کد خبر 476277
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۷

خیریه «عترت فاطمی» خیریه‌ای خوشنام و قدیمی است که تا چند روز آینده ۱۵ سالگی خود را جشن می‌گیرد. این خیریه یک فرق بزرگ با بقیه خیریه ها دارد؛ افراد تحت حمایت این خیریه فقط و فقط از سادات هستند!

 به گزارش مشرق، در و دیوار این خیریه پر از عکس‌‌ کودکانی است که عکاس لبخندشان را قاب گرفته است. تمام این کودکان جز یتیم بودن، یک وجه اشتراک دیگری هم با یکدیگر دارند و آن سادات بودن است. خیریه عترت فاطمی، خیریه‌ای است که سال‌ها با عنوان خیریه ویژه سادات کار خود را شروع کرده است. در روزی که به عید سادات معروف است،  به سراغ «سیده زهرا نیری» مدیر این موسسه می‌رویم تا او برایمان از داستان این خیریه خاص بگوید.

موسسه خیریه عترت فاطمی در سال ۷۹ با ایده سه نفر از سادات شروع به کار کرده است. «سید عباس پورهاشمی»، «حاج آقای هاشمی» و بالاخره «سیدرضا نیری» سه نفری هستند که این خیریه را دست و پا کردند و حالا با گذشت زمان کار به جوان‌ترها سپرده شده و خانم نیری کار پدر را ادامه می‌دهد؛  اما از تجربه و راهنمایی‌های بزرگترها استفاده می‌کند.  خانم نیری درباره نقطه شروع این کار خیر می‌گوید:  «این سه نفر از قبل هم در کارهای خیر شرکت می‌کردند؛ اما از یک جایی به بعد این خیریه می‌شود مخصوص سادات.  با توجه به اینکه در شرع ما وجوهی به نام سهم سادات وجود دارد و ما نسبت به حفظ کرامت سادات سفارش شده‌ایم، این سه عزیز هم بر مبنای این سفارش، اولین موسسه خیریه مخصوص سادات را تاسیس می‌کنند.» 

می‌خواهیم «خط سبز» سادات را راه بیندازیم

هرچند که این موسسه، با عنوان خیریه آغاز به‌کار کرده است؛ اما هدف اولیه آن فراتر از این بوده است. «هدف اولیه موسسه عترت فاطمی،  شناسایی سادات در کل جهان و ایجاد یک شبکه اجتماعی بود. به طوری که همه شناسایی شوند و شجره‌نامه همه با استفاده از کتابخانه آیت‌الله مرعشی تهیه شود تا نسبت‌ها و فامیلی‌های این سادات مشخص شود تا حالا به وسیله این شبکه اجتماعی عظیم، اغنیای این گروه بتوانند به فقرا کمک کنند. در واقع هدف این بود که این تعامل به وجود بیاید.» ایده اصلی موسسان خیریه با گذشت سال‌ها به فراموشی سپرده می‌شود؛ اما خانم نیری قصد دارد در این روزها دوباره آن را احیا کند. «این روزها ما به دنبال این هستیم که «خط سبز» را احیا کنیم. نام آن را خط سبز گذاشتیم؛ چون نمود سادات، رنگ سبز است. دوست داریم مجموعه ای از سادات کل جهان را دور هم جمع کنیم و برای هر کدام یک کارت شناسایی درست کنیم. انشاالله امسال بتوانیم این ایده را زنده کنیم.»

