آنچه در جديدترين تحولات سوريه مشاهده ميشود از يك سو افزايش حمايتهاي مسكو از سوريه در قالب حمايتهاي مستقيم نظامي و تسليحاتي و همگرايي بيشتر با جبهه مقاومت با محوريت تقويت هماهنگيها با جمهوري اسلامي ايران در قبال سوريه است و از ديگر سو نيز برخي انعطافها از سوي كشورهاي غربي در قبال سوريه مشاهده ميشود كه اذعان آنان به پيامدهاي منفي حذف نظام سوريه به رياستجمهوري بشار اسد نمودي از آن است.
نكته قابل توجه در ميان اين دو مقوله دستاوردهاي گسترده ارتش سوريه و مقاومت در مبارزه با تروريسم است كه بيانگر پايداري آنان پس از چهار سال و نيم مبارزه همهجانبه با تروريسم و حاميان منطقهاي و فرامنطقهاي آنان است. اکنون از ساختار منسجم که دشمنان سوريه تلاش میکنند، آن را به جامعه بینالمللی ارائه دهند، خبری نیست، صرفنظر از اینکه دستگاههای اطلاعاتی سوریه موفق شدند، به دژ گروه تکفیری در رقه، تدمر و ریف شرقی دیرالزور نفوذ کنند و عملیاتهای دقیق و تأثیرگذاری را علیه مواضع داعش در نقاط مختلف سوریه، از جمله رقه انجام دهند. این موفقیتهای ارتش سوریه نشان میدهد، حامیان تروریسم در سوریه شانسی جهت اجرای طرح تقسیم منطقه، آن هم در کشور سوریه و عراق ندارند، چون نه کفه بافت جمعیتی و نه کفه گروههای تروریستی و نه کفه پراکندگی جغرافیایی به سود تروریسم و حامیان آن نیست.
حال اين پرسش مطرح ميشود كه ريشه رويكرد گسترده روسيه به سوريه چيست و چرا غرب با تعديل مواضع به آينده سوريه مينگرد و با احتياط بيشتري از لزوم سرنگوني نظام سوريه ميگويد؟
1-1ـ نگاه ويژه روسيه به سوريه
«ولادیمیر پوتین» رئیسجمهور روسیه در تازهترین اظهارنظرات خود تأکید کرد: «روسیه به حمایت نظامی از دولت سوریه ادامه میدهد.» رئیسجمهور روسیه میگوید کشورش همچنان از دولت سوریه در مبارزه با تروریسم حمایت میکند، چراکه اگر این حمایتها وجود نداشته باشد، سوریه وضعیتی مشابه لیبی پیدا میکند. گفتنی است پوتين در نشست امنيت جمعي كه در تاجيكستان برگزار شد، رسماً حمايت مسكو از دمشق را مورد تأكيد قرار داده و خواستار رويكرد مثبت جهاني به سوريه شده است. «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه نيز تأکید کرده که مسکو به تحویل تجهیزات دفاعی به دولت سوریه ادامه میدهد تا دمشق این تجهیزات را در مبارزه با تروریسم مورد استفاده قرار دهد. حلقه تكميلي مواضع حمايتي روسيه از سوريه و مقابله آن با غرب را در تعاملات تهران ـ مسكو ميتوان مشاهده كرد. روسيه ميداند كه جمهوري اسلامي ايران از يك سو نقشي مهم در مبارزه با تروريسم دارد و از سوي ديگر از جايگاه مهمي در سوريه برخوردار است. ازاینرو هماهنگي ميان دو كشور ميتواند اهداف مشترك آنان يعني مبارزه با تروريسم، حفظ تماميت ارضي و ساختار سياسي سوريه و مقابله با سلطهگري غرب در منطقه را محقق سازد. بر اين اساس نيز شاهد توسعه رايزنيها و هماهنگيهاي دو كشور هستیم كه سفر اخير امير عبداللهيان، معاون وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران به روسيه و توافقات گسترده دو كشور درباره سوريه در اين چارچوب قابل توجه است.
