معاون ديپلماسي عمومي وزارت خارجه آمريکا در سنا تاکيد کرد که چهارچوب جديد سياست خارجي بر اساس ديپلماسي عمومي بنيان نهاده شده تا تأثيرگذاري بر افکار عمومي خارجي بتواند منافع ملي و امنيت ملي آمريکا را تقويت نمايد.

به گزارش خبرنگار ديپلماسي عمومي مشرق؛ جوديت مک هيل، معاون ديپلماسي عمومي و روابط عمومي وزارت امور خارجه آمريکا در کميته فرعي سازمان‌ها و عمليات‌هاي بين‌المللي، حقوق بشر، دموکراسي و مسائل جهاني زنان در سنا در نشستي با عنوان "آينده ديپلماسي عمومي "، برنامه‌هاي استراتژيک ديپلماسي عمومي وزارت امور خارجه آمريکا را تشريح نموده است.
مک هيل در اين نشست تاکيد کرد که چهارچوب جديد سياست خارجي بر اساس وظيفه و مأموريت اصلي ديپلماسي عمومي بنيان نهاده شده تا از طريق اطلاع‌رساني و تأثيرگذاري بر افکار عمومي خارجي و همچنين با توسعه و تقويت رابطه بين مردم و دولت آمريکا و شهروندان ساير کشورهاي جهان از دستيابي به اهداف سياست خارجي آمريکا پشتيباني کند، منافع ملي را به پيش راند، و امنيت ملي کشور را تقويت نمايد.
وي همچنين بر سياست پيش فعالي به جاي سياست واکنشي تاکيد کرده و افزود: "ما نقش قطب‌هاي رسانه‌اي منطقه‌اي را بسط داده و ظرفيت‌ آنها را به عنوان مراکز درگيرسازي ديجيتالي افزايش خواهيم داد تا تضمين کنيم که در محاورات مجامع سنتي و جديد گفتمان و اطلاعات به طور کامل حضور داريم. "
در خصوص ظرفيت شبکه هاي اجتماعي در ديپلماسي عمومي نيز معاون وزارت خارجه آمريکا افزود:" ما از شبکه هاي اجتماعي و تکنولوژي‌هاي ارتباطاتي به مانند فيس‌بوک، يوتيوب و تيوتربه منظور افزايش دامنه دسترسي به مخاطبين و اطمينان از اينکه در رسانه‌ها و فضاهاي گفتگوي جديد حضور داريم، استفاده مي‌کنيم. "


متن اظهارات جوديت مک هيل در اين نشست، به شرح زير است:
در سال گذشته شاهد تعهد قوي، پويا و مستحکم اوباما و کلينتون، وزير امور خارجه، به ديپلماسي عمومي بوديم. سخنراني‌‌هاي رئيس‌جمهور در قاهره و آکرا و همچنين رويدادهاي بسياري که در آنها وزيرامور خارجه بطور مستقيم با مخاطبين بين‌المللي در اقصي‌نقاط جهان به صحبت پرداخته، نشان مي‌دهند اين دو نفر ديپلماسي عمومي را جزو لاينفک سياست خارجي خود قرار داده‌اند. هر دو نفر مي‌دانند که در تلاش براي دستيازي به اهداف تدوين شده در خط‌مشي‌ها، پيشبرد منافع ملي و همچنين تضمين امنيت ملي کشور ما، درگير شدن با افکار عمومي جهان بايد تبديل به بخشي اساسي از دستگاه سياست خارجي گردد.

جهان پيش‌رو
انقلاب اطلاعاتي که تمام جهان را درنورديده است تأثير شگرفي بر ايستارها، رفتارها و آرزوهاي مردم تمام نقاط جهان گذارده است. امروزه، افکار عمومي تا حد زيادي بر دولت‌هاي خارجي تأثير گذرده و امور جهاني را شکل مي‌بخشند. در 25 سال گذشته 40 دموکراسي جديد ظاهر شده‌اند. اين امر پيروزي بزرگي براي اعتقاد ما به شکل دموکراتيک حکومت محسوب مي‌شود. در حاليکه شهروندان اين کشورها حقوق خود را به منصه ظهور مي‌رسانند، تصميمات آنها نه تنها آينده کشور خودشان بلکه آينده آمريکا و ساير کشورهاي جهان را نيز تحت تأثير قرار مي‌دهند.