اولویت با ایتام است

اولویت خیریه عترت فاطمی حمایت از خانواده‌‌های ایتام و علی‌الخصوص ایتام نیازمند سادات است. خانم نیری صحبت‌های خود درباره این طرح را با این مقدمه آغاز می‌‌کند «اول از همه بگویم، کلمه یتیم بار منفی دارد و حس گزنده و تلخی دارد. این بود که ما همان سال‌های اول به قرآن زدیم که اصلا نام این گروه، را گروه ایتام نگذاریم. در تفالی که پدر من زدند، سوره والضحی آمد. دقیقا در آن سوره خدا خطاب به پیامبر می‌فرماید: تو یتیم بودی خدا تو را رد نکرد؛ پس تو هم یتیم را رد نکن. از اینجا نام گروه حمایت از ایتام ما، ضحی به معنای نور خیلی روشن اول صبح شد.» در گروه ضحی، حدود ۵ هزار یتیم سادات تحت پوشش و حمایت هستند که هیچکدام از آن‌ها تهرانی نیستند و بیش از ۹درصد آن‌ها ساکن شهرها و روستاهای دورافتاده‌ای هستند که شاید حتی اسمشان هم به گوش ما نخورده باشد.

فقط به حساب خود کودک پول واریز می‌کنیم

شرایط سخت و دشواری دسترسی به این ایتام،  این خیریه را وادار می کند که از کمیته امداد کمک بگیرند. «ایتامی که ما تحت پوشش قرار می دهیم قبلا توسط کمیته امداد شناسایی شده اند که ما سادات این ایتام را حمایت می کنیم و حتما هم این بچه ها  باید شماره حسابی به اسم خودشان داشته باشند و ما به هیچ عنوان پول را به حساب شخص دیگری واریز نمی کنیم.»

هر کدام از این بچه ها پرونده‌ای در خیریه دارند که هر تغییر کوچکی در زندگی آن‌ها رخ بدهد، در پرونده آن ها اعمال می شود. «ما از طریق کمیته امداد، از تغییرات زندگی بچه‌ها باخبر می‌شویم مثلا اگر یکی از بچه ها ازدواج کند، در این پرونده ثبت می کنیم یا اگر کودک یتیمی،  دیگر نیازی به حمایت ما نداشته باشد در پرونده او قید می شود.»

«بعضی ها می گویند که این ۵۰ هزار تومان ماهانه آیا در این گرانی‌ها  فایده ای هم دارد؟ پاسخ ما به آن‌ها این است که شاید این مقدار برای زندگی های ما در این شهر بزرگ کم باشد؛ اما برای آن ها خیلی فایده دارد و با همین کمک به ظاهر ناچیز دو اتفاق بزرگ می افتد. یکی اینکه این کودک امیدوار شده؛ چون فهمیده یکی به فکر اوست و این نقطه امید بزرگترین اتفاقی است که در این قصه می افتد و همین نقطه امید بچه ها را به سمت درس خواندن و پیشرفت کردن سوق می دهد. دوم اینکه این پول یتیم را در خانواده اش عزیز می‌کند؛  چون پیش از این، او به هر حال یک نان خور اضافه بوده؛  ولی الان او یک نان آور خانه شده است. عملا مادر خانواده می‌داند به خاطر این یتیم مقداری درآمد به خانواده اضافه می شود.»

بچه‌های ما الان استاد و مهندس هستند

البته تمام این موارد، نقطه شروع حمایت از ایتام است. خیریه در تمام وجوه زندگی او از وضعیت مسکن تا وضع درمانی و حتی حمایت تحصیلی برای کسانی که در این زمینه استعداد و علاقه دارند، پیگیر ماجرای این کودکان است «بچه‌های ما اگر وارد دانشگاه بشوند، تا پایان تحصیلات از آن‌ها حمایت می کنیم و حتی اگر لپ تاپ و این جور چیزها بخواهند تامین می کنیم. ما به طور متوسط همیشه ۳۰۰ الی ۴۰۰  نفر دانشجو داریم و خوشحالم که بگویم از بین این افراد،  تعداد زیادی از افراد موثر اجتماع هستند. یک پسر گل ما الان مدیر پروژه‌های ساختمانی است وقتی در اینجا تشکیل پرونده داد، طفل بسیار لاغر و کوچولویی بود؛ اما الان آقا مهندس هستند و اولین حقوقش را هم به موسسه هدیه کرد.» به اینجا که می‌رسد، خاطره‌ای هم  از یکی از همین بچه‌های دانشجو  تعریف می‌کند «یکی از دخترهای دانشجوی ما نامه‌ای برای ما نوشته بود. در این نامه گفته بود که یک روز موقع رفتن به دانشگاه پاشنه کفشش به خاطر کهنه بودن می‌شکند در این نامه نوشته بود از طرفی با آن کفش نمی‌توانستم به دانشگاه بروم و از طرفی پول حتی تعمیر کردن آن را نداشتم. با ناامیدی به سمت عابربانک می‌رود اما متوجه می‌شود که موسسه برای او پول ریخته است و او می‌تواند کفشش را تعمیر کند و به دانشگاه برود. این‌ها مسائل کوچکی هستند که برای این بچه‌ها خیلی اهمیت دارند.» خانم نیری می‌گوید الان خیلی از بچه‌ها استاد دانشگاه،  مهندس و روانشناس شده‌اند و حتی خود جزو خیرین موسسه هستند.  