در حوزه عملياتي نيز خبرها از نقشآفريني قابل توجه روسيه حكايت دارد. منابع خبري اعلام كردند سوریه دریافت جنگنده و پهپاد روسی از مسکو را تأیید کرد. مقامات آمریکایی پيش از اين گفته بودند که مسکو ۲۸ جنگنده در سوریه مستقر کرده است. برخي منابع خبري از آغاز آموزش نظامی ۹۵ هزار نیرو از یگانهای ویژه روسیه برای انجام حملات علیه داعش در سوریه خبر دادند. برخي منابع اعلام كردند طی هفته اول اکتبر حدود ۱۷۰ جنگنده و ۷۰۰ خودرو زرهی در این عملیات شرکت خواهند کرد. هر چند كه اين اخبار ميتواند فضاسازي رسانههاي غربي براي اهميتزدايي از دستاوردهاي نظام سوريه و نسبت دادن شكستهاي سنگين تروريستها و غرب در مقابل نظام سوريه به نبرد ميان روسيه و غرب صورت گرفته باشد، چنانكه مقامات سوريه بارها بر عدم حضور نظاميان روس در اين كشور تأكيد كرده و حتي مقامات كرملين نظاميان سوري را در خط مقدم مبارزه با تروريسم عنوان داشتهاند، اما حمايت گسترده تسليحاتي و اطلاعاتي مسكو از دمشق امري قطعي و مورد تأكيد طرفين است.
1 ـ دلايل و اهداف روسيه چيست؟
در پاسخ به اين پرسش چند نكته محوري مطرح است. نخست آنكه سوريه بهمنزله مهمترين و تنها پايگاه روسيه در غرب آسيا است كه حذف آن برابر با حذف روسيه از منطقه است. بسياري معتقدند كه نبرد سوريه اكنون براي مسكو به نبرد حيثيت مبدل شده است، بهويژه اينكه زخم بحران اوكراين و چالشهاي ايجاد شده براي روسيه از سوی غرب در بالكان همچنان براي سران كرملين تازه است.
دوم آنكه روسيه تهديد امنيت ملي خود در قالب فعاليت تروريستها را احساس كرده است. فعالتر شدن تروريستها در افغانستان و آسياي مركزي و قفقاز و حتي حوزه پيراموني روسيه زنگ خطري براي امنيت اين كشور است. بحرانهاي اخير تاجيكستان نشان داد كه تروريسم در چند قدمي روسيه است كه ميتواند در مناطقي همچون چچن، اينگوش، داغستان و... بحرانساز شود. روسيه با تقويت سوريه و عراق و همگرايي با جبهه مقاومت بهمنزله پيشگامان مبارزه با تروريسم سعي در حفظ امنيت خود دارد. مسكو ميداند كه غرب بهدنبال استفاده از تروريسم براي حذف منافع مسكو و حتي گرفتارسازي روسيه در بحران امنيتي است، ازاینرو با ورود به عرصه مبارزه مستقيم با تروريسم در سوريه سعي در مقابله با اين طرح دارد.
سوم آنكه روسيه در هر نقطهاي كه غرب با شكست و رسوايي مواجه شده باشد ورود مييابد تا بتواند اقتدار خود را براي جهان به نمايش گذارد. در اوضاعی كه جهانيان كارنامه شكستخورده آمريكا در مبارزه با تروريسم را شاهد هستند، مسكو با رويكرد به سوريه تلاش دارد اقتدار و اراده خود براي مبارزه با تروريسم را به نمايش گذارد تا ضمن ناكام گذاشتن طرحهاي غرب عليه منافعش، در مقام قهرمان و ناجي صلح و امنيت جهاني معرفي شود.
2 ـ انعطاف در مواضع غرب
آنچه در مواضع اخير كشورهاي غربي مشاهده ميشود بيانگر عقبگرد آنان از آنچه براندازي نظام سوريه عنوان شده، است. هر چند كه سران اين كشورها در سازمان ملل همچنان بر مواضع خصمانه عليه سوريه ادامه دادند، اما برآيند رفتاري آنان بيانگر چرخشهاي قابل تأمل از چارچوبهاي ادعايي آنان در قبال سوريه است. برای نمونه لوران فابیوس، وزیر خارجه فرانسه در مصاحبه با رسانههای اروپایی بر حل بحران سوریه از طریق تشکیل «دولت فراگیر» که دربرگیرنده شخصیتهایی از مخالفان و نظام این کشور باشد، تاکید کرد.
