کد خبر 459312
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۲:۵۷

قائم مقام سابق بخش اطلاعات خاورمیانه در وزارت خارجه آمریکا تأکید کرد آمریکا مانع حمله اسرائیل به ایران شده چرا که در این صورت منافع و پایگاه‌های آمریکا در منطقه به خطر می‌افتاد.

به گزارش مشرق، اخبار ویژه روزنامه کیهان را در ادامه می خوانید:

راز تأکید رهبر انقلاب بر صراحت دولتمردان مقابل دشمن

وزیر خارجه انگلیس می‌گوید رویکرد دولت فعلی ایران به اسرائیل اندکی متفاوت از دولت قبلی است!

فیلیپ هاموند در مصاحبه با رادیو چهار بی‌بی‌سی گفت: با توجه به اینکه میراث عمیقی از نبود اعتماد میان لندن و تهران وجود دارد و نیز وجود عرصه‌های مهمی که سیاست‌هایمان دارای تفاوت اساسی است، انگلیس بایستی در روابط با ایران با احتیاط عمل کند. اما محتاط بودن (در روابط با ایران) به معنای این نیست که نبایستی صحبت کنیم، تلاش برای گفت‌وگو به عمل نیاوریم. هاموند افزود: ما در بسیاری از زمینه‌ها می‌توانیم با ایران کار کنیم. به طور مثال با تهران در زمینه جلوگیری از قاچاق مواد مخدر از افغانستان به اروپا و همچنین در مورد مقابله با گروه داعش دارای دیدگاه مشابه هستیم درباره مسائل مورد اختلاف بسیار، از جمله درباره مسئله حقوق بشر در ایران نیز گفت‌وگوهای معقول داشته باشیم.

فیلیپ هاموند در مورد مواضع ایران در قبال رژیم صهیونیستی گفت: «رویکرد دولت فعلی ایران به اسرائیل اندکی متفاوت از دولت قبلی است. فکر می‌کنم در چنین کشور و وضعیتی، داوری ما بایستی بر اقدامات افراد مبتنی باشد، نه روی سخنان محض آنها. نه فقط در خصوص اسرائیل، بلکه در خصوص سایر بازیگران منطقه نیز توجه ما بر رفتار ایران متمرکز است.»

هاموند افزود: «من فکر می‌کنم ما باید بین شعارهای انقلابی و سیاست خارجی عملی ایران تمایز بگذاریم.»

هاموند گفت: در بسیاری از کشورها نیز میان الفاظ سیاسی برای مصارف داخلی و نحوه اجرای سیاست خارجی این کشورها تفاوت آشکاری مشاهده می‌شود. اما اصل مطلب این است که ما باید با ایران به عنوان یکی از بازیگران اصلی منطقه مراوداتی داشته باشیم تا بتوانیم بر آن تأثیر بگذاریم. اگر ما با ایران گفت‌وگو نکنیم و مقابل هم بایستیم و فقط از تریبون‌ها علیه هم شعار بدهیم، نمی‌توانیم روی سیاست‌های ایران تأثیری داشته باشیم. در آن صورت از نحوه تفکر دولتمردان ایران نیز شناخت خوبی نخواهیم داشت.

وی خاطرنشان کرد: ایران چنان بازیگر بزرگ و مهمی در منطقه است که نمی‌شود آن را در انزوا گذاشت و با آن وارد تعامل نشد.

وزیر خارجه انگلیس در پاسخ به این سؤال که آیا واقعیت این نیست که نیاز به همکاری برای مقابله با گروه تروریستی داعش سبب شده عیب‌های ایران و نیز خطرهای ناشی از سیاست این کشور را نبینیم؟ گفت: «خیر، ما از چیزهایی که شما به عنوان عیب‌های ایران نام بردید چشم‌پوشی نمی‌کنیم. ما از بخش‌های زیادی از سیاست‌های ایران دل‌خوشی نداریم. ما به هیچ وجه این خطر را نادیده نمی‌گیریم که ایران از طریق حمایت از سازمان‌های بی‌ثبات کننده می‌تواند اوضاع منطقه و فراتر از آن را به هم بریزد.

