کد خبر 478997
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۴ - ۲۳:۰۵

محمد بنا و شاگردانش 10 ماه دیگر میدان بزرگی به نام المپیک ریو را در پیش دارند که باید این بار از مسیر ویژه به فکر تکرار افتخارات المپیک لندن باشند.

محمد بنا پس از ۱۷ ماه دوری از صحنه پر فراز و نشیب کشتی و پس از کش و قوس های فراوان و اما و اگرهای مختلف سرانجام در حالیکه کمتر کسی انتظارش را داشت با مرد اول کشتی ایران در جلسه ای دوستانه اما پشت درهای بسته به توافق رسید و ردای سرمربیگری تیم ملی کشتی فرنگی را دوباره بر تن کرد.

اما تیم ملی کشتی فرنگی ایران در روزهای بدون بنا لحظات تلخ و شیرین بسیاری را تجربه کرد؛ از کسب عنوان نه چندان دلچسب سومی در جام جهانی تهران و ناکامی دور از انتظار در رقابتهای جهانی لاس وگاس تا کسب عنوانی تاریخی در رقابت های جهانی ۲۰۱۴ با ایستادن بر سکوی نخست که برای اولین بار در تاریخ برای ایران به وقوع پیوست.

در روزهایی که کشتی ایران بخاطر این ناکامی ها و یا نتایج ارزشمند زیر بار شدیدترین انتقادها و تشویق‌ها بود باز هم پای آقای خاص کشتی ایران در میان بود. بنا در خانه بود و مشغول پرستاری از یک مادر بیمار اما باز هم کشتی فرنگی زیر سایه او بود و چه در روزهای تلخ و چه روزهای شیرین باز هم پای یک نفر در میان بود و او کسی نبود جز بنای کشتی فرنگی ایران.

پس از ناکامی تیم ملی در جام جهانی تهران و مسابقات قهرمانی جهان در لاس وگاس، برخی تیر تیز انتقادها را به سمت مرد شماره یک کشتی فرنگی نشانه رفتند و کسب این نتایج را ناشی از عدم پشتوانه سازی و تکیه به تک ستاره ها توسط محمد بنا در سال های گذشته دانستند. برخی انتقادها از اینکه او نباید تحت هیچ شرایطی تیم ملی را در فاصله ۱۰ روز مانده تا جام جهانی تنها می گذاشت نیز همواره مهمترین دلیل تاختن منتقدان بر مرد اول کشتی فرنگی ایران بود.

اولین تمرین تیم ملی کشتی فرنگی با حضور بنا

آنها معتقد بودند نمی توان به او برای ماندن در لحظات حساس امید چندانی داشت؛ موضوعی که بنا قویا آن را رد می کند و می گوید باید شرایط مهیا باشد تا بتوان به کسب موفقیت امیدوار بود.

جالب اینکه خیلی‌ها پس از اولین قهرمانی کشتی فرنگی ایران در جهان باز هم پای او را وسط کشیدند و آن را حاصل کار شاگردان او دانستند و نه چیز دیگر.

اما انتقادها قابل قیاس با تعاریف نبود. اهمیت ندادن به قانون در انتخاب نفرات تیم ملی طی سال های گذشته، خودرایی، بی توجهی به نظارت کارشناسان و...دیگر برچسب هایی بود که گاه و بیگاه بر بنای خانه نشین زده می شد اما او مشغول ارزشمند ترین کار دنیا بود چیزی حتی بزرگتر از افتخار آفرینی برای کشور و آن چیزی نبود جز پرستاری از مادری که به گفته خودش با شکست و پیروزی های کشتی با هم اشک می ریختند.

در روزها و ماه هایی که انواع و اقسام صحبت ها علیه او در رسانه ها مطرح می شد او گویی روزه سکوت گرفته بود و خوشبختی و عزت را زیر پای مادر جستجو می کرد؛ مادری که کسی جز او و برادرانش را در کنار خود نمی دید و سرانجام در تاریخ ۲۳ شهریور دیده از جهان فرو بست. این مادر به قدری عاشق کشتی بود که به گفته بنا با شکست هایش اشک می ریخت و با شادی هایش لبخند می زد و اینبار نیز با مرگ خود نقش پررنگی در آشتی دوباره پسر با کشتی ایران داشت.