وی گفت: برای ممانعت از فروپاشی نظام در سوریه همانند آنچه که در عراق شاهد آن بودیم، باید ارتش و برخی نهادهای دیگر دولت حفظ شود و درنتیجه دولت وحدت ملی با حضور شخصیتهایی از نظام و مخالفان که با تروریسم مخالف باشند، تشکیل شود. فابیوس درباره اینکه آیا برکناری بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه پیششرطی برای هرگونه راهکار بحران سوریه است، گفت: اگر بگوییم در هر مذاکرهای که انجام شود، باز بشار اسد باید بماند این مذاکره یقیناً به شکست میانجامد، در مقابل، اگر بخواهیم پیش از آغاز مذاکرات نیز اسد کنار رود باز هم هیچگونه پیشرفتی به دست نخواهیم آورد. وی با این سخنان در واقع از مواضع پیشین فرانسه که همواره بر رفتن بشار اسد بهمنزله تنها راهحل بحران سوریه تأکید داشت، به شکل چشمگیری عقبنشینی کرد.
پیش از فابیوس، جان کری همتای آمریکاییاش برکناری فوری بشار اسد از قدرت را غیر ضروری خوانده بود و اذعان کرد که نیازی به رفتن اسد بهمنزله پیششرط آغاز مذاکرات نیست. در همين حال ژنرال پترائوس، رئيس سابق سازمان سيا و از فرماندهان با سابقه آمريكا در غرب آسيا نيز درباره سوريه ميگويد: «تا زمانی که جایگزین مشخصی وجود ندارد، نباید برای کنار زدن اسد عجله کرد. البته، اسد نمیتواند جزئی از راهکار سیاسی آینده در سوریه باشد.»
۱ـ ۲ـ-شكست نيروسازي
يكي از راهبردهاي كلان آمريكا در قبال سوريه تشكيل ارتش از آنچه معارضان ميانهرو ميناميد، بود. آنها نيروهايي را در اردن، عربستان و تركيه آموزش داده و در نهايت راهي سوريه کردند. اين رويكرد در حالي صورت گرفته كه جز شكست براي آنان دستاوردي نداشته است. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق و نامزد ریاست جمهوری آمریکا از حزب دموکرات تأکید کرد برنامه پرهزینه واشنگتن برای آموزش شبهنظامیان در سوریه شکست خورده است. پنج هزار نفر با بودجه نیم میلیارد دلاری آموزش دیدهاند. گزارشها حاکی است بسیاری از کسانی که آمریکا آنها را برای نبرد علیه داعش آموزش داده است، کشته شده، اسیر شده یا به دیگر گروههای شبهنظامی که با ارتش سوریه میجنگند از جمله داعش و جبهه النصره، پیوستهاند. بسياري از فرماندهان نظامي نيز تأكيد دارند كه طرح آموزش به اصطلاح ميانهها كه در تركيه و اردن صورت ميگرفت با شكست همراه شده است.
2ـ 2ـ عدم همراهي افكار عمومي جهان با آمريكا
آمريكاييها با ايجاد ائتلافي با حضور 62 كشور در حالي ژست مبارزه با داعش و تروريسم را گرفتند كه رفتارهاي عملي آنها واهي بودن اين ائتلاف را آشكار کرد. اين امر چنان بوده كه پنتاگون براي پنهانسازي اين امر به گزارشسازي دروغين روي آورده كه به رسوايي براي ساختار نظامي و امنيتي آمريكا مبدل شد. آنچه جهانيان به آن اذعان دارند عدم صداقت آمريكا در مبارزه با تروريسم است كه عملاً آمريكا را از متن تحولات جهاني به حاشيه سوق ميدهد. وضعيت بحراني آمريكا چنان است كه منابع خبري اعلام كردند «جان آلن» نماینده رئیسجمهور آمریکا در ائتلافی که سال گذشته به بهانه مقابله با داعش شکل گرفت، بهزودی از سمت خود کنارهگیری میکند. «جان مک کین» رئیس کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا نيز در جریان نشستی با موضوع راهبرد واشنگتن در خاورمیانه، گفت: «یک سال از زمانی که رئیسجمهور اوباما دستور حملات هوایی در عراق و سوریه را صادر کرد و نیروهای آمریکایی را برای این کار به خدمت گرفت، میگذرد و حالا رئیس ستاد مشترک و مسئول فرماندهی مرکزی، نبرد با داعش را یک بنبست میخوانند.» بسياري از ناظران سياسي معتقدند كه مجموع اين رفتارها و مشابه آن برگرفته از بياعتمادی جهاني به آمريكا در صحنه مبارزه با تروريسم است كه در كنار شكست ميداني در سوريه در صحنه جهاني نيز آمريكا را با چالشهاي گستردهاي مواجه ساخته است.
