گفتگو با صادق آهنگران یعنی گفتگو با تاریخ پر احساس و حماسه‌بار جنگ. و شاید مبالغه نباشد اگر بگوییم یعنی مکالمه با ارواح نورانی و معطر شهدا.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - یادمان نمی‏‌رود نوحه‌های حماسی حاج صادق آهنگران را قبل از عملیات خیبر (ای لشکر صاحب‏ الزمان(عج) آماده باش، آماده باش) حس نبرد خیبر را چگونه در طلائیه زنده می‏‌کرد. او با نوحه‌‏هایش شور بسیجی رزمندگان  را ترسیم کرد و معرفت‏‌های شهادت طلبانه را پرورش ‏داد. صدای او هنوز حس دعاهای کمیل را در مسجد سوسنگرد دارد و  اول جنگ را بیاد می‌آورد.

گفتگو با صادق آهنگران یعنی گفتگو با تاریخ پر احساس و حماسه‌بار جنگ. و شاید مبالغه نباشد اگر بگوییم یعنی مکالمه با ارواح نورانی و معطر شهدا.

آنچه در ادامه می‌خوانید گفتگو با حاج صادق آهنگران است که در محل یکی از حسینیه‌های اهواز انجام شده است؛


*حاج صادق از دیدار فرماندهان سپاه با مقام معظم رهبری بگویید شاید کمتر کسی میدانستند شما سپاهی هستید؟

من  الان که بازنشسته شدم لباس سپاه را کمتر می پو شم. فقط درمجالس رسمی به تن میکنم اما حالا بخشنامه ای آمده که بازنشسته ها هم میتوانند در مراسم های رسمی مثل زمانی که رفتیم خدمت مقام معظم رهبری لباس رسمی بپوشند. در آن دیدار اکثر فرمانده‌ها حضور داشتند و تاکید بر این بود که همه با لباس سپاه حاضر شوند. درجه من هم سرتیپ دومی بود. در واقع کسی به آن شکل نمی‌داند که من پاسدار بودم. جز زمان جنگ که لباس پاسداری بر تن داشتم، اما در آن دوران درجه ای نداشتم.
همه فرماندهان سپاه حضور داشتند بعضی ها همچون آقا رحیم صفوی خیلی با محبت هستند درواقع سردار سلامی من را دعوت کرده بود و از برنامه هم راضی بودند و تشکر کردند.

در دیدار با مقام معظم رهبری دوست داشتم دوباره لباس سبز سپاه را بپوشم .بالاخره ما مدیون سپاه هستیم چون جدا از اهل بیت که همیشه حافظ ما بوده‌اند، سپاه هم ما را  از هر لحاظ، چه اقتصادی، چه جناحی و چه ... حفاظت کرده است. این افراد در فضای جنگ هم حضور داشتند و من با دیدنشان خاطراتم دوباره زنده شد . آقا هم به سپاهی‌ها خیلی محبت دارند. البته ایشان به مداح‌ها به دلیل اهل بیت خیلی علاقه دارند و از زمان جنگ هم و قتی آقا در مقام ریاست جمهوری بودند، من با ایشان و این روحیه‌ای که داشتند آشنا بودم.


به هر حال در دیدار با مقام معظم رهبری قرار شد که به یاد هشت سال دفاع مقدس ما برنامه‌ای برای ایشان اجرا کنیم. یکی از فرماندهان با من تماس گرفتند و گفتند ما میخواهیم خاطرات برای آقا زنده شود، من هم مثنوی را آماده کردم.

تقریبا دوازده دقیقه برنامه اجرا کردم یک مثنوی خواندم که بحث های روز یمن ،شام ،استقامت و بحث های مربوط به مذاکره از جمله اینکه ما زیر بار ذلت نمی رویم جزو محتوای آن مثنوی بود و بعد برای اینکه خاطرات دفاع مقدس زنده شود سه بندی از نوحه های معروف آن ایام را خواندم.

