برخی از گزارشات حاکی از آن است که ایران ممکن است موجبات قتل امام موسی را فراهم کرده باشد. تهران یک سال قبل پس از اینکه امام صدر انتقادات تندی از شاه کرد، تابعیت وی را لغو نمود.

به گزارش گروه تاریخ مشرق؛ سی و هفت سال پیش در چنین روزهایی سه نفر به عنوان مهمان رسمی در یک کشور ناپدید می‌شوند و هیچ ردی از آنها باقی نمی‌ماند. امام موسی صدر؛ رهبر پرنفوذ شیعیان لبنان، شیخ محمد یعقوب؛ یکی از روحانیون شیعه لبنان و سیدعباس بدرالدین؛ رئیس یکی از آژانس‌های خبری لبنان، سه نفری بودند که سال‌ها سرنوشت آنها نامعلوم است. امام موسی صدر پنج روز در لیبی اقامت داشت و روز ششم با دوتن از همراهانش ربوده شد.



شیخ محمد یعقوب و امام موسی صدر

*درخواست از امام موسی صدر

در سال 1337 ه.ش امام موسی صدر به دعوت علمای لبنان بازدیدی سی روزه از این کشور داشت. در این مدت هم او از اوضاع لبنان باخبر شد و هم شیعیان تا حدودی با امام موسی صدر آشنا شدند. یکسال بعد مرحوم شرف الدین که از عالمان و بزرگان شیعه بود از دنیا رفت.

مرحوم آیت الله سید محمدعلی ابطحی از هم درسان حوزوی امام موسی صدر می‌گوید: «وقتی که مرحوم آقا شرف الدین فوت شدند، جنازه‌شان را به نجف آوردند و ما در تشییع‌شان حاضر بودیم. فرزندان آقا شرف‌الدین در نجف ملاقاتی با آقا موسی کردند و از ایشان خواستند که به لبنان بروند. بعد از آن هم به قم رفتند خدمت آقای بروجردی و گفته بودند برای اینکه بیت مرحوم شرف الدین و صور لبنان محفوظ بماند، از آقا موسی صدر دعوت می‎کنند که به لبنان بیاید. آقای بروجردی هم نامه‌ای نوشتند و ایشان را اعزام داشتند. من با رفتن ایشان مخالف بودم، چون امام موسی صدر می‌توانست یکی از مراجع بزرگ شیعیان باشد، و همان موقع هم به درجه اجتهاد رسیده بود و برای همه شیعیان مفید بود.»

*اوضاع لبنان در زمان ورود امام موسی صدر

جنوب لبنان به نام منطقه جبل‌عامل مرکز تاریخ تشیع شیعه است. گرچه فعالیت‌ها و سخنان ابوذر غفاری در این منطقه ثبت نشده اما حضور ایشان باعث رونق تشیع در جبل‌عامل شد و عالمان بزرگی چون شهید اول و شهید ثانی به عالم تشیع تقدیم کرد. اما این منطقه قبل از حضور امام موسی صدر وضعیت خوبی نداشت. گرچه شیعیان لبنان بیشترین جمعیت را داشتند اما از نظر موقعیت اقتصادی از دیگر گروه‌های لبنانی پایین‌تر بودند. آنها حتی سازمانی نداشتند که یتیمان و آوراگانشان را نگهداری کنند، به طوری که ایتام شیعه را به کلیساها می‌سپردند.

شهید چمران درباره وضعیت شیعیان لبنان در آن سالها می‌گوید:«بیروت فاحشه خانه خاورمیانه بود و متاسفانه 85 درصد فاحشه‌های بیروت را دختران معصوم شیعه جنوب تشکیل می‌دادند. دخترانی که از روی فقر به بیروت می‌رفتند و در این شهر به فساد کشیده می‌شدند. به غیر از اینکه شیعیان اوضاع اقتصادی خوبی نداشتند، فرهنگ شیعه هم در حال نابودی بود تا حتی که آنان وحشت می‌کردند که بگویند شیعه هستند و تقیه می‌کردند و می‌ترسیدند»

شیعیان نه فقط از لحاظ امتیازهای سیاسی و اجتماعی بلکه حتی در امور تربیتی و دینداری نیز عقب مانده بودند و شناخت بسیار سطحی از معارف دینی داشتند، همین باعث شده بود که عده‌ای از شیعیان مسیحی شوند. امام موسی صدر نقل کرده بود در ابتدای ورودش به منطقه‌ای شیعه‌نشین برای شرکت در مجلس ترحیمی رفته بود و در آنجا دیده بود که میت شیعه را می خواهند به سبک مسیحیان دفن کنند.