3ـ 2 ـ بحران پناهجويان
نكته مهم ديگر وضعيت پناهجويان و آوارگان برجاي مانده از جنگافروزي غرب در آفريقا و غرب آسيا است كه ميرود تا اروپا را گرفتار بحراني شديد کند. اروپا در بازی دو سر سوخت قرار دارد، چرا كه اگر از یک سو از ورود پناهجویان به کشورهای خود ممانعت کند، پرچمداری خود در حمایت از ارزشهای اخلاقی و انسانی را زیر سؤال برده و از سوی دیگر، ورود این پناهجویان موجب تغییر بافت و ساختار جمعیتی این کشورها خواهد شد که جوامع جذب و ادغام آنها را به دلایل مختلف رد میکنند و این جدای از بار مالی است که این گروههای پناهجو بر دوش جوامع استقبالکننده از آنها میگذارند. اروپاييها برآنند تا هزينه پناهجويان را به آمريكا نيز منتقل کنند، چنانكه از محورهاي نشستهاي اتحاديه اروپا لزوم مسئوليتپذيري آمريكا در قبال پناهجويان است. تمام این قضایا موجب میشود، غرب در موضوع مبارزه با تروریسم تجدیدنظر کند و جبهه گسترده تشکیل شده برای مبارزه با این پدیده شوم را به حال خود رها سازد تا آزادانه به مبارزه با تروریسم و غلبه بر آن بپردازد كه رويكرد به سوريه بهمنزله پيشگام مبارزه با تروريسم محور آن است.
نتيجهگيري
در جمعبندي نهايي درباره رفتار غرب ميتوان گفت كه هدف كشورهاي غربي در طول چهار سال و نيم گذشته سرنگونسازي نظام سوريه بوده است، حال آنكه اين طرح با مقاومت مردم و ارتش سوريه با شكست همراه شده است. طرح ايجاد دولت و ارتش جايگزين با آموزش به اصطلاح معارضان ميانهرو نيز شكستخورده، بهگونهاي كه وزارت دفاع آمريكا نيز رسماً بر اين امر اذعان كرده است. در اين ميان غرب جز اذعان به شكست در برابر اراده سوريها در حفظ نظامشان به رياست جمهوري اسد راه دیگری پيش رو ندارد.
كشورهاي غربي كه ابتكار عمل در سوريه را در دستان نظام سوريه و متحدان منطقهاي آن ميبينند، برآنند تا با برخي تعديل مواضعها از حجم شكستهاي خود در سوريه بكاهند. آنان كه ميدانند سرنگونسازي نظام سوريه توهمي بوده كه به رسوايي جهاني براي آنان مبدل شده با بيان عدم نياز به كنارهگيري اسد تا زمان برقراري امنيت و ايجاد روند دولت انتقالي برآنند تا خود را همسو با خواست جهاني، يعني استمرار حاكميت نظام كنوني سوريه نشان دهند.
البته، سابقه رفتاري غرب در جهان و عدم صداقت رفتاري آنان ابهامات بسياري را درباره مواضع كنوني اين كشورها ايجاد كرده است، بهگونهاي برخي معتقدند اين رفتار غرب امري از روي اجبار و روندي تاكتيكي و نه راهبردي بوده و آنان به دنبال فرصتسازي براي رسيدن به هدف نهايي خود، يعني سرنگونسازي نظام سوريه و تضعيف موقعيت ايران و روسيه در منطقه هستند. در اين ميان روسيه كه به دنبال احياي جايگاه جهاني خود است با رويكرد همهجانبه به سوريه و متحدانش ميتواند ضمن مبارزه با تروريسم و رسيدن به امنيت پايدار، شكستي سخت را به غرب تحميل کند و به موقعيتي برتر در قبال آنان دست يابد.