علی‌الله سلیمی، منتقد در نشست نقد و بررسی کتاب «برادرها» گفت: نویسنده بسیار خونسردانه با فجایع جنگ برخورد کرده است. در بخشی که با اعضای قطع شده بدن سربازان روبه‌رو می‌شوند، این واقعه عادی نشان داده شده است؛ در حالی که هر فردی متاثر می‌شود. همذات‌پنداری مخاطب با این اتفاق سخت است. در جایی از کتاب حتی با اعضای قطع شده رزمندگان شوخی شده است.

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، به نقل از ایبنا نشست بررسی کتاب «برادر‌ها» نوشته آذر خزائی سرچشمه، سه‌شنبه هفتم مهرماه 1394 با حضور این نویسنده، امیرمحمد عباس‌نژاد، عزت‌الله الوندی و علی‌الله سلیمی در سرای اهل قلم برگزار شد.

در ابتدا، عباس‌نژاد به معرفی این مجموعه پرداخت و گفت: این کتاب شامل 12 داستان کوتاه در حوزه دفاع مقدس است. شخصیت این داستان‌ها برادرهایی‌ هستند که با هم به جبهه اعزام شده‌اند و روایت‌هایی را بازگو کرده‌اند. به روابط عاطفی و احساسی در جای جای کتاب برخورد می‌کنیم. بردار بزرگتر احساس پدری نسبت به برادر کوچکتر دارد و از خود‌گذشتگی می‌کند و در جای دیگر، برادر کوچکتر از خود ایثار و رشادت نشان می‌دهد.

نگاهی عاری از منیت در داستان
سپس، علی‌الله سلیمی در نقد خود به این کتاب گفت: ویژگی‌ اصلی «برادر‌ها» داستان‌هایی هستند که بیش از آن‌که تخیل در آن پرورش داده شود، به واقعیت‌های جنگ نزدیک‌اند و این واقعیت‌ها باعث شده داستان‌ها به خاطره نزدیک شوند تا داستان.

وی ادامه داد: عنوان کتاب، وجه اشتراک داستان‌های این اثر است که مانند نخ تسبیح داستان‌ها را به یکدیگر متصل می‌کند. نگاه عاری از مَنیّت در فضای کتاب به نمایش گذاشته شده است. نویسنده بیش از آن که به داستان بال و پر بدهد، کوشیده است به خاطرات بال و پر بدهد که این ضعف داستان است

سلیمی تاکید کرد: درست است که خاطرات به عنوان مواد خام ارزشمند‌ هستند اما داستان می‌تواند روند رایج در خاطرات را به هم بزند و الزاما نباید به مستندات تاریخی وفادار باشد. نویسنده سعی کرده از این فضا دور شود. اسم‌هایی در داستان وجود دارد اما به عنوان قهرمان داستان نیستند. به نظر می‌رسد که مواد خام اولیه در اختیار نویسنده قرار گرفته و او کوشیده است این خاطرات را به قالب داستان نزدیک کند.

این منتقد در بیان نقد‌هایش ادامه داد: داستان‌ها می‌توانستند پایان متفاوت و آدم‌ها عملکرد متفاوت داشته باشند. البته این ضعف، از این نظر که ما با متنی روبه‌روییم که به خاطرات وفادار است، نقطه قوت محسوب می‌شود. راوی‌ها قهرمان نیستند. شیوه داستان‌ها به گونه‌ای است که همه قهرمانند. در داستانی که سقوط یک شهر را توضیح می‌دهد، این واقعه لحظه به لحظه روایت می‌شود و ما بیشتر با خاطره روبه‌روییم.

خونسردی نویسنده در بروز فجایع!
وی با بیان این‌که داستان‌های کتاب به هم پیوسته نیستند، گفت: نویسنده بسیار خونسردانه با فجایع جنگ برخورد کرده است. در بخشی که با اعضای قطع شده بدن سربازان روبه‌رو می‌شوند، این واقعه عادی نشان داده شده است؛ در حالی که هر فردی متاثر می‌شود. هم‌ذات‌پنداری مخاطب با این اتفاق سخت است. در جایی از کتاب حتی با اعضای قطع شده رزمندگان شوخی شده است. درست است که رزمندگان در سخت‌ترین شرایط هم با هم شوخی می‌کردند اما طنزپردازی در جبهه نباید به گونه‌ای مطرح شود که گویی اصلا احساساتشان تحت تاثیر قرار نگرفته است. در طول داستان‌ها باور شوخی در لحظه‌های سخت برای ما دشوار بود.

