جیرانی ابتدا دربارهی زمان پخش سریال «تعبیر وارونه یک رویا» که آیا قرار بود در موقعیتی دیگر پخش شود، توضیحاتی را ارائه داد.
کارگردان «تعبیر وارونه یک رویا» خاطرنشان کرد: تقریبا فروردین ماه سال 92 بود که پیشنهاد ساخت یک مینی سریالی را با عنوان «خانه امن» به تلویزیون دادم که قرار بود داستان ربودن یک دانشمند هستهای را روایت کند که در آن جوانی بود که فداکاری میکرد تا با کمک ماموران اطلاعاتی مانع از خروج این دانشمند هستهای از کشور شود. این سریال خیلی سریع کد تولید گرفت و آماده ساخت شد و تهیهکننده کار هم آقای مروی انتخاب شد که قرار بود کار را شروع کنیم که پشت نوبت انتظار ماندیم که این اتفاق نیفتاد و در سال 92 هیچ خبری از این سریال نشد اما اواسط سال 93 بود که به ما اعلام شد که همین سریال را با نام دیگری بسازیم، بنابراین مذاکراتی انجام شد و تهیه کننده کار تغییر پیدا کرد و در نهایت آقای سید کمال طباطبایی به عنوان تهیه کننده انتخاب شد. فکر کنم به فصل پاییز رسیدیم که آقای دارابی - معاون سیمای سابق - به ما اعلام کرد که آماده باشیم تا سریال را برای پخش آماده کنیم تا اینکه بهمن ماه سال 93 بود که قرار شد سریالی با عنوان «تعبیر وارونه یک رویا» را بسازیم.
او ادامه داد: در نگارش اولیه سریال «تعبیر وارونه یک رویا»، آقای بابازاده که از دوستانم است ما را در این کار کمک کرد و ما بر اساس تحقیقات وی کار را نوشته بودیم که ایشان آقای مرتضی اصفهانی را به ما معرفی کرد و ما طرح مینی سریال «خانه امن» را به مرتضی اصفهانی دادیم که بخواند و پیشنهادات خودش ارائه بدهد. بر اساس پیشنهادات او که بر اساس یک مورد واقعی بود، به اسم جابه جایی قرار بود در داستان یک مامور اطلاعاتی را گریم کنیم و به جای یک آدم دیگر بگذاریم. در واقع ما به تدریج همان طرح «خانه امن» را تکمیلتر کردیم و تلویزیون هم به ما اعلام کرد که پیش تولید را شروع کنیم و او هم به تدریج به ما پول میدهد تا در نهایت اردیبهشت سال 93 بود که ما قرارداد تهیهکنندگی را با آقای طباطبایی بستیم و به توافق رسیدیم و شروع به نگارش فیلمنامه «تعبیر وارنه یک رویا» کردیم.
جیرانی همچنین درباره نام سریال «تعبیر وارونه یک رویا» اعلام کرد که نام سریال توسط رحمان سیفی آزاد - مدیر گروه فیلم و سریال شبکه یک - انتخاب شده است و اینکه سیفیآزاد پیشنهاد داده است که ادامه سریال «مرگ تدریجی یک رویا» را بسازند و در نهایت نام «تعبیر وارونه یک رویا» انتخاب شد.
این کارگردان سپس در پاسخ به اینکه چند درصد از داستان سریال «تعبیر وارونه یک رویا» واقعی است و آیا با توجه به حساس بودن موضوع به شما در بخشهایی اجازه ورود داده نشد، اظهار کرد: آقای اصفهانی که ابتدا به عنوان مشاور با ما همراه شد و کم کم یکی از سناریستهای اثرمان شد، موردهای واقعی زیادی در ذهنش بود. موضوع جابهجایی و ترور ساختگی، از جمله کیسهای واقعی بودند که سالهای پیشتر اتفاق افتاده بود که ما خودمان شخصا وارد پروندهاش نشدیم، بلکه آقای اصفهانی که مشاورمان بود از آن کیس مطلع بود و براساس آن کیس یک طراحی کرد؛ البته بخشی از طراحی را هم من اضافه کردم که در واقع جابهجایی را از حالت مامور اطلاعاتی به یک بازیگر تئاتر و سپس به داماد قهرمان داستان تبدیل کردم. ترور ساختگی هم که موساد شرایطی ایجاد میکند تا یک نفر را ترور کند و در ادامه معلوم میشود که این ترور ساختگی بوده و آن آدم جاسوس آنها بوده هم واقعی بود.