دفترم صدای خیش می‌دهد!

خیریه عترت فاطمی، ایتام تحت تکفل خود را فرزندان خود می داند؛ برای همین شب عید که می شود برای آن ها لباس و کفش نو می خرند و موقع بازگشایی مدارس هم که می شود، بسته لوازم التحریر برای آن ها ارسال می کنند «یک خاطره جالب از یکی از این بچه ها این است که معلم مدرسه آن ها به یکی از همکاران ما گفته بود من می دیدم این مدام ورقهای دفتر را از اول به آخر و از آخر به اول ورق می زند آن هم دفتر سفید برای من جالب بود و یک بار از او پرسیدم که سید تو چرا مدام دفترت را ورق می زنی؟ که به من گفته بود آخه دفتر بقیه بچه ها کاهیه صدا نمی دهد اما ببین دفتر من موقع ورق زدن صدای خیش می ده! مسائلی که برای خیلی پیش‌ پا افتاده است؛ اما برای این بچه ها عزت می‌آورد.»

دلتون بسوزه من پدر دارم!

لحظه‌هایی در کار بوده که گاه در کنار لبخند، اشک کارکنان این موسسه را  هم درآورده است  «ما یک سال به مناسبت تولد حضرت زهرا برای تمام بچه ها وسایل بازی فرستادیم. مثلا برای دختر کوچولوها عروسک و برای پسرها توپ فوتبال یا برای بزرگترا ساعت مچی گرفتیم. این ها را فرستادیم. بعدا یک نامه ای از طرف یکی از بچه ها آمد. جالب است بگویم این بچه ها اکثرا در نامه ها ما را پدر یا مادر خطاب می کنند. فکر می کنند ما مثل بابالنگ دراز هستیم! در نامه یکی از این پسربچه ها نوشته بود «سلام بابای عزیزم نمی  دانم چطور از تو تشکر کنم. تا دیروز من هر موقع می‌رفتم بیرون بازی کنم بچه ها من را از بازی بیرون می انداختند و می گفتند تو پدر نداری و من را تحقیر می کردند؛ اما وقتی دیروز توپم رسید، من رفتم کوچه به آن بچه ها گفتم دلتون بسوزه این توپ را بابای من برایم فرستاده. دیدید من پدر دارم و از آن روز به بعد بچه ها با من دوست شدند.» 

