کد خبر 471336
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۴

اقدام عجیب بزرگمهر حسین‌پور، کاریکاتوریست رسانه‌های اصلاح‌طلب در برخورد با «استندآپ کمدی» جمعه 27 شهریور در واقع آغازگر موج مسموم و سیاست‌زده این روزهای فضای مجازی به شمار می‌آید موجبات ایجاد بی‌اخلاقی‌های متعددی را به وجود آورد.

به گزارش مشرق، حدود سال‌های 87-86 بود که یکی از دانشجویان دکترای مطالعات فرهنگی در یکی از دانشگاه‌های معتبر کشور انگلستان برای تکمیل تز دکترای خود در رابطه با «علل و عوامل عدم تداوم اقبال مردم ایران به جریان اصلاحات» به وطن بازگشته بود تا بتواند به شکلی مستندتر فرضیه پژوهش خود را مورد بررسی و تدقیق قرار دهد. وی که تا پیش از این با بهره‌مندی از منابع کتابخانه‌ای، اسنادی و اینترنتی توانسته بود به نحو مطلوبی فرضیه پژوهش خود را مورد تایید قرار دهد برای راستی‌آزمایی دوباره و تحکیم فرضیه خود در تلاش بود با اظهارنظر چند کارشناس و متخصص مشرف بر مسائل داخلی ایران فرضیه پژوهش را  برای دومین بار در معرض آزمایش قرار دهد1.  بنده که به حسب ارتباط با این دانشجوی ایرانی مقیم انگلستان به شکلی دقیق در جریان آخرین اقدامات وی قرار داشتم و تمام یافته‌های این پژوهش را پس از انجام مصاحبه با شخصیت‌های مدنظر مشرف به مسائل داخلی ایران مورد بررسی قرار دادم متوجه شدم یافته‌های وی در تهران تایید همان یافته‌های وی در آلمان است. 

«بی‌اعتقادی مدعیان اصلاح‌طلبی به مفهومی به نام اصلاحات» مبنای اصلی فرضیه پژوهش این دانشجوی ایرانی را تشکیل داده بود. «وجود رفتارها و تمایلات فاشیستی، حذفی و انحصارطلبانه»، «سوءاستفاده از دال‌هایی چون آزادی، اصلاحات، جامعه مدنی و... برای رسیدن به قدرت» و «اصالت داشتن قدرت و نه اصلاح» یافته‌های اساسی این پژوهش را تشکیل داده بود. این دانشجوی ایرانی با استناد به یافته‌های خود در نهایت یکی از معضلات اساسی جامعه ایرانی در دوران حکمرانی مدعیان اصلاحات را وجود همین «دوگانگی» در «حرف» و «عمل» دانسته بود. امری که البته سال‌ها قبل و پس از این پژوهش در بزنگاه‌های حساسی چون تیر 1378 و خرداد 1388 به وضوح خودنمایی کرد. واکاوی اتفاقات چند روز گذشته در فضای مجازی درباره یکی از برنامه‌های طنز سیما نیز حکایت از وجود چنین منشی نزد مدعیان اصلاح‌طلبی و آزادی بیان دارد.

 چند روزی است که پس از پخش برنامه خندوانه در روز جمعه، در شبکه‌های اجتماعی موجی در حمایت از «امیرمهدی ژوله»  یکی از چهره‌های طنزپرداز و نویسنده متمایل به جریان اصلاحات علیه «امین حیایی» بازیگر خوشنام، غیرسیاسی و باسابقه سینمای ایران به راه افتاده است.  ریشه‌یابی چرایی و چگونگی رفتارهای اینچنینی که حتی برنامه‌های طنز و به اصطلاح «فان»2 را هم به ورطه سیاسی‌بازی سیاست‌پیشگان ورشکسته می‌کشاند خود نشانی بارز و نمونه‌ای دیگر از وجود دوگانگی در حرف و عمل مدعیان اصلاح‌طلبی است. بر این اساس هر پدیده‌ای فارغ از جدی یا شوخی بودن صرفاً با عینک سیاسی نگریسته شده و در راستای اهداف سیاسی جریانات خاص هدایت می‌شود.