امروزه، 45 درصد از کل جمعيت جهان را افراد زير 25 سال تشکيل مي‌دهند. آنها با روش‌هاي جديد و با ابزاري محاوره مي‌کنند که هر روز در حال تکامل هستند. ما بايد به دنبال استراتژي‌هايي باشيم که پس از دسترسي بدين نسل جوان با آنها درگير شده و براي آن‌ها الهام بخش باشيم. رقبا و دشمنان ما بطور فزاينده‌اي در حال تدوين و اجراي استراتژي‌هاي رسانه‌اي پيچيده هستند تا اطلاعاتي را پخش نمايند که باعث ترويج نفرت شده و به اعمال مخرب دامن مي‌زنند.
زنان در حدود 50 درصد از کل جمعيت جهان را تشکيل مي‌دهند اما هنوز در بسياري از کشورها دسترسي آنها به آموزش و يا حقوق اساسي‌شان بسيار محدود و ناکافي است. گزارش‌ها و مطالعات زيادي نشان داده‌اند که مشارکت فزاينده زنان در عرصه‌هاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي کشورها باعث پديد آمدن جوامعي مولد مي‌شود. ما بايد به طراحي و پياده‌ساي برنامه‌هاي جديد براي پشتيباني از زنان و قدرت‌بخشي بدان‌ها ادامه دهيم.
براي مواجهه با چالش‌هاي جهاني که هم‌اکنون پيش روي ما قرار گرفته‌اند بايد رهيافتي چند بعدي نسبت به ديپلماسي عمومي اتخاذ نماييم. دولت ما بايد راه‌هاي جديد بيابد تا در همه سطوح با مردم کشورهاي خارجي به برقراري ارتباط پرداخته و آنها را وارد فرايند درگيرسازي نمايد. براي نيل بدين مقصود، بايد ياد بگيريم که مردم ديگر کشورها و فرهنگ‌ها چگونه به ما گوش مي‌دهند و اطلاعات و خدماتي بدان‌ها ارائه کنيم که براي ايشان ارزشمند هستند.

رهيافتي استراتژيک براي قرن بيست‌و‌يکم
طي چند ماه گذشته، وضعيت کنوني ديپلماسي عمومي و روابط عمومي را در وزارت امور خارجه مورد بازبيني قرار داده‌ايم. در بخشي از اين بازبيني، با افراد درگير در ديپلماسي عمومي در کپيتال‌هيل ، شوراي امنيت ملي و وزارت دفاع، و همچنين در تمام سطوح وزارت امور خارجه مشورت کرده‌ايم. علاوه بر اين، با نمايندگان بخش‌هاي دانشگاهي، سازمان‌هاي غيردولتي و بخش خصوصي نيز ديدار کرده‌ايم. من سفرهايي به سفارتخانه‌ها و کنسولگري‌هاي آمريکا در اروپا، خاورميانه،‌آسياي جنوبي و آسياي شرقي انجام داده‌ام.
اين فرايند نشان داد که ديپلماسي عمومي در برخي جهات فعاليت‌هاي خوبي براي پيشبرد منافع آمريکا انجام مي‌دهد. بازبيني مذکور همچنين نمايان ساخت در مورد آنچه که بايد تغيير يابد تا ديپلماسي عمومي با اولويت‌هاي کنوني يکپارچه شود، اجماع نظر وجود دارد. ماه گذشته از نتيجه اين بازبيني پرده‌برداري نموديم: يک چهارچوب استراتژيک جديد براي ديپلماسي عمومي که تمرکز و ظرفيت لازم در محيط پيچيده قرن بيست‌و‌يکم را در اختيار ما خواهد گذارد.
چهارچوب جديد بر اساس وظيفه و مأموريت اصلي ديپلماسي عمومي بنيان نهاده شده تا از طريق اطلاع‌رساني و تأثيرگذاري بر افکار عمومي خارجي و همچنين با توسعه و تقويت رابطه بين مردم و دولت آمريکا و شهروندان ساير کشورهاي جهان از دستيابي به اهداف سياست خارجي آمريکا پشتيباني کند، منافع ملي را به پيش راند، و امنيت ملي کشور را تقويت نمايد.
در بخشي از بازبيني انجام گرفته پنج ضرورت استراتژيک را مشخص نموديم: شکل‌گري پيش‌فعالانه روايت‌هاي جهاني؛ توسعه و تقويت روابط بين مردم؛ مقابه با افراطي‌گرايي خشونت‌آميز؛ اطلاع‌رساني بهتر در فرايند سيسات‌گذاري؛ و، اختصاص مجدد منابع در فرايند تطبيق استراتژيک با توجه به تغيير اولويت‌ها.
