کد خبر 462824
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۱:۰۹

مشکلات اقتصادی، سیاسی و بحران های امنیتی پیش روی آنکارا ریشه در سیاست های فاقد مبنا و متناقضی دارد که اغلو در کتاب سالهای اخیر خود پیشنهاد می کند، اما تُرک ها سعی دارند این مشکلات را با فرافکنی، یعنی پیوستن ظاهری به ائتلاف دروغین علیه داعش و نیز حمله به پ.ک.ک از چشم شهروندان خود دور بدارند.

به گزارش مشرق، در سال های اخیر و به ویژه در ماه های اخیر، ترکیه در سه حیطه سیاسی، امنیتی و اقتصادی با مشکلات و چالش های زیادی مواجه شده که برخی از آن ها نزدیک به بحران هستند. در بُعد اقتصادی با کاهش ارزش لیر از یک سو و از سوی دیگر کاهش حضور گردشگر، که خود عامل رونق اقتصادی ترکیه است، این کشور با مشکلاتی مواجه شده است. در بُعد سیاسی نیز حزب عدالت و توسعه به عنوان حزب حاکم که از کرسی های لازم برالی تشکیل دولت بدون نیاز به ائتلاف با دیگر احزاب برخوردار نبود، نتوانست با دیگر احزاب برای تشکیل دولت جدید نیز ائتلاف کند و دست آخر مجبور شد یک کابینه موقت تشکیل دهد تا راه برای انتخابات زود هنگام فراهم شود. این موضوع ترکیه را در چند ماه دیگر مشغول برخی مشکلات خواهد کرد.

در بُعد امنیتی، درگیری های دولت آنکارا با گروه پ.ک.ک و همچنین درگیری هایی که در مناطق علوی نشین بین دولت و مردم این ناحیه صورت گرفته است، وضعیتی نزدیک به بحران برای این کشور به وجود آورده است و عملا ترکیه درگیر نوعی درگیری های داخلی و خارجی شده است. نکته مهم این که حمایت های دولت ترکیه از گروه های تروریستی همانند داعش، مشکلات و بحران را ترکیه تشدید کرده است.

با آغاز درگیری های سوره که در آن عوامل و گروهک های تروریستی از جمله داعش و جبهه النصره حضور داشتند، دولت رجب طیب اردوغان شروع به حمایت از این گروه های تروریستی کرد. این خود اولین جرقه برای شروع مشکلات داخلی ترکیه شد و پس از آن با سیاست های غلط دولت اردوغان، چالش های بعدی یک به یک در ترکیه کلید خوردند.

ریشه اصلی چالش ها و مشکلات اخیر ترکیه را می توان در سیاست خارجی آنکارا که به صورت مدون شده توسط داوود اوغلو نخست وزیر کنونی ترکیه در کتابش نوشته شده، پیدا کرد. در این کتاب که "عمق راهبردی" نام دارد، ترکیه به دنبال نو عثمانی گری و تسلط دوباره بر مناطق مختلف جهان اسلام است. از جمله مهم ترین سیاست هایی که اوغلو در این کتاب پیشنهاد می کند، عبارتند از:

1- عامل جغرافیایی مبنای قدرت ترکیه قرار گرفته و همچنین به عامل تاریخی نگاه ویژه ایی شده است.

2- در این رویکرد علاوه بر حفظ رابطه با غرب، نگاه ویژه ای به شرق شده است. در این رابطه باید گفت که ترکیه به فکر افزایش نفوذ در مناطق شمال آفریقا، منطقه بالکان، آسیای مرکزی و از همه مهم تر منطقه غرب آسیاست تا از این موضوع به عنوان پیش زمینه قدرت یابی در اروپا استفاده کند.

3- تاکید بر قدرت نرم و تلاش برای میانجی گری و حل بحران های منطقه ای و بین المللی و این که اوغلو ترکیه را در زمره کشورهای قرار می دهد که برای آن نقش رهبری را در چندین منطقه قائل است. به همین دلیل است که در سال های اخیر ترکیه تلاش کرده نقش میانجی گری را حفظ کند، اما می بینیم که این نقش تبدیل به دخالت های بحران زا در سوریه و عراق شده است.

4- ‌طبق سیاستهای اغلو در کتاب "راهبرد عمیق"، ترکیه باید نقش پر رنگ، فعال و متناسب با تاریخ پُرشُکوه گذشته و عمق جغرافیایی خود ایفا کند. به نظر اوغلو کشورش با همه مناطق ذکر شده دارای روابط تاریخی و فرهنگی است.