وی افزود: اتاق ساختمان 64 هم که ماموران اطلاعاتی در آن کارهایشان را انجام میدادند، و تمام آنچه که در این ساختمان میگذرد واقعی است البته نه با این عنوان، بلکه با عناوین دیگر. به هر حال ما سعی کردیم تمام اطلاعات را به یک طرح تبدیل کنیم تا کم کم این طرح پالایش پیدا کند و به سناریو تبدیل شود و آنچه که شما میبینید «تعبیر وارونه یک رویا» است، بنابراین من شخصا به عنوان کارگردان وارد پرونده واقعی داستان نشدم و دورادور اطلاعات را از ایشان میگرفتیم؛ ضمن اینکه اطلاعاتش هم کاملا موثق بود.
جیرانی در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر اینکه به عنوان کارگردانی که پیش از این هم تجربه ساخت سریال جاسوسی را داشتید، چقدر معتقدید به اینکه به داستانهایی با این مضمون باید سریع پرداخته شود که تاریخ مصرفشان نگذرد؟ توضیح داد: من فکر میکنم موضوعات جاسوسی کهنهشدنی نیستند، حتی اگر مذاکرات هم انجام شده بود و برجام هم امضا شده بود باز هم «تعبیر وارونه یک رویا» کهنه نبود؛ چراکه توطئه موساد علیه کشورمان توطئه تمامنشدنی است. حتی اخیرا در اخبار تلویزیون صحبت از این بود که خود موساد هم اعتراف کرده که چه کارهایی علیه کشورمان انجام داده است، به هر حال اسرائیل دشمن ماست و موساد هم علیه ما فعالیت میکند و ما هم مقابله میکنیم و در این مقابله ما همیشه پیروزیم. بنابراین موضوعات جاسوسی کهنه نمیشوند. زمانی که تصویربرداری این سریال را شهریور ماه سال گذشته شروع کردم، تازه مذاکرات شروع شده بود به همین دلیل بسیاری از دیالوگهایی که در داستان بود مبنی بر اینکه گروهی میخواهند مذاکرات را به هوا ببرند و از بین ببرند، در داستان بود.
این کارگردان سینما و تلویزیون سپس در تکمیل همین بحث به پرسشی مبنی بر اینکه هنگام ساخت «تعبیر وارونه یک رویا» چقدر این احتمال را میدادید که مذاکرات به نتیجه برسد؟ پاسخ داد.
او تصریح کرد: راستش درصد زیادی مطمئن بودیم مذاکرات به نتیجه و سرانجام درستی برسد. تصور ما از اینکه این مذاکرات به سرانجام معمول خواهد رسید، غلط نبود؛ بنابراین سریالمان را بر همین مبنا پیریزی کرده بودیم تا به تماشاچیان این سریال که بعد از پایان مذاکرات آنرا تماشا میکنند، بگوییم که این سریال در جهت مخالفت با مذاکرات نیست بلکه بر عکس در جهت تأیید مذاکراتی است که در حال انجام است.
وی همچنین درباره اینکه آیا توافق هستهای به بهتر دیده شدن سریالتان کمک کرد؟ پاسخ داد: احتمالا بعضیها این تفکر را دارند و شاید هم تصورشان درست باشد.
جیرانی دربارهی میزان بودجهای که به سریال «تعبیر وارونه یک رویا» اختصاص یافته در مقایسه با سریالهای خارجی با موضوع امنیتی پاسخ داد و اینکه آیا برای ساخت این سریال نسبت به کارهای معمول تلویزیون ایران بودجه بیشتری صرف شده است.