اکثر فرمانده‌ها همچون حاح قاسم سلیمانی و حاج مرتضی قربانی و... در دیدار با مقام معظم رهبری حضور داشتند و اکثر نوحه هایی که خوانده بودم را شنیده بودند، چراکه مثلا لشکر 25 ماموریت کربلا می رفتند و حاج مرتضی من را دعوت میکرد یا حاج قاسم وقتی به کرمان میرفتند،خودشان سخنران بودند و من هم در قرارگاه مداحی میکردم و وقتی در آن دیدار دوباره آن نوحه‌ها را میخواندم، برایشان خاطره‌ها زنده میشد. آقا هم که خودشان با بچه‌های جنگ عجین بودند و همه این‌ها دست به دست هم داد تا فضای معنوی عجیبی ایجاد شود، حتی حاج قاسم گریه هم کردند.

وقتی پیش آقا رفتم ایشان گفتند خیلی خوب بود، چون شعری که خوانده بودم مطابق با مسائل روز بود و تلفیق این مسائل با نوحه‌های آن دوران، شعر را خیلی قوی‌تر کرده بود. آقا هم کار ما را تایید کردند. من دست چپ آقا را بوسیدم و از او تقتضا کردم دست جانبازشان را هم ببوسم. آقا هم من را بوسیدن.

من به مقام معظم رهبری گفتم که خیلی از دوستانم که خدمت شما نرسیده‌اند به شما سلام رساندند و همچنین گفتم که خانواده‌ام نیز سلام رساندند که رهبری هم با ملاطفت پاسخ این سلام‌ها را دادند.

اما در کل خیلی برایم مهم بود که ایشان نوحه‌ی مرا تایید کردند چون خودشان در بحث شعر متخصص هستند.



*حاج صادق اولین باری که در جمعی شروع به مداحی کردین کی بود؟
من از سن 12 سالگی در میان جمعیت مداحی می‌کردم منتها آن نوحه‌ای که من را به عنوان مداح در سطح کشور مشهور کرد (ای شهیدان به خون غلطان خوزستان دورد ) بود. درواقع این نوحه را در جماران، در محضر امام (ره) خواندم و تا چهار روز آن را از تلوزیون پخش میکردند و فضا هم آن موقع آماده بود و جا افتادیم.

*استاد شما در مداحی چه کسی بود ؟
من 2 تا استاد داشتم. یکی حاج حبیب الله معلم که شعر (ای لشکر صاحب زمان آماده باش) را سرود و یکی دیگر از استادانم پدر شهیدی بود که امروز در گوشه همین مسجد (حسینیه محل مصاحبه) نشسته بود و حدیث کسا میخواند. در ضمن هنگام جنگ با آقای معلمی آشنا شدم که با او صمصیمی‌تر بودم و از ایشان هم بسیار آموختم. سبک‌های من هم بیشتر به سبک دزفول بودند چرا که این سبک عجین شده از لحن‌های لری و عربی است و درونش حماسه و حزن دارد.

*برنامه های شما از زمان جنگ تا کنون کمتر نشده ؟
برنامه‌های ما از آن دوران کمتر نشده و مدام در سفر هستیم و بیشتر کار من هم همین اجرای مراسم هایی است که برای یادوراه‌های شهدا در شهرستان‌ها برگزار می‌شوند. من 30 سال است که نمازم کامل است و شکسته نخوانده‌ام چون دائم در سفر هستم. در گذشته ضرورت جنگ این سفرها را ایجاد میکرد ولی حالا هم اینگونه برنامه‌ها.

*با بالاتر رفتن سن و سالتان از این همه فعالیت احساس خستگی نمی‌کنید؟
خدانکنه ما کمتر کار کنیم. بازنشستگی هم به خاطر آن است که کمی محدودیت در سفرهای خارجی وجود داشت پس بهتر دیدم که بازنشسته شویم تا دغدغه این سفرها نباشد. مداحی‌ها هم بیشتر شده که کمتر نشده است!

