به گزارش مشرق، با بچه های آسمان دویدم و با آواز گنجشکها، رنگ خدا را تجربه کردم. اواسط فیلمبرداری محمد رسول الله (ص) بود که آقای مجیدی با من تماس گرفت و به عنوان مهمان در لوکیشن حضور پیدا کردم. در آن موقع صحبتی در مورد حضور من به عنوان صداگذار مطرح نشد تا این که فیلمبرداری به اتمام رسید و تدوین آغاز شد. در همین مقطع بود که پیشنهاد همکاری را به من دادند. مدیریت صدا تعدادی زیرمجموعه دارد که عبارت هستند از تدوینگر گفتگوها، ضبط کننده و تدوینگر گفتگوهای افزوده، سازنده فولی ها (صدای پا، لباسها و… سایر صداهای انسانی که داخل استودیو ضبط میشوند) و طراح آمبیانسها (صداهای زمینه) و اثرات صوتی؛ و به طور خلاصه یعنی نظارت کلی بر امور هنری صدا از ابتدا تا پایان ترکیب صداها و به نوعی رابط بین کارگردان و گروه صدا. در اولین قدم، من پیشنهاد دادم که فولی های فیلم در آلمان ساخته شود و چون با پروژه عظیمی طرف هستیم، باید برخی از صداها را بسازیم.
از ابتدا قرار بود صدای برخی از شخصیتها مثل پیریِ ابوطالب و حمزه دوبله شوند. در جلساتی که با آقای مجیدی داشتیم، تصمیم بر این شد که برای این منظور از آقای منوچهر اسماعیلی که از برجسته ترین گویندگان و مدیران دوبلاژ سینمای ایران هستند، دعوت کنیم و ایشان هم پذیرفتند. مرحله دوبله چیزی حدود ده روز به طول انجامید که در استودیو رها فیلم به مدیریت آقای مانی هاشمیان صورت گرفت. در ابتدا قرار بود آقای اسماعیلی به جای شخصیت های حمزه و ابوطالب (در پیری) حرف بزند، اما از جایی به بعد تصمیم بر این شد که شخص دیگری جای حمزه حرف بزند و با جستجویی که صورت گرفت، یکی از بازیگران تئاتر که صدای بسیار خوبی هم داشت، به جای ایشان صحبت کرد.
یکی از چالشهای جدی در دوبله این فیلم، صدایی بود که قرار بود برای کودکی حضرت رسول انتخاب شود. افراد مختلفی پیشنهاد شدند، اما در نهایت آقای مجیدی تصمیم گرفت دوبله این کار را بر عهده یکی از کودکان قاری قرآن بگذارد. ما از حدود سی نفر از کودکان قاری قرآن آزمون صدا گرفتیم که بین آنها یک نفر انتخاب شد. یک مربی برای این کودک انتخاب شد تا به او فن بیان بیاموزد که بتواند دیالوگ ها را به درستی ادا کند و پس از چند روز آموزش، او پشت میکروفن رفت و دیالوگ هایش را ضبط کردیم.
در اواسط صداگذاری بودیم که آقای مجیدی اعلام کردند آهنگساز فیلم به ایران خواهد آمد. آقای رحمان به ایران آمدند و ما با ایشان آشنا شدیم. قطعات موسیقی فیلم در ابتدا به صورت نمونه در اختیار ما قرار میگرفت تا ما با حال و هوای موسیقی آشنا بشویم، چون افکت گذاری ما ارتباطی جدی داشت با لحن موسیقیایی که برای این فیلم انتخاب شده بود. به تدریج، آقای میشل هینراینا از استودیوی باواریا به عنوان مسئول فولی های فیلم و مسئول پریمیکس (ترکیب موقت صداها) به ما پیوست و ما دیالوگ ها را برایش ارسال کردیم تا کارش را شروع کند. در نهایت، آبان 93 به همراه آقای مهدوی و خانم ملکی، سفری به آلمان داشتیم و کارهایی که در این چند ماه صورت گرفت را به استودیوی باواریا در آلمان انتقال دادیم. حدود ده روز در آلمان بودیم و توانستیم پرده های اول و دوم فیلم را آماده کنیم. سپس برای آماده کردن پرده های سوم و چهارم به ایران برگشتیم و پرده سوم را اواخر آذر و اندکی بعد هم پرده چهارم را برای همکاران آلمانی ارسال کردیم. به دلیل این که قرار بود فیلم در سیوسومین جشنواره فیلم فجر رونمایی شود، ابتدا نسخه پریمیکس فیلم حاضر شد تا سر فرصت، نسخه نهایی آماده شود و نهایتا نسخه نهایی صدای فیلم نیز به صورت دالبی دیجیتال 5،1 صداگذاری و ترکیب شد.