او خاطرنشان کرد: بودجه سریال خیلی بالا نبود. اولا اینکه ما خودمان طرح را جلو بردیم؛ یعنی در واقع آقای اصفهانی به عنوان مشاور - کارشناس قرارداد این مجموعه را بست. وزارت اطلاعات کمک معنوی به ما کرد اما کمک مادی نکرد، یعنی اینطور نبود که مثلا مثل فیلم «روباه» بودجهای را در اختیار تهیهکننده قرار بدهد و سریال را بسازد. وزارت اطلاعات فقط به آقای اصفهانی اعتماد کرد و ایشان هم به ما اعتماد کرد و براساس اعتماد وزارت اطلاعات که در این ارتباط تنگاتنگ آقای اصفهانی و وزارت اطلاعات پیش آمده بود، ما توانستیم سریال را با ابعاد مستندتری پیش ببریم. بودجه سریال بودجه بسیار اندکی بود و زیاد نبود و به نظرم برای یک سریال از این جنس بودجه کمی بود، کما اینکه اواسط و انتهای سریال نیز تیم جدید مثل آقای پورمحمدی و تخشید خیلی به ما کمک کردند و بودجه کار را افزایش دادند اما باز هم افزایش بودجه نسبت به ابعاد این سریال کم بود. ما 27 قسمت را در 10 ماه تمام کردیم؛ در حالی که الان دوستان 30 قسمت را در سه ماه میگیرند! بنابراین ما چون سینمایی نگاه میکردیم خیلی زمان را رعایت نمیکردیم؛ چراکه قصد داشتیم یک سریال بسازیم که ساختار درستی داشته باشد.
کارگردان سریال «تعبیر وارونه یک رویا» در ادامه درباره اینکه چقدر لازم است مشاوران در پروژهای مثل «تعبیر وارونه یک رویا» در کنار آشنایی با سیاست با وجوه هنری کار هم آشنا باشد تا وجه دراماتیک قصه از بین نرود؟ اظهار کرد: آقای اصفهانی خوشبختانه فیلم و سریال زیاد تماشا کرده است و آشنا و آگاه به درام است؛ چراکه اگر آشنا به درام نبود ما حتما هنگام ساخت این سریال به مشکل برمیخوردیم. آقای اصفهانی میدانست که واقعیت و درام همیشه با هم تطبیق پیدا نمیکنند و باید یک جاهایی از واقعیت عدول کنیم تا به درام برسیم. وی همچنین میدانست که برای تأثیر بیشتر روی بیننده، جاهایی را باید درست کند که هم با منطق واقعی جور دربیاید و هم با منطق درام و هم اینکه ما بتوانیم به قصه و سرانجاممان برسیم.
جیرانی در تکمیل همین مطلب بیان کرد: نکته مهم سریال ما(تعبیر وارونه یک رویا) این بود که ما یک قهرمان فردی داشتیم، طبیعتا کمی سخت بود اگر مشاور ما درام نمیدانست که بتواند با این موضوع کنار بیاید که مثلا یک آدم تنها از بیابان خودش را برساند به آن سر مرز و به خانه امن برود و اسلحهاش را بردارد و به خانه تیمی دشمن برود و آدمها را بکشد و قهرمان شود. اما چون آقای اصفهانی جدای از کارشناسی، درام میدانست با این موضوع کنار آمد و سعی کرد که این موضوع را پوشش منطقی بدهد و سعی کند حاشیه این موضوع را از نظر منطق درست کند؛ بنابراین اگر مشاورمان به خیلی چیزها وارد نبود ما حتما دچار مشکل میشدیم.
وی همچنین به این پرسش که آیا کارتان ممیزی هم داشت؟ پاسخ مثبت داد و گفت: کارمان ممیزی فراوان نداشت. ما در ابتدا 14 قسمت را آماده کردیم و به تلویزیون تحویل دادیم و از مدیران رده بالا تا مابقی مدیران همه تماشا کردند که نظراتی داشتند. ما یک نشست هم داشتیم و نظراتشان را به ما اعلام کردند و ما هم نظرات آنها را اعمال کردیم. در واقع نظراتشان خیلی زیاد نبود و بیشتر در راه این بود که بتوانند مشکلاتی که ممکن بود در پخش اتفاق بیفتد را برطرف کنند تا ارتباط سریال هم با بیننده بیشتر شود؛ بنابراین ممیزی مدیران صداوسیما ممیزی مشکل دار و سختی نبود و ممیزیای بود که اتفاقا ما از قبل بعضی از آنها را انجام داده بودیم و وقتی هم با مدیران صحبت کردیم ممیزی مدیران کمک کرد که سریال پخش شود و ما از مدیران نهایی چون آقایان سیفی آزاد و تخشید بسیار متشکریم که به پخش این سریال کمک کردند و پشت این سریال ایستادند.