*آیا تا کنون حس رقابت بین مداح‌ها وجود داشته است ؟

در برهه‌ای که ما وارد کار شدیم، روحیه رقابت وجود نداشت، نه من و نه هم دوره های من،  اصلا در وادی اهل بیت این موضوعات درست نیست.

*نسبت به مداحی‌های این دوره نقدی هم دارید ؟
ما به اجرای برخی سبک ها و شعر ها در بعضی مراسم ها نقد داریم. نه من بلکه پیشکسوتان هم منتقدند. به نظر من دشمن وارد این قضیه شده و راجع به مداحی، به خصوص در مورد جوان‌ها برنامه ریزی می کند.

آقای خاتمی امام جمعه موقت تهران هم در اجلاس خبرگان گفتند اسنادی بدست آمده که سازمان سیا روی این مسئله کار می‌کند. به دلیل اینکه 8 سال دفاع مقدس با همین روضه خوانی ها و این مجالس جان می‌گرفت و بچه‌ها با همین چیزها تشویق می‌شدند و چقدر این مداحی ها نقش موثری داشت در واقع قبل از انقلاب یکی از عوامل اصلی پیروزی انقلاب هم برپایی هیئت ها بود.

لذا دشمن نقشه کشیده تا اینها را به انحراف بکشاند و حالا دست مخفی دشمن در این قضیه پیدا شده و نمی‌تواند این کار را انجام دهد.

همین مسئله تشیع انگلیسی را ببینید! این‌ها در حال نفر گیری هستند و در همین وادی کار میکنند که وابسته به انگلیس و سازمان سیا است لذا از این طریق به جوانها آسیب میزنند. البته بسیج و سازمان تبلیغات کارهایی انجام میدهند که نتیجه بخش هم بوده اما همچنان نقدهایی بر محتوا و سبک های مداحی وجود دارد. من خواهشم از جوان‌ها این است که مثل دوران دفاع مقدس هیئتی باشند و محتوای شعرها هم باید به گونه ای باشد که جوان‌ها انگیزه پیدا کنند و اگر جوان‌ها دیدند در مراسمی با محتوا و سبک نامناسب مداحی می‌شود به میزبان مجلس اعتراض کنند.

از خانوادتان بگویید ؟ 
من واقعا مدیون خانواده هستم. چه در آن دوران 8 سال دفاع مقدس که همیشه در سفر بودم و چه در این روزها که همیشه پا به پای من آمدند. من 3 فرزند پسر و یک دختر دارم که بعد از همسرم خیلی همراهی‌ام کردند. شاید به مراتب ثواب هایی که بردند از کار من بیشتر بود. آنها غربت خیلی کشیدند.


از آن دوران باز هم بگویید، چطور شد که به شما لقب بلبل خمینی (ره) دادند؟
این موضوع از طرف رادیو عراق پیش آمد. عملیات والفجر بود که موفق نشدیم و در آن موقع رادیو عراق اعلام کرد بلبل خمینی (ره) را اسیر کردیم که این لفظ جا افتاد و در کل کشور پخش شد. من هم به خاطر اینکه شایعه اسیر شدنم را تکذیب کنم به نماز جمعه تهران رفتم و شعر (با نوای کاروان) را خواندم و تلویزیون هم بارها آن را پخش کرد که اینطور مردم بفهمند که من اسیر نشدم.

من بیشتر از این موضوع خوشحال بودم که اثر کارم آنقدر بالا بوده که دشمن روی من حساس شده و این برایم انگیزه و تشویق بود.

