حالا با یک برنامه تاریخی در رادیو حضور پیدا کردهام و مشکلم بیشتر با تلویزیون بود که آن هم حل خواهد شد. وقتی دیدم خبرگزاریهای خارجی و شبکههای ماهوارهای به سخنانم آب و تاب زیادی دادند،به من برخورد و احساس کردم سربازی هستم که سنگر را ترک کردهام.
در حالی که رادیو و تلویزیون سنگر ماست و ما نباید صحنه را خالی کنیم. ملاقاتی بین من و خانم آبروانی صورت گرفت و او به من بیان کرد که به صداوسیما تعلق دارم و نباید این خانه را ترک کنم.
خانم آبروانی بیان کرد که جوانان ایرانی کمتر تاریخ خود را میدانند و از من خواست که در رادیو جوان از تاریخ کشور بگویم.
من یک روزنامهنگار حرفهای هستم و هیچگاه وارد مسائل جناحی نمیشوم، در حوزه بیان مسائل تاریخی هم هیچگاه سیاه و سفید عمل نکردهام و به تاریخ وفادارم. در عین حال خود من خط قرمزها را میدانم و اطلاع دارم که چه چیزهایی را باید بگویم، اما دیدم تغییراتی در برنامه تاریخی من و بخصوص عکسهایی که به نمایش میگذارم، وجود دارد.
این استاد تاریخ در ادامه گفته: گاهی به من گفته شده است که تاریخ را تحریف میکنم و من همان جا از طرف مقابل خود خواستهام که موضوع مورد نظرش را بیان کند و از او در این باره پرسیدهام.
مساله اصلی در بیان این حرف این است که اطلاعات عمومی در کشور ما ضعیف است. بهطور مثال، جملهای درباره موضوعی تاریخی در شبکههای اجتماعی متداول میشود و مردم هم همان را بدون اینکه بدانند اصل ماجرا چیست تکرار میکنند.
من در محضر استادان بزرگ ایران آموزش دیدهام و استادان فوقالعادهای داشتم که بعضی از آنها از دنیا رفتهاند.