جیرانی در ادامه مطرح کرد: ممیزیای هم که در پخش به وجود آمد، جاهایی جزیی بود و جاهایی هم ما بحث کردیم و در نهایت پخش هم با ما راه آمد. به عنوان مثال سیگار کشیدن در تلویزیون ممنوع است و شما هر فیلم و سریالی را ببینید که حتی از قدیم هم پخش میشوند، روشن کردن سیگار را در میآورند اما در سریال ما این مساله بود و به نوعی با خشونت ما کنار آمدند و پخش با ما خیلی خوب همکاری کرد. اکنون به عنوان کارگردان معتقدم جاهایی نباید بیخودی اعتراض کرد. همکاری پخش شبکه یک، مدیر شبکه یک و مدیر فیلم و سریال این شبکه و همچنین امور نمایشی سیما و احتمالا در بالا حمایت مدیر سیما باعث شد سریال «تعبیر وارونه یک رویا» با کمترین ممیزی پخش شود و من همین جا از همه دوستان تشکر میکنم.
کارگردان سریال «تعبیر وارونه یک رویا» سپس درباره اینکه ارزیابیاش از بازخوردهای این سریال چیست؟ یادآور شد: بازخوردهای سریال تا قسمت 24 به ویژه در فضای مجازی که من نگرانش بودم، خیلی خوب بود. به دلیل اینکه یک سریال امنیتی بود اما بازخوردهایش در آنجا هم خیلی خوب بود و اهالی سینما هم که اکثریت از دوستان خودم هستند با من تماس گرفتند و از ساخت سریال تعریف کردند. خودم هم به عنوان کارگردان معتقدم و الان هم پشت این ادعا میایستم که ساخت این سریال، دشوار بود. ما تقریبا هزار و 50 دقیقهی سریال را دوربین روی دست گرفتیم و تیم تصویربرداری خوبی داشتیم اما از قسمت 24 به بعد که سه قسمت پایانی بود، بازخوردهای منفی هم داشتیم که این بازخوردهای منفی به نظرم کمی غیرمنطقی بود؛ کما اینکه برخی دوستان عزیز سعی کردند بگویند ما اقتدار مأمور امنیتی را در این سریال زیر سوال بردیم در حالی که ما اصلا چنین کاری نکردیم و اتفاقا روی اقتدار مأمور امنیتی کار کردیم. مأموران امنیتی ما در «تعبیر وارونه یک رویا» مقتدرانه در آن طرف مرز منبع دارند و اقتدار بسیار خوبی هم دارند و بسیار باهوشاند.
او با بیان اینکه ما میخواستیم یک پایان دراماتیک داشته باشیم، ادامه داد: یکی از قهرمانان داستانمان «سیاوش مشرقی» بود که میخواستیم از او یک قهرمان ویژه بسازیم و برای رسیدن به این قهرمان باید ترفندی میزدیم که ربایشی انجام شود و قهرمان داستان و زنش را به آن طرف مرز ببرند و زیر شکنجه قرار بدهند. این شخصیت با اینکه میتوانست بگوید من برازنده نیستم و یک بازیگر تئاترم و مرا مجبور به این کار کردند اما زیر شکنجه تحمل میکند و میگوید من برازندهام و حاضر نیستم به کشورم خیانت کنم. ما این کاراکتر را خیلی دوست داشتیم و به دنبال این آرمانخواهی بودیم.
