کد خبر 474606
تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۳۹۴ - ۰۲:۰۷

عدم پاسخگویی آل سعود در قبال این فاجعه باعث خواهد شد تا جهان اسلام خود به فکر چاره‌جویی بیفتد، موج بیداری اسلامی که با پول‌های نفتی و مهندسی معکوس تلاش‌های زیادی برای مهار آن شده‌است، از پس این فاجعه بازسازی خواهد شد.

به گزارش مشرق، از حوالی ظهر عید قربان، ساعت‌های شادِ شب و صبح این عید سعید که یک عید مشترک در میان تمامی مذاهب اسلامی است، برای بسیاری از مسلمانان تبدیل به عزا شد؛ سرزمین مقدس منی که آمادگاه مبارزه انسان‌ها با شیاطین است به قتلگاه مسلمانانی تبدیل شد، که همپای رسول خدا [صلی‌الله علیه و آله] و خلیل الرحمان [ع] پا به سرزمین امن الهی گذاشته و سرود رهایی از تعلقات دنیایی را سر داده بودند و آماده رمی شیطان و بازگشت به دنیای مادی بدون تعلقات آن بودند، ولی اینک فارغ از تنگنای تن‌هایشان در حال مهاجرت به سمت خدا بودند، فاجعه عظیم و دردناک بود اما برای بشر، در پس همه فاجعه‌ها، همواره درس‌هایی برای آموختن وجود دارد به نحوی که گفته می‌شود، فاجعه‌نگاری برای انسان، همواره درس‌آموز بوده‌ زیرا از آن حکمت آموخته و طریق بیداری را پیموده است.

در سطحی دیگر، غم سنگین و بی‌فراغِ تبدیل عید قربان امسال به عزای عمومی در جهان اسلام، می‌تواند یک پرده برداری آشکار از بی‌کفایتی آل‌سعود و سوء مدیریت آنان تلقی‌شود، اکنون، حجم فاجعه منی به قدری است که تا سال‌ها فراموش نخواهد شد و همواره مثالی در بین اذهان تمامی مسلمانان از بی‌تدبیری در ساختار حکومت‌داری سلطنت سعودی، خواهد بود، گرچه رسانه‌های عربی و غربی از گفتن آن به هر دلیل اعم از رشوه‌های نفتی و منافع اقتصادی، تا همیشه خودداری کنند؛ این فاجعه دست‌کم نشان می‌دهد در یک حکومت سلطنتی و پادشاهی که فاقد هرگونه ساختار تصمیم‌گیری مشخص مردم‌سالارانه و عقلانی است و تمام تصمیمات و سیاست‌گذاری‌ها به صورتی صلب در پنجه اقتدار یک یا چند خاندان بلکه یک یا چند نفر است، چقدر فاجعه و تصمیم شبیه هم هستند. آن‌گاه جای تردید نیست که هر تصمیم که به احتمال زیاد در این نوع از حکومت‌های سلطنتی، تصمیمی غیر کار‌شناسی و غیر عقلانی است به خودی خود، می‌تواند منجر به فاجعه‌ای از این دست شود و پادشاه در حکم فعال ما یشاء می‌تواند با فرافکنی مسئولیت در باد و ابر و خورشید و فلک و... حتی در چنین شرایط فاجعه باری از تعریف از خود و گرامی داشتن قوم و خویش و عمال دست‌نشانده، صرفنظر نکند.

عقل سلیم می‌داند که عدم پذیرش مسئولیت از سوی هر سازمان، نهاد و یا حکومتی، مخاطرات بی‌شماری را در مدیریت آینده به همراه خواهد داشت و از این دست مخاطرات می‌توان به عدم اعتماد و نا‌امیدی عمومی به سرنوشت و جایگاه آن نهاد و یا حکومت اشاره کرد؛ پذیرش مسئولیت در برابر مردم و جامعه تحت حاکمیت و حتی تحت نفوذ لوازمی را به دنبال دارد، اولین لازمه پذیرش مسئولیت گرامی داشتن مردم برای رشد آن‌ها است، اکنون به اذعان بسیاری از کار‌شناسان آگاه، جامعه عربستان، سال‌ها است که شاهد تغییری رو به رشد در فرهنگ و سیاست نبوده و همواره با یک روال عمومی و اراده‌ای معطوف به سرکوب، از سوی خاندان سلطنت سعودی، تمام امیدهای هرچند مقطعی در اینجامعه به یاس تبدیل می‌شود و حتی تا آنجا پیش رفته که از خودِ خاندان سعودی افراد زیادی از ساختار بریده‌اند و در طیفی از اپوزیسیون سیاسی جای گرفته‌اند و یا با مشغول شدن صرف به کار اقتصادی سرنوشت خود را از سرنوشت محتوم آل‌سعود جدا کرده‌اند.