امام موسی، شهید چمران و جمعی از اعضا جنبش امل در روسیه

*وضعیت شیعیان پس از امام موسی صدر

تاسیس جامعه زنان، انجمن نیکو کاران جمعیه البر والاحسان، مرکز تحقیقات اسلامی (معهد الدرسات الا سلامیه ) و تاسیس مجلس شیعیان لبنان از مهم‌ترین اقدامات فرهنگی و اجتماعی امام موسی صدر در لبنان بود.

در لبنان آن زمان همه پانزده طایفه موجود طبق قانون طایفگی که در سال 1932 تحت نفوذ فرانسه نوشته شده بود، فعالیت‌های سیاسی داشتند همچنین این طایفه‌ها برای خود مرکزیت و دستگاه رهبری داشتند. در این میان تنها شیعیان فاقد تشکیلات و مرکزیتی قانونی بودند و این باعث شده بود حتی از حقوق بسیار ناچیزی که بر اساس قانون طایفگی به آنان تعلق می‌گرفت محروم بمانند و حقشان همچنان پایمال شود. به همت امام موسی؛ مجلس اعلای شیعیان در سال 1346 هجری شمسی راه اندازی شد و خود وی به عنوان نخستین رئیس مجلس اعلای شیعیان انتخاب شد.

یکی از همدرسان امام موسی صدر، مرحوم آیت الله حاج شیخ مجدالدین محلاتی که چند بار به لبنان سفر کرده و از نزدیک فعالیت‌های امام موسی صدر را دیده بود، درباره فعالیت امام موسی صدر در لبنان می‌گوید: « خیریه البر و احسان؛ ساختمان بزرگی بود که در آنجا فنونی را به ایتام می‌آموختند. این کار ابتکاری در لبنان محسوب می‌شد. امام موسی صدر به تمام روستاها سرکشی می‌کرد، از فقرای محله‌های مورد بازدید، تفقد می‌نمود و در مدتی کوتاه چنان توجه طبقات مردم را جلب کرد که به ایشان نام امام موسی را دادند. از امام موسی درباره ی سرکشی به روستاها شنیدم که می‌گفت: من در یک سال بیش از نود دفعه به روستاها سرکشی کردم. در میدان روستا سخنرانی کردم اگر می‌بینی محبت مردم زیاد است عکس‌العمل همان سرکشی‌ها و محبت‌هاست. امام موسی صدر نه تنها برشیعیان و مسلمانان تاثیرگذار بود، بلکه مسیحیان را نیز تحت تاثیر خود قرار می داد. یک بار با یکی از روحانیون مسیحی صحبت می‌کردیم؛ او می‌گفت اگر ما مطلبی را در مثلا در شش روز بحث کنیم و نظر مردم را جلب کنیم آقا موسی در شش ساعت همه مطلب را خراب کرده و از نو بنیادی می‌نهد.»



امام موسی در حال سخنرانی برای مسیحیان در کلیسا

*رابطه امام موسی صدر با امام و انقلاب اسلامی

در رابطه امام موسی صدر با امام خمینی و انقلاب اسلامی، حرفهای متناقضی بیان گردیده است. عده‌ای امام موسی صدر را دوستدار امام می‌دانستند و بعضی معتقد بودند که امام موسی صدر با حرکت امام خمینی کاملا همراه نیست و حتی عده‌ای وی را از مخالفین امام می‌دانستند.

مرحوم حجت الاسلام و المسلمين علي دواني محقق و پژوهشگر تاريخ اسلام؛ در این زمینه از گلایه امام موسی صدر چنین نقل قول می‌کند: « امام موسی صدر می‌گفت؛ آقای دوانی ما اینجا (لبنان) دو گرفتاری داریم. وقتی می‌آییم ایران، بعضی از مخالفین ما در لبنان می‌گویند فلانی جاسوس شاه است و وقتی هم اینجا هستیم ایرانی‌ها می‌گویند فلانی وابسته به جناح اهل تسنن و جمال عبد الناصر است. تکلیف ما چیست؟ نه اینها چشم دیدن ما را دارند و نه آنها.»

مرحوم دوانی می‌گوید: در ایران واقعا طوری تبلیغ شده بود که ایشان عامل دستگاه است یا کسی است که در خط امام خمینی نیست. در حالی که سفارت ایران در لبنان به شدت مواظب آقا موسی بود. آقا موسی رویه‌اش طوری بود که می‌خواست رابطه‌اش را با امام خمینی حفظ کند و در عین حال خیلی هم از ایران دم نزند که سنی‌ها بگویند ایشان و شیعیان لبنان پایگاه ایران در آن کشور هستند.

