بازيكنان ديگر پرسپوليس در مورد فوت نوروزي صحبت كردهاند. نظر تو در مورد اين اتفاق چيست؟
باور كردنش بسيار سخت است كه چنين دوست عزيزي را از دست داده باشيم. من نميخواهم اين موضوع را هضم كنم چون هادي دو فرزند كوچك داشت و بايد باز هم زنده ميماند.
نظر بقيه بازيكنان در اين مورد را خواندي؟ آنها هم نميتوانستند اين فاجعه را باور كنند...
بله هم بقيه بازيكنان و هم مربيان. حرفهاي برانكو را شنيدم. او ميگفت اتفاقي كه رخ داده، يك امتحان سخت براي همه ماست كه در خانواده پرسپوليس نفس ميكشيم. در خانه ما تلخترين و غمانگيزترين اتفاق ممكن افتاده اما تكتكمان بايد قوي باشيم و با اتحاد و همدلي از يكديگر حمايت كنيم. تنها با اتحاد است كه خروج از اين بحران آسانتر ميشود.
تا به حال چنين اتفاقي را تجربه كرده بودي؟
با اينكه در چند كشور مختلف فوتبال بازي كردهام اما هيچ وقت تجربه تماشاي مراسم باشكوهي براي يك بازيكن در حد مراسم خداحافظي با هادي نوروزي در ورزشگاه آزادي را نديده بودم. او آرام و بيصدا خوابيده بود اما هواداران پرسپوليس از روي سكوها، هادي را تشويق ميكردند. در عين حال اشك ميريختند و اين غمگينترين صحنههايي است كه در طول مدت حضورم در ايران مشاهده كردم.
فكر ميكني آينده پرسپوليس بدون هادي چطور پيش برود؟
رفتن هادي همه ما را متأثر كرد به طوري كه برنامههاي روزمرهمان را فراموش كرديم. مثلاً من به طور كلي از ياد بردم كه مصدوم هستم و بايد به شرايط مصدوميتم برسم. چند نفر ديگر، مسافرتهايشان را به تأخير انداختند البته هادي آنقدر بازيكن خوبي بود كه اصلاً اين مسائل در مقابل اندوهي كه خانوادهاش متحمل ميشوند، چيزي نيست.
چطور از اين اتفاق خبردار شدي؟
وقتي خبر فوت هادي را شنيدم، انگار روحم خدشهدار شد. واقعاً ساعات سختي را پشتسر گذاشتم. باور اينكه هادي ديگر در كنار ما نيست، ميتواند هر بازيكني را خرد كند. او از پيش ما رفته و ديگر برنميگردد اما بايد اين را به عنوان پيامي از سوي يك دوست صميمي بداند كه هرگز از قلب من خارج نخواهد شد. علاقه من به هادي نوروزي از وقتي به ايران رسيدم و قرار شد براي پرسپوليس بازي كنم، هر روز بيشتر شد اما قول ميدهم هرگز او را از ياد نبرم.
حرف ديگري باقي مانده؟
هيچكس نميتواند جاي خالي نوروزي را در تيم ما پر كند. او بازيكن بزرگي بود كه به تكتك بازيكنان جديد براي بالابردن انگيزههايشان كمك ميكرد. به ما كه از كشور ديگري به ايران آمده بوديم روحيه ميداد و حواسش به همه اتفاقات داخل تيم بود. او هرگز سر كسي داد نكشيد و هيچ وقت كسي را آزار نداد. من برايش آرامش را از خداوند ميخواهم و اميدوارم خانوادهاش هرچه زودتر با اين شرايط كنار بيايند گرچه فوت ناگهاني او چيزي نيست كه به سادگي از يادها برود.