*****
اگرچه رابطه میان ایران و عربستان در پارهای از دورهها با ابتکار ایران به نزدیکی میل کرده اما همواره سایهای از عدم اعتماد، میان دو حکومت وجود داشته است. اما در چند سال اخیر و پس از بیداری اسلامی، عربستان این عدم اعتماد را به خصومت علیه ایران تبدیل کرد. لذا اکنون نقش دیپلماسی در ایجاد بهترین شرایط برای زائران ایرانی، اهمیت بسیاری پیدا میکند. زیرا با توجه به خصومت موجود، هر اظهار نظر و اقدامی با سوء برداشت طرف مقابل مواجه میشود.
دو رویکرد در مواجهه با عربستان
واکنش مسئولان ایرانی به فاجعه بزرگ عید قربان، متفاوت بود. از همان ابتدا دو جریان شکل گرفت. گروه اول معتقد بودند به دلیل حضور هزاران زائر ایرانی در عربستان و ویژگیهای خاص دولت عربستان و افراطیهای وهابیِ حاکم، واکنش نظام جمهوری اسلامی نباید بهگونهای باشد که رژیم ریاض را عصبانی و تحریک به انجام اقدامات نامعقول کند. به عبارت دیگر، تحلیل آنها این بود که زائران ما در عربستان بهنوعی گروگان سعودیها هستند و ایران در موضع و جایگاهی نیست که واکنشی سخت به این فاجعه نشان دهد. بهعنوان نمونه عبدالله رمضانزادهسخنگوی دولت خاتمیدر یادداشتی با عنوان «التماس» در صفحه فیسبوک خود نوشت:
چند روز پیش مطلب کوتاهی در این صفحه گذاشتم و خواهش کردم تا زمان بازگشت کامل حاجیان از هرگونه اقدام تحریکآمیز علیه حکام سعودی خودداری شود. امروز خواهش را به التماس تبدیل میکنم.
وی در توضیح ِالتماس خود میآورد:
منافع ما و عربستان در جبهههایی مختلف در تقابل قرار گرفته (سوریه، لبنان، یمن، عراق، داعش، نفت و رهبری جهان اسلام). بنابراین نباید تصور کرد افزایش تنش، به یک جبهه منحصر خواهد ماند. نباید از افزایش تنش استقبال کرد.
و در انتها نیز به مسئولان نظام توصیه میکند:
از وظایف تمامی ارکان حاکمیت، خودداری از هر اقدامی است که امنیت و یا عزت حاجیان باقیمانده را به خطر اندازد (تابناک/ 9 مهر 94).
در مقابل، گروه دوم معتقد به مطالبهٔ حداکثری از رژیم سعودی است و با انتقاد از تدبیر دولت «تدبیر و امید» در رسیدگی به این فاجعه بزرگ، خواستار موضعگیری تندتر و اقدامات مؤثرتر بودند. این گروه اعتقاد داشتند که یکی از دلایل بیتفاوتی، مسئولیتناپذیری و عدم عذرخواهی حکام سعودی، فقدان قاطعیت در دولت حسن روحانی و دستگاه دیپلماسی او است. به عنوان نمونه، آیتالله هاشمی شاهرودی در ابتدای جلسه درس خارج خود، به عملکرد دولت و دیپلماسی آن انتقاد کرد و با لحنی معنیدار گفت:
به نظر من اینجا بایستی گله درست و حسابی از دولت کرد. برخوردی که متأسفانه دولت ما دارد با این جریان میکند بسیار نامناسب است. کشوری که ۵۰۰ نفر از افرادش اینجوری تلف شدند و با این جنایت از بین رفتند خیلی بیش از این به برخورد با این قضیه نیاز دارد. نبایستی رها شود. نبایستی در حد بحثهای معمولی انجام گیرد. این یک جنایت است. یک دشمنی است، یک تعدی و تجاوز است که با آن هتاکیها و بیاعتناییهای سابق تفاوت میکند. معنا ندارد ۵۰۰ نفر از حجاج کشته شوند و از بین برود برخوردها در حد مسائل دیپلماسی معمولی باشد... (رجانیوز/ 5 مهر 94).
دیپلماسی دولت تدبیر و امید
اما یکی از افراد فعال و درعینحال موردانتقاد در پیگیری این فاجعه بزرگ، سکاندار دستگاه دیپلماسی کشور بود. محمدجواد ظریف که از نیویورک پیگیر مأموریت خطیر خود بود، تلاش میکرد تا با ارتباطگیری مستقیم با مسئولان سعودی، حق ضایعشدهٔ جانباختگان و مجروحان ایرانی را استیفاء کند. علی جنتی دراینباره میگوید:
صدور ویزا برای هیات ایرانی جهت اعزام به عربستان همچنان با مشکل مواجه است. به نظر میرسد دولتمردان سعودی تعمد دارند که مقامات جمهوری اسلامی را به کشورشان راه ندهند. وی بابیان اینکه محمدجواد ظریف در نیویورک مسئله را پیگیری میکند، اظهار داشت: وزیر امور خارجه کشور در نیویورک درخواست ملاقات با وزیر امور خارجه عربستان داشته که این درخواست با سردی و عدم موافقت این مقام سعودی مواجه شده است. (خبرگزاری مهر/ 5 مهر 94)
جناب ظریف که ناراحتی خود از این فاجعه را با نصب یک روبان مشکی بر روی کُت خود نشان میداد، پس از برخورد با سد وزیر سعودی، از مجرایی دیگر خواسته خود را پیگیر شد. او امیر کویت را واسطه کرد که نتیجهاش موافقت دولت سعودی با ورود تنها یک مقام جمهوری اسلامی به عربستان بود که وزیر بهداشت برای این موضوع انتخاب شد.
