خواسته میشود همکاری صد درصدی با لابیهای در ظاهر حامی نظام و فعالان ضد جنگ داشته باشند! با چنین نشانهگذاری دقیقی مسیر نفوذ لابیهای خطرناک تشکیلات راکفلرها در ایران کماکان با فرش قرمز تزیین میشود و هیچ بعید نیست فردا روز همچون ایام مذاکرات که مکرر دوستان هدایتگر جیسون رضاییان را بر سر میز مذاکرات وین و ژنو ناباورانه مشاهده میکردیم این بار فرضا آنها را در مرکز بررسیهای استراتژیک ببینیم!
راکفلرها به نام «فعالیت برای صلح» در دولت قبل با گروههایی همچون «رهپویان صلح»، «کد صورتی»، «شورای ایرانیان آمریکایی»، «انجمن تجار امارات» و... به نهاد ریاست جمهوری، شورای ایرانیان و سایر مراکز خصوصی نظام دست یافتند و در دوره جدید نیز با طیفی از گروههای برآمده از ساختار مشترک همچون نایاک و کاسمی مسیر تاثیرگذاری بر سیاست خارجی ایران را در پیش گرفتند. جالب اینجاست که رضاییان در دولت قبل نیز تور لیدر و هماهنگکننده دیدارهای افرادی همچون لیلی زند و گروههای مرتبط با وی بود و در اماکنی همچون مصلای نماز جمعه، نهاد ریاست جمهوری، دفتر خاتمی و برخی روحانیون غربگرا و حامیان سیاسی داخلی، همراهیشان کرد. زند به عنوان یک جمعآوریکننده اطلاعات از منابع مردمی پس از خروج از ایران گفت: «مردم ایران دموکراسیخواه اما حکومت آنها دیکتاتوری است. هر گاه مردم ایران به سمت دموکراسی حرکت میکنند ما آن را خراب میکنیم!» خندهآور است که تیم اسفندیار رحیممشایی احتمالا گمان میکردند تاثیرات شگرفی بر احساس «ایراندوستی» لیلی زند و تشکیلات راکفلرها گذاشتهاند در حالی که زند و همسرش کریمی حکاک بلافاصله پس از خروج از ایران برای یک دوره ۲ ساله راهی اسرائیل شدند و نتایج تحقیقات میدانی آزادانه آنها در ایران سر از دانشگاه حیفا و وزارت خارجه رژیم غاصب صهیونیستی درآورد! و خدا میداند نتایج تحقیقات جیسون رضاییان در طول ۱۰ سال گذشته تا کجاها که صعود نکرده است!
به لطف حمایت شبکهای تشکیلات پیچیده راکفلرها، رابط خبری جیسون رضاییان در آمریکا، پس از پخش اعترافات جیسون در ایران، برنده جایزه مالی حقوق بشری شد تا مسیر جاسوسگیری و خیانت به وطن به واسطه دستخوشهای چند هزار دلاری تضمین شده و کسی در میانه راه خدمت به دشمن به علت بروز «عوارض جانبی جاسوسی» ناامید نشود!
لابی رسانهای لیبرال- سرمایهداری به واسطه برخی رفتارهای عجیب دولتی از همیشه در ایران دست بازتر است و هیچ تاوانی بابت شوی رسانهای «هپی» که با مدیریت و هماهنگی جیسون رضاییان به یک کمپین تبلیغاتی حقوق بشری ضد نظام تبدیل شد، پرداخت نکرد.
ما با عناصر آمریکایی طرف هستیم که آموزش دیدهاند به نام «صلحسازی» و «پرهیز از جنگ» گرای افزایش اثرمندی تحریمها ضد ملت را از داخل به واسطههای وزارت خزانهداری آمریکا دهند و از سوی دیگر با لابیهای نفتی و تجاری غربی عقد برادری امضا کنند تا پس از دور زدن حامیان استقلال و خودکفایی ایران، به سرعت با پرداخت حق دلالی غربگرایان بیهنر خیانتپیشه، بر سر سفره منابع و بازار ایران حاضر شوند.
علت اصلی نام آوردن از جیسون رضاییان بر سر میز مذاکرات ایران و ۱+۵ وحشت از افشای همین موارد مهم و به خطر افتادن کل شبکه اقتصادی پشتپرده است، اگرنه چه کسی باور میکند راکفلرها به اعتراف خود بیش از یک میلیارد دلار در ۱۰ سال هزینه کردهاند تا ایران و آمریکا به صلحی زیبا دست یابند! این قماری یک میلیارد دلاری است که دستکم هزار برابر سود اقتصادی و بیش از آن منافع استراتژیک به همراه خواهد آورد و در این میان جیسون و خانوادهاش به همراه معماریان و مرعشی و پارسی و امثالهم نیز چند صد هزار دلاری کاسب خواهند شد.
حکم صادره برای پرونده جیسون رضاییان قطعا تاثیر بسزایی بر نحوه عضوگیری شبکه جاسوسان آمریکایی- صهیونیستی خواهد گذارد و دستکم هزینه چنین فعالیتهای خرابکارانهای را افزایش میدهد اما مسیر اصلاح این روند در دستگیری سرشاخههای داخلی است که مجوز نفوذ رضاییان و جاسوسان اعزامی آینده به اماکن محرمانه ایران و دسترسی به اطلاعات خصوصی وزارتخانهها و نهادهای مهم کشور را فراهم میآورند؛ مسیری که بهرغم تنبیه قطعی رضاییان کماکان بدون ناظر امنیتی است.
منبع: وطن امروز