برای کودک یتیم جشن تولد گرفتیم

اعضای این موسسه هر چند وقت یک بار به ایتام تحت پوشش خود در تمام نقطه های ایران سر می‌زنند و دید و بازدید می کنند «نام این دید و بازدیدهای ما صله رحم است و مثلا نام آن را سفر استانی نگذاشتیم؛ چون آن‌ها را به نوعی عضو خانواده خود می‌دانیم. ما در این خانه‌ها با بچه ها شام می‌خوریم. در خانه‌ای نماز می‌خوانیم. در خانه‌ دیگری می‌بینیم شرایط فراهم است برای فرزند آن خانواده جشن تولد می گیریم. در خانه دیگری می رویم که می بینیم که بدهی دارند و همان جا بدهی را می پردازیم.» خاطره جالبی هم از یکی از این صله‌رحم‌های یکهویی دارد «یک بار به یکی از روستاها سر زدیم. به یکی از بچه‌ها قول داده بودیم که حتما به او سر بزنیم؛  اما ساعت از دو صبح گذشته بود. با هر سختی بود و با وجود مخالفت‌ها چون به این بچه قول داده بودیم، خود را به او رساندیم. این بچه وقتی ما را دید، مثل اینکه جن و پری دیده باشد، شوکه شد. مادربزرگ این کودک به من گفت که این دختربچه از خیلی وقت پیش به من می‌گفت امسال برای من جشن تولد می‌گیری و من با وجود اینکه پولی نداشتم، به او قول جشن تولد دادم. امشب که شما آمدید، جشن تولد اوست. ما هم سوغاتی‌ها را به او دادیم و برایش سرود تولدت مبارک خواندیم!»

صدقه بر سادات حرام نیست!

خانم نیری می‌گوید باوری که صدقه دادن به سادات را مجاز نمی‌داند، از نظر فقهی مشکلی ندارد  «باوری در بین ما هست مبنی بر اینکه صدقه بر سادات حرام است. این حرف گویا سابقه ای دارد بر اسرای کربلا و وقتی این اسرا را شهر به شهر می بردند و وقتی مردم نان و خرما پرت می کردند برای خاندان امام حسین، آنجا برای حفظ کرامت این خاندان گفتند صدقه به ما نمی رسد؛ اما طبق قوانین شرعی و نظر تمام مراجع، صدقه بر سادات مجاز است و هیچ اشکالی ندارد؛ مگر زکات مال و فطریه. در این موارد سادات باید به سادات بدهند و عامه مردم به عامه مردم.» برای همین موسسه صندوق‌هایی را با نام صندوق‌های احسان، برای کمک به سادات طراحی کرده‌ است.

به سادات نیازمند وام و سبد کالا هم می‌دهیم

به غیر از حمایت از ایتام، این موسسه فعالیت‌های دیگری هم دارد «ما صندوق قرض الحسنه داریم که به سادات وام بدون معرف و بهره می دهیم. البته اگر شرایط مورد نظر ما را داشته باشند؛ چون ما بودجه محدودی داریم و به هیچ عنوان بودجه دولتی نداریم و صفر تا صد هزینه اینجا را خیرین تامین می کنند.» این موسسه به طور متوسط سالانه ۲هزار عدد وام به سادات می‌دهد؛  البته این وام‌ها فعلا فقط در سطح شهر تهران است.»

سبد کالا هم از دیگر خدمات موسسه عترت فاطمی است. «تقریبا هر سه ماه یک بار هم توزیع سبد کالا داریم. سالیانه حدود ۴هزار سبد کالا در تهران و شهرستان‌ها توزیع می‌کنیم.» 

خودم هم مادر یکی از یتیم‌ها هستم

زندگی خانم نیری از همان اول با مفاهیم یتیم و کمک و خیریه آشنا بوده. برای همین وقتی میان حرف‌هایمان از خیرین می‌گوییم دختر ۸ ساله‌اش بارها از ما می‌خواهد تا از او هم یاد کنیم! «چون من و همسرم از همان اول که وارد این موسسه شدیم و با هم ازدواج کردیم، یتیمی را تحت تکفل داشتیم و بحث این کودکان همیشه در خانه ما داغ بوده، الان دخترم هم با این مفاهیم آشناست و به محض اینکه من پول تو جیبی به او می دهم یا عروسکی برایش می خرم، خودش می گوید: مامان می‌شود نصف این پول را برای نی نی ها کنار بگذارم یا این عروسک را به نی نی ها بدهم. یعنی این کمک کردن به این بچه ها برایش به باور تبدیل شده و از این بابت خوشحالم. متاسفانه بعضی وقت ها ما فراموش می‌کنیم که  این مسئولیت اجتماعی را با بچه هایمان تمرین کنیم.»

منبع: مهر