از شهید حسین علم الهدی بگویید دلتان برای آن دوران تنگ نشده ؟
با حسین علم الهدی خیلی صمیمی بودم.  او خیلی خوب بود. شهادتش هم مظلومانه بود. خیلی دلم برای صفای آن دوران تنگ شده. آن موقع بین بچه‌ها صفایی بود که حالا با آمدن اینترنت این عشق و صفا کمتر شده است. کسانی بودند که نمی‌دانستند آیا برمی‌گردند، اسیر می‌شوند، جانباز می‌شوند و یا شهید؟ لذا به این دنیا دلبستگی نداشتند و کسی که صحبت دنیا در دلش نباشد محبت الهی و اهل بیت در دلش جا گرفته و نورانی می‌شود. من هم در آن زمان با بچه‌های نورانی هم پیاله بودم. حال لحظه‌ای با مهدی با کرمی، حاج همت، احمد کاظمی و... این حال را فقط بچه‌های جنگ و فرماندهان درک می‌کنند نمی‌دانید اکنون که راجع به آن حرف می‌زنم چه حسرتی می‌خورم.

*به فضا اشاره کردید، حاج صادق آهنگران در فضای مجازی هم فعال است؟
خیلی نه، زیاد کار کردن با آن را بلد نیستم. واتس‌آپ، تلگرام و این جور چیزها را دارم اما فقط برای من پیام آمده و من آن‌ها را می‌خوانم اما جواب دادن به آن‌ها را بلد نیستم.

اما جوان‌ترها خیلی با این سیستم‌ها کار می‌کنند. فکر می‌کنم نزدیک به 1000 گروه در تلگرام دارم که فقط پیام‌های آن‌ها را می‌خوانم و از این بابت که بچه‌ها در میدان هستند بسیار خوشحالم.

*در کل نظرتان در مورد فضای مجازی چیست؟
یک لحظه موبایل من از سر و صدا نمی‌ایستد. مدام از روایات بحث‌های هسته‌ای، انقلاب و ... در این گروه‌ها پیام آمده و در مورد آن‌ها بحث می‌شود. همه بچه‌های عضو در این گروه‌ها جوانند. آن‌ها در گروه‌هایشان حتی برای بهتر روشن شدن بخث‌ها کارشناس هم آورده‌اند و من از این بابت خیلی خوشحالم. در این هزار گروهی که دارم، بچه‌هایی هستند که با یکدیگر راجع به مسائل مختلفی بحث می‌کنند. به طور مثال یک جناح اصلاح‌طلب با جناح اصول‌گرا بحث می‌کند و من گاهی به مدت یک ساعت پیام‌های آن‌ها را می‌خوانم تا ببینم چه صحبت‌هایی بین‌شان رد و بدل می‌شود.

*شما وارد بحث با آنها نمی‌شوید؟

نه من ورود نمی‌کنم زیرا خیلی از آنها جزو جناح‌بندی‌های مختلفی هستند و من وارد این جناح‌بندی‌ها نمی‌شوم. بحث من بیشتر معطوف به ولایت و ارزش‌ها است.

*در مورد کارهایی که به صورت موزیکال کار کردید توضیح دهید؟
بله اولین کاری که با موزیک اجرا کردم با مشورت انجام گرفت اما تعداد بسیاری هم اعتراض کردند که بعد از مدتی راضی شدند. در ابتدا برای انجام این کار با چند روحانی مشورت کرده و استخاره هم گرفتم. قصد داشتم یک کار نوینی را برای جوانان ارائه کنم. هر اندازه فضای مداحی در کشور ما محدود باشد، وسعت موسیقی و حماسه بیشتر بوده و از مرزها و شعر فراتر می‌رود.



ما از یک موسیقی شرعی که بدون مشکل بودند و از کارهایی مثل «کاروان رفته منزل به منزل» که برای حضرت امام (ره) بود، ورود کردیم ،‌ بعد از آن شروع کردیم به خواندن و ساخت کلیپ شهدا (سبک بالان خرامیدند و رفتند) که شهید آوینی آن را انتخاب کرد و سپس «کربلا منتظر ماست» و اخیرا هم کار «مرگ بر آمریکا» که پارسال و روز عاشورا انجام شد.

*قبول دارید کارهای موزیکال شما نسبت به کارهای قبلیتان با استقبال کمتری مواجه شد؟
من خودم مایلم این طور باشد. همیشه از خدا خواستم و آرزو کرده‌ام هیچگاه فضای موزیکال کارم به کارهای سنتی‌ام اشراف پیدا نکند. زیرا من هر چه دارم از کارهای سنتی‌ام است.