وزیر خارجه انگلیس افزود: ما می‌دانیم که اگر کسی را در انزوا قرار دهیم، ستیزه‌اش بیشتر می‌شود و کاهش نمی‌یابد. این امید هست، ایرانی که تا حد زیادی از انزوا بیرون آمده و به تدریج به جامعه بین‌المللی پیوسته، در منطقه نقشی معقول‌تر و مسئولانه‌تری بر عهده بگیرد. ولی پرسش این است که ایران این خط مشی را چگونه دنبال خواهد کرد.»

اشاره مبهم هاموند به تغییر اندک دولت فعلی ایران نسبت به رژیم صهیونیستی در حالی است که مقامات دولتی در جریان مذاکرات، اسرائیل را عامل اصلی کارشکنی و افزایش فشارهای آمریکا و غرب معرفی کردند.

رهبر معظم انقلاب دیروز در جریان دیدار با رئیس جمهور و اعضای دولت و درباره بحث هسته‌ای، احتمال بی‌توجهی به اهداف دشمنان را از جمله نگرانی‌ها و دغدغه‌های خود برشمردند و تأکید کردند: از اول انقلاب تا امروز دشمنی صهیونیستها و آمریکایی‌ها با انقلاب و جمهوری اسلامی کم نشده است و این واقعیت نباید به هیچ وجه در ذهن مسئولان کمرنگ شود. البته روشهای دشمنی و ضربه زدن، ممکن است نو و جدیدبشود اما همه مسئولان «سیاسی، اقتصادی، فرهنگی» باید توجه کنند که مطلقاً در نقشه طراحی شده دشمن قرار نگیرند و تصمیمات آنها خواسته یا ناخواسته به اجرای بسته مورد نظر بیگانگان کمک نکند... باید در هر شرایطی در اتخاذ مواضع انقلابی صراحت داشت و صریح و بدون رودربایستی، در مقابل دشمن مواضع انقلاب و مبانی امام بزرگوار را بدون ترس و خجالت بیان کرد.

وین وایت: آمریکا از قدرت تلافی ایران می‌ترسد

قائم مقام سابق بخش اطلاعات خاورمیانه در وزارت خارجه آمریکا تأکید کرد آمریکا مانع حمله اسرائیل به ایران شده چرا که در این صورت منافع و پایگاه‌های آمریکا در منطقه به خطر می‌افتاد.

وین وایت ضمن تحلیلی در لوب لاگ به اظهارات ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل مبنی بر طراحی حمله به ایران در سال 2011 نوشت: ایهود باراک وزیر دفاع پیشین اسرائیل و رئیسش بنیامین نتانیاهو در سالهای 2010 تا 2012 آماده حمله به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران بودند. در سال 2010 یک مقام ارتشی بدبین ماشه این برنامه را کشید. در سال 2011  یک عضو مشترک ارتش آمریکا-اسرائیل با لئون پانتا وزیر دفاع آمریکا در این رابطه ملاقات کرد و در سال 2012 دو عضو کابینه اسرائیل مانع این جریان شدند. اگر همه یا بخش زیادی از این افشاگری‌ها صحیح باشد، این قضیه شبیه به مسئله‌ای است که من در رابطه با علاقه دولت بوش به اقدام نظامی علیه ایران در سال 2006 کشف کردم. بعد از اینکه افسر ارشد نظامی آمریکا با اشاره مقامات ارشد با وسعت این عملیات مواجه شد، دولت تصمیمی خلاف حمله گرفت.

وایت می‌افزاید: نه تنها اسرائیل با بیشتر کشورها رابطه دیپلماتیک کامل و قوی ندارد و- در بعضی موارد هیچگونه رابطه‌ای ندارد- بلکه در بسیاری از این کشورها منافع راهبردی و اقتصادی عمده‌ای هم ندارد. بنابراین هنگامی که اسرائیل دست به اقداماتی می‌زند که با مخالفت‌های گسترده‌ای روبه‌روست، در واقع واشنگتن کیسه بوکس جریان‌های بین‌المللی قرار می‌گیرد و نه اسرائیل.