اول، در عصر کنوني که از اطلاعات اشباع شده است بايد تلاش بهتري در جهت شکل‌دهي به روايت ملي خودمان نشان دهيم. بايد سعي کنيم که پيش‌فعال باشيم نه اينکه در موضع واکنش قرار گيريم. ما در حال گسترش ميزان دسترسي ارتباطاتي – محلي، ملي، منطقه‌اي و جهاني – هستيم تا به مخاطبين هدف اطلاع‌رساني کرده، بدان‌ها اميد بخشيده و ترغيب‌شان نماييم و همچنين به مقابله با اطلاعات مخالف بپزدازيم. ما با دفاترمان در اقصي‌نقاط جهان همکاري مي‌کنيم تا برنامه‌هاي درگيرسازي رسانه‌اي هدفمند تدوين نماييم و بدين‌ترتيب هم داستان‌هاي مثبت منتشر کرده و هم سريعا به حملاتي که عليه ما انجام مي‌‌گيرند پاسخ دهيم. ما نقش قطب‌هاي رسانه‌اي منطقه‌اي را بسط داده و ظرفيت‌ آنها را به عنوان مراکز درگيرسازي ديجيتالي افزايش خواهيم داد تا تضمين کنيم که در محاورات مجامع سنتي و جديد گفتمان و اطلاعات به طور کامل حضور داريم.
در ماه دسامبر، تلگرافي به کارمندان روابط عمومي در سراسر جهان ارسال نمودم و از آنها خواستم که در تلاش‌هاي ارتباطاتي‌شان تهاجمي‌تر بوده و به جنبه‌هاي استراتژيک نيز بيشتر بينديشند.
ما در حال آفرينش يک سمت جديد با عنوان "معاون دستيار وزير امور خارجه براي پشتيباني رسانه‌اي بين‌المللي" در اداره روابط عمومي وزارت امور خارجه هستيم تا توجه هماهنگ‌ و سطح بالا به رسانه‌هاي خارجي تسهيل گردد.
دوم، ما از طريق برنامه‌ها و پلت‌فرم‌هاي ديپلماسي عمومي در حال توسعه و تقويت روابط مردم با مردم هستيم. ما از شبکه هاي اجتماعي و تکنولوژي‌هاي ارتباطاتي به مانند فيس‌بوک، يوتيوب و تيوتربه منظور افزايش دامنه دسترسي به مخاطبين و اطمينان از اينکه در رسانه‌ها و فضاهاي گفتگوي جديد حضور داريم، استفاده مي‌کنيم.

ما به پشتيباني خود از برنامه‌هايي که هم منافع ملي آمريکا را به پيش مي‌رانند و هم مهارت‌هاي مطلوب را در اختيار مخاطبين هدف قرار مي‌دهند، ادامه خواهيم داد. اين برنامه‌ها عبارتند از تدريس زبان انگليسي و تربيت معلم، همکاري و مهارت‌سازي در علوم، تکنولوژي و کار‌آفريني، برنامه‌‌هاي مهارت‌آفريني در زنان براي پيشرفت در جوامع‌شان، و مشاوره آموزشي که طيف گسترده فرصت‌هاي آموزشي ارائه شده از جانب نهادهاي دانشگاهي آمريکا را ارتقاء و بهبود مي‌بخشد.
ما در حال ارزيابي فرصت‌هايي هستيم تا بار ديگر مراکز آمريکايي را به عنوان فضاهايي براي درگيرسازي عمومي احياء نماييم. ما با سازمان‌هايي در سراسر کشور همکاري مي‌کنيم تا برنامه‌هاي فرهنگي خود را توسعه داده و بدين‌ترتيب وسعت و عمق ميراث فرهنگي آمريکا را به همگان نشان دهيم. با توجه بدين نکته که شرکت‌کنندگان در اين برنامه‌ها بهترين سفيران ما هستند، بر منابع جديد سرمايه‌گذاري مي‌کنيم تا بتوانيم از طريق آنها ارتباط بهتري با دانش‌آموختگان برنامه‌هاي مبادلاتي داشته باشيم و آنها را قادر سازيم با يکديگر بهتر ارتباط برقرار کنند و بدين ترتيب از تجربيات مشترک همديگر استفاده نمايند.