در پایان، نکتهای را آغاز میکنم؛ در گذر سال هایی که در کنار آقای مجیدی بوده ام و شناختی که از باورها و روحیات ایشان یافته ام، با بچه های آسمان دویدم، زیر باران خیس شدم و با آواز گنجشکها، رنگ خدا را تجربه کردم. ولی زمانی که سر صحنه فیلم «محمد رسول الله (ص)» رفتم، عظمت، اهمیت و تفاوت این پروژه را طور دیگری دریافتم. فیلمی از هر لحاظ با استانداردهای جهانی، و وقتی مدیریت صدای این فیلم به من پیشنهاد شد، پس از گفتگو و درک فضای معنوی و آگاه شدن از نکات مهم و دقت نظرهای آقای مجیدی، دیگر برایم فقط یک فیلم نبود؛ برای آقای مجیدی هم از ابتدا شاید… ولی برای من وظیفه ای بود سنگین و آکنده از باورها و معنویتی که برگرفته از یک فرد و گروه نبود، بلکه باور معنوی مردمان بسیاری از کشورهای مسلمان با فرهنگ های گوناگون در هر جای دنیا بود که بار سنگینی را چه به لحاظ فنی و هنری و چه به لحاظ درک درست و ایجاد هارمونی صوتی و خلق صدایی که به این فضای معنوی و باوری بیفزاید، بر دوش من می نهاد.
حضور آهنگساز بزرگ مسلمان هندی، آقای رحمان که روح بلندش هنوز مرا آغشته کرده و نیز تلاش و همکاری گروه صدای بی ادعا ولی توانمند فیلم (چه در ایران و چه در آلمان) در این چند ماه، مرا در امتحان و آزمایشی سخت قرار داد که امیدوارم مرا شرمنده نام و جایگاه این فیلم، آقای مجیدی و همه مردمان بر این باور، نکرده باشد.
محمد رضا دلپاک – زاده سال 1343 تهران – صدابردار و طراح صدای پرآوازه سینمای ایران است. او برنده چندین سیمرغ بلورین جشنواره بین المللی فیلم فجر است که دو جایزه سیمرغ بلورین ، حاصل همکاری او با مجید مجیدی (رنگ خدا – باران ) بوده است.
از ابتدا قرار بود صدای برخی از شخصیتها مثل پیریِ ابوطالب و حمزه دوبله شوند. در جلساتی که با آقای مجیدی داشتیم، تصمیم بر این شد که برای این منظور از آقای منوچهر اسماعیلی که از برجسته ترین گویندگان و مدیران دوبلاژ سینمای ایران هستند، دعوت کنیم و ایشان هم پذیرفتند. مرحله دوبله چیزی حدود ده روز به طول انجامید که در استودیو رها فیلم به مدیریت آقای مانی هاشمیان صورت گرفت. در ابتدا قرار بود آقای اسماعیلی به جای شخصیت های حمزه و ابوطالب (در پیری) حرف بزند، اما از جایی به بعد تصمیم بر این شد که شخص دیگری جای حمزه حرف بزند و با جستجویی که صورت گرفت، یکی از بازیگران تئاتر که صدای بسیار خوبی هم داشت، به جای ایشان صحبت کرد.
یکی از چالشهای جدی در دوبله این فیلم، صدایی بود که قرار بود برای کودکی حضرت رسول انتخاب شود. افراد مختلفی پیشنهاد شدند، اما در نهایت آقای مجیدی تصمیم گرفت دوبله این کار را بر عهده یکی از کودکان قاری قرآن بگذارد. ما از حدود سی نفر از کودکان قاری قرآن آزمون صدا گرفتیم که بین آنها یک نفر انتخاب شد. یک مربی برای این کودک انتخاب شد تا به او فن بیان بیاموزد که بتواند دیالوگ ها را به درستی ادا کند و پس از چند روز آموزش، او پشت میکروفن رفت و دیالوگ هایش را ضبط کردیم.
