کد خبر 467473
تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۷

آزاده خورشيد دوست بازیگر سینما و تلوزیون گفت: من به شخصه فکر مي کنم اطلاع رساني تئاتر خوب نبوده و نيست و ديگر هيچ کس رغبتي براي رفتن به سينما را هم ندارد.

به گزارش مشرق، آزاده خورشيد دوست  از سال 1370 وارد تلويزيون شده و تا کنون در فيلم هاي زيادي هنرنمايي کرده است. به گفته خودش در سريال زمانه به خوبي درخشيد و اميدوار است در آثاري از اين قبيل دوباره بازي کند. او مي گويد عاشق بازيگري است و هميشه توکلش به خداست. آنچه مي خوانيد ماحصل گفتگو با اين هنرمند است؛

* بازي واقع بينانه از نگاه شما که بازيگر جواني هستيد چيست؟
 بازيگران سينماي کشور ما براي اينکه ازتکراري شدن دور باشند به سمت حيطه تئاتر مي روند و نقش هايي رابازي مي کنند که حالا شايد باب ميل شان هم نباشد اما باز هم تئاتر را به سينما بيشتر ترجيح مي دهند و من بازيگر فکر مي کنم مشکل بيشتر ازفيلمنامه باشد تا خود هنرمند. فيلمنامه ها اکثراً تکراري اند و هنرمند مجبور است نقش تکراري بازي کند اما همان طور که گفتم تکراري شدن در تئاتر به صرفه تر از تکراري شدن در سينما و تلويزيون است.

* شما جزء هنرمندان کم کار محسوب مي شويد. اين روزها مشغول چه کاري هستيد؟
 من فکر مي کنم که خدا از حيث فعاليت، انسان ها را در دو دسته خلق کرده؛ گروهي هستند که بيشتر ترجيح مي دهند ساکن باشند و خيلي اکتيو نيستند ولي گروهي ديگر يک لحظه هم نمي توانند آرام و قرار داشته باشند. اين حرکت و انرژي در من وجود ندارد، و دست خودم نيست. يک جورهايي ذاتي است و البته حالا متوجه شده ام که اين موضوع باعث ناراحتي بعضي ها شده و همين بهانه اي شده که عليه من نقدي بنويسند.

* دوست داريد اول در مورد فعاليت هايتان صحبت کنيد يا اين ماجرا؟
اين ماجرا چندان مهم نيست که بخواهيم به آن بپردازيم و تنها حسني که اين اتفاق داشت اين بوده که باعث شد يک کمپين و ائتلاف جالب براي حفظ حريم شخصي و امنيت چهره هاي سرشناس به وجود آيد. پس از اينکه برخي، فضاي سايبري را آلوده کرده و شروع به اهانت کردند.

* آيا فعاليت هاي هنري کمتان بخصوص سينما، در زندگي شما تاثير بدي گذاشته است؟
نه، اين طور فکر نمي کنم. اگر با برنامه ريزي دقيق بخواهيم کاري را پيش ببريم فکر نمي کنم مشکلي پيش بيايد. من براي زندگي شخصي و کارهاي هنري ام برنامه ريزي دقيقي دارم  وهيچ نگراني ندارم.

* فکر مي کنيد چرا مردم علاقه اي به ديدن تئاتر ندارند؟
من به شخصه فکر مي کنم اطلاع رساني تئاتر خوب  نبوده و نيست و ديگر هيچ کس رغبتي  براي رفتن به سينما را هم ندارد.

* چه طور با فضاي سينما و تلويزيون همسو شديد؟
من بازيگري هستم که توانستم با وجود شيوه بازي تئاتري‌ام در تلويزيون و خصوصاً سينما موفقيت‌هاي در خور تامل و قابل توجهي کسب کنم. به عبارت ديگر تلاش کردم تا خود را با فضاي تلويزيون و سينما همسو کنم و آثاري را انتخاب کنم که جنس بازي ‌ام در آنها شيوه درشت نمايي شده و غلو آميز و آموزه‌هاي تئاتري‌ام در آنها نمايان باشد تا سرنوشتي که در خصوص برخي بازيگران تئاتر رخ داده در باره من شکل نگيرد.