سوم، ما تلاش‌هاي خود را سرعت و وسعت مي‌بخشيم تا فورا به پيام‌هاي تروريستي و افراط‌گرايان خشونت‌طلب پاسخ دهيم و به طور پبش‌فعالانه با روايت‌هايي که آنها را قادر ساخته اطلاعات مخالف پخش کرده و پيروان جديد جذب کنند، مقابله نماييم. ما در واشنگتن و در سفارتخانه‌ها و کنسولگري‌هايمان در کشورهاي خارجي،‌ با شدت هرچه تمام از رسانه‌هاي سنتي و جديد استفاده مي‌کنيم تا ديدگاه‌هاي آمريکا را منتقل نموده و با اطلاع‌رساني نادرست و گمراه‌کننده مقابله کنيم. ما تلاشي دو چندان خواهيم کرد تا صداهاي معتبر در جوامع را تقويت نماييم. براي نيل بدين هدف، به تهيه ابزاري ادامه خواهيم داد تا آنها ميزان دسترسي خود به مخاطبين را افزايش دهند و همکاري‌هايي آغاز خواهيم نمود تا رهبران مذهبي و سکولار محلي را در امور عمراني، بهداشتي و آموزشي تربيت کنيم.
چهار، ما اقداماتي اتخاذ مي‌کنيم تا مطمئن شويم که در تدوين خط‌مشي‌ها و برنامه‌ها ادراک درست و واضحي از ايستارها و عقايد افکار عمومي خارجي داشته‌ايم. ما در هر کدام از دفاتر منطقه‌اي منصب "معاون دستيار وزير امور خارجه براي ديپلماسي عمومي" را ايجاد کرده‌ايم. اين افراد بايد اطمينان حاصل نمايند که ديدگاه ديپلماسي عمومي به عنوان بخشي از خط‌مشي اصلي، ثبت شده است. ما ظرفيت تحقيق و برنامه‌ريزي‌ را نيز افزايش مي‌دهيم. در انجام اين کار از منابع "اداره اطلاعات و تحقيقات وزارت امور خارجه"، "هيأت مديران خبررساني"، گزارشگري رسانه‌اي، از "مرکز منبع آزاد" و ساير سازمان‌ها براي گردآوري اطلاعات و داده‌هاي لازم استفاده مي‌کنيم.
در دفتر من کارکرد خط‌مشي، برنامه‌ريزي و منابع را تقويت مي‌کنيم و برنامه‌هاي چندين ساله ديپلماسي را براي تمام دفاتر منطقه‌اي بار ديگر تدوين مي‌نماييم. اين برنامه‌ها باعث پيشبرد مأموريت ديپلماسي عمومي ما در کشور ميزبان خواهند شد، مخاطبين هدف و تاکتيک‌هاي ابتکاري براي دستيابي به اهداف را تحليل خواهند نمود، منابع لازم براي موفقيت را مشخص خواهند نمود و مقياس‌هايي واقعگرايانه براي سنجش تأثيرگذاري در اختيار ما خواهند گذارد.

هماهنگ‌سازي در تمام سطوح
در همان حين که چهارچوب استراتژيک جهاني جديد را براي ديپلماسي عمومي پياده مي‌کنيم، بر هماهنگ‌سازي هم در واشنگتن و هم در خارج از کشور تأکيد مي‌ورزيم تا فعاليت‌هاي ما مکمل تلاش ديگر وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها بوده و حتي تا حد امکان آنها را تقويت نمايند.
ما در فرايند "هماهنگ‌سازي خط‌مشي بين سازمان‌ها" که تحت هدايت شوراي امنيت ملي قرار دارد، شرکت مي‌کنيم. شوراي امنيت ملي هر هفته اعضاي رده بالاي سازمان‌هاي مختلف را در نشست "هماهنگ‌سازي خط‌مشي بين‌سازمان‌ها" گرد هم مي‌آورد تا به گفتگو و تبادل نظر در مورد ارتباطات استراتژيک بپردازند. در اين نشست‌ها طيف وسيعي از مسائل جهاني، منطقه‌اي و کشوري مورد بحث قرار مي‌گيرند. هدف از برقراري اين نشست‌ها هماهنگ‌سازي، توسعه و پرهيز از برخورد در برنامه‌ها و فعاليت‌هاي ارتباطاتي سازمان‌هاي آمريکا است. براي نمونه مي‌توان به نشست "گروه ميز کوچک" اشاره نمود که هر دو هفته يکبار در "مرکز ملي مبارزه با تروريسم" برگزار مي‌شود.