دومین لازمه پذیرش مسئولیت، عدم اصرار بر اشتباهات گذشته است. تکرار پر بسامد فجایع نظیر فاجعه امسال در منی در سال‌های قبل نشان‌دهنده عدم درس‌گرفتن و یا بی‌توجهی به درس‌های این حوادث است. این خود باز نشان‌د‌هنده عدم وجود عقلانیت ساختاری در سیستم سلطنت سعودی است چه بسا نشان‌دهنده چرایی بسیاری از فجایع موجود و مبتلا ‌به در سطح منطقه باشد؛ از افغانستان و پاکستان تا عراق و سوریه و یمن، همه جا پای سعودی در میان است، هر جا که یک طرف مسئله هم سعودی باشد، مواجه هستیم با تکرار فاجعه و تکرار بی‌پایان اشتباه و بد‌تر از همه شاهدِ سیاست همیشگی فرافکنی و اتهام به این و آن خواهیم بود؛ سومین لازمه پذیرش مسئولیت، پاسخگویی پیرامون مشکلاتی است که سیستم، خود در بوجود آوردن آن‌ها موثر بوده‌است، کاری که عربستان همواره در موضع مدعی از آن سرباز می‌زند و به صورت سازمان‌یافته به انکار نقش خود می‌پردازد، توجیهی که اکنون از پس پرده خشم و شهوت آل سعود بیرون آمده است و می‌رود تا این بی‌مسئولیتی‌ها و فجایع حاصل از آن‌ها به یک بیداری پرسشگرانه در بین مسلمانان، بدل شود.

در این فاجعه، دنیای اسلام پرسش‌های بی‌شماری از عربستان دارد، از نقش کاروان جانشین ولی‌عهد، محمد بن سلمان، که همواره پس از حضور گسترده‌تر وی در صفحه رسانه‌های منطقه، بوی خون از رفتارش به مشام می‌رسد؛ تا اوضاع امنیتی و هراسناک عربستان در حج امسال، اما سوال‌های جهان اسلام از این بیشتر است و در قبال سیاست‌های عربستان متوقف نمی‌شود، سوالاتی نظیر این‌که، چرا آل‌سعود به نقش سازنده‌ای در غرب‌آسیا نمی‌اندیشد؟ چرا پول‌های نفتی قارون‌های شهوت‌پرست به آتش هرج و مرج‌های منطقه‌ای دامن می‌زند؟ چرا عراق نباید روی آرامش را ببیند؟ چرا سوریه در خط مقدم مقاومت با طرح‌های بندر و حبیر و فیصل و سلمان و... به منطقه‌ای آشوبناک بدل می‌شود؟ چرا شیوخ به اصطلاح خیر سلفی فقط برای کشتن و سوختن هزینه می‌کنند نه برای ساختن و آبادی؟ و چرا همه این سوختن‌ها همگام با نقشه‌های استکبار و صهیونیزم برای از بین بردن آرامش و تکه‌تکه کردن، به نفع اسرائیل تمام می‌شود؟ چرا اینقدر فتاوای شیوخ سلفی به تنزیه و امنیت عربستان می‌اندیشند؟ و چرا‌ها و چراهای دیگر.

دنیای اسلام باید چاره‌ای برای این وضع بیندیشد، البته عدم پاسخگویی آل سعود در قبال این فاجعه باعث خواهد شد تا جهان اسلام خود به فکر چاره‌جویی بیفتد، موج بیداری اسلامی که با پول‌های نفتی و مهندسی معکوس تلاشهای زیادی برای مهار آن شده‌است، از پس این فاجعه بازسازی خواهد شد، همه ما مسلمانان باید بفهمیم که مشکل اصلی کجاست و چرا به صورتی بی‌پایان در حال تزاید مشکلات برای جهان اسلام هستیم؟

دستگاه دیپلماسی رسمی دولت جمهوری اسلامی و رسانه‌های مقاومت در منطقه با اتخاذ سیاست فعال و ایجاد موج پرسش‌گری در قبال این فاجعه می‌توانند برای مسلمانان ابعادی را ترسیم کنند که قبل از این فاجعه و آشکار شدنِ بیش از پیش عدم مدیریت و تصمیمات جاهلانه آل سعود، در فضای غبار آلود فتنه‌گون منطقه کم رنگ بود و تنها برای اهل بصیرت آشکار بود؛ شاید خیر مقدر این فاجعه که در بیان رهبر معظم انقلاب به آن اشاره شده، بیداری مجدد و اندیشیدن همه مسلمانان درباره وضعیت کنونی جهان اسلام و عوامل فاجعه آفرین وضعیت کنونی باشد.

منبع: تسنیم