جیرانی سپس خطاب به آنهایی که نسبت به سریالش نقد غیرمنطقی داشتند، گفت: آقای عزیزی که داری نقد مینویسی، این سریال درباره نسل جوانی است که پای آرمان و هدفش ایستاده است و برای کشورش ایران در مقابل دشمن ایستادگی و مقاومت میکند و سرانجام هم پای همین آرمانش میمیرد. من در عصری از آرمانخواهی صحبت میکنم که بسیاری سعی میکنند در فضای مجازی و جاهای مختلف آرمانخواهی را کاهش دهند و بگویند آرمانها از دست رفته و ما آرمانی نداریم ولی یادمان باشد آدمی که در این سریال دم از آرمان خواهی میزد یک بازیگر تئاتر بود، بازیگر تئاتر هم یعنی نماینده قشر روشنفکر؛ بنابراین یک روشنفکر دارد از آرمان و هدف حرف میزند و پای آرمان و هدف برای کشورش میمیرد که به نظرم این پیام خیلی مهم است و نباید آن را دست کم گرفت.
او ادامه داد: برخیها میگویند در سریال «تعبیر وارونه یک رویا» اقتدار را زیر سوال بردید و آخر سریالتان سرود ای ایران را پخش کردید. حال من میخواهم بگویم امکان دارد یکسری جوانها شعار را دوست نداشته باشند اما من معتقدم پایان سریالم اصلا شعاری نیست. پایان این سریال میخواهد پیامی را منتقل کند و برای این پیام لزوما باید صحنههایی از شکنجه نشان داده شود و صحنههایی که پسر و دختر با هم صحبت کنند راجع به چیزی که بعضیها اسمش را فیلم هندی میگذارند! کجای قصه هندی است؟ شکل و شمایل این سریال در پایان به نظرم بسیار درست است؛ بنابراین من پای پایان، ایثارگری، مرگ قهرمان و پیام سریال و همه چیز آن میایستم؛ البته ناگفته نماند که امکان دارد قهرمان پردازی آخر داستان اشکالاتی از نظر تکنیک کار داشته باشد که ما میتوانستیم بهتر بگیریم، مثل همه سریالهایی که میشود بهتر گرفت اما اینها در راستای هدف کار است و در راستای ایثارگری و فداکاری طیفی از کارمندان وزارت اطلاعات است که ما سعی کردیم همه را باورپذیر دربیاوریم.
جیرانی در بخشی دیگر به انتخاب بازیگران سریال «تعبیر وارونه یک رویا» اشاره کرد و توضیح داد: شخصا از کلیت بازیگران کارم راضیام؛ چراکه به نظرم در مجموع خوب بودند، به ویژه پانتهآ بهرام، فرهاد قائمیان، داریوش ارجمند و بقیه بازیگران که همه در نقشهایشان به خوبی نشستند. آقای فرزین صابونی پیش از این در چند تلهفیلم بازی داشت و خانم الهام کردا هم در سریال آقای لبخنده بازی کرده بود. این دو بازیگر که خیلی خوب بازی کردند را آقای سیفی آزاد معرفی کرد که انصافا هم خیلی با ما راه آمدند و خیلی خوب بودند. من احساس میکنم این دو نفر دو نقش سریال را زنده کردند، به ویژه در سکانس آخر که فرزین صابونی اعتراف میکند و الهام کردا هم گوش میدهد، بازی خانم کردا در آن صحنه درس بازیگری است. نیما نادری را هم خانم ستاره اسکندری به ما معرفی کرد که همین جا از او تشکر میکنم؛ چراکه معرفی خیلی خوبی بود.