وی می‌افزاید: به طور قطع معلوم نیست پاسخ ایران به اقدام اسرائیل چه بود. با این حال احتمالا ایران در چنین شرایطی تجهیزات آمریکا و هم‌پیمانان آن در حاشیه خلیج‌فارس را نشانه می‌گیرد و با هشدار دیرهنگامی که اسرائیل به آمریکا داده است امکان اینکه آمریکا برای دفع این حمله تدبیری بیاندیشد وجود ندارد. علاوه بر این، با وجود هزاران پرسنل آمریکایی در عراق برای مقابله با داعش، ایران می‌تواند اقدامات مستقیمی علیه آمریکا با انتقام‌گیری از پرسنل آمریکایی در عراق انجام دهد.

یادآور می‌شود رهبر معظم انقلاب چندبار در فواصل مختلف تأکید کرده‌اند «دوران بزن در رویی گذشته است»، «اسرائیل سگ زنجیری آمریکاست» و «اسرائیل اگر غلطی مرتکب شود، حیفا و تل‌آویو را با خاک یکسان می‌کنیم».

مقامات اطلاعاتی و امنیتی ارشد اسرائیل بارها با صراحت تمام گفته‌اند که در صورت کمترین تحرکی علیه ایران، با کابوس شلیک بالغ بر یکصد هزار موشک حزب‌الله به مراکز نظامی و اقتصادی و سیاسی و جمعیتی خود مواجه خواهند شد.

به جای جنجال و بستن دهان منتقدان پاسخگوی وعده‌ها باشید

برخی مقامات دولت به جای پاسخگویی به مسئولیت‌های اقتصادی و اجتماعی و تعهدات بزرگ در برجام، اصرار بر حاشیه‌سازی دارند.

روزنامه رسالت در این باره نوشت: رئیس‌جمهور در نشست مشترک دولت و استانداران گفته است، شورای نگهبان ناظر انتخابات است نه مجری! اینکه چه کسی گفته است شورای نگهبان مجری انتخابات است معلوم نیست. خاتمی در طول دو دوره در دام افراطیون دوم خردادی افتاد و مرتب از این مطالب می‌گفت و شکاف بین قوا را در فرمانی که از واشنگتن برای دوقطبی‌سازی رسیده بود نمایندگی می‌کرد. گردانندگان دوقطبی‌سازی در دولت اصلاحات تا مرز تحصن در مجلس و خروج از حاکمیت و سپس خروج بر حاکمیت پیش رفتند.

تکرار حرف‌های آن زمان از زبان رئیس‌جمهور شگفت‌آور است. رئیس‌جمهور و دولت اکنون در برابر پرسش‌های بی‌شماری در خصوص مهار گرانی و تورم، گشایش اقتصادی و عمل به وعده‌های اقتصادی قرار دارند. رئیس‌جمهور در برابر پرسش‌های منتقدین برجام و آثار وجودی توافقهای 10 ساله، 15 ساله، 20 ساله و... و دادن تعهد فراتر از دو دوره ریاست جمهور بر امنیت و اقتدار ملی ایرانیان قرار دارد. اما برای روشنگری و پاسخگویی در این عرصه غایب است. دولت در حوزه فرهنگ، سیاست و مسائل اجتماعی در برابر پرسش‌های بی‌پاسخی قرار دارد که تاکنون از پاسخگویی به آن طفره رفته است. اینکه وسط این معرکه یقه شورای نگهبان را رئیس‌جمهور بگیرد و سخن از خلط بین اجرا و نظارت بزند چه معنی دارد؟

دولت از آغاز و پیش از شروع کار می‌گوید کلید در دست برای حل مشکلات حاضر است.اما کلید دولت قفل مشکلات مردم را باز نکرده است. در نظر سنجی‌هایی که از منابع گوناگون انجام می‌شود هنوز گرانی، بیکاری و پاسخ‌گویی به مطالبات معیشتی مردم بیشترین میزان انتظارات مردم از دولت را نشان می‌دهد. اینکه دولت کلید را در قفل مسائل و مباحث جناحی بچرخاند برای مردم خوشایند نیست.

