اعتراض‌های صورت گرفته به اعلام مبلغ قرارداد بازیکنان و مربیان فوتبال از سوی سازمان لیگ و استدلال‌های ارائه شده، نشان می دهد که این اقدام چقدر درست بوده و تاکنون نیز دیر شده بوده است.

گروه ورزشی مشرق، چند روز قبل، سازمان لیگ برتر فدراسیون فوتبال اقدام به انتشار مبلغ قرارداد بازیکنان و مربیان کرد که در کمال تعجب و شگفتی، با اعتراض شماری از اهالی این ورزش همراه شد. انتقادهایی که با رجوع به استدلال های صورت گرفته در آنها، نشان می دهد عموما فاقد عقلانیت بوده و ناشی از نگرانی های جانبی است که به منافعشان آسیب رسانده یا خواهد رساند.

باید توجه داشت مهدی تاج به عنوان رئیس سازمان لیگ و مسئول برگزاری بالاترین سطح از فوتبال ما، اقدامی قانونی و درست داشته که باید پیشترها صورت می گرفت. کم کاری گذشتگان موجب شده تا چنین رفتاری حرفه ای، اینگونه حساسیت برانگیز شود و شماری در مقام مدعی قرار گیرند. در حقیقت، به جای آن که مدیران و مربیان مورد شماتت قرار گیرند جهت پرداخت های بی ضابطه، امروز در مقام مدعی قرار گرفته اند که از عجایب دوران است!

چرا اعلام قراردادها برخی را عصبی کرد؟

چرا اعلام قراردادها باید در اولویت باشد و به صورت سالیانه صورت گیرد؟ مهمترین دلیل، لزوم شفافیت قراردادهای این رشته است که دو نتیجه بسیار مهم و اصلی را در پی دارد. به نظر می رسد همین نیز باعث شده تا اقلیتی در فوتبال که منافعشان در قراردادهای پنهانی و زیرمیزی است، چنین برآشفته شده و داد سخن درآورند. آگاهی از این دو موضوع، می تواند بسیاری از ابهامات را روشن کند.

در گام اول، قراردادها باید اعلام شود تا دستگاه مالیاتی کشور بتواند به درستی در این زمینه وارد شده و قاطعانه پاسدار حقوق ملت باشد. امروزه، یکی از مهمترین راه ها برای کشف میزان مالیات، اعلام رسمی قراردادهاست که به امری رایج در فوتبال جهان تبدیل شده است. در حقیقت، وقتی این قراردادها به صورت رسمی اعلام می شود، دستگاه مالیاتی می تواند به راحتی ورود کرده و میزان مالیات را مشخص کند. همین نیز باعث شده تا هرگز قرارداد اهالی آن مخفی نباشد. این اصلی مسلم در فوتبال و سایر ورزش های حرفه ای در جهان است که به دلایلی که بر همه روشن است، از سوی فوتبالی ها مورد انتقاد قرار می گیرد.

در دیگر سو، باید قراردادها اعلام شود تا باشگاه ها طراز مالی شفافی داشته باشند. در غیر اینصورت، عملا امکان فعالیت خود را در بازار از دست می دهند. البته، بورس را هم باید در نظر گرفت که برای ادامه فعالیت باشگاه ها در آن نیاز به طراز مالی شفاف و مشخص دارند. از طرفی، هواداران بایستی در جریان هزینه کردهای باشگاه باشند تا بدانند در مجموعه های تحت حمایتشان چه می گذرد. این از بدیهیات یک چرخه اقتصادی است که همه چیز شفاف و مشخص باشد. حال پیدا کنید پرتقال فروش را!

پول ملت کجا هدر می شود؟

الزام به شفاف سازی با استدلال به موارد بالا، در مواردی است که اساسا بودجه دولتی هزینه نمی شود. یعنی بنگاه های خصوصی مبادرت به اعلام قراردادهای هنگفت خود می کنند و در این زمینه نیز نه تنها مخالفتی نیز صورت نمی گیرد، بلکه شاهد حمایت همه جانبه نیز هستیم. اما درباره فوتبال ایران اتفاقی وجود دارد که بر اهمیت این شفاف سازی می افزاید. در فوتبال ما شاهدیم که از جیب مردم برای انعقاد این قراردادهای کلان هزینه می شود. این موضوع موجب می شود تا اعلام هزینه کردهایی این چنین نه تنها صرفا یک امر حرفه ای که الزامی عقلی و عرفی نیز به شمار آید.

هر اتفاقی که منجر شود تا مردم در جریان چگونگی خرج بیت المال قرار گیرند، نتایجی را در بر دارد که بر دامنه انتقادها می افزاید. اکنون که مردم در جریان این قرار گرفته اند که بازیکنان تیم های لیگ برتری چه مبلغی را در سال دریافت می کنند، از خود می پرسند که ثمر این هزینه کردهای میلیاردی چیست؟ چرا باید بازیکنان کم کیفیت کنونی چنین پول هایی را در سال به جیب بزنند؟ همه این پرسش ها و ده ها مورد مشابه دیگر به این نقطه می رسد که فوتبال فقط یک نتیجه دارد؛ هدر دادن پول مردم.

از قیاست خنده آمد خلق را ...

در چنین وضعیتی است که باید هم برخی فریاد برآورند که چرا قرارداد بازیکنان و مربیان اعلام می شود. آنها امروز فشار افکار عمومی را در پی خود دارند که دریافت هایی عجیب دارند؛ اما کارآیی آنها در حدی پایین است که بر همگان آشکار است. در این بین، برخی مانند برانکو اظهاراتی داشتند که موجب شگفتی همگان شده است. البته از برخی مانند عمران زاده، برهانی و ... انتظاری نیست که مروری بر زندگی فوتبالی آنها نشان می دهد که از کوزه همان تراود که در اوست!

برانکو که انتظار می رفت رفتاری حرفه ای در قبال این موضوع داشته باشد، چنان قیاسی و استدلالی داشت که به راست خنده آمد خلق را! مگر در سطح حرفه ای جهان، تا کنون مدیران فدراسیون ها یا سازمان لیگ اقدام به انتشار قرارداد کرده اند؟ اگرچه انتشار چنین مواردی نیز خالی از اشکال و مطلوب است؛ اما باید آن را انحراف افکار عمومی دانست. مگر می توان درامدهای مدیران را با قراردادهای میلیاردی بازیکنان و مربیان یکسان دانست؟ در فوتبال حرفه ای، درامدهای کلان سرازیر جیب های بازیکنان و مربیان می شود و آنها باید پاسخگو باشند.

این استدلال ها و رفتارها نشان می دهد که باید این موضوع را جدی گرفت و در مقابل آن ایستاد. بر سازمان لیگ است که هر سال با چنین اقدامی مانع از ایجاد رانت برای کسانی شود که کوچکترین نقشی در توسعه فرهنگی و اقتصادی کشور ندارند.