سلیمی نزدیک بودن به واقعیت را از دیگر محاسن کتاب «برادر‌ها» دانست و افزود: من معتقدم که این برای خزائی سخت بود که بخواهد تخیلش را برای نوشتن این خاطرات مهار کند.

عباس‌نژاد از سلیمی پرسید که خزایی چقدر در بیان واقعیت جنگ موفق بوده است؟ و او پاسخ داد: بله. موفق بوده و مخاطب حس می‌کند که با تجربه زیسته روبه‌روست. مخاطبی که جنگ و روابط برادرانه را هیچ گاه ندیده است، در این کتاب به خوبی با آن مواجه می‌شود.

این منتقد در ادامه گفت: به بی‌نهایت شیوه می‌توان به یک داستان پرداخت. خزائی از بین روایت‌های بی‌شمار، رفتار برادرانه را انتخاب کرده است. به نظر می‌رسد که او نخواسته به سمت و سوی دیگری برود و خواسته‌ است بر اساس چارچوب خود داستانش را خلق کند. در این اثر «مضمون» هدف اصلی نویسنده بوده است.
 
داستان و گزارشی از تخیل
الوندی نیز در نقد‌های خود به «برادر‌ها» گفت: من با سلیمی موافقم که لحن خاطره در این کتاب برجسته‌تر است. وقتی رسانه «داستان» را انتخاب می‌کنیم از امکاناتی برای ورود به ذهن مخاطب بهره می‌گیریم. داستان گزارشی از تخیل است که بخشی آمیخته به تخیل و بخشی مبتنی بر ابزار داستان و ذهنیات نویسنده است. برای پرداخت داستانی به ماجرا، باید مثل یک فیلم‌بردار عمل کرد که دوربین را برمی‌دارد و به متن ماجرا می‌رود و تمام ابعاد ماجرا شامل لحن، صوت و... را به نمایش می‌گذارد.

وی تاکید کرد: فضاهای داستان روشن نیست. فضاسازی برای هم‌ذات شدن مخاطب با شخصیت به خوبی شکل نگرفته است. متاسفانه نویسنده از تجربه خود بهره نگرفته است. ما در موقعیت‌هایی که خاطره روبه‌رو هستیم، این خاطرات در ذهن ما رسوب می‌کند. باید عناصری را برای شیرین شدن خاطرات استفاده کنیم. هر انسانی که حس‌های پنجگانه دارد، می‌تواند با مخاطبش ارتباط و از هر کدام از احساسات خود به علاوه عنصر تخیل برای اثرگذاری بر مخاطبش بهره بگیرد. «چون جمع شد معانی، گوی بیان توان زد.»

الوندی، ضعف منطق را دیگر مساله این کتاب دانست و یادآور شد: باید در ابتدا برای مخاطب مشخص کنیم که با چه قالبی از داستان روبه‌روست. در داستانی که مبنای آن رئال است مثل داستان «برادر‌ها» باید از منطق رئالیستی بهره بگیریم. گاهی از عناصر غیر واقعی در داستان‌ها بهره گرفته شده است. مثلا عنصر «امداد‌های غیبی» که می‌دانیم حقیقتا در جبهه‌ها وجود داشت، باید به گونه‌ای ملموس‌تر و رئال‌تر برای مخاطب جامعه امروز تصویر می‌شد. این می‌توانست قدرت نویسنده را به نمایش بگذارد. اگر بستری در داستان ایجاد کنیم که مخاطب آن را باور کند، موفق هستیم.

وی در ادامه سخنانش به مضمون کتاب «برادر‌ها» اشاره کرد و گفت: مضمون مشترک این اثر رابطه دو برادر در موقعیت‌های مختلف است. این مضمون می‌تواند برای نویسنده محدودیت‌زا باشد. از این نظر کار ارزشمندی نوشته شده است. خزائی با سختکوشی 12 داستان در این زمینه خلق کرده است.