وی همچنین اظهار کرد: خانم آزاده سدیری و پانیذ برزعلی هم از میان جوانانی که آمده بودند، خودمان انتخاب کردیم که هر دو تلاش کردند و استعدادهای خوبی هم دارند. سختترین انتخاب ما، انتخاب کادر وزارت اطلاعات بود که ما میخواستیم مأموران جوانی داشته باشیم که باورپذیر باشند، به همین خاطر هم با آقای اصفهانی صحبت کردیم که اجازه بدهید مأمور اطلاعاتیمان عصبانی شوند، داد بزنند، سیگار بکشند، موقع اعتراف از یک مجرم بداخلاق شوند، کتک بزنند و عصبانی شوند تا باورپذیرتر شود که خوشبختانه تا حد زیادی با پیشنهاد ما موافقت شد و ما سعی کردیم مأموران اطلاعاتی را به گونهای انتخاب کنیم که عصبانی شوند، احساساتی شوند و حتی گریه کنند. به نظرم امیر جعفری انتخاب خوبی بود که توانست این نقش را خیلی خوب بازی کند، او اولین بازیگری بود که قراردادمان را با او بستیم. راستش ما در ساختمان 64 دچار مشکل بازیگر جوان شدیم؛ چراکه افرادی بودند که آمدند و مثلا یک هفته با ما کار کردند و یا مریض شدند و دیگر نیامدند و یا رفتند و دیگر پیدایشان نکردیم.
کارگردان سریال «تعبیر وارونه یک رویا» در بخشی دیگر از صحبتهایش درباره موسیقی سریالش و اینکه گفته می شود موسیقی پایانی کار کمی به مخاطب تشویش و نگرانی منتقل میکند، توضیحاتی را ارائه داد.
جیرانی در پاسخ به اینکه فکر میکنید مخاطب عام تلویزیون ما چقدر به این شیوه از موسیقی عادت دارد؟ گفت: در صفحه آقای یزدانی در شبکههای اجتماعی همان هفته اول پخش سریالمان، بیش از یک میلیون مخاطب نظر داده بودند و خوششان آمده بود. به نظرم موسیقی سریال را بهزاد عبدی خوب ساخت و تا جایی که من میدانم ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کرد، اما به هر حال موسیقی باید ضرب و ریتم بیشتری یه قصه میداد و آقای عبدی در حد توانش در لحظات ملودرام که عالی بود و در لحظات حادثهای هم خوب کار کرده بود. موسیقی «مرگ تدریجی یک رویا» را هم کارن همایونفر ساخته بود که خیلی دوستش داشتم و سه تا کار با او داشتم و به نظرم آهنگساز دوستداشتنی است. فکر میکنم آواز «مرگ تدریجی یک رویا» سرآغاز تحول در ترانه سرایی برای انتخاب این گونه از سریالها بود.
این کارگردان سینما و تلویزیون در بخشی دیگر درباره پایان سریالش، اظهار کرد: من از پایان سریالم از لحاظ منطقی دفاع میکنم چون ما هیچ اشتباهی نکردیم اما اینکه ما میتوانستیم پرداخت بهتری از این لحظات داشته باشیم من هیچ وقت در زندگیام رد نکردم. اما وقتی مثلا برای صحنههای ملودرام یک سریال یک ماه در خانه کار میکنیم و وقتی به صحنههای حادثهای میرسیم که باید شش ماه کار کنیم اما به مشکلات مالی برمیخوریم کار دشوارتر میشود.
فریدون جیرانی در پاسخ به اینکه آیا در آینده باز هم از شما سریالهای جاسوسی میبینیم؟ خاطرنشان کرد: نمیدانم که باز هم کار جاسوسی خواهم ساخت یا خیر، اما من تلاش کردم سریالی با دستمایه جاسوسی با نگاه به منافع ملی ایران بسازم و احساس میکنم که ناموفق نبودم و همواره تلاشم را میکردم اما اینکه باز هم بسازم یا خیر معلوم نیست. در حال حاضر راجع به یک سریال دیگر هم با من صحبت شده است اما چیزی معلوم نیست.
وی سپس اظهار کرد: همین جا تشکر می کنم از مدیران سابق صداوسیما مثل آقایان ضرغامی، دارابی و فرجی که خیلی تلاش کردند که این سریال راه بیفتد. من همیشه آقای ضرغامی را در ارتباطات خیلی دوست داشتم و با هم رابطه خوبی داشتیم اما از شهریورماه سال گذشته که دوستان رفتند و گروه جدیدی آمدند، اداره امور نمایشی سیما از لحاظ مالی خیلی به ما کمک کرد که این سریال دچار مشکل مالی نشود و من همین جا از همه تشکر میکنم.