یکی از دلایلی که باعث ایجاد شبهه مخالفت امام موسی صدر با انقلاب می‌شد دیدار ایشان با شاه بود.

حجت الاسلام و المسلمین علی حجتی کرمانی درباره این دیدار می گوید: « یک عده ای را رژیم سابق محکوم به اعدام کرده بود. در منزل شهید بهشتی بودیم؛ ایشان به امام موسی صدر اصرار می کردند که شما در این زمینه ملاقاتی با شاه بکنید بلکه بتوانید جلوی ریختن خون این بچه‌ها را بگیرید. ملاقات با شاه انجام شد و بعد از آن سروصداهای زیادی بلند شد. یک روز خدمتشان رسیدم و درباره این مخالفت‌ها صحبت کردم؛ ایشان لبخندی زدند و گفتند مساله ای نیست خدا خودش می‌داند که ما از روی چه قصدی این ملاقات را انجام دادیم

عدم حمایت آشکار از مرجعیت امام خمینی، هم یکی دیگر از دلایلی بود که باعث شده عده‌ای فکر کنند امام موسی رابطه خوبی با امام خمینی ندارد. حجه‌الاسلام حاج سیدباقر خسرو شاهی در این باره می‌گوید:

«امام موسی صدر یک شخصیت وفادار به امام خمینی بود و هدف‌های امام را داشت. زمانی که در لبنان بودم همیشه از امام تعریف می‌کردند. زمانی که آقای صدر وارد لبنان شد محیط لبنان غیر از محیط ایران بود. آن اوایل درخشش حضرت امام، تمام لبنان مقلد آیت الله حکیم بودند. حضرت امام به عنوان یک مرجع سرشناس هنوز مشهور نشده بود. امام موسی صدر هم نمی‌توانست آقای حکیم را در آنجا نادیده بگیرد. یکی از دوستان نقل می‌کردند که حاج آقا موسی اول کار فقط عکس آقای حکیم را در سالن مجلس اعلا زده بودند بعد از مدتی که اقای خویی مشهور شدند؛ عکس ایشان هم اضافه شد و در آخر هم عکس امام را زدند.
امام موسی صدر از شاگردان خوب امام بود و وفاداریش را تا آخر نسبت به امام حفظ کرد. امام هم متقابلا به ایشان علاقمند بود. در قضیه گروگان‌های آمریکایی؛ فردی از بزرگان لبنان از طرف آمریکا به ایران آمد و به خدمت امام رسید. امام گفت به یک شرط حاضرم تمام گروگان‌ها را تحویل شما دهم و ببرید و آن این است که آمریکایی‌ها امام موسی صدر را به ما تحویل بدهند.
»

امام موسی صدر در آخرین سفر خود به فرانسه، (یک هفته قبل از ربوده شدن) مقاله‌ای با عنوان «ندای پیامبران» درباره انقلاب اسلامی ایران در روزنامه لوموند پاریس به چاپ رساندند و از انقلاب ایران حمایت کرد. در بخشی از این مقاله آمده است: « نهضت مردمی ایران با تمامی حرکت‌های مشابه خود در جهان تفاوت دارد، زیرا چشم‌انداز جدیدی فراروی تمدن بشری قرار داده است. بنابراین، شایسته است که همۀ علاقه‌مندانِ قلمرو‌ها و مسائل مربوط به انسان و تمدن، تحولات آن را با دقت دنبال کنند. نهضت مردم ایران به‌رغم گستردگی‌ای که دارد و به‌ رغم اتهاماتی که رژیم بر آن وارد می‌کند، از گرایش‌ها و ریشه‌ها و اهداف و اخلاقیات اصیل و والایی برخوردار است.»