زمانی که با یک دفتر و یک بلندگوی ساده که ارزشی زیادی نداشت کار می‌کردیم و جبهه‌ ما با همین وسایل ساده بود که گرم شد. دوست ندارم آثار هشت سال جنگ من دست بخورد. به همین علت تمایلی به موزیکال شدن این آثار سنتی‌ نداشته‌ام و فقط «آماده‌باش» را جمعی از دوستان به سرود تبدیل کردند. اگر نه مایلم به همان شکل دست نخورده باقی بمانند. مگر اینکه این آثار به عنوان موسیقی جنگ ثبت شوند. خدا را شکر که کارهای سنتی‌ام به کارهای موزیکال غلبه دارند.

*آقای آهنگران به خرید آشپزی و کارهای منزل هم می‌پردازند؟

خرید بله. اما کم کار می‌کنم. در خانه به تنبلی معروفم. گهگاهی اگر عیال حال خوبی نداشته باشد، ظرف‌ها را می‌شویم. در غیر این صورت نه، اهل کار کردن در  منزل نیستم.

*آخرین باری که به خرید رفتید، چه زمانی بوده است؟
همین پریروز رفتم و کلی خرید کردم. به خرید میوه می‌روم. بچه‌ها نیز مرا خوب می‌شناسند. در کل خرید را به خوبی انجام می‌دهم.

*بچه‌ها را پارک می‌برید؟
کمتر به پارک می‌روم. به دلیل اینکه مردم مرا می‌شناسند و در فضاهای شلوغ دورمان را می‌گیرند اگر هم بروم سعی می‌کنم که آخر شب باشد که خلوت‌تر است.

*اکثر مردم به دلیل شهرت، شما را در کوچه و خیابان می‌شناسند، چه چیزی در مواجه با مردم شما را خوشحال می‌کند؟
حدود 99 درصد مردم محبت بسیاری را نثار ما می‌کنند.

*با شنیدن چه چیزی از طرف مردم بیشتر خوشحال می‌شوید؟
اکثر مردم با دیدن من این جمله «یادش بخیر ایام جنگ» را به زبان می‌آورند و این برای من بسیار خوشحال‌کننده است.

*چه موضوعی ناراحتتان می‌کند؟
اگر کسی طعنه‌ای بزند و با جریان انقلاب مخالف باشد. در هر حال انسان دلخور می‌شود. اما باید بگویم که از این موارد کم داشته‌ایم. خدا را شکر مردم نسبت به دفاع مقدس و بچه‌های آن دوره احترام زیادی قائل‌اند. دلیل وارد نشدن من به جناح بندی‌ها نیز همین است. مردم از من انتظار ندارند. شخصیتی مانند حاج آقا قرائتی و بنده چهره‌هایی هستیم که به نظر نباید وارد بحث‌هایی از قبیل جناح‌بندی‌های سیاسی و این جور مسائل شویم، بحث ما بحث‌های ولایت است.



*بسیاری معتقدند که آقای آهنگران شور بخصوصی را در رفتن جوانان به جبهه بوجود آورده و در آن مؤثر بوده‌اند، نظر خودتان چیست؟

الحمد‌الله بله. البته آنها (کسانی که به جبهه رفتند) انگیزه دینی و اعتقادی زیادی داشتند و ما فقط محرکی برای این قضیه بوده‌ایم.

*بله آنها پتانسیل لازم را داشته‌اند...
در این قضیه باید گفت؛ دادن شور و انگیزه و ترغیب مردم برای رفتن به جبهه تا یک جای مشخصی با صدا و این جور چیزها امکان‌پذیر است. چون زمانی که فرد به خط مقدم برسد و با حجم وسیعی از گلوله و خمپاره و مجروحین و شهدا رو به رو شود، صدای آهنگران را فراموش می‌کند. بنابراین موضوع اصلی مایه اعتقادی آنهاست و آنهایی که رفتند مایه اعتقادی داشتند و صدای من فقط یک محرک و شور بوده است.

