لذا از منظر رشد اقتصادی نمیتوان به تشریح امتیازات برقراری این رابطه پرداخت در زمینه سیاسی نیز آمریکا در طی این دوران چه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی چه طی این سالها، عناد خود را با ملت ایران نشان داده است و نمیتوان به سیاستهای این دولت اعتماد کرد. البته با بررسی روابط سیاسی این کشور با دولتهای مختلف نیز میتوان به این واقعیت رسید که دولتمردان آمریکایی هیچ حس نیتی ندارند و تنها دستیابی به منافع خودشان را مد نظر دارند.
البته در این میان نطق تاریخی مقام معظم رهبری درخصوص ممنوعیت رابطه با آمریکا تکلیف را برای همه روشن کرد و به همگان فهماند که باتوجه به عمق بصیرت معظم له در خصوص مباحث مختلف، این تصمیم نیز در شرایط کنونی به نفع مردم و دولت جمهوری اسلامی است که زوایای آن با گذر زمان هویدا خواهد شد.
امید است آقای روحانی و تیم مذاکره کننده در شرایط کنونی - که بسیار حساس تر از برهههای دیگر انقلاب اسلامی ایران است - مواضع انقلابی در قبال آمریکا و کشورهای اروپایی که همگی مشتاق ایجاد رابطه با ایران هستند اتخاذ کنند تا روحیه انقلابیگری نظام اسلامی ایران تضعیف نشود چراکه بنا بر فرموده رهبر انقلاب اسلامی در سایه همین اقتدار و پایمردی است که آمریکا خواستار مذاکره و تعامل با ایران است؛ سیاست یک بام و دو هوایی که از سویی خواستار تعامل است و از سوی دیگر نیز همچون گذشته منافقانه به توطئه و دسیسه علیه ایران میپردازد کشوری که در مقایسه با دهههای گذشته به مراتب در همه عرصهها قدرتمندتر و تواناتر شده است.
در ادامه به بازنشر متن سخنرانی حجتالاسلام و المسلمین روحانی میپردازیم که در سال 74 و به مناسبت سالروز قطع رابطه ایران و آمریکا با عنوان «آمریکاییها و آرزوهای برباد رفته» میپردازیم:
امروز مصادف بـا سالروز قطع رابطه نظام اسلامی ایران با دولت آمریکا است، 15 سال قبل در بیستم فروردین سال 1359 دولت آمریکا و حزب به اصطلاح دمکرات حاکم بر آن کشور پس از شکستهای مکرر در برابر ملت بزرگ ایران و انقلاب اسلامی در یک سیاست کـاملاً انـفعالی تصمیم به قطع رابطه سیاسی با ایران گرفت. این تصمیم با استقبال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) و همچنین ملت بزرگ ایران مواجه شد. در همانوقت حضرت امام(ره) فرمودند: «اگر کارتر در عمر خود یک کارکرده بـاشد که بتوان گفت به خیروصلاح مظلوم است، همین قطع رابطه است». ایشان افزودند: «ما این قطع رابطه را به فال نیک میگیریم. چون این قطع رابطه دلیلی برقطع امید آمریکا از ایران است».
* قطع رابطه با آمریکا موجب تقویت روحیه و تحرک ملت ایران شد
از این تصمیم عجولانه، چندماهی نگذشت کـه آمـریکاییها از تصمیم خود پشیمان شدند. این کشور در طول 15 سال گذشته دهها بار از طریق کشورهای مختلف و یا به صورت علنی خواستار تجدید رابطه با ایران و یا حداقل، مذاکره با مقامات رسمی ایران شده که ایـن درخواست همواره با جواب ردّ نظام اسلامی ایران مواجه گردیده است.
این قطع رابطه از یک طرف، موجب تقویت روحیه پشتکار و استقامت و تحرک جدید در ملّت ما شد و در نتیجه به حرکت ما به سمت خودکفایی و خوداتکایی سرعت بخشید و از طرف دیگر به آمریکاییها فهماند که ملت استقلال طلب، فداکار و باهوش ایران ملّتی نیست که با اینگونه فشارها و تصمیمات از مسیر خود منحرف شود. نمونه تحرک، نشاط و پایمردی مردم را طی 8 سال دفاع مقدس در برابر تجاوزات نظامی بیگانه و همچنین در دوران سازندگی و رشد و توسعه کشور، شاهد بودهایم و هم اکنون نـیز شاهدیم.