مساله «زبان داستان» دیگر موضوعی بود که الوندی به آن پرداخت. به گفته وی، فضاهای شاعرانه می‌تواند به نویسنده کمک کند اما در این اثر زبان شاعرانه کم دیده می‌شود و حتی گاهی از متن خشک و رسمی بهره گرفته شده و گاهی حتی از «وی» یا «ایشان» استفاده شده است.

بی‌دقتی در استفاده از زمان
وی به داستان «لحظه آخر» اشاره کرد و گفت: این داستان با زمان حال آغاز می‌شود و در چند پاراگراف پایین‌تر زمان داستان گذشته می‌شود و این مساله فقط به بی‌دقتی نویسنده بازمی‌گردد. باید این هماهنگی را رعایت کرد تا مخاطب دچار سردرگمی نشود. در خاطره این اتفاق می‌افتد اما در داستان جایز نیست.

الوندی همچنین درباره زاویه دید داستان‌های کتاب «برادر‌ها» اظهار کرد: زاویه دید همه 12 داستان «من راوی» است که بعضی وقت‌‌ها به «ما» تبدیل می‌شود. نویسنده می‌توانست به تناسب رخداد‌ها زاویه دید را تغییر دهد و گاهی حتی ذهن‌خوانی کند. این زاویه دید یکسان، تنوع فضا را از مخاطب گرفته است

ریسک چاپ داستان کوتاه
در ادامه، عباس‌نژاد از خسروی، مدیر انتشارات «افق بی‌پایان» خواست تا درباره انتشار آثار دفاع مقدس نکاتی را بیان کند. خسروی با اشاره به سابقه فعالیتی این انتشارات گفت: چاپ مجموعه داستان برای ناشر یک ریسک است. ما از ناشران معدود فعال در حوزه دفاع مقدس و کتاب‌های ارزشی هستیم. معتقدم که ویترین برای کتاب‌های «ارزشی» کم است. پرداختن به موضوع دفاع مقدس کمرنگ شده است. نویسندگانی که در این عرصه فعالیت می‌کنند نیز اذیت می‌شوند چرا که باید خودشان هزینه انتشار کتابش را بپذیرند. اکنون بیشتر ناشران به چاپ با شمارگان کم رو آورده‌اند. موسسات و مراکز فرهنگی باید از ناشران خصوصی حوزه‌های ارزشی حمایت کنند.

خزائی درباره ایده نگارش داستان‌های کتاب «برادر‌ها» توضیح داد: ایده نوشتن کتاب زمانی به ذهنم رسید که داشتیم بر کتاب «نگاهی دیگر» کار می‌کردیم. همه کتاب‌های خاطرات را بررسی می‌کردیم و من خاطراتی را دیدم که ظرفیت داستانی داشتند. این خاطرات را فیش‌برداری کردم و مثل یک پازل به آن‌ها شکل دادم تا در قالب داستان بنشیند.

وی تاکید کرد: من هیچ‌گاه به مناطق جنگی نرفته‌ام و به سختی توانستم در حال و هوای آن قرار بگیرم. فقط فضای یکی از داستان‌ها زنانه است. برای نوشتن این کتاب‌ها بیشتر از تاریخ شفاهی بهره گرفته‌ام. در هیچ یک از روایت‌هایی که آورده‌ام، دو برادر واقعی نبوده‌ند.

نگاه تازه خزائی
عباس‌نژاد در ادامه نشست، «برادر‌ها» را نگاه تازه‌ای در حوزه دفاع مقدس دانست و گفت: شاید بهتر بود نویسنده از عنوان فرعی برای مستند نشان دادن داستان‌های کتاب بهره گرفت. ادبیات زنانه هم در کتاب ملموس نیست. نگاه خزائی تازه است و‌ می‌توان برای ساخت مستند از این اثر استفاده کرد.

سلیمی در این باره گفت: شاید هم عنوان «بازآفرینی خاطرات» برای این زیرعنوان می‌توانست مناسب باشد الوندی نیز تاکید کرد: قصد خزائی نوشتن داستان بوده است. برداشت من این بود که برادرها از یک خانواده و واقعی هستند نه نماد دو برادر. هر کتابی که در عرصه دفاع مقدس نوشته شود ارزشمند است و فرقی نمی‌کند قالب آن چه باشد.