اتفاقاتی که از بدو ورود ستاره های دنیا که با خوشرویی به ایران آمده بودند و خنده از روی لبهایشان محو نمی شد را با هم مرور می کنیم.
اول:
روبرتو کارلوس محبوب ترین ستاره این تیم که زودتر از دیگران به همراه سالگادو به ایران آمده بود توسط یک هوادار نما با بیفرهنگی تمام پس گردنی محکمی خورد.
کسی که به پس کله کارلوس ضربه زده بود پس از بازداشت حرفی زد که تاسف آور بود، او در پاسخ به چرایی حرکتش گفت: میخواستم کله کارلوس مو درآورد....
می گویند او با چند اوباش برای اینکار شرط بندی کرده بود.
دوم:
کارگردان جوان برای تبلیغ فیلم خود مثل جیمی جامپ به میانه زمین دوید آنهم درحالی که میخواست فیلم خودش را تبلیغ کند و عجبا به این کارگردان از بخش فرهنگی جامعه ما که نمیداند فیلم چنین دیداری چقدر در دنیا دست به دست میشود و مایه خنده به ما خواهد بود. جیمی جامپ دیگری هم البته وسط زمین پرید تا مطمئن شود اوج بینظمی در فوتبال ایران وجود دارد.
سوم:
فرهاد مجیدی و خداداد عزیزی با هم بر سر یک قیچی برگردان که فرهاد زد متلک پرانی کردند و مجیدی بین دو نیمه ورزشگاه را ترک کرد.
چهارم:
هنرمندان روی نیمکت که توقع بازی برابر ستاره های دنیا را داشتند از پروین و دیگران ناراحت شدند که چرا بازی نکرده اند و به زودی صدای مصاحبه هایشان را خواهیم شنید.
پنجم:
حسن روشن پیشکسوت باشگاه استقلال و بازیکن تیم ملی فوتبال ایران دلخور شد که چرا برای این بازی دعوت نشده است.
ششم:
مهدی پاشازاده بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران گفت این ستاره های پرسپولیس هستند نه ستاره های ایران.
هفتم:
نصفه بالایی ورزشگاه ملی ایران صندلی نداشت و این کاملا برای ستاره های دنیا عجیب بود.
هشتم:
بسیاری از پیشکسوتان دلخور هستند که چرا در میان ستاره ها قرار نگرفته اند.
نهم:
دایی حاضر نشد به تمرین تیم ستاره های ایران بیاید و با کریمی رو در رو شود او البته در حال تدارک تیمش هم بود.
دهم:
کیروش جاماند آنهم در حالی که قرار بود سرمربی تیم ستارگان باشد اما ناهماهنگی زیادی در این رابطه ایجاد شد که بخشی از آن باید به حساب طرف ایرانی گذاشت.
یازدهم:
دو خبرنگار تلویزیون با نیروهای اجرایی جلوی چشم همه درگیر شد و استیلی آنها را جدا کرد.
دوازدهم:
استقلالیها فرهاد مجیدی را در دیدار خیرخواهانه تشویق میکردند و پرسپولیسی ها کریمی را!
سیزدهم:
صدور ۷۲۰ کارت خبرنگاری برای میکسدزون که موجب شد آدمهای غیر خبرنگار زیادی با مونوپاد دنبال عکس سلفی بدوند که آبروریزی بزرگی بود.
چهاردهم:
کاناوارودر حالی که داشت با تلفن صحبت میکرد، آنقدر توسط یک خبرنگار برای مصاحبه زنده اذیت شد تا اینکه تلفن را به سوی او گرفت و اعتراض خود را نشان داد.
پانزدهم:
رانندههای اتومبیلهای تشریفات که منتظر هیرو و فیگو و سالگادو بودند تا آنها را از کنفرانس خبری به هتل ببرد با برخورد عجیب، شدید و ناراحت کننده نیروهای اجرایی مواجه شده بودند که نمیدانستند این دو در انتظار آن سه بازیکن ایستادهاند.
شانزدهم:
اردحام و حمله جمعیت به ستارهها در فرودگاه به حدی بود که برخوردهای غیر دوست داشتنی رقم خورد تا ستارهها به اتوبوس برسند.
به نظر میرسد مدیریت و برنامه ریزیهای ما در اجرای مسابقات فوتبال بسیار ضعیف و عقب افتاده است و هیچ برنامه درستی برای این کارها نداریم تا بتوانیم سرمان را بالا بگیریم. تصور ما این است که چون تمامی این برنامهریزیها توسط غیر فوتبالیها انجام میشود.
ضمن اینکه مسئولان برگزار کننده این بازی که باشگاه هنرمندان بود باید در مورد مسائل مالی این مسابقه نیز شفاف سازی کند تا برخی از آن سوء استفاده نکنند و از سوی دیگر اتهامی هم متوجه برگزار کنندگان این مسابقه نباشد.