وزير خزانه داري آمريكا متولي تحريم هاي اقتصادي سايه به سايه تيم مذاكره كننده در متن گفتگوها حضور داشت. اما در تيم مذاكره كننده ما چه قبل از مذاكرات، چه در حين مذاكرات و چه بعد از مذاكرات، نشاني از يك مرجع صلاحيتدار مالي براي ارزيابي و بررسي محاسبات هزينه و فايده مذاكرات ديده نشد!
آيا سازمان هاي نظارتي، خزانه داري كل، وزارت اقتصاد و دارايي و بانك مركزي مخاطب اين سئوال نيستند كه چه هزينه اي كرديم و چه فايده اي برديم؟ مجموعه نقدهايي كه از ابتدا تاكنون بر "برجام" شد، ناظر به ارزيابي هاي سياسي، حقوقي، نظامي، امنيتي و... بوده است. اما هيچ ارزيابي از اين زاويه نشده است كه برجام چه خسارات و هزينه هاي مالي داشته است و اگر درآمدي هم از اين رهگذر به دست مي آيد ممكن است چه تناسبي با هزينه ها داشته باشد؟
دولت خَلقاً و خُلقاً يك حيات چهار ساله دارد. براي هر سال مالي آن در بودجه تصميم گيري مي كند، آيا براي 8 يا 10 يا 20 يا 25 ساله كه حتي فراتر از مهلت زماني سند چشم انداز است مي تواند تعهد مالي بدهد؟
دولت و ملت ايران طي دو دهه اخير ميلياردها دلار و ميلياردها ريال هزينه تاسيسات هسته اي كرده است. توافقنامه وين چه بر سر اين هزينه ها آورده است؟ پنج شركت تابعه سازمان انرژي هسته اي ميلياردها دلار از بودجه عمومي هزينه كرده اند. با اين توافق هزينه استهلاك دارائي ها در مجتمع هاي عظيم آب سنگين اراك، فوردو، نطنز، تهران و اصفهان و كاهش ماليت و سرمايه گذاري انجام شده در آنها چه مي شود؟
آيا در نهادهاي نظارتي مربوط، قيمت 200 كيلوگرم اورانيوم غني سازي شده 20 درصد و 9700 كيلوگرم اورانيوم 5 درصد تقويم شده است؟ 14 هزار سانتريفيوژي كه بايد اوراق كنيم و كنار بگذاريم، چه قيمتي دارد؟ دانشمنداني كه در اين تاسيسات خرج علم اندوزي آنان شده كه تا 20 سال بايد بيكار شوند چه هزينهاي روي دست آموزش عالي ما خواهد گذاشت؟
آيا نهادهاي مجري و ناظر برجام مي دانند قيمت تمام شده هر ميليگرم اورانيوم 20 درصد غني شده براي ما بدون احتساب محروميت جامعه علمي كشور از فقدان حضور چهار شهيد هسته اي، حدود 900 دلار است و اكسيد كردن آن ضرري معادل 18 ميليارد دلار به بيت المال وارد مي كند؟ آيا هزينه فرصت از دست رفته توقف و تعطيلي تحقيقات علمي و پژوهش هاي كاربردي و سرخوردگي نيروهاي تربيت شده و دانشمندان اين رشته تا حداقل 10 سال آينده برآورد شده است؟ تخريب زيرساخت هاي اراك و بار مالي باز طراحي آن پيش بيني شده چه ضرر و زياني بر روي دستان صاحبان واقعي بيت المال ميگذارد؟
مسئولين بانك مركزي و اقتصاد و دارايي در آخرين اظهارنظر خود ميگويند با توافق برجام، حدود شش ميليارد دلار از پولهاي بلوكه شده، گير ما ميآيد.