امام موسی صدر و سفری طولانی مدت به كشورهاي شمال آفريقا طرحي تازه جهت همفكري مراكز اسلامي مصر ، الجزاير و مغرب با حوزه هاي علميه شيعه لبنان سال 1342


*سفر امام موسی صدر به لیبی

مجلس اعلای شیعیان لبنان در زمان ربوده شدن امام موسی صدر درباره علت شرایط سفر امام موسی صدر به لیبی بیانه‌ای داد؛ در بخشی از این بیانیه آمده است:

تجاوز اسرائیل به جنوب لبنان در تاریخ 14/3/1978 آغاز شد و بیشتر اهالی آن که شیعیان هستند آواره شدند. این تجاوز امام موسی را واداشت تا به عنوان رئیس طایفه اسلامی شیعیان لبنان، سفرهایی به کشورهای عربی داشته باشد. ایشان پس از سفر به سوریه، اردن، عربستان و الجزایر روز جمعه 25 اوت 1978 برای انجام سفر رسمی مورد توافق با مقامات لیبی راهی این کشور شد. به گفته نزدیکان امام موسی صدر ایشان برای سفر به لیبی دعوت رسمی شده بود و با توجه به اختلافاتشان با قذافی در رفتن به لیبی تردید داشتند، اما رئیس جمهور وقت الجزایر اظهار داشته بودند که که من تربیتی دادم که مساله ای پیش نیاید و اقای قذافی با همه صداقتش منتظر شماست.



امام موسی صدر یک روز قبل از سفر به لیبی


از هنگام ورود امام صدر به لیبی و در طول روزهای پس از آن هیچ گونه پیام خبری از ایشان در لبنان مخابره نشد. این مساله برخلاف عادت وی و دو همراهش در سفرهایشان بود. با وجود اینکه یکی از دو همراه امام موسی، عباس بدر الدین خبرنگار برای پوشش خبری در این سفر همراه ایشان بود.

شهید چمران دو سال بعد از ربوده شدن امام موسی صدر درباره سفر او به لیبی می‌گوید: « امام موسی صدر تنها کسی است که در برابر اسرائیل، آمریکا و مصر که قصد تجزیه جنوب لبنان را دارند مبارزه می‌کند. دشمن تصمیم می‌گیرد که امام موسی صدر را از میان بردارد. چندین بار سعی می‌کند که او را ترور کند اما هر بار به لطف خدا نجات پیدا می‌کند تا بالاخره اینکه از طرف شخص قذافی به لیبی دعوت می‌شود .به لیبی می‌رود و پنج روز در آنجا سکونت می‌کند. روز ششم؛ سی و یکم اوت تا ساعت دو بعدازظهر در مقابل هتلش دیده می‌شود. ساعت دو سوار ماشین‌های دولتی می‌شوند تا به ملاقات قدافی بروند. این آخرین باری است که امام موسی صدر و همراهانش را دیده می‌شوند و دیگر خبری از آنها نیست. دستگاه‌های اطلاعاتی از مقاومت فلسطین و سوریه و الجزایر اخباری رسانده‌اند. بعضی از این دستگاه‌های اطلاعاتی خبر می‌دهند که امام موسی صدر به ملاقات قذافی می‌رود و بینشان بحث شدیدی در می‌گیرد. یکی از بحث‌ها درباره مذهب است و شخص قذافی دارای افکار خاصی ست و برای خود پیغمبری است و اصولی خلق کرده است. او معتقد است که هر صد سال یک منجی بزرگ و یک مجدد مذهب به وجود می‌آید و دین را پاک و تصفیه می‌کند اکنون دوردور اوست که این رهبری را برعهده دارد. درباره مسائل دینی قذافی تنها قرآن را می پذیرد وسنت را رها می کند. در آن روز هم بحثی در این باره بین امام موسی صدر و قذافی رخ می‌دهد. امام موسی صدر به قدافی می گوید اگر شریعت مقدس اسلامی را زیر پا بگذاری حتی همسرت برتو حرام می شود زیرا عقد ازدواج شما براساس شریعت اسلامی صورت گرفته است و اگر تو شریعت را زیر پا بگذاری فاجعه ای ست قذافی عصبانی میشود ودستور می‌دهد که امام موسی و همراهانش را به زندان بیاندازند این یکی ازدلایلی ست که دستگاه های اطلاعاتی کشورهای عربی برا ی دستگیری وربودن امام موسی صدر ذکرمی کنند

پس از آنکه بازگشت امام صدر و دو همراهش به تاخیر افتاد مجلس اعلای شیعیان در تاریخ 6 سپتامبر 1978 از کاردار لیبی در لبنان درخواست اطلاعات کرد. او به مدت چهار روز از ارائه پاسخ طفره رفت. سرانجام مجلس موضوع را به نخست وزیر لبنان اطلاع داد و او کاردار لیبی را فراخواند. او نیز پاسخ داد: « امام موسی صدر و دو همراهش شامگاه 31 اوت با هواپیمای خطوط هوایی ایتالیا؛ لیبی را به مقصد رم ترک کرده‌اند».

