از این نویسنده تاکنون کتابهای تبار انحراف (پژوهشی در دشمن شناسی تاریخی)، کتاب تفحص (یادماندههایی از خاطرات محمد احمدیان)، ماه در آینه، گپ و گفت حرفهای (نکتههای کاربردی در مصاحبه برای خاطرات شفاهی) و نشانه (روایتهایی از معنویت و توسل در تفحص شهدا) منتشر شده است.
** با شخصیتهای متفاوت درباره دفاع مقدس و شهدا گفتوگو کنید
مصطفوی: سال 1386 در نمایشگاه مطبوعات 16 وزیر در غرفه ماهنامه امتداد حضور پیدا کردند؛ فرقی نمیکرد که از طیف چپ باشند یا راست. میخواستیم نگاهها را به مجله معطوف کنیم و تقریبا در برههای موفق بودیم.
یکی از ویژگیهای رسانههای زنجیرهای بزرگ نشان دادن شخصیتهاست. فردی دانشجوی لیسانس است و منتظر است تا در کنکور فوق لیسانس شرکت کند، اما رسانههای زنجیرهای وی را دکتر خطاب میکنند. یا اینکه فردی پایه 7 حوزه دارد اما علامه خطابش میکنند. بزرگ کردن شخصیتها، اولویت رسانههای زنجیرهای است. ما در رسانههای ارزشی، دانشجوی دکتری را دکتر خطاب کنیم به ما میگویند این آقا هنوز دکتر نشده است و چند واحد دارد، نگویید دکتر! دکتر!
باید سراغ شخصیتهای مختلف برویم تا نظراتشان را درباره جنگ جویا شویم. فوتبالیستها و والیبالیستها را بیاورید تا درباره شهدا حرف بزنند. حرف زدن شخصیتهای ورزشی برای قشر جوان جذاب است.
در مصاحبههای تاریخ شفاهی شخصیتها را پای میز مصاحبه نشاندیم؛ مصاحبههای این شخصیتها یک بار بیشتر تکرار نمیشود. چکار کنیم که سیر مصاحبه به هم نریزد؟ طرف فقط برای یک بار راضی به مصاحبه میشود، چطور میشود به مطالب مختلف پرداخت؟
مصطفوی: اول باید شخصیتها را مجاب کنید که روایت واقعیتهای جنگ ربطی به اخلاص ندارد که اگر گفته شود از درجات معنوی کسی کاسته شود. باید دیدگاه مقام معظم رهبری برای ثبت خاطرات دفاع مقدس را به مصاحبه شونده منتقل کنیم. بعضی دیگر از شخصیتها را باید از در رفاقت ورود کنید. آدمهایی داشتهایم که اول حاضر به مصاحبه نمیشدند، اما پس از گفتوگوی ما امروز برای سخنرانی هم حاضرند. فهمیده بودند که این حرفها به درد جامعه میخورد و تا حالا اشتباه کردهاند.
این مشکلات موضوع پیچیدهای نیست و بیشتر به تعامل بر میگردد. به یکی از رزمندگان زنگ زدیم تا درباره تفحص حرف بزنیم شروع به اعتراض کرد که دنیا نامرد است و من با کسی حرف نمیزنم. به عنوان درد دل به مجله دعوتش کردیم و شروع به صحبت کرد. از آن ماجرا به بعد 8 سال است که هنوز در محافل مختلف صحبت میکند. در این زمینهها باید از باب رفاقت وارد شد.
** خبرنگاران وبلاگ نویس باشند
به همه خبرنگاران دفاع مقدس توصیه میکنم حتماً یک وبلاگ غیر رسمی داشته باشید، بعضی از مطالب را که نمیتوانید در خبرگزاری رسمی منتشر کنید در وبلاگ بیاورید. بچههای خبرنگار باید وبلاگ داشته باشند. دغدغههای شخصی و انقلابی را باید جاهایی بروز بدهید. اگر نمیخواهید این کار را انجام دهید حتماً بولتن کاغذی در تیراژ محدود داشته باشید تا آدمهای خاص بخوانند. بولتن شما را به عنوان یک خبرنگار کنجکاو راضی میکند.
مصاحبهای که اشاره و حاشیهنگاری نداشته باشد، از ارزشش کم میشود. معمولا بخشی از اشاره قابل چاپ است ولی این اشارهها در آینده به درد میخورد. انتقال تجربه است، اگر انتقال تجربه نکنیم دچار خطاهای مکرر میشویم. اگر کتابی با عنوان خاطرات خبرنگار دفاع مقدس چاپ شود کتاب به درد بخوری خواهد بود. هر کسی برای خودش خاطرات خبرنگاریش را در وبلاگش منتشر کند، خیلی خوب میشود. ما اشتباه کردیم خاطراتمان را ننوشتیم.
** نپرداختن به روایتها موجب تلاش برای اثبات یک واقعه در آینده میشود
اگر به رسانههای زنجیرهای در سال گذشته نگاه کنید، همه مطالب آنها درباره مشروطه بود، تاریخ مشروطه رو به اتمام است و کسانی که امروز از مشروطه حرف میزنند تابیعن مشروطهاند.
مشروطه آبشخور انقلاب است؛ یعنی اگر هر وقتی جای آب را عوض کنید مسیر آب بعد از مشروطه هم عوض میشود. ارزش مصاحبه از همین جاست، یعنی شما این آبشخور را درست میکنید. شاید نیاز باشد که بر موضوعاتی تمرکز کنید و از همین امروز تکلیف آنها را روشن کنیم. چرا ما باید پرونده کشمیری را رو نکنیم، الان به فکر افتادهایم که شاهدان زنده کم هستند. درحالی که 20 سال پیش طیف مخاطبان ما از همه گروههای جامعه بودند، امروز شما باید اثبات کنید کشمیری مجرم است. اگر به این طیف از موضوعات پرداخته نشود مدتی بعد باید آنها را اثبات کنید که در جنگ پیروز شدیم و حسن باقری تئوریسین جنگ بود؛ چون آدمهایی وجود ندارند که اینها را روایت کنند.
مدیران رسانهها به تولید محتوای تقویمی بی عمق روی آوردهاند، چگونه دچار این آفت نشویم؟
مصطفوی: روزمرگی این آفتها را به همراه دارد، شما باید مطالب را دو جور تقسیم کنید. اول مطالب تقویمی و مناسبتی دوم مطالبی که برآمده از دغدغههای شخصی است. جایی که به شما حقوق میدهد شاید دغدغه ثبت تاریخ شفاهی نداشته باشد. این آفت کار است که باید شما تزریق کننده این جریان به مدیران باشید.
مطالبی که بر اساس تقویم تولید شود خیلی ارزشمند نخواهد بود، رسانهای که این روند را پیش بگیرد بعد از مدتی به بازنشر مطالب تولید شده سالهای گذشته روی میآورد. به نظرم باید به صورت مجله خبری کار شود.
** سوژه، سوژه میآورد
سوژه غیر مناسبتی را از کجا پیدا کنیم؟
مصطفوی: سوژه، سوژه میآورد. وارد جریان دفاع مقدس شوید به قدری سوژه زیاد است که نیاز به کشف کردن ندارید، سوژه خودش میآید. ما در امتداد قرار بود 16 صفحه منتشر کنیم، گفتند موضوعی نیست که کار کنید. قبول نکردیم و گفتیم بیشتر کار میکنیم 48 صفحه کار میکنیم که به 64و120و160 صفحه رسید. وقتی شروع به کار میکنید اطرافیان و حرفهای شما این موضوع میشود.
ما در امتداد هیچ وقت دچار کمبود سوژه نشدیم و در سالهای بعد، حدود 60 درصد از مطالب را خوانندگانمان مینوشتند. خیلی مهم است که در رسانه خواننده درگیری داشته باشد و تولید محتوا کند. کامنت خیلی مهم است که نیم ساعت بعد دیده شود. تایید شدن خیلی مهم است. در امتداد در بدترین شرایط ماهی 2000پیامک داشتیم. نامههای زیادی برای ما ارسال میشد که یک نفر را اختصاصاً برای خواندن و جواب دادن به این موضوع قرار داده بودیم. بخش زیادی از پیامک و نامهها را با پاسخهای طنز و لطیف چاپ میکردیم.
نوع جواب دادن به این پیامکها باعث شده بود که تعداد زیادی از مخاطبان پیامک اظهار نظر ارسال کنند. پیامکها از حالت رسمی درآمده بود، اگر امروز امتداد فعالیت میکرد گروه واتساپی راه اندازی میکردیم، شبکههای مجازی را راه اندازی میکردیم. رسانه باید مخاطب محور باشد.
** امتداد به سه زبان منتشر میشد/ مخاطب منچستری داشتیم
در امتداد مخاطب خارج از کشور هم داشتیم. دغدغههای ما باعث شد مجله را به سه زبان منتشر کنیم. شخصی در منچستر بود و تماس گرفت و گفت هر ماه مجله را برای من پست کنید و هزینههای آن را خودم پرداخت میکنم. اواخر کار به این نتیجه رسیدیم که از طریق رایزنهای فرهنگی این مجلات را به خارج از کشور ارسال کنیم.
ما در کشورهای مختلف دنیا مشتری داشتیم و بازخورد آن را هم میدیدیم، چرا؟ چون نیست. این جنس نیست، جنس دفاع مقدس کم یاب است. همین دغدغه باعث شد که سایت حماسه و عرفان که با ده زبان زنده دنیا قرار است قهرمانان انقلاب اسلامی را معرفی کند راه بیندازیم، در این فعالیت برنامه ریزی کردهایم که 40 قهرمان را به 10 زبان روز دنیا معرفی کنیم. ما میخواهیم به مخاطب غیر فارسی زبان سرویس بدهیم، اصل سایت برای انگلیسی، عربی و اسپانیایی و... است. در حوزه کودک درباره چه گوارا20 تا 30 کتاب فارسی موجود است، در امریکای لاتین فقط یک شخصیت وجود دارد. اما برای شهید صیاد شیرازی یک کتاب کودک خوب تولید نشده است.
تحقیقی درباره تعداد کتابهای ترجمه شده دفاع مقدس انجام دادم، آماری که شاید در ذهن مخاطبین باشد آمار تعداد زیادی است اما وقتی تحقیق کردم فقط 4 کتاب در این زمینه ترجمه و چاپ شده است. این 4 کتاب را هم اسپراکمن رئیس مطالعات خاورمیانه دانشگاه پرینسون برای نوعی شناخت شرق و ایران شناسی منتشر کرده است. باقی را سایر سازمانها منتشر کردهاند.
** به نظر میرسد غربیها موسسه پژوهش در رابطه با دفاع مقدس دارند
رشته من تاریخ است. در تاریخ مستشرقین برای شناخت شرق شروع به قرآن شناسی، مطالعات قرآن، ادبی و تاریخی کردند. بهترین تصحیحهای ادبیات متعلق به ادوارد براون است. بهترین تصحیح شاهنامه، تاریخ ادبیات ایران متعلق به ادوارد براون است. اینها برای شناخت شرق و ایران شروع به خرید نسخههای خطی ما کردند، آن ها برای استشراق این کار را کردند. امروز خروجی آن استشراق خیلی به درد ما خورد یعنی باعث شد که ما علم تاریخ را از غربیها یاد بگیریم. باعث شد علامه قزوینیها علم تصحیح را از آنها یاد بگیرند. امروز استشراق مخفی و سرّی شده است. یک سال پیش خبری منتشر شد که بنیادی در آلمان تاسیس شده است که متن قرآن را پژوهش میکند.
بنیادی تاسیس شده است تا از نظر علمی متن قرآن را پژوهش کند و به متنی برسد که در عصر حضرت رسول بوده، آنها شک ندارند که قرآن ما همان متن دوران حضرت رسول است. امروز یک برگ سند و یا واژهای در اثبات حضرت عیسی در دنیا وجود ندارد. اثبات وجودی حضرت عیسی از طریق همین قرآن است. غربیها امروز برای رسیدن به قرآن حضرت رسول موسسهای تشکیل دادهاند. آیا درباره دفاع مقدس ما کاری نکردهاند؟ کردهاند. اما در حوزه انتشار سّری عمل کردهاند. یعنی محال است مستشرقینی که در حوزه ادبیات و فرهنگ به این دقت نفوذ کردهاند و این مطالعات شرق شناسی را گسترش دادهاند در حوزه دفاع مقدس ورد پیدا نکنند. مگر عملیات استشهادی ما را به جنون انتحاری تبدیل نکردند. عملیات انتحاری را مهندسی معکوس کردند و آن را تبدیل به جنون انتحاری کردند. موفقیت آمیزترین روش برای پیروز شدن از نظر آنان جنون انتحاری است.
این از طریق مطالعه بوده است، قطعاً از ترجمه کتابهای فرهنگ مقاومت بوده است بنابراین در این حوزه با یک بایکوت رسانهای از طریق غرب مواجه هستیم، بایکوت رسانهای به این معنا که آنها شاید خاطرات شفاهی را در موسسات پژوهشی ترجمه میکنند.
تافلر 5 هزار نفر در موسسه خود برای مطالعه شرق به کار گرفته است، تیم والیبالی که میآید و در ماه رمضان آب نخورد، محصول مشاوره گروهی از ایرانشناسان است.