رئیسجمهور نیز پسازاین فاجعه، با صدور پیامی از نیویورک، از دولت عربستان «درخواست» کرد که به «وظایف قانونی و اسلامی» خود عمل نماید.
از دولت عربستان نیز میخواهم ضمن به عهده گرفتن مسئولیت این فاجعه، به وظایف قانونی و اسلامی خود در این زمینه عمل نمایند. (خبرگزاری صداوسیما/ 3 مهر 94)
بهعوض این لحن ملایم، متن سخنرانی دکتر روحانی در مقر سازمان ملل، تند بود. چند روز از فاجعه بزرگ گذشته و اقدامات ظریف عقیم مانده بود و گزارشها و تحلیلهای عجیبی از افکار و نیّات حکام سعودی به گوش میرسید. این شرایط ایجاب کرد تا روحانیِ همیشه آرام، در حضور نمایندگان کشورهای جهان، از «بیکفایتی مجریان» سخن بگوید و با لحنی محکمتر نسبت به گذشته بیان دارد:
من به نمایندگی از سوی ملت بزرگی سخن میگویم که امروز در غم از دست دادن هزاران زائر مسلمان و صدها نفر از هموطنان خود به سوگ نشسته است؛ سالمندان، جوانان، زنان و مردانی که برای انجام مناسک مذهبی در گردهمایی عظیم معنوی و جهانی حج شرکت کرده بودند. ولی متأسفانه قربانی بیکفایتی و سوء مدیریت مجریان شده و حتی به دلیل عدم پاسخگویی مسئولان، از شناسایی مفقودان و بازگرداندن سریع پیکر قربانیان به خانوادههای عزادارشان دریغ شده است. (خبرگزاری مهر/ 6 مهر 94)
پسازاین سخنانِ نسبتاً تند رئیسجمهور، باز هم صدایی از عربستان شنیده نشد و باز هم آمارهای روزافزونی از جانباختگان ایرانی به گوش میرسید.
افزایش نگرانیها
اما چیزی که نگرانیها را بیشتر میکرد، خبرهایی بود که از دفن دستهجمعی کشتهشدگان این فاجعه عظیم در عربستان حکایت داشت. خبری که با پخش آن در ایران، موجی از نگرانی را بهویژه در میان خانوادههای جانباختگان ایجاد کرد. مردم در این شرایط منتظر واکنش دولت بودند تا هرچه سریعتر راه حلی برای این بحران پیدا کند. اما دولت همچنان مشغول دیپلماسی بود...
باز شدن گرهها
8 مهر فرامیرسد و امام خامنهای، فرمانده کل قوا به نوشهر میروند تا در مراسم دانشآموختگی افسران جوان ارتش جمهوری اسلامی ایران شرکت نمایند. ایشان پیش از این تاریخ دو بار نسبت به فاجعه کشتار زائران در منا، واکنش نشان داده بود. مطالبات اولیهٔ رهبر معظم انقلاب از دولت سعودی را میتوان در این چهار مورد خلاصه کرد: پذیرش مسئولیت، انجام وظیفه و جبران اشتباهات، عدم فرافکنی و اتهامپراکنی، عذرخواهی از جهان اسلام.