آيا تحميل اين هزينه هاي نجومي خسارت بار ناشي از توافق بر ذمه اين دولت و شش دولت آتي ارزش آن را دارد كه علاوه بر ضرر و زيان مالي؛ آسيب هاي امنيتي، سياسي، دفاعي و... و از همه مهمتر خطر نفوذ را هم پذيرا باشيم؟
در ايام تحريمها مسئولين اقتصادي و سياسي ما هر از چندي در فضاي قيمت هاي نفت عطسه مي كردند. قيمت نفت آنقدر بالا رفت تا به رقم 140 دلار در بشكه رسيد.طي دو سال گذشته هر سرفه ما در برجام 10 دلار قيمت نفت را كاهش داد تا اينكه به رقم زير 50 دلار رسيده است، آيا آن عطسهها به اين سرفه ها ترجيح نداشت؟
اكنون چهار وزير دولت يازدهم به رئيس جمهور نامه نوشتند و اعلام كردند اگر اقدامي صورت نگيرد، ركود به بحران تبديل مي شود. برخي فكر ميكردند كه با توافق برجام در حوزه اقتصادي فتح الفتوح صورت مي گيرد. رئيس جمهور در شهريور سال گذشته خبر خروج از ركود را داد. اما الآن چهار وزير او ميگويند از ركود خارج نشده ايم هيچ، بلكه در حال ورود به "بحران" هستيم!
كشور ما در اوج تحريمها نه دچار بحران بود نه ركود، ذخاير طلا و ارز كشور هر روز افزايش مييافت. كاهش فروش نفت از 5/2 ميليون بشكه به يك ميليون بشكه را رشد منفي تفسير و ترجمه كردند در حالي كه نوعي پس انداز مواد خام در مخزن بود و در عين حال هيچ اثري از اين رشد منفي در بودجه كشور ديده نشد، چون اتكاي بودجه به نفت مشخص بود. كشور با 15 ميليارد دلار درآمد نفتي به بهترين نحو اداره مي شود. اين امتحان را دولت نهم در طول برنامه پنج ساله چهارم در جدول شماره 8 برنامه پس داده بود.
يك جريان نفوذي در حوزه اقتصاد كشور چه در بخش خصوصي و چه بخش دولتي با دستكاري واقعيت هاي اقتصادي با ارائه تفسيرهاي غلط ميخواهد روي سياست داخلي و خارجي اثرگذاري كند. اين جريان با همگرايي با اجانب با اهرمهايي كه در دست دارند ميخواهد محاسبه هزينه ـ فايده كردن مبارزه با استكبار جهاني را دستكاري كند. آنجا كه بايد اين محاسبات را ديد، عدد و رقم آن را پنهان مي كنند و اجازه نمي دهند مورد ارزيابي قرار گيرد. آنجا كه به خاطر آرمانها بايد پاي هر هزينه اي ايستاد، آن را به غلط به رخ مي كشند تا بتوانند خدشه اي به شعار مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل وارد سازند. اين معنا و مفهومي جز موذي گري سياسي ندارد. (1)
نطق اوباما در سازمان ملل خطاب به دولت ايران كه شعار مرگ بر آمريكا، اشتغال و امنيت نمي آورد و پژواك آن در نهادهاي تصميم گير داخلي محصول اين بده بستان اطلاعاتي در حوزه اقتصاد، با بيگانگان است. خداوند در قرآن به ما امر كرده با ظلم و ستم مبارزه كنيم. هزينه آن را هم تضمين كرده است. در اين شك نكنيم هرجا با اقتدار و شجاعت در برابر آمريكا و استبداد جهاني ايستاديم، فايده برديم. هرجا كوتاه آمديم، هزينه كرديم. اين هزينه حد يقف ندارد، آينده اين واقعيت را آشكارتر نشان خواهد داد.
پي نوشت:
1- ردپاي اين جريان را ميشود در تيتر برخي از روزنامه هاي دوم خردادي گرفت. اين جريان با اتاق فتنه سبز در لندن، پاريس و واشنگتن ارتباط دارد.