* چرا در مورد انتخاب نقش‌هايتان در تلويزيون، دچار وسواس هستيد؟
يکي به‌ خاطر مخاطب گسترده‌اي که تلويزيون دارد و دوم اينکه سطح توقع مردم در تلويزيون از من خيلي بالا رفته است. درضمن اينکه وقتي تو سطح عالي‌اي از يک چيزي را تجربه کرده‌اي ديگر نمي تواني به پايين‌تر از آن تن بدهي.

* از زياد ديده شدن مي‌ترسيد؟
در تلويزيون. بله دوست دارم زياد ديده نشوم.

* شما کارهاي زيادي بازي کرده ايد که يکي از آنها سريال "زمانه" بود. چه طور انتخاب شديد. نظر خودتان درباره اين سريال چه بود؟

کارگردان مجموعه، آقاي فتحي يک روزي با من تماس گرفتند و از من براي اين سريال دعوت به کار کردند. بعد ازخواندن اين فيلمنامه احساس کردم مي توانم در نقشم خوب ظاهر شوم.
کار را جدي گرفتم و پيش رفتم. به نظرم سريال بسيار جذاب و خوبي بود، طوري که بيننده را پاي تلويزيون ميخکوب مي کرد. خدا را شکر راضي ام و اميدوارم بينندگان هم از کارهاي من خوششان بيايد.

* در سينما به دنبال چه چيزي هستيد؟
سينما نه فيلم. چون اين دو با هم متفاوت هستند و فيلم يک بخش کوچکي از صنعت سينماست. صنعت سينما خيلي گسترده است. ما در ايران به دنبال کليشه ها و سليقه تماشاچي مي دويم و دنبال پول هستيم؛ پول در سريع ترين زمان،  بازاري هم فکر مي کنيم، سود روزانه و… ولي آنها به دنبال بازار جهاني هستند. تجارت جهاني و تجارت مدرن ربطي به فيلم ساز ندارد. تخصص مي خواهد. متاسفانه فيلمساز ما بايد به دنبال فروش فيلم باشد و اين يعني عقبگرد. به نظر من بازيگر، کارگردان، فيلمبردار و… مي توانند به اين مقوله دو نوع نگاه داشته باشند؛ يکي از اين نگاه ها، نگرش به عنوان شغل است که از آن درآمد يوميه داشته باشند و خرج زن و بچه را بدهند، که اگر اين طور است، شرافتمندانه تر اين است که به دنبال يک شغل ديگر بروند، چون اين فقط شغل نيست، شما چه بخواهي چه نخواهي روي افکار و نگاه و بينش مردم تاثير مي گذاري و اين قابل محاسبه است.

* چه قدر احساس خوشبختي مي کنيد؟
از چه نظر؟

* از نظر اينکه عرصه براي شما باز است و به راحتي وارد عرصه سينما شديد. اما خيلي ها با وجود علاقه شان اين عرصه برايشان باز نيست. واقعا اين تفکر را که محيط سينما چندان جالب و سالم نيست، تصديق مي کنيد؟

نه، واقعا محيط سينما اين طوري که مي گوييد نيست. به نظر من همه چيز به خود آدم برمي گردد؛ ما در همه اقشار و اصناف کشور خوب و بد داريم. در يک شرکت مي تواني يک منشي کاملا موفق، پاک و خوب باشي اما برعکسش هم مي تواني باشي. اين خود آدم است که تعيين مي کند خوب باشد يا بد. ضمن اينکه تربيت صحيح بچه در خانواده نيز کمک مي کند در هر شغل و جمعي که وارد شود بتواند خودش را خوب حفظ کند.

* از آن دسته آدم هايي هستيد که از روي ظاهر ديگران دست به قضاوت مي زنيد؟
آنهايي که با من ارتباط بيشتري دارند مي دانند که به هيچ عنوان اهل قضاوت در باره آدم ها نيستم.

* در اين سال ها خيلي از ستاره هاي سينما وارد تلويزيون هم شده اند، احيانا شما چنين تصميمي نداريد؟
در سينما مخاطب را خودت انتخاب مي کني و مخاطب هم همين طور، اما در تلويزيون تو مخاطبت را انتخاب نمي کني و مخاطب هم. بنابر اين بايد سليقه و خواسته ميليون ها نفر آدم را برآورده کني. اگر روزي نقش ماندگاري به من پيشنهاد شود که ارزشش را داشته باشد و بدانم شرمنده مردم نمي شوم، قطعا بازي اش خواهم کرد.