رسالت همچنین درباره سخنان روحانی مبنی بر اینکه «نباید فکر کنیم پس از حصول توافق می‌توانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم»، می‌نویسد: منتقدان اگر بخواهند حرف بزنند از کسی برای حراست از نوامیس کشور، استقلال و آزادی مملکت اجازه نمی‌گیرند. رئیس‌جمهور نمی‌تواند سد راه آزادی بیان و قلم آنان باشد.توافق نه به دار است نه به بار و در پایتخت‌های ایران و آمریکا در دست‌انداز مسیرهای قانونی است. این قدر محکم حرف‌زدن از توافق آن هم با سابقه بدعهدی آمریکایی‌ها معقول نیست.اگر هم دولت مخاطب رئیس‌جمهور باشد، باید رئیس‌جمهور این سؤال را پاسخ دهد که مگر حرف زدن از اسلام و انقلاب و استقلال و آزادی مملکت و پاسداشت اقتدار و امنیت ملی کشور پس از توافق و قبل از توافق تفاوت دارد؟

در توافق چه دیکته‌ای وجود دارد یا چه تعهداتی وجود دارد که رئیس‌جمهور در یک نشست پراهمیت با حضور استانداران کشور می‌گوید: «نباید فکر کنیم پس از حصول توافق می‌توانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم» این «نوع» و «طور» را چه کسی تعیین می‌کند. ربط این «محدودیت» با انتخابات مجلس چیست؟ یعنی اگر در انتخابات کسی بگوید جناب رئیس‌جمهور شما با سرمایه فنی، علمی و... دولت گذشته رفتید توافقی کردید که ده‌ها ایراد امنیتی، فنی و علمی دارد باید زبان در کام کشد و مهر سکوت بر لب بزند. یعنی اگر کسی بگوید شما با همین سرمایه دولت قبلی رفتید همین توافق را کردید اما به دولت قبل فحش و ناسزا می‌گویید، خلاف مروت و جوانمردی است، باید سکوت پیشه کند و لب به گلایه نگشاید. این چه توافقی است که حرف زدن آن را به هم می‌ریزد.

اگر آمریکایی‌ها همچنان که بعد از توافق ژنو و توافق لوزان دبه کردند این بار هم دبه کنند، دولت می‌خواهد «دبه‌کردن آمریکایی‌ها» را به گردن منتقدین بیندازد و در برابر آن سکوت کند؟

اگر حزب‌اللهی‌ها بخواهند این کلام امام(ره) را در برابر آمریکا تکرار کنند که فرمود‌ «بارها این واقعیت را در سیاست خارجی و بین‌المللی اسلامی‌مان اعلام نموده‌ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام و قرآن و کم‌کردن سلطه جهانخواران بوده و هستیم حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعه‌طلبی و تفکر تشکیل امپراتوری بزرگ می‌گذارند، از آن باکی نداریم و استقبال می‌کنیم.» یا اینکه حزب‌اللهی‌ها این کلام قدرتمند امام(ره) را بخواهندتکرار کنند، «ما درصدد خشکانیدن ریشه‌های فاسد صهیونیسم، سرمایه‌داری و کمونیسم درجهان هستیم، به لطف و عنایت خداوند بزرگ نظام‌هایی را که بر این سه پایه استوار کرده‌اند، نابود کنیم و نظام رسول‌الله(ص) را در جهان استکبار ترویج کنیم» و یا از آن بالاتر حزب‌اللهی‌ها بگویند، آن هم از زبان امام؛ «ما با تمام وجود از گسترش باج‌خواهی و مصونیت کارگزاران آمریکا حتی اگر با مبارزه قهر‌آمیز هم شده باشد، جلوگیری می‌کنیم.» آیا آقای رئیس‌جمهور جلوی اعلام مواضع آن‌ها را می‌گیرد و خواهد گفت: «نمی‌توانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم.»؟!

