گروه سیاسی مشرق - سی مین نشست شورای حقوقبشر سازمان ملل در شهر ژنو درحالی برگزار میشود که طبق روال هر سال، عناصر معدودی از جریانهای ضدانقلاب سعی در خودنمایی و اظهار وجود در حاشیه این نشستها دارند.
با این حال برخی نکات حائز اهمیت در فعالیت این گروهها میتواند مورد توجه قرار بگیرد و در پاسخ به برخی از سوالات مبهم در نحوه همگرایی جریانهای ضدانقلاب طی یک دو سال اخیر موثر باشد.
نکته ابتدایی این امر که میتوان آنرا با صراحت مطرح کرد، همدستی و همراهی همه جریانها اعم از منافقین، بهائیت، سلطنتطلبان، تجریهطلبان و جریان رسانهای آنها اعم از شبکههایی همچون من و تو و ... است که با تقسیم وظایف مشخص و تفکیک شده عمل میکنند.
هیچ یک از این گروهها را نمیتوان مدیر سایرین خواند و البته هیچکدام را نمیتوان وزنهای برای مقابله با جمهوری اسلامی به حساب آورد، اما همه شواهد از فعالیتهای جریان ضدانقلاب نشان از بازگشت به مسئله "همگرایی برای مقابله با ایران" دارد که در برههای از سالهای اخیر تشکیل و نهایتا به دلیل اختلافات عمده آنها فروپاشید.
یکی از بسترهایی که زمینه یکپارچگی عناصر صدانقلاب تحت قاعده دشمن مشترک را فراهم میکند، اجتماع معدود آنان در حاشیه نشست سالیانه شورای حقوق بشر سازمان ملل است که در روزهای ابتدایی این نشست، نماینده همه گروههای مذکور گرد هم میآیند و پنلی با موضوع نقض حقوق بشر در ایران را با خودشان برگزار میکنند.
در این بین تقسیم وظایف را میتوان اینگونه ترسیم نمود:
منافقین: نماینده این گروهک تروریستی (فریده کریمی) و پادوهای وی ضمن ارتباط با NGOهایی از کشورهای بعضا ضعیف که توان مالی حضور در مجامع اینچنینی را ندارند، با صرف هزینههای کلان تعدادی از سهمیههای ایشان را دریافت نموده و به واسطه آنها نفرات سایرگروهها را وارد شورای حقوق بشر می کنند. البته هر فردی میتواند در این نشستها حضور پیدا کند، اما زمان حضور برای غیر از NGOها محدود است.
تهیه برخی محورهای محتوایی نشستها و مانور بر روی برخی اعضای کشته شده این سازمان و یا عدهای که به جرم جاسوسی و اقدامات تروریستی در زندان هستند، از جمله مسئولیتهای دیگر منافقین به حساب میآید.
بهائیت: اعضای بهایی ارتباط خود را با منافقین رسما علنی کردهاند و با روابط تنگاتنگ در تعاملات فیمابین به نوعی ادعاهای خود را در قالبهای تعریف شده منافقین مشخص میکنند. در اختیار قرار دادن برخی عناصر پادوی بهایی و تامین هزینههای ایشان از جمله وظایف بهاییها بهعنوان یک تشکیلات سازمان یافته جاسوسی است.
شبکه های ماهواره ای (از جمله تیم من و تو): منافقین، سلطنتطلبان و عمده گروههای ضدانقلاب در یک فضای پیری مفرط و بیجاذبه به سر میبرند که حتی توانایی ارتباط حداقلی با نهادهای جوان سایر کشورها را ندارند، لذا با پرداخت هزینههای حداقلی، عناصر شبکههای ماهوارهای را بعنوان نیروهای به اصطلاح جوان ضد انقلاب جذب کرده و نمایی از جوانگرایی و زنده بودن واهی را به نمایش میگذارند و البته برخی از ایشان با متون از قبل تعیین شده نیز به عنوان سخنران به ایراد برخی اتهامات علیه نظام میپردازند.
سلطنت طلبان: عناصر سلطنتطلب در حداقلترین سطح همکاری در این تشکیلات به سر میبرند و به واسط NGOای که منافقین از آن استفاده میکنند، چند تصویر بهعنوان یک نمایشگاه در مخالفت با دولت ایران مقابل یکی از دربهای شورای حقوق بشر قرار داده و با قرار دادن پرچم منافقین در کنار پرچم شاهنشاهی خودنمایی نمودند.
تجزیه طلبان: این گروه محدود که به واسطه دلالها و دلارهای سعودی حمایت میشوند، لحظهای خود را از عناصر متصل به تیم های عربستان جدا نکرده و در محافل ضد انقلاب، به مخالفت با محکومیت همکیشانشان که پس از حوادثی همچون بمبگذاری و خرابکاریهای مسلحانه محکوم شدهاند، میپردازند.
البته همسویی با رابطین عربستان، مسئله شایع در بین همه جریانهای ضدانقلاب است و شواهد اینگونه به نظر میرسد که عربستان بطور گسترده در پی تقویت جریانهای ضدایرانی است.
گفتنی است هیچ یک از اقدامات و حضور عناصر ضدانقلاب در قالب های رسمی بینالمللی نبوده و تنها به واسطه قرار گرفتن در محملی مانند شورای حقوق بشر سازمان ملل، جنبه رسانهای و بزرگنمایی بیهوده دارد.
مخاطبین عمده محافل عناصر ضدانقلاب عمدتا نیروهای درون تشکیلاتی و در عین حال سرویسهای جاسوسی غربی هستند که گروههای معاند را همواره بعنوان ذخیره ای برای اقدامات مزدور مئابانه خود در دامن خود نگهداری میکنند و نهایتا تنها در فاز خرابکاری و تحرکات موضوعی آن هم در زمان خاص مورد بهرهبرداری قرار میگیرند.