انتقادها از نتایج بسیار ضعیف فرنگی کاران و کادر فنی آنها در لاس وگاس همچنان ادامه داشت تا اینکه خبر ناگواری در صفحه نخست خبرگزاری ها منتشر شد و آن چیزی نبود جز فوت مادر محمد بنا. دیگر زمان تسویه حساب های شخصی نبود. همه به مراسم ختم رفتند تا اینبار نه در پیروزی بلکه در غم شریک بنا شوند!

همین تجدید دیدارها و نزدیک شدن دل ها به یکدیگر جرقه ای بود برای بازگشت دوباره او به خانه کشتی. خیلی زود با خادم به نتیجه رسید. بر خلاف اینکه خیلی ها فکر می کردند شرط و شروط عجیب و غریب روی میز خادم بگذارد و از شرایط بوجود آمده به نفع خود استفاده کند اما خبری از این حرف ها نبود و او اینبار هم نشان داد فقط خود کشتی را می خواهد.

دو مرد تاریخ ساز کشتی ایران در فضایی کاملا دوستانه و خیلی زود به توافق رسیدند تا دوباره کشتی را در المپیک سر زبان ها بیندازند. در این میان نباید از رسول خادم هم به راحتی گذشت؛ مردی که با دعوت از بنا نشان داد برای او نیز موفقیت کشتی از هر چیزی مهمتر است حتی مهمتر از زیر پا گذاشتن سلیقه های شخصی.

حالا بنا آمده و بی ادعا مشغول به کار شده. باز هم خانه کشتی کاشانه اش شده و شبانه روز در کنار عشقش است و آن چیزی نیست جز کشتی.

به قول امیر علی اکبری که روزگاری شاگردش بود "بنا دیوانه کشتی است. از صبح تا شب پای تمرین بچه ها بود و حرص می خورد. شب هم به جای اینکه بخوابد فیلم تمرینات را آنالیز می کرد. وقتی به او می گفتیم از این شرایط خسته نمی شوی می گفت فکر اهتزاز پرچم ایران در دنیا اجازه نمی دهد راحت بخوابم"

اولین تمرین تیم ملی کشتی فرنگی با حضور بنا

بنا تنها ۱۰ ماه تا المپیک زمان دارد و باید لشگری شکست خورده را تیمار و آماده اعزام به میدان بزرگ المپیک کند. همانطور که خودش نیز بر آن واقف است مهمترین کار تجدید روحیه این لشگر است تا تجدید قوا.

با مروری بر صحبت های او در طی این چند روز می توان پی برد او نیز بسیار سنجیده تر از گذشته سخن می گوید، از احترام به قانون انتخابی تیم ملی و شورای فنی حرف می زند و اینکه بدون شک هیچ کاری را بدون هماهنگی فدراسیون و شورای فنی انجام نمی دهد. در مقابل، مسئولان فدراسیون و بزرگان شورای فنی نیز حمایت قاطع خود را از او اعلام کرده اند.

معاون وزیر ورزش نیز خیلی زود به تمرینات تیم ملی پس از روی کار آمدن بنا سرکشی کرد و قول های مساعدی داد، چیزی که کمتر در ماه های غیبت بنا اتفاق می‌افتاد. همه این ها نوید بخش تکرار اتفاقات خوشایند در سرزمین قهوه است.

اما بنا این بار تکیه گاه بزرگی چون مادر که دلخوشی او در روزهای تنهایی بود را در کنار خود ندارد اما دعای او مثل همیشه پشت سر پسر است. پسر نیز نیک می داند که روح مادر را فقط با شاد کردن دوباره دل مردم، راضی نگه خواهد داشت.

در روزهایی که کسب نتایج نه چندان خوب در رشته های مختلف باعث شده مردم‌ به کسب موفقیت در المپیک با دیده شک بنگرند، مسئولان ارشد سیاست و ورزش ایران باید وارد گود شوند و کشتی ایران و محمد بنا را برای کسب موفقیتی دوباره یاری کنند. بنا نیز باید به سرعت و در خط ویژه تیم را به سمت آرامش و موفقیت در ریو هدایت کند.

بنا به موفقیت دوباره ایمان دارد همانطور که در پایان اولین تمرین تیم ملی گفت"مطمئنم دوباره موفق می شوم چرا که عزت و ذلت تنها دست اوستا کریم است و دعای مادر باز هم کمکم می کند."

خادم و بنا در میان مردم از محبوبیت بسیاری برخوردارند و قطع یقین همراهی و همدلی این دو باز هم کشتی را آبرودار ورزش ایران در المپیک خواهد کرد. به امید آن روز...

منبع: ایسنا