* فکر مي کنيد دليل اصلي حرف و حديث و شايعه درآوردن آدم ها براي ستاره ها چيست؟
هميشه به کساني که به شما حسودي مي کنند احترام بگذاريد چون اينها همان هايي هستند که از صميم قلب ايمان دارند که شما بهتر از آنهاييد.

* نگاه شما به مقوله هنر چگونه است؟ آيا آن را به مثابه يک امر متعالي مي‌ دانيد يا آن را صرفا ابزاري براي سرگرمي و درآمدزايي مي‌بينيد؟

من به هنر به عنوان يک مقوله جدي فرهنگي نگاه مي‌کنم و اعتقاد دارم کار هنري را بايد توام با فلسفه هنري انجام دهيم.
من با تجربه فهميدم راز هنر، جاودانگي و بي ‌مرگي است و به وسيله هنر مي‌توانيم جاودان باشيم. ابوالحسن ورزي مي ‌گويد: «غير از هنر که تاج سر آفرينش است/ دوران هيچ منزلتي پايدار نيست» و بر اساس اين مي‌توانيم بگوييم هيچ هنرمندي را نمي‌توانيم مرده تصور کنيم. کمال‌المک زنده است، بنان نمرده و هر بار با صدايش در جان ما زنده مي‌شود. اين نگاه در جامعه هنري امروز غايب است.
اين نگاه را تنها مي‌توانيم در وجود افرادي مثل جمشيد مشايخي پيدا کنيم. اينها کساني هستند که رازگشايي کرده‌اند. يعني راز هنر را فهميده‌اند که تنها راه براي جاودانه شدن در درياي هنر، عشق و ايمان است. هنرمند شايد از نظر ماديات عقب باشد، ولي در معنويات لبريز است و سرشار.

* دوست داريد روزي به سوپراستار تبديل شويد؟
نه، چون هر کسي تعريفي از بازيگر دارد و من به همين درجه از بازيگري راضي هستم و کارگرداني برايم با ارزش تر است تا بازيگري.

* معيار اصلي تان براي انتخاب نقش چيست؟
کارگردان. چون معتقدم کارگردان خوب، توانايي اين را دارد که فيلمنامه بد را هم خوب بسازد و من با فيلمنامه بد هم با ايشان کار مي کنم چون به نظرم در سينما پرداخت مهم تر است تا فيلمنامه، و با ايشان کار مي کنم چون معتقدم کار با يک کارگرداني باعث يادگيري بيشتر مي شود.

* به نظر مي‌رسد در سال‌هاي اخير به پختگي رسيده‌ ايد، چه قدر نقش‌ها در اين پختگي و بلوغ موثر بوده و چه قدر تجربه‌هاي خودتان؟

تلفيقي از همه اينها در پخته شدن بازيگر نقش دارد. من همان بازيگرم، نابغه نيستم اما تمرين‌ها کمک کرده بازي خوبي داشته باشم. درخيلي از فيلم هاي سينمايي هم اين شرايط را داشتم، ماه ها تمرين کردم، در لوکيشن بودم و دورخواني و تحليل نقش هم داشتيم و اينها کمک کرد تا بر نقش مسلط شوم.

* قبول داريد که بازي در تئاتر سخت ‌تر از سينماست؟
بله، در سينما مي ‌شود تقلب کرد، اگر خوب تقلب کني بازيگر موفقي هستي. اما در تئاتر نمي‌شود تقلب کرد و من از اين مي‌ترسيدم. در تئاتر شما بايد هر شب روي صحنه باشيد، حال خوب و بد هم ندارد، اما در سينما حتي اگر حالتان بد باشد مي ‌توانيد کار را جوري که تماشاگر در نهايت متوجه نشود، پيش ببريد.

* تا حالا شده است که براي به دست آوردن نقشي بجنگيد؟
نه، تا حالا نشده است که در زمينه بازيگري براي به دست آوردن نقشي سماجت کنم. در مورد بازيگري هنوز چنين اتفاقي براي من رخ نداده و شرايط رقابتي برايم نبوده است.

منبع: رسالت