با این حال برخی نکات حائز اهمیت در فعالیت این گروهها میتواند مورد توجه قرار بگیرد و در پاسخ به برخی از سوالات مبهم در نحوه همگرایی جریانهای ضدانقلاب طی یک دو سال اخیر موثر باشد.
نکته ابتدایی این امر که میتوان آنرا با صراحت مطرح کرد، همدستی و همراهی همه جریانها اعم از منافقین، بهائیت، سلطنتطلبان، تجریهطلبان و جریان رسانهای آنها اعم از شبکههایی همچون من و تو و ... است که با تقسیم وظایف مشخص و تفکیک شده عمل میکنند.
هیچ یک از این گروهها را نمیتوان مدیر سایرین خواند و البته هیچکدام را نمیتوان وزنهای برای مقابله با جمهوری اسلامی به حساب آورد، اما همه شواهد از فعالیتهای جریان ضدانقلاب نشان از بازگشت به مسئله "همگرایی برای مقابله با ایران" دارد که در برههای از سالهای اخیر تشکیل و نهایتا به دلیل اختلافات عمده آنها فروپاشید.
یکی از بسترهایی که زمینه یکپارچگی عناصر صدانقلاب تحت قاعده دشمن مشترک را فراهم میکند، اجتماع معدود آنان در حاشیه نشست سالیانه شورای حقوق بشر سازمان ملل است که در روزهای ابتدایی این نشست، نماینده همه گروههای مذکور گرد هم میآیند و پنلی با موضوع نقض حقوق بشر در ایران را با خودشان برگزار میکنند.
در این بین تقسیم وظایف را میتوان اینگونه ترسیم نمود:
منافقین: نماینده این گروهک تروریستی (فریده کریمی) و پادوهای وی ضمن ارتباط با NGOهایی از کشورهای بعضا ضعیف که توان مالی حضور در مجامع اینچنینی را ندارند، با صرف هزینههای کلان تعدادی از سهمیههای ایشان را دریافت نموده و به واسطه آنها نفرات سایرگروهها را وارد شورای حقوق بشر می کنند. البته هر فردی میتواند در این نشستها حضور پیدا کند، اما زمان حضور برای غیر از NGOها محدود است.
تهیه برخی محورهای محتوایی نشستها و مانور بر روی برخی اعضای کشته شده این سازمان و یا عدهای که به جرم جاسوسی و اقدامات تروریستی در زندان هستند، از جمله مسئولیتهای دیگر منافقین به حساب میآید.
بهائیت: اعضای بهایی ارتباط خود را با منافقین رسما علنی کردهاند و با روابط تنگاتنگ در تعاملات فیمابین به نوعی ادعاهای خود را در قالبهای تعریف شده منافقین مشخص میکنند. در اختیار قرار دادن برخی عناصر پادوی بهایی و تامین هزینههای ایشان از جمله وظایف بهاییها بهعنوان یک تشکیلات سازمان یافته جاسوسی است.
شبکه های ماهواره ای (از جمله تیم من و تو): منافقین، سلطنتطلبان و عمده گروههای ضدانقلاب در یک فضای پیری مفرط و بیجاذبه به سر میبرند که حتی توانایی ارتباط حداقلی با نهادهای جوان سایر کشورها را ندارند، لذا با پرداخت هزینههای حداقلی، عناصر شبکههای ماهوارهای را بعنوان نیروهای به اصطلاح جوان ضد انقلاب جذب کرده و نمایی از جوانگرایی و زنده بودن واهی را به نمایش میگذارند و البته برخی از ایشان با متون از قبل تعیین شده نیز به عنوان سخنران به ایراد برخی اتهامات علیه نظام میپردازند.
سلطنت طلبان: عناصر سلطنتطلب در حداقلترین سطح همکاری در این تشکیلات به سر میبرند و به واسط NGOای که منافقین از آن استفاده میکنند، چند تصویر بهعنوان یک نمایشگاه در مخالفت با دولت ایران مقابل یکی از دربهای شورای حقوق بشر قرار داده و با قرار دادن پرچم منافقین در کنار پرچم شاهنشاهی خودنمایی نمودند.
تجزیه طلبان: این گروه محدود که به واسطه دلالها و دلارهای سعودی حمایت میشوند، لحظهای خود را از عناصر متصل به تیم های عربستان جدا نکرده و در محافل ضد انقلاب، به مخالفت با محکومیت همکیشانشان که پس از حوادثی همچون بمبگذاری و خرابکاریهای مسلحانه محکوم شدهاند، میپردازند.
البته همسویی با رابطین عربستان، مسئله شایع در بین همه جریانهای ضدانقلاب است و شواهد اینگونه به نظر میرسد که عربستان بطور گسترده در پی تقویت جریانهای ضدایرانی است.
گفتنی است هیچ یک از اقدامات و حضور عناصر ضدانقلاب در قالب های رسمی بینالمللی نبوده و تنها به واسطه قرار گرفتن در محملی مانند شورای حقوق بشر سازمان ملل، جنبه رسانهای و بزرگنمایی بیهوده دارد.
مخاطبین عمده محافل عناصر ضدانقلاب عمدتا نیروهای درون تشکیلاتی و در عین حال سرویسهای جاسوسی غربی هستند که گروههای معاند را همواره بعنوان ذخیره ای برای اقدامات مزدور مئابانه خود در دامن خود نگهداری میکنند و نهایتا تنها در فاز خرابکاری و تحرکات موضوعی آن هم در زمان خاص مورد بهرهبرداری قرار میگیرند.