اقدام عجیب بزرگمهر حسین‌پور، کاریکاتوریست رسانه‌های اصلاح‌طلب در برخورد با «استندآپ کمدی» 3 روز جمعه 27 شهریور را باید نمود بارزی از اینگونه رفتارهای سیاسی برشمرد. رفتار این فعال اصلاح‌طلب که در واقع آغازگر موج مسموم و سیاست‌زده این روزهای فضای مجازی به شمار می‌آید موجبات ایجاد بی‌اخلاقی‌های متعددی را به وجود آورد. قبل از آغاز برنامه جمعه شب خندوانه بزرگمهر حسین‌پور در صفحه اینستاگرام خود از مخاطبانش خواست در مسابقه استندآپ کمدی برنامه خندوانه به امین حیایی رای ندهند! وی البته درخواست خود را مستدل کرد. حسین‌پور ضمن شماتت حیایی به خاطر بازی در فیلم «قلاده‌های طلا» از مخاطبانش خواست برای تنبیه حیایی که فارغ از مسائل سیاسی و در راستای حرفه خود به نقش‌آفرینی در فیلم‌هایی چون قلاده‌های طلا پرداخته است، از رأی دادن به وی امتناع ورزند.

حسین‌پور که از همکاران قدیمی امیرمهدی ژوله در نشریه چلچراغ است در صفحه اینستاگرام خود در این رابطه نوشت: «امشب استندآپ امیر ژوله است. مطمئنم مثل دفعه قبل می‌ترکونه! اما در مقابل امین حیایی به نظرم باید به امیر رای داد. همین که کسی قلاده طلا رو بازی کنه از نظر من فاقد صلاحیت رای دادن میشه... حتا اگه امیر اونقدر هم ندرخشه. چی کار کنم دیگه... بعضی وقتا اونقدر «حال» رو نمی‌بینم و «گذشته»  آدما ملاک قضاوتم میشه... امیر جان به پیش». با مراجعه به تاریخ نمونه‌های متعدد دیگری از اینگونه رفتار را در کنش سیاسی مدعیان اصلاحات به نظاره خواهیم نشست. درباره این کنش‌های غالباً هیجانی که بیش از هر چیز بر پایه احساس است، دو نکته قابل ذکر است: یک- با مروری بر ادبیات اندیشه سیاسی قرن بیستم و توصیفات ارائه‌شده از مکاتبی چون فاشیسم به وضوح می‌توان رفتارهای احساسی و حذفی اینچنینی را در دایره مکاتبی چون فاشیسم قرار داد.

 این گزاره که «فلان فرد یا فلان گروه چون مانند من نیست و مانند من نمی‌اندیشد پس محکوم به فناست»، شاه‌بیت ادبیات مکاتب غیرانسانی‌ای چون فاشیسم و نازیسم را تشکیل داده است.
دو- مروری بر رفتار بسیاری دیگر از شخصیت‌های اصلاح‌طلب نشان از آن دارد که این جریان در مجموع مبرا از این نوع رفتار نبوده و به بیانی ساده می‌توان این رفتار را بخشی از «شاخص رفتاری» جریان مدعی اصلاحات و آزادی بیان به حساب آورد. همانطور که اشاره شد اقدامات این جریان در فتنه‌های 78 و 88 نمود بارزی از رفتارهای فاشیستی و هیجانی فاشیست‌های مدعی رفرم است. نکته پایانی آنکه باید با اینگونه رفتارها خوانشی نوین از گزاره «زنده‌باد مخالف من» مدعیان اصلاحات ارائه داد؛ خوانشی که در آن «زنده» تنها کنایه‌ای از «حذف»، «طرد» و «مرده» خواهد بود.

...........................................................................

پی‌نوشت‌ها
1- در مجموعه علم بویژه علوم اجتماعی (البته اگر قائل به وجود چنین علمی باشیم) تکرار بررسی فرضیه و تئوری‌های استخراج‌شده از پژوهش ارتباط معناداری با اعتبار و صحت یک گزاره نظری دارد.
2- Fun
3- کمدی ایستاده یا کمدی استندآپ یا استندآپ کمدی (Stand-up comedy) نوعی از کمدی است که در آن اجراکننده بدون وجود دیوار چهارم به صورت مستقیم با بینندگان و شنوندگان صحبت می‌کند. این کمدی معمولاً توسط یک نفر اجرا می‌شود، در این نمایش کمدین با اجرای سریعی از داستان‌گویی، لطیفه و شوخی‌های کوتاه و گذرا و بداهه‌سازی‌هایی که جمع تماشاگران پذیرای آنها باشند به انتقال مضامین می‌پردازد. اجراکننده معمولاً سرنوشت مسائل و معضلاتی را که بسیار مهم و جدی اجتماع کلی را درگیر خود کرده به چالش می‌کشد، به این امید که باعث شگفتی و خنده تماشاگران شود و مشکلات اجتماع را با لبخند تبدیل به آرامش کند.

منبع: وطن امروز