کد خبر 4742
تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۹:۲۳

ديدار شب گذشته شاعران جوان و پيشکسوت کشورمان با رهبر انقلاب و شعرخواني در محضر ايشان، همراه با برخي حواشي ادبي بود. اگرچه نوعي ناهماهنگي در انتخاب شعرا و آماده‌نبودن برخي از ايشان براي شعرخواني چند بار در اين جلسه که عليرضا قزوه به تنهايي و در غياب ساعد ب

بنا براين گزارش، قزوه وقتي گفت که نوبت شعرخواني آقاي فريد ـ قادر طهماسبي ـ است، اين را هم اضافه کرد که شعر او شنيدني است اگرچه دورادور مي‌دانيم او در حال شعرگفتن و داستان‌نويسي است ولي سالي يکبار هم اينجا ملاقاتشان مي‌کنيم تا شعري برايمان بخوانند.
فريد اما در پاسخ و قبل از شعرخواني گفت: ما هميشه و در طول سال هستيم اما کسي ما را دعوت نمي‌کند وگر نه ما اهل آمدنيم.
در اين هنگام عليرضا قزوه در حال حرف‌زدن با علي معلم بود که رهبري خطاب به قزوه  براي توجه به حرف‌هاي فريد و البته مسئولان حاضر گفت: از شما گلايه دارند ها!
فريد البته غير از شعرخواني نکاتي را در خصوص برخي بي‌اعتنايي‌ها به شاعران نيز بيان کرد و دست آخر گفت: قرار نبود شعر بخوانم براي همين از محفوظاتم استفاده مي‌کنم به هر حال شاعر دنبال بهانه‌اي مي‌گردد تا شعري بخواند.
رهبر انقلاب هم گفت: شاعر بدون بهانه هم شعر مي‌خواند!
 با پيشنهاد برخي حضار، قرار شد شعر طنزي نيز در جلسه خوانده شود که عليرضا قزوه گفت: آقاي فيض شعري دارند ولي گويا ملاحظاتي دارد اين شعر...ناصر فيض که دو سال قبل در همين ديدار با شعري طنز، فضاي جلسه را کاملا عوض کرد، گفت: آقاي قزوه درست مي‌گويند و اين شعر ملاحظاتي دارد.
وي شعر طنزي را آماده کرده بود با رديف «عليرضا قزوه» که در مدح(!) مجري برنامه بود.
در بخش آغازين اين شعر آمده است:

با سر آمد عليرضا قزوه
شد سر آمد عليرضا قزوه

همه بايد به يک طرف بروند
تا شود رد عليرضا قزوه

شعرهايش در ابتدا بودند
يک مجلد عليرضا قزوه

چاپ آثار او پس از چندي
شد مجدد عليرضا قزوه

بنابراين گزارش شعرخواني او که تمام شد، رهبر انقلاب خطاب به فيض با مزاح گفت: شما برادر‌‌هاي زن‌تان را عوض کردين يا نه؟!
اشاره رهبري که با خنده حضار در جلسه مواجه شد، به شعر طنز ناصر فيض بود که در جلسه دو سال قبل خوانده بود:

بايد که شيوه‌ سخنم را عوض کنم
شد، شد، اگر نشد، دهنم را عوض کنم
 
گاهي براي خواندن يک شعر لازم است
روزي سه بار انجمنم را عوض کنم
 
از هر سه انجمن که در آن شعر خوانده‌ام
آنگه مسير آمدنم را عوض کنم
 
...
 
با من برادران زنم خو ب نيستند
بايد برادران زنم را عوض کنم
 
دارد قطار عمر کجا مي‌برد مرا؟
يارب! عنايتي! ترنم را عوض کنم
 
ور نه ز هول مرگ زماني هزار بار
مجبور مي‌شوم کفنم را عوض کنم
 
دستي به جام باده و دستي به زلف يار
پس من چگونه پيرهنم را عوض کنم؟

***

در اين ديدار همچنين حجت‌الاسلام محمد گلپايگاني نيز با اصرار به عنوان آخرين فرد، شعري در وصف ايران خواند. وي براي مراعات زمان، بخش‌هايي از شعر خود را کوتاه کرد اما گفت که در اين شعر نام همه استان‌هاي کشور ذکر شده است. شعر خواني رييس دفتر رهبر انقلاب که تمام شد، رهبري به او گفت: استان کهکيلويه و بوير احمد نبود! در ميان خنده جمع، محمدي گلپايگاني با لبخند گفت: بله فراموش کردم!