*از این کارها و نوحه‌های پرخاطره، خودتان کدام را انتخاب می‌کنید؟

از بین آنهایی که ماندگار شد و بیشتر از بقیه در ذهن‌ها باقی ماند، چهار کار بود که آرم اخبار بودند. «بانوای کاروان بار بندید همراهان»، «سوی دیار عاشقان به کربلا می‌رویم»، «هنوز از کربلایت، به گوش آید صدایت» که جهاد آن را پخش کرد و آنکه بیشتر از همه مورد توجه قرار گرفت «ای لشگر صاحب زمان» بود که به شکل سرود آن را تنظیم کردند. به طوری که اخیراً در پادگانی با این سرود رژه صبحگاه می‌روند. و این کار ماندگار‌تر شد. هنگامی که این اثر را در مجلس می‌خوانم می‌بینیم که بوی این کار، چیزی را برای ظهور حضرت ولی عصر(عج) آماده می‌کند. این سرود کاریست هم برای قبل از ظهور و هم بعد از آن، لذا تعداد زیادی از دوستان می‌گویند که این کار را بگذار انتهای پیام‌؛ ان‌شاءالله که در محضر آقا امام زمان (عج) باشی و بخوانی.

*آیا شما هم مانند خیلی‌ها به چای روضه اعتقاد دارید؟
من هم به چای روضه و هم به اطعام آن اعتقاد دارم. این دو جدا از هم نیستند. باید بگویم روضه بدون چای خلأ دارد. یکبار که خدمت صدر‌الدین حائری شیرازی بودیم می‌گفتند: اطعام در روضه امام حسین (ع) با بر افراشتن پرچم آن امام رابطه مستقیم دارد. یعنی سعی کنید که همیشه اطعام در مراسم باشد. او می‌گفت: هنگامی که در زندان حسینیه بپا کرده‌اند، تأکید بر برپایی آشپزخانه داشته‌اند. لذا چای و اطعام در مجالس اما حسین (ع) و عنوان این مطلب که این چیز‌ها اسراف است بسیار غلط هستند. اطعام در دستگاه امام حسین (ع) موضوع بسیار مهمی است. به همین دلیل در حسینیه خودمان که حدود یکسال از برپایی آن می‌گذرد به همت بچه‌ها بدون اطعام مجلس برگزار نشده است.

*مداح مورد علاقه شما در گذشته و حال چه کسانی بوده‌اند؟
در گذشته به چند مداح علاقه‌مند بودم از جمله آقای سعید منش که خدا رحمتشان کند. او از مداحان معروف کشور و اهل اصفهان بود. همچنین اسماعیل اخباری که اهل کاشان بود. از بین مداحان کنونی که آنها را تقسیم‌بندی کرده‌ام. روضه خواندن حاج سعید حدادیان را خیلی دوست دارم، او مهارت خوبی در این کار دارد. نوحه خواندن محمود کریمی و آقای میرداماد و احمد واعظی که ما‌شاءالله در همه این موارد سر است. در استان خوزستان نیز چند نفری هستند. از جمله آقایان حاج رضا نبوی و سید محمد امام که از نظر فنی در کار خود بسیار مهارت دارند.

*در مورد کارای لشگر‌ صاحب زمان بیشتر توضیح دهید.
آقای معلمی شعر این کار را در عرض 3 ربع یا یک ساعت سرود. البته سربند آن را خود من ساختم. قبل از شروع، آقای معلمی را دیدم و به او گفتم که شب‌های عملیات صحنه به چه شکلی است، رزمندگان اسلحه امتحان کرده، وصیت‌نامه نوشته، بند کفش می‌بندند و ... که او نیز تمام این موارد را در بند بند شعرش آورد و در نهایت تبدیل به یک کار تصویری شد. که در انتهای آن نیز «هیهات منا الذله» را اضافه کرده و خواندم.
منبع: باشگاه خبرنگاران