در اواسط صداگذاری بودیم که آقای مجیدی اعلام کردند آهنگساز فیلم به ایران خواهد آمد. آقای رحمان به ایران آمدند و ما با ایشان آشنا شدیم. قطعات موسیقی فیلم در ابتدا به صورت نمونه در اختیار ما قرار میگرفت تا ما با حال و هوای موسیقی آشنا بشویم، چون افکت گذاری ما ارتباطی جدی داشت با لحن موسیقیایی که برای این فیلم انتخاب شده بود. به تدریج، آقای میشل هینراینا از استودیوی باواریا به عنوان مسئول فولی های فیلم و مسئول پریمیکس (ترکیب موقت صداها) به ما پیوست و ما دیالوگ ها را برایش ارسال کردیم تا کارش را شروع کند. در نهایت، آبان 93 به همراه آقای مهدوی و خانم ملکی، سفری به آلمان داشتیم و کارهایی که در این چند ماه صورت گرفت را به استودیوی باواریا در آلمان انتقال دادیم. حدود ده روز در آلمان بودیم و توانستیم پرده های اول و دوم فیلم را آماده کنیم. سپس برای آماده کردن پرده های سوم و چهارم به ایران برگشتیم و پرده سوم را اواخر آذر و اندکی بعد هم پرده چهارم را برای همکاران آلمانی ارسال کردیم. به دلیل این که قرار بود فیلم در سیوسومین جشنواره فیلم فجر رونمایی شود، ابتدا نسخه پریمیکس فیلم حاضر شد تا سر فرصت، نسخه نهایی آماده شود و نهایتا نسخه نهایی صدای فیلم نیز به صورت دالبی دیجیتال 5،1 صداگذاری و ترکیب شد.
در پایان، نکتهای را آغاز میکنم؛ در گذر سال هایی که در کنار آقای مجیدی بوده ام و شناختی که از باورها و روحیات ایشان یافته ام، با بچه های آسمان دویدم، زیر باران خیس شدم و با آواز گنجشکها، رنگ خدا را تجربه کردم. ولی زمانی که سر صحنه فیلم «محمد رسول الله (ص)» رفتم، عظمت، اهمیت و تفاوت این پروژه را طور دیگری دریافتم. فیلمی از هر لحاظ با استانداردهای جهانی، و وقتی مدیریت صدای این فیلم به من پیشنهاد شد، پس از گفتگو و درک فضای معنوی و آگاه شدن از نکات مهم و دقت نظرهای آقای مجیدی، دیگر برایم فقط یک فیلم نبود؛ برای آقای مجیدی هم از ابتدا شاید… ولی برای من وظیفه ای بود سنگین و آکنده از باورها و معنویتی که برگرفته از یک فرد و گروه نبود، بلکه باور معنوی مردمان بسیاری از کشورهای مسلمان با فرهنگ های گوناگون در هر جای دنیا بود که بار سنگینی را چه به لحاظ فنی و هنری و چه به لحاظ درک درست و ایجاد هارمونی صوتی و خلق صدایی که به این فضای معنوی و باوری بیفزاید، بر دوش من می نهاد.
حضور آهنگساز بزرگ مسلمان هندی، آقای رحمان که روح بلندش هنوز مرا آغشته کرده و نیز تلاش و همکاری گروه صدای بی ادعا ولی توانمند فیلم (چه در ایران و چه در آلمان) در این چند ماه، مرا در امتحان و آزمایشی سخت قرار داد که امیدوارم مرا شرمنده نام و جایگاه این فیلم، آقای مجیدی و همه مردمان بر این باور، نکرده باشد.
محمد رضا دلپاک – زاده سال 1343 تهران – صدابردار و طراح صدای پرآوازه سینمای ایران است. او برنده چندین سیمرغ بلورین جشنواره بین المللی فیلم فجر است که دو جایزه سیمرغ بلورین ، حاصل همکاری او با مجید مجیدی (رنگ خدا – باران ) بوده است.