ماله‌کشی عملکرد استعمار از سوی پیاده‌نظام آشوب نیابتی

عضو گروهک مجمع محققین می‌گوید دوره استعمار و تجاوز و غارت تمام شده و نباید در روابط، پرونده‌‌های گذشته را روی میز گذاشت.

محمدتقی فاضل میبدی ضمن مقاله‌‌ای در روزنامه آرمان نوشت: در دنیای امروز، بساط استثمار برچیده شده و تجاوز، فتح و غارت مربوط به دوران گذشته است. امروز سیاست خارجی دولت‌ها براساس احترام متقابل شکل می‌گیرد؛ زیرا دهکده جهانی از مدت‌ها پیش شکل گرفته و ارتباط در این دهکده ضروری است. تا حد ممکن نباید با هیچ کشوری روابط دیپلماسی را قطع کرد. نظام اقتصادی، سیستم بانکداری و روابط فرهنگی به‌گونه‌ای درهم تنیده شده که جلوی قطع روابط را می‌گیرد به ویژه کشورهای بزرگ و قطب صنعتی که ایران از گذشته با آنها مبادلات فرهنگی و اقتصادی داشته است.

وی می‌افزاید: انگلستان قرن 21 کاملاً متفاوت از انگلستان قرن‌های گذشته است و دوران دخالت‌هایی که این کشور در گذشته در ایران داشته به پایان رسیده است. اکنون کشورهای مستقل و آزاد جهان اجازه نمی‌دهند هیچ کشوری به شکل استثماری گذشته در امور ملت‌ها دخالت کند. نباید گذشته‌ها را روی میز گذاشت اما باید هوشمندانه وارد میدان سیاست شد و منافع ملی را در این روابط در اولویت قرار داد.

هرچند که میبدی این تحلیل را برای سفر وزیر خارجه انگلیس نوشته اما جملات آغازین وی، فراتر از موضوع انگلیس است و موضوع استعمار و استثمار و تعدی را پیش می‌کشد که شامل همه مستکبران و زیاده‌خواهان عالم می‌شود. با این وصف سزاوار پرسش است که آیا می‌توان مانند کبک سر خود را زیر برف کرد و انواع تعدی‌ها و جنگ‌افروزی‌های مثلث آمریکا، انگلیس و اسرائیل را در همین 10-15 سال اخیر در چهار گوشه منطقه غرب آسیا از افغانستان و عراق تا سوریه و لبنان و مصر و لیبی و سپس بحرین و یمن و برخی کشورهای آفریقایی- و حتی اوکراین و گرجستان و...- ندید؟ آیا به‌طور مشخص می‌شود کمترین آبرویی برای رژیم انگلیس در این زمینه‌ها قائل بود؟ و آیا در همین دهکده جهانی ادعایی آقای میبدی، استعمارگران دیرپا، میلیون‌ها انسان و منافع و امنیت ملی آنان را به خاک و خون نکشیدند و نابود نکردند؟ آنچه در این‌باره مهم‌تر است اینکه فقط سخن از گذشته سیاه آمریکا و انگلیس در جنایت و تعدی نیست بلکه همین روند استعمارگری و تعدی اکنون نیز نو به نو تداوم دارد؛ از جنگ‌افروزی تا تحریم‌های ظالمانه و عملیات تروریستی (از جمله علیه برنامه هسته‌ای کشورمان که در سخنان جان ساورز رئیس وقت MI6 انگلیس عنوان شد.)

اما به جای طول و تفصیل درباره سخنان آقای میبدی، می‌توان یک جمله گفت و گذشت تا معلوم گردد وی چرا دنبال سفید کردن پرونده سیاه استعمارگران است و آن اینکه؛ گروهک متبوع فاضل میبدی و برخی اعضای آن، در فتنه آمریکایی- انگلیسی 1388 به عنوان پیاده نظام در نقشه سرویس‌های جاسوسی MI6، CIA و موساد عمل می‌کردند. کسی از شعبان بی‌مخ‌های مدرن توقع ندارد بد آمریکا یا انگلیس و اسرائیل را بگویند، توقع دارد؟!