اما هنگامیکه حکام سعودی پس از گذشت یک هفته، هنوز مسئولیت و تقصیر خود در این فاجعه را نمیپذیرفتند و خبرهایی مبنی بر دفن جنازهها در عربستان به گوش میرسید، امام خامنهای لحن خود را تغییر داد و در دانشگاه علوم دریایی امام خمینی در نوشهر، در حالی که فرماندههان ارشد قوای نظامی پشت سر ایشان ایستاده بودند، حکام آل سعود را اینگونه خطاب کرد:
مسئولان کشور عربستان به وظایفشان عمل نمیکنند بلکه در مواردی نقطهٔ مقابل وظایفشان عمل میکنند، موذیگری میکنند. اگر کشور ما و ملت ما بخواهد در مقابل عناصر اذیّتکننده و موذی عکسالعمل نشان بدهد، اوضاع آنها خوب نخواهد بود. ما تا به حالا خویشتنداری کردیم. در قضایای متعدد خویشتنداری کردیم. دست ایران اسلامی از خیلیها بازتر است، تواناییهای ما، امکانات ما از خیلیها بیشتر است. میدانند که اگر بخواهند هماوردی کنند با نظام جمهوری اسلامی، در هیچ صحنهای حریف نمیشوند. ما رعایت ادب اسلامی، رعایت حرمت برادری در امت اسلامی را نگه داشتیم. ما میتوانیم عکسالعمل نشان بدهیم. اگر بنا شد عکسالعمل نشان بدهیم، عکسالعمل ما خشن و سخت خواهد بود. امروز دهها هزار نفر از عزیزان ما هنوز در مکه و مدینه، در مناسک حجاند؛ اندک بیاحترامیِ به اینها، عکسالعمل ایجاد خواهد کرد؛ عمل نکردن به وظایفشان نسبت به ابدان مطهر جانباختگان عزیز ما در حج، عکسالعمل ایجاد خواهد کرد. مراقب باشند به وظایفشان عمل کنند البته کار به اینجاها تمام نمیشود، باید قضایا دنبال بشود. (بیانات در دانشگاه علوم دریایی نوشهر/ 8 مهر 94)
عادت بر این بود که سخنان قاطع و اینچنینی رهبر معظم به سمت امریکا و سگ نگهبانش رژیم صهیونیستی باشد ولی این نوبت، قضیه فرق داشت و دولت سعودی مخاطب شده بود.
همه منتظر بودند تا ببیند سعودیها چه واکنشی نشان خواهند داد. قاعدتاً آن دسته از افرادی که مخالف افزایش تنش با دولت سعودی بودند از همه بیشتر دلواپس بودند. اما واکنش شاه پیر و بیمار سعودی خیلی زود آشکار گشت. این واکنش از سه بخش تشکیل شده بود:
× تسلیت پادشاه و هیئت وزیران عربستان به حضور مقام معظم رهبری، رئیسجمهور، دولت و ملت ایران
× آمادگی عربستان برای همکاری با نهادهای ایران در رسیدگی به وضعیت جانباختگان و مصدومان
× انتقال جانباختگان و مصدومان به ایران
و چند روز بعد، ابدان مطهر کشتهها و مجروحان این فاجعه عظیم به کشور بازگشت. رئیسجمهور در مراسم استقبال از آنها گفت:
زبان ما در این حادثه زبان عواطف، برادری و ادب بوده است و در جای لازم هم از زبان دیپلماسی استفاده شده. اگر هم لازم باشد جمهوری اسلامی ایران از زبان اقتدار خودش نیز استفاده خواهد کرد. (خبرگزاری فارس/ 11 مهر 94)
نتیجهگیری
اکنون که حدود بیست روز از فاجعه عظیم عربستان میگذرد و پیکر مطهر جانباختگان به کشور بازگشته است، دولت میبایست دو موضوع را دنبال کند. ابتدا استیفای حق مادی و معنوی خسارتدیدگان و در گام دوم، پیگیری قضایی برای محاکمه مقصران این مصیبت عظیم. اما سوای عمق فاجعه و تأثیری که سالیان بر مناسک حج خواهد گذاشت، نگارنده معتقد است نحوهٔ واکنش مقامات عالی ایران به این واقعه را میبایست مورد بررسی قرار داد.
همانگونه که در ابتدای این یادداشت آمد، دستکم دو نگرش در کشور راجع در قبال فاجعهٔ رویداده وجود دارد که به تجربه ثابت گردید نگرش و رویکرد دوم یعنی «بیان عزتمندانه و مقتدرانه» در هنگامهٔ نیاز، کارا و اثربخش خواهد بود. لهذا پیشنهاد میگردد که این موضوع، هم در سطح عموم و هم در سطح نخبگان مورد مداقه قرار گیرد تا با استفاده از نتایج حاصل از آن، مسئولان کشور در مواجهه با شرایط مشابه، دچار سردرگمی و دودستگی نشوند.
در قدم اول سازمان صداوسیما و همچنین سایر رسانههای کشور میتوانند با پرداخت تحلیلی و با دعوت از کارشناسان مربوطه، این موضوع را برای مردم روشن و شفاف عرضه کنند تا سره از ناسره تمیز داده شود و مردم با شناخت افراد و سابقه عملکردی آنها، به شناخت صحیحتری دست یابند. همچنین این موضوع قابلیت آن را دارد تا در دانشکدههای علوم سیاسی و ارتباطات بینالملل، به بحث و نظر گذاشته شود و با انجام پژوهشهای علمی در این رابطه، نتایج و یافتههای ارزشمندی به دست آید.
در انتها، بیمناسبت نیست تا بار دیگر سخنان تاریخی رهبر معظم انقلاب را مرور کنیم که فرمود:
من دیپلمات نیستم، من انقلابیام. حرف را صریح و صادقانه میگویم. دیپلمات یک کلمهای را میگوید، معنای دیگری را اراده میکند. ما صریح و صادقانه حرف خودمان را میزنیم؛ ما قاطع و جازم حرف خودمان را میزنیم. (بیانات در دیدار فرماندهان نیروی هوایی ارتش، 19/ 11/ 91)
مهدی محسنی