5- در کتاب اغلو، نهادهای سیاسی داخلی این کشور الگویی برای کشوهایی که ترکیه آن ها را در حیطه نفوذ خود تعریف می کند، در نظر گرفته شده است.

6- اقتصاد تریکه بازوی قدرتمندی برای پشتیبانی از این روابط تعریف شده  است، اما معتقد است در حال حاضر به دلیل سیاست خارجی غلط اقتصاد ترکیه لطمه خورده است، بنابراین از رهگذر تنظیم سیاست و روابط خارجی مبتنی بر راهبردهای گفته شده

7- ترکیه باید در مدیریت بحران های منطقه ای و بین المللی نقش مهمی را ایفا کند.

8- ترکیه با همکاری اقتصادی، سیاسی و امنیتی با کشورهای منطقه، نیاز به مداخله قدرت های خارجی را از بین ببرد. این در حالی است که می بینیم کاملا عکس عمل شده و ترکیه به عنوان عضو ناتو، زمینه دخالت کشورهای غربی را در غرب آسیا ایجاد کرده است .

9- گفته شده است که ترکیه به جای التماس و صرف هزینه های گزاف برای پیوستن به اتحادیه اروپا، باید روی کشورهای منطقه سرمایه گذاری کند، مخصوصاً کشورهایی که زمانی جزء امپراطوری عثمانی بوده اند، اما در عمل ترکیه همچنان خواستار عضویت در اتحادیه اروپا است و در پازل جبهه غربی صهیونیستی عمل می کند.

راهبردهایی را که اغلو در کتاب خود به دولت ترکیه پیشنهاد می کند، همچنان بر سر هیأت حاکمه آنکارا سایه انداخته و با گذشت چندین سال از انتشار این کتاب، به نظر می رسد همچنان دولت ترکیه را دنبال خود می کشاند، در حالی که مسلما این سیاست ها مورد پسند تمامی جریانات سیاسی ترکیه نیست. این راهبردها مبتنی بر پیش فرض های غلطی است و ارتباط منطقی با موقعیت و ساختار کنونی دولت آنکارا ندارد، از این رو در ذات خود بحران زا هستند.

دو محور اصلی نفوذ ترکیه در مناطقی که گفته شد و ارتقای این کشور به عنوان قدرت مرکزی در منطقه و تبدیل شدن به یک بازیگر قدرتمند جهانی، اهدافی هستند که ترکیه آن را در ایدئولوژی نوعثمان گرایی تعریف می کند، یعنی تُرک ها اهدافی را که به نوعی مورد نظر دیگر بازیگران منطقه است، با نگاهی ایدئولوژیک و متعصبانه دنبال می کنند و اشکال اساسی این است که ملت های منطقه هیچ سر سازگاری با این ایدئولوژی نوعثمان گرایی ندارند. ملت های منطقه چند سال است که وارد عرصه بیداری شده اند و بُت های استبدادی و نفوذ سلطه گرانه را در کشورهایشان شکسته اند، اکنون چگونه می خواهند زیر سایه یک ایدئولوژی عقب مانده و واپس گرایانه ای به نام نوعثمان گرایی، هر چند در هیأتی به ظاهر دموکراتیک تر و مدرن تر، بروند؟

این وضعیت است که سبب می شود اقدامات ترکیه در منطقه و یا تلاش برای نفوذ و افزایش قدرت خود در غرب آسیا، با حمایت از تروریسم پیوند خورد. ترکیه ادعای حضوری نرم در منطقه را دارد، اما از تروریسم وحشی داعش و دیگر وهابی های تکفیری حمایت می کند. این یک تناقض بسیار بزرگ در سیاست های حاکم بر آنکاراست و خود به خود سبب بحران و مشکل در این کشور می شود. مشکلات اقتصادی، سیاسی و بحران های امنیتی پیش روی آنکارا ریشه در این سیاست فاقد مبنا و متناقض دارد، اما تُرک ها سعی دارند این مشکلات را با فرافکنی، یعنی پیوستن ظاهری به ائتلاف دروغین علیه داعش و نیز حمله به پ.ک.ک  از چشم شهروندان خود دور بدارند، در حالی که شهروندان ترکیه همچنان خواسته های خود در اعتراضات دو سال قبل پارک گزی را فراموش نکرده اند. سال قبل هزاران نفر از مردم ترکیه در آستانه نخستین سالگرد کشته شدن «برکین الوان» جوان‌ترین قربانی تظاهرات پارک «گزی» در خیابان‌های اسلامبول راهپیمایی کردند، اما همچنان پاسخ مناسبی برای درخواست های خود از دولت اردوغان دریافت نکردند.



منبع: بصیرت