کد خبر 479060
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۴ - ۰۴:۰۴

در کوچه پس کوچه‌های محله دروازه‌غار که قدم می‌زنیم متوجه می‌شویم که اصلا حال و هوای خوبی ندارد. در این میان کودکان مظلومی به چشم می‌خورند که در دنیای کودکانه خود مشغول بازی هستند و به سادگی نمی‌شود از کنار آنها گذشت ، کودکانی که صدای فریادشان به گوش هیچ کس نمی‌رسد.

به گزارش مشرق، در کوچه پس کوچه‌های محله دروازه‌غار که قدم می‌زنیم متوجه می‌شویم که اصلا حال و هوای خوبی ندارد ؛ جایی که یکی از قدیمی ترین محله‌های تهران است حالا شده پاتوق مواد فروشان و معتادانی که گاهی در حال چرت زدن هستند و گاهی در حال کشیدن مواد. در گوشه‌ای هم ساقی‌ها و مواد فروشان در حال کاسبی هستند اما در این میان کودکان مظلومی به چشم می‌خورند که در دنیای کودکانه خود مشغول بازی هستند و به سادگی نمی‌شود از کنار آنها گذشت.

کودکانی که صدای فریادشان به گوش هیچ کس نمی‌رسد و از کودکی خود فقط کارکردن را یاد گرفته‌اند به این‌‌ها کودکان کار می‌گویند، همان کودکانی که حتما پشت چراغ قرمز‌ها، داخل اتوبوس‌ها و مترو با بسته‌های آدامس، جوراب، فال و بسیاری از جنس‌های کم ارزش دیده‌ایم.
 
خانواده این کودکان که به اصطلاح به آنها غربتی می گویند اگر بتوانند از صبح تا شب در سطح شهر پخش می شوند و دستفروشی و گدایی می کنند، اگر هم نتوانند و معتاد باشند بچه های خود را به متکدی ها اجاره می دهند تا پول مواد خود را بدست آورند و هیچ نظارتی بر تربیت کودکان خود ندارند و مسلما این کودکان، فرهنگ و تربیت را از معتادان و خلافکاران این منطقه می آموزند.

خرید و فروش یا اجاره کودکان

این کودکان وقتی به سن 12 -13 سالگی میرسند به اجبار پدر و مادر معتاد خود باید بروند و کارکنند وتا پدر ومادر با خیال راحت موادبکشند اما یکی از مشکلات غیر قابل تحمل این است که سوء استفاده های دیگری هم از این کودکان می شود. این که پول فرزندانشان از چه راهی بدست می آورند مهم نیست مهم بساط شان است که باید به راه باشد.

این کودکان بر اساس جنس، تجربه و سنی که دارند تعییت قیمت می شوند و از صد هزار تومان تا پنج میلیون تومان خرید و فروش می شوند.

پدر و مادر این کودکان را به فامیل یا باندهای متکدی اجاره می دهند تا برای آنها کار کنند. این کودکان باید تا آخر شب مقدار مشخصی پول به خانه ببرند و گرنه به اجبار تن به کارهای دیگری می دهند.

امیر حسین ، 13 ساله، ساکن این محل می گوید: من باید روزی چهل هزار تومان کار کنم و برای پدرم ببرم و گرنه کتک می خورم و اجازه ندارم به خانه بروم.

کمک رسانی

در یکی از کوچه های این محله چند دانشجو جوان با حمایت یک موسسه خیریه این کودکان را دور هم جمع می کنند تا در فضای کوچکی خواندن و نوشتن یاد بگیرند و ساعاتی دور از کار سخت روزانه باشند.

این دانشجوها با توجه به مشکلات کودکان به خصوص کودکان کار با اجرای طرح های مختلف ازجمله برگزاری کلاس های آموزشی درسی، برگزاری کلاس های کامپیوتر و موسیقی وکلاس های نشاط سعی در بهبود شرایط این کودکان دارند.

با وجود این که موسسات خیریه و ایستگاه های سلامت که خدمات بهداشتی رایگان ارائه می دهند و همچنین ستاد مدیریت بحران دراین محله فعالیت دارد وضعیت ساکنان این محله تا حدودی بهبود یافته اما همچنان در شرایط بدی قرار دارند و در این میان نیاز به همیاری وکمک تمامی شهروندانی که توانایی هرگونه اقدام راهگشایی در جهت بهبود بیشتر وضعیت کودکان این محله را دارند به شدت احساس می شود.
منبع: جام جم آنلاین