"مرکز درگيرسازي استراتژيک جهاني" که بخشي از دفتر من است انحصارا به امر پشتيباني از "هيأت مديره درگيرسازي جهاني" شوراي امنيت ملي مي‌پردازد. ما در حال توسعه و به‌روزرساني "مرکز درگيرسازي استراتژيک جهاني" هستيم تا توانايي اين نهاد را براي ياري رساندن به طيف گسترده فعاليت‌هاي دولت در حوزه ارتباطات استراتژيک و درگيرسازي جهاني، افزايش دهيم. بنده ريچارد لبارون را به عنوان رئيس جديد اين مرکز برگزيده‌ام. وي سفير سابق آمريکا در کويت و يکي از ارشد‌ترين کارمندان سرويس خارجي است.
ما همچنين يک همکاري نزديک و صميمانه با همکاران خود در وزارت دفاع داريم. من به طور منظم با همکارانم در وزارت دفاع درباره اين دو برنامه ويژه و همچنين مسائل استراتژيک ديگر به گفتگو مي‌پردازم؛ مسائلي که عبارتند از: پتانسيل برقراري توازن دوباره در نقش‌ها، مسؤوليت‌ها و منابع مربوطه وزارت دفاع در حوزه‌هاي ديپلماسي عمومي و ارتباطات استراتژيک.

رهيافت جديد: مطالعه موردي – پاکستان
دفتر من در تابستان گذشته با همکاري سفارت آمريکا در پاکستان؛ ريچارد هالبروک، فرستاده ويژه به افغانستان و پاکستان؛ آژانس بين‌المللي توسعه آمريکا و وزارت دفاع "برنامه ارتباطات پاکستان" را تهيه نمود که نسخه‌اي از آن در اختيار کميته قرار گرفته است.
برنامه پاکستان چهار هدف عمده دارد: توسعه حوزه دسترسي رسانه‌اي، مبارزه با تبليغات افراطيون، ايجاد ظرفيت ارتباطاتي، و تقويت پيوندهاي مردمي. در اين برنامه عناصر سنتي ديپلماسي عمومي با ابزار جديد و نوآورانه ترکيب شده‌اند. براي مثال، با توجه به اينکه صداي افراطي‌ها در برخي بازارهاي رسانه‌اي پاکستان خريدار بيشتري دارد، يک واحد پاسخگويي سريع،‌ چند زبانه و بيست و چهار ساعته براي سفارتخانه تعبيه نموديم تا بتوانيم سريعا به تبليغات، ‌تهديدات و حملات طالبان، ‌القاعده و حاميان آنها پاسخ دهيم. با اينکه نبرد مذکور بسيار سخت و دشوار است اما تکرار مداوم صداي ما تأثير بسزايي در گفتمان رسانه‌‌هاي پاکستان بوجود آورده است. به منظور تقويت ارتباطات مردمي با پاکستان، سعي نموده‌ايم تا حضور آمريکايي‌ها را در اين کشور افزايش دهيم. براي نيل بدين هدف ما بر موضوعاتي تأکيد مي‌کنيم که عبارتند از: مبادلات بيشتر، حضور بيشتر، "مراکز لينکلن" بيشتر، ديدارهاي رودرروي بيشتر با شهروندان پاکستاني، و ديدارهاي غيررسمي بيشتر بين پاکستاني‌ها و آمريکايي‌هاي حاضر در پاکستان.
ديدار اخير وزير امورخارجه از پاکستان در اکتبر 2009 در راستاي موضوعات مطروحه در برنامه استراتژيک ما انجام گرفت. تمرکز وي بر آموزش، اشتغال، و انرژي الکتريکي پاسخي بود به آنچه ما به عنوان نگراني‌هاي اصلي پاکستاني‌ها شناسايي کرده بوديم. مجموعه فعاليت‌هاي گسترده وي در حوزه ديپلماسي عمومي تأکيدي بود بر شکوفايي ديپلماسي شخصي و رودرروي ما. ديدار وي از مراکز تاريخي و فرهنگي نشانگر احترام و تمايل آمريکا به همکاري با مردم پاکستان بود. شايد گوياترين لحظه در کنفرانسي خبري رخ داد که در آن قريشي، وزير امور خارجه پاکستان، اظهار کرد که ديدار وزير امور خارجه آمريکا يک موفقيت کامل بود زيرا نشان از "تغيير خط‌مشي‌ها" به سوي روابط "مردم‌محور" داشت. اين دقيقا همان پيام ماست.
هم‌اکنون فرصتي بزرگ پديد آمده تا روابط خود با مردم اقصي نقاط جهان را بازتعريف نموده و پل‌هايي از دانش و فهم بين خود و آنها ايجاد نماييم. من معتقدم با انجام اين کار وضعيت زندگي را بهبود بخشيده و از منافع ملي‌مان پشتيباني خواهيم نمود.