شب عملیات خیبر وقتی شهیدان نوزاد و جزمانی، فرماندهان گردان از ابراهیم خواستند با نیروها به خط نرود دلش شکست و گفت:"ما هم خدایی داریم اگر قسمت باشد من هم شهید می‌شوم" پنج دقیقه بعد هواپیمای دشمن محل گردان را بمب‌باران کرد که یکی از شهدا برادر جانباز حسامی بود.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، به مناسبت هفته دفاع مقدس قصد داریم تصاویر رزمندگانی را که نمادی از هشت سال جنگ تحمیلی  هستند و کمتر آنها را دیده ایم و می شناسیم  کمی بیشتر معرفی کنیم.

 

این عکس یکی از تصاویر ماندگار دوران دفاع مقدس است که بارها توسط رسانه‌های مختلف منتشر شده است. در عکس رزمنده جانبازی که پای راست ندارد، در کنار صفی از رزمندگان در حال حرکت است. رزمنده جانباز با عصای زیر بغل پشت به دوربین به سمت ابتدای صف سایرین در حال حرکت است. به روایتی عکاس این عکس اصغر نقی‌زاده است.این تصویر متعلق به شهید ابراهیم حسامی است.

ابراهیم حسامی بزرگ گردان مقداد لشکر۲۷، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت سپاه درآمد. در سال 1360 در منطقه گیلان غرب از ناحیه پای راست مجروح و منجر به قطع پا شد. به طوری که حتی امکان استفاده از پای مصنوعی را هم نداشت، ولی پس از مدت کوتاهی دوباره به منطقه برگشت.

او با وجود مجروحیت حضور در جبهه را دینی بر خود می‌دانست و در تمام عملیات‌های گردان شرکت نمود. حتی در کوهستان‌های غرب نیز پا به پای دیگر رزمندگان بالا می‌رفت. ابراهیم هرگز برای تشکیل پرونده جانبازی به بنیاد مراجعه نکرد.

ابراهیم رفیق صمیمی شهید "ابراهیم هادی" بود. اهل محل بعد از آقا ابراهیم عشق‌شان "ابراهیم حسامی" بود و به نیکی از آن دو یاد می‌کنند.

در ششم مرداد 1362 نامزد کرد ولی هفت روز بعد و قبل از آغاز زندگی مشترک در هفتم اسفند همان سال در منطقه جفیر در ادامه عملیات خیبر بر اثر اصابت ترکش راکت به درجه رفیع شهادت نائل و پیکرش در بهشت زهرا قطعه 28 ردیف 16 به خاک سپرده شد.

عکس فوق را شاید بارها در جاهای مختلف و فضای مجازی دیده باشید ولی کمتر اسمی از شهید حاضر در عکس به میان آمده است.حاج نصرالله کریمی دوست و همرزم شهید این عکس را اینگونه شرح داد:

شب عملیات خیبر وقتی شهیدان نوزاد و جزمانی، فرماندهان گردان از ابراهیم خواستند با نیروها به خط نرود دلش شکست و گفت «حالا ما شدیم نیروی اضافه گردان...!» فردا صبح در حالی که تلاش می‌کرد خودش را به خط برساند گروه فیلمبرداری قصد تصویری برداری از او را داشت که با عصا آنها را دور می‌کرد و می‌گفت «بروید و از رزمندگان در خط فیلمبرداری کنید نه از پشت خط و من جانباز!»

شهید حسامی ‌گفت: «ما هم خدایی داریم اگر قسمت باشد من هم شهید می‌شوم». پنج دقیقه بعد هواپیمای دشمن محل گردان را بمب‌باران کرد که یکی از شهدا برادر جانباز حسامی بود.

منبع: دفاع پرس