امروزه پس از 15 سال، یکبار دیگر دولت آمریکا و حزب به اصطلاح دمکرات حاکم بر این کشور، تجربه ناموفق گذشته را به آزمایش گذاشته است. همانطور که مطلع هستید در روز 24 اسفندماه سال 1373 کلینتون رئیس جمهوری آمریکا «وضعیت اضطرار ملی» و اعلام اینکه دولت ایران تهدیدی غیرعادی و فوق العاده برای امنیت ملی، سیاست خارجی و اقتصاد آمریکا است، هرگونه مشارکت در توسعه منابع نفتی ایران و همچنین تأمین مالی در این زمینه را بـرای آمریکاییان ممنوع اعلام کرد. حتی این روزها بحث تحریم خرید نفت ایران از سوی کشورهای آمریکایی نیز به گوش میرسد.
چرا دولت آمریکا در این مقطع با دنبال کردن اشتباهات گذشته به رفتار غیرمنطقی و انفعالی دستزده و همچنان اتهامات کهنه و بیاساس خود را نسبت به نظام مقدس اسلامی ما تکرار میکند؟
*تحقیر آمریکا در عرصههای گوناگون منشا تحرکات ضدایرانی آنهاست
بیتردید نزدیک شدن به ماههای تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری درآمریکا و رقابت شدید دو حزب از عوامل اتخاذ چنین سیاستی است. دمکراتها نتوانستهاند به هیچیک از وعدههای دوران مبارزات انتخاباتی بـه مردم آمریکا جامعه عمل بپوشانند. امروزه شعارهای کلینتون در زمینه حل معضلات داخلی و همچنین خاورمیانه تحقق نیافته و سیاست خارجی وی در زمینههای مختلف با شکست مواجه شده است به همین دلیل به صورت فزایندهای از محبوبیت دموکراتها در افکار عمومی آمریکا کاسته شده است تاجایی که این حزب در انتخابات اخیر، بیشترین کرسیها را چه در سنا و چه در مجلس نمایندگان به حزب رقیب واگذار کرد. شاید این جنجال، تبلیغات و بزرگ کردن دشمن خارجی برای سرپوش گذاشتن بـر سـیاستهای شکست خورده حزب حاکم بوده و از طرف دیگر زمینهساز استفاده بیشتر از پول صهیونیستها و ابزار تبلیغاتی آنان بـرای انـتخابات آینده باشد.
عامل دیگری که میتوان از آن به عنوان منشأ تحرک اخیر آمریکا نام برد، تحقیر مکرر آمریکا در عرصههای گـوناگون است. صرفنظر از تحقیرهای آمریکا در بخش سیاسی، این کشور در ماههای اخیر بارها در زمینههای اقتصادی دچار حقارت گشته است.
در ماههای گذشته، سروصدای فراوانی درخصوص جلوگیری از استمهال بدهیهای ایران برپا شد و آمریکا با صراحت اعلام کرد که بـا همه توان جلوی این استمهال را خواهد گرفت. جهانیان شاهد مسافرتهای مکرر و پیاپی مقامات آمریکایی به ژاپن و کشورهای اروپایی برای تحقق اینامر بـودند. ولی آمریکاییها در این حرکت دچار شکست شدند و ایران در تحرک سیاسی و اقتصادی خود موفق شد و بالاخره استمهال با شرایط موردنظر ما انجام شد. در مرحله بعد آمریکاییها خواستند جلوی پوشش شرکتهای بیمه در کشورهای غربی طرف معامله با ایران را بگیرند. سروصداهای بسیاری هم بهپا کردند که خوشبختانه در این تحرک هم آمریکا شکست خورد.
با اعلام آمار رسمی خریدهای نفتی آمریکا از ایران در پایان سال 1994 رسوایی و تحقیر دیگری برای آمریکا پیـش آمـد و از آنجا که آمریکاییها همواره مدعی مخالفت با مناسبات تجاری همپیمانان خود با ایران بـودند، افشای پیـشتاز بودن این کشور در این زمینه نـسبت بـه دیگران، رسوایی و جـنجال تـبلیغاتی بـزرگی را، هم در داخل آمریکا هم در اروپا و همچنین در سایر کشورهای جـهان، علیه این کشور بوجود آورد.
انعقاد قرارداد اخیر شرکت ملی نفت ایران با شرکت کونوکو، موجب رسوایی دیگری بـرای آمریکا شد. اعلام امضای این قرارداد آنچنان جنحال تبلیغاتی درآمریکا و مخصوصاً در اروپا علیه آن دولت به وجود آورد که دولتمردان آمریکا منفعلانه ناچار از دست زدن به اقدامات غیرمنطقی شدند.
*نگرانی آمریکا ریشه در بیداری مسلمانان و احیای تفکر اسلامی در جهان دارد
بسیاری از رسانههای مهم غربی به صراحت دولت آمریکا را به خاطر فـشار بـر سایر دولتها برای اخلال در روابط اقتصادی بـا ایـران درحالیکه خود در ایـن زمـینه پیشقدم است، یک دولت منافق و چند چهره خواندند.
البته بـرای همه ما روشن است که ریشه اصلی این تحرکات، بیداری مسلمانان، احیای تفکر اسلامی، نفوذ و گسترش اسـلام واقعی و به تعبیر آنها «رشد بنیادگرایی» است که میتواند عـامل اصـلی نگرانی آمـریکا درخصوص منافع آتی خود در دنیای اسـلام باشد. شکست طرح سلطه اسراییل و صهیونیسم بر کشورهای منطقه نیز عامل دیگر نگرانی و تحرک آمریکاست که ریـشه همه آنها را در «انقلاب اسلامی ایران» میبینند.
شعار آمریکاییها در این تحرک انفعالی، مهار ایـران، فشار اقـتصادی، جلوگیری از رشـد و تـوسعه و محروم کردن ایـران از تکنولوژی پیشرفته است.
به اعتقاد ما آمریکا همانند گذشته در تحرک جدید خود شکست خورده و ناموفق خواهد بود و بیشک برگ دیگری بـر پرونـده قطور رسواییهای این کشور افزوده خواهد شد. چرا؟
*اذعان آمریکا به بی تاثیربودن تحریم ایران
اولاً دوران دیکته کـردن سیاست خـارجی و سیاست اقـتصادی از سوی آمریکا به دیگران به سرآمده است. حتی اگر یک ابرقدرت اقتصادی امروز بتواند چیزی را در بخش اقتصادی دیکته کند آمریکا دیگر آن ابرقدرت اقتصادی نیست.
اکنون آمریکا در بخش اقتصادی، در ردههای نخستین نبوده و دارای مشکلات فراوانی است. امروزه هیچ کشوری در بخش اقتصاد دنباله و توصیه دیگران یا پیرو شعار دیگران نخواهد بود. دنیای امروز، دنیای رقابت است. آمریکاییها در فشار اقتصادی به ایران هرگز موفق نبودهاند. گزارش چند روز قبل دولتمردان آمریکا به کنگره آمریکا به صراحت حاکی از شـکست این کشور در فشارهای اقتصادی به ایران است. مقامات آمریکایی در کنگره اعتراف کردند که تحریم جمهوری اسلامی از سوی آمریکا در سال 1987 هیچ مشکل جدّی را برای ایران به وجود نیاورد و هیچ کشوری از تـوصیههای آمریکا پیروی نکرده و اساساً تحریم تجاری در رابطه با مادهای (نفت) که شدیداً در سطح جهان مورد معامله است بیاثر بوده و بر ایران تأثیری نداشته است.
همچنین مقامات آمریکایی در گزارش به کنگره اعتراف کردند که در فشار به کـشورهای هفتگانه صنعتی ناموفق بودهاند. خیلی روشن است که امروز، روزی نیست که آمریکا بخواهد با شعار، کشورهای بزرگ و مستقل را تحت فشار قرار دهد.
ثانیاً،آمریکا در افکار عمومی جهان نسبت به ایران به عنوان یـک کشور دروغگو شناخته شده و امروزه کذب اتهامات این کشور برای همه روشن گردیده است. چند سال پیش، سروصدای بزرگی درست کردند که در خلیج فارس یک کشتی چینی برای ایران مواد شیمیایی حمل میکند. یک هفته این سروصدا ادامه یافت و با تلاشهای فراوان بـا دولت چین توافق کردند که به جای پهلو گرفتن کشتی در بنادر ایران در یکی از بنادر کشورهای جنوبی خلیج فارس پهلو بگیرد و آمریکاییها و چینیها باهم از کشتی بازرسی کنند. پس از بازرسی معلوم شد این کشتی لوازم التحریر برای ایـران حـمل میکرده اسـت و آمریکاییها دچار یک فضاحت بزرگ دیگر شدند. در پیتوقیف کشتی کیپ مالیس در ترکیه، رسانههای آمریکایی و حتی برخی از مقامات آمریکا در مورد محموله کشتی به عنوان اسلحه برای گروه P.K.K سروصدا کردند. بعدها خود مجلس ترکیه ایـن تـوقیف را مـحکوم کرد. دولت و رییسجمهور ترکیه این اقدام را محکوم کردند و بالاخره دادگاه ترکیه به نفع ایران رأی داد و آمریکاییها مفتضح شدند. نسبت به سلاح اتمی، آمریکاییها دو سال پیش تبلیغات گستردهای به راه انداختند و حتی آدرس دادند که در فلان منطقه، ایران مشغول تهیه بمب اتمی است.
بازدید آژانس بین المللی انرژی اتمی و گزارش آن نشان داد که این تهمتها بیاساس بوده است. در ماجرای بختیار در فرانسه سرو صدای فراوانی درخصوص دست داشتن یک کارمند دولت و در نتیجه دولت ایران در این قتل برپا کردند. بعد از اینکه دادگاه فرانسه آن کارمند را تبرئه و بیگناه اعلام کرد رسوایی آنها آشکار شد. سال 1994 در داستان انفجار یک مرکز صهیونیستی در آرژانتین به رغم جنجال و تبلیغات وزارتخارجه آمریکا و سایر دولتمردان آن کشور بالاخره برای همه روشن شد که هیچ مدرکی برای اثبات ادعای واهی خود نداشتند و مقامات آرژانتین نیز این مطلب را اعلام کردند.
*اگر آمریکا کشور خطرناکی است چرا هر روز تقاضای مذاکره میکنند
از طرف دیگر آمریکاییها همیشه منافقانه عمل کردهاند. از یک طرف به دنیا میگویند ایران کشور خطرناکی است و از طرف دیگر هر روز تقاضای مذاکره بـا ایران را مطرح میکنند و هر روز در این زمینه پیغام میفرستند. این پیغام هم معمولاً توسط کشورهای بزرگ غربی منتقل میشود.
چند روز پیش یک روزنامه چاپ مسکو اعلام کرد که تلاشهای آمریکا برای برهم زدن معاملات ایران با سایر کشورها به خاطر زمینهسازی برای معامله شرکتهای ساختگی خود با ایران تحت اسامی جدید است. وقتی چهره آمریکا امروز در دنیا اینگونه معرفی شده، این کشور نمیتواند بر کشورهای دیگر تأثیر بگذارد، آنهم نسبت به ایران بزرگ با منابع عظیم، با ملتی بزرگ، باهوش، فداکار،انقلابی، آبدیده، با داشتن نیروهای متخصص فراوان و با دوستان بسیاری که در سطح جهان دارد، این تحرکات چه در بخش سیاسی و چه در بخش اقتصادی هیچگونه تأثیری نخواهد داشت.
اتهامات واهی و بیاساس آمریکا نسبت بـه ایران که اخیراً از سوی کلینتون تکرار شده، مثل مسأله تلاش بـرای بدست آوردن سلاحهای کشتار جمعی، نقض حقوق بشر، کمک به گروههای تروریستی، جلوگیری از پروسه صلح و امثال اینها، نیازی به پاسخ ندارد و بارها توسط مسئولان عالیرتبه جمهوری اسلامی ایـران مـواضع نـظام ما به صراحت اعلام شده است.
اتهام تلاش برای بـه دست آوردن سلاح اتمی نسبت به کشوری که جزو امضاکنندگان معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی است و در همین ماههای اخیر نقش فعالی در مباحث تمدید ایـن معاهده داشته و همواره درها را برای نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازگذاشته است و یا اتهام داشتن سلاح شیمیایی نسبت به ایران، که خود از قربانیان بزرگ سلاحهای شیمیایی است و از امضا کنندگان اصلی کنوانسیون منع کاربرد و تولید سلاحهای شیمیایی بوده و نقش برجستهای در این زمینه داشته است و حتی در دوران جنگ تحمیلی با وجود استفاده وسیع دشمن از سلاح شیمیایی، دست به مقابله به مثل نزده و دنبال تولید این سلاح نرفته است، به هیچوجه نمیتواند قابل باور و پذیرفتن باشد. نکته جالب توجه اینکه، این اتهامات از سوی کشوری عنوان میشود کـه خـود حامی اسراییل است کشوری که دارای سلاح اتمی است و معاهده منع گسترش تسلیحات هستهای را امـضا نـکرده است. این اتهامات از طرف کشوری مطرح میشود که خودش وسایل و ابزار لازم را برای ساخت سلاح اتمی در اختیار اسراییل گذاشته است.
*امیدواریم آمریکا در برابر واقعیات انقلاب اسلامی سر تعظیم فرود آورد
طرح اتهام نقض حقوق بشر برای کشوری که 50 روز بعد از پیروزی انقلاب، انتخابات عمومی سراسری بـه پاکـرد و طی 16