طراحي دشمن امروز چيست؟ دشمن امروز ما جز به "رخنه" و "نفوذ" به چيز ديگري نميانديشد. فقط طي مردادماه گذشته بيش از دو هزار و سيصد تن از اتباع اروپايي و آمريكايي تحت پوشش تاجر، خبرنگار و گردشگر وارد ايران شده اند كه اين حجم از تردد بي سابقه است. شمار زيادي از آنان ميزبان دولتي داشتند.
در واشنگتن اتاق هاي فكر در روياي پيوند جامعه مدني در كشور هستند و مي گويند بهترين راه تغيير رژيم در ايران افزايش تعاملات در سطح مدني است.
از سوي ديگر همگرايي برخي روزنامه ها در داخل با اتاق فرمان در انگليس، نروژ و هلند بيشتر شده است. روزنامهنگاراني كه در فتنه 88 به خارج فرار كردند، در كمپ هايي كه از آن به عنوان "اتاق فرمان" يا "اتاق فكر" ياد مي شود با دوستان روزنامه نگار خود در داخل بيپروا ارتباط دارند، خط مي گيرند و خط ميدهند و اين چيز پنهاني نيست، ميشود از لاي تيترها، مقالات و اخبار آن را حس كرد.
غرب همچنان در طراحي شيوه هاي نو براي نبرد "نرم" با ملت ايران، دستوركار دوقطبي سازي را حفظ كرده است. آنها معتقدند با شكل گيري دوقطبي ها در حوزه سياست داخلي و خارجي، اقتصاد، فرهنگ و حتي مسائل اجتماعي مي شود با نشستن در هر يك از زواياي به وجود آمده، نبرد نرم و سپس نبرد سخت عليه ملت ايران را عملياتي كرد.
غرب بيش از سه دهه است استقلال و آزادي ملت ما را در جمهوري اسلامي هدف گرفته و تاكنون هيچ تغييري در اين راهبرد خود نداده است.
اينكه مقام معظم رهبري در اين ديدار به "چارچوب شاخصهاي منظومه فكري اسلام" تاكيد فرمودند، به اين دليل است كه صيانت و حفظ استقلال و آزادي كشور تنها در سايه اين منظومه قابل تحقق است.
نفي ظلم و استبداد و استكبار غرب عليه مجامع جهاني ازجمله ايران نبايد از ادبيات سياسي مسئولان ما در پرداخت به سياست داخلي و سياست خارجي رخت بربندد.
غرب هنوز با ادبيات قرن نوزدهمي با ما صحبت ميكند و بيپروا استقلال كشور را هدف قرار داده است.
برخي با سوزنباني فكري غرب فكر ميكنند با آشتي با غرب ميتوانند استقلال كشور را حفظ كنند. اين يك سراب است. رفتار غرب با ملت ايران در تاريخ يكصدساله اخير نشان ميدهد چنين واقعيتي وجود ندارد.
كساني كه اين بحث را طي ميكنند، فكر ميكنند در مسير آزادي عمل ميكنند، در حالي كه - به تعبير مقام معظم رهبري؛ - "استقلال بخشي از آزادي است، كساني كه استقلال را نفي مي كنند، در واقع مخالف آزادي هستند."
امروزه در برخي محافل روزنامههايي كه در جهت تحكيم مباني غرب در داخل قلم مي زنند و اغلب مستظهر به پشتيباني مالي و معنوي غرب هستند، خود را روزنامههاي مستقل مي نامند و در بوقهاي آمريكايي و انگليسي از آنان به عنوان كساني ياد ميكنند كه در راه آزادي گام برمي دارند. در حالي كه آنان عمله و اكره غرب هستند و درست در برابر استقلال و آزادي ملت قرار دارند.
اين جماعت مرتب در بوق دوقطبي سازي ميدمند و از ابتكارات جالب آنها در سياست داخلي، چندقطبي سازي در ميان اصولگرايان است.
اصولگرايان به عنوان يك جريان نيرومند كه چون كوه از اول انقلاب تاكنون پشتيبان اسلام، نظام، قانون اساسي، رهبري هوشمندانه امام(ره) و مقام معظم رهبري و اصل ولايت فقيه بوده اند، مورد هدف سرويس هاي فكري و امنيتي دشمن هستند.
دستوركاري كه از بيرون به جريان رسانهاي غرب در داخل رسيده، آن است كه در چندقطبيسازي جريان اصولگرايي براي تكرار مدل انتخابات 92 تلاش شود. اين جريان روي نقد درونگفتماني اصولگرايان خيمه زده است و سعي ميكند با حضور در زواياي اين نقد، چندقطبي سازي جريان اصولگرا را مديريت و احيا كند. اين جريان با سياه نمايي عملكرد دولت هاي نهم و دهم و برجسته كردن نقاط ضعف و تخطئه و پنهان كردن نقاط قوت آن به عنوان كاتاليزور چندقطبي سازي جريان اصولگرا استفاده مي كند.
حزب موتلفه اسلامي در اين ميان مورد هجمه جريان رسانهاي وابسته به غرب قرار دارد كه چرا مي خواهد با راهبرد "يك صدا، يك فهرست" توطئه آنها را در چندقطبيسازي جريان اصولگرا خنثي كند. آنها مرتب از "اما" و "اگر"هايي سخن ميگويند تا شايد بتوانند فرصت طلبي هاي خود را عملياتي كنند.
امروز هر نخبهاي بايد به اين انديشه كند كه "طراحي دشمن" چيست؟ هم با آن مقابله كند و هم طعمه دشمن نشود. رفتار سياسي نخبگان حزب موتلفه اسلامي، حزب پايداري و جمعيت ايثارگران به عنوان سه تشكل نيرومند در جريان اصولگرايي نشان ميدهد كه دست دشمن را خواندهاند. هوشمندي حضرات آيات محمد يزدي، موحدي كرماني و مصباح يزدي در تاييد اين حركت نشان ميدهد، حركت اين سه تشكل در يك مسير مشروعيت ساز است و تحركاتي كه در ديگر گروه ها و احزاب و شخصيت هاي اصولگرا در همين زمينه ديده مي شود، حكايت از هوشياري در شناخت طراحي هاي دشمن است.
*محمدكاظم انبارلويي