* نظر شهید چمران در مورد سفر امام موسی صدر به ایتالیا

«ساعت پرواز هواپیمایی که از لیبی به ایتالیا می‌رفت و دولت لیبی مدعی است که امام موسی صدر با آن به ایتالیا رفتند 5/7 بعدازظهر بود. فرودگاه به هواپیما اجازه پرواز نمی‌دهد، یک ساعت یا بیشتر تاخیر می‌شود تا سه نفر را می‌آورند و سوار هواپیما می‌کنند. سه نفر به نام‌های امام موسی صدر، شیخ محمد یعقوب و عباس بدر الدین. در حالی که آن سه نفر اهل لیبی بودند. دلیل ما چیست؟ پلیس بین الملل و نمایندگان خانواده امام موسی صدر پس از ده روز به سراغ خلبانان، مهمانداران و همه مسافران هواپیما می‌روند. یکایک آنها را پیدا می‌کنند و عکس امام موسی را به آنها نشان می‌دهند؛ هیچ یک از آنها شخص امام موسی را ندیده اند. به خصوص که در داخل هواپیما شیعیانی از لبنان هم بوده‌اند و برای شیعه لبنانی امام موسی صدر مثل امام امت ماست. محال است که شیعیان لبنانی که مشتاق او هستند به سراغش نروند.

هواپیما در ساعت 5/9 یا 10 شب وارد ایتالیا می‌شود ولی این سه نفر روز بعد در ساعت ده صبح به سراغ هتل می‌روند و دو اتاق کرایه می کنند. اگر آن افراد امام صدر و همراهانش بودند یک راست به هتل می‌رفتند نه اینکه ده صبح رروز بعد بروند. صاحب هتل گزارشی از چهره افراد می‌دهد که به امام موسی صدر هیچ شباهتی ندارد. از طرف دیگر کارت هتلی که پرکرده اند نه به خط شیخ یعقوب است نه امام موسی صدر و از عجایب روزگار این که هم اسم امام موسی صدر را اشتباه نوشته است و هم اسم شیخ یعقوب را. آنها دو اتاق در طبقه هفتم کرایه می کنند، وارد اتاق می شوند و تنها پنج دقیقه در آنجا می‌مانند، بعد جامه دان را می گذارند و خارج می شوند و دیگر برنمی گردند. بنابراین این افراد امام موسی صدر و همراهانش نبوده اند».



اعتراض زنان لبنانی به ربوده شدن امام موسی صدر

*بازتاب ناپدید شدن امام‌صدر در روزنامه ها

بسیاری از مطبوعات آن زمان ناپدید شدن امام موسی صدر را به وقایع انقلاب ایران شهریور 57 ارتباط می دادند. خبرگزاری یونایتد پرس در تاریخ 17سپتامبر 1978( شهریور 57) می نویسد: رهبران مذهبی مسلمان در لبنان روز یکشنبه درخواست کرده اند که برای اعتراض به ناپدید شدن اسرار آمیز امام موسی صدر، روز سه شنبه آینده در مساجد لبنان بست بنشینند. این درخواست سه روز پس از آنکه مسلمانان با یک اعتصاب عمومی یک روزه برای ناپدید شدن رهبر خود حقیقتا غرب بیروت را فلج کردند صورت می گیرد. بعد از ناپدید شدن امام موسی صدر تلاشهای دولت لبنان و رهبران کلیسا برای یافتن وی بی نتیجه مانده. مطبوعات لبنان پیش بینی‌های مختلفی کرده اند از این که ایشان ربوده یا کشته شده و یا احتمالا مخفیانه به ایران مراجعه کرده تا با روحانیون شیعه مخالف محمدرضا شاه پهلوی گفتگو کند. برخی از گزارشات حاکی از آن است که ایران ممکن است موجبات قتل امام موسی را فراهم کرده باشد. تهران یک سال قبل پس از اینکه امام صدر انتقادات تندی از شاه کرد، تابعیت وی را لغو نمود. [1]


منابع

یادنامه امام موسی صدر جلد اول ودوم( سید هادی خسرو شاهی)
یاران امام به روایت اسناد کتاب هفدهم (سه جلد)
امام موسی صدر سروش وحدت –عبدالرحیم اباذری
کتاب موسی صدر خاطرات حسین کنعان، نماینده سابق پارلمان لبنان و از همراهان و نزدیکان امام صدر
[1] یاران امام به روایت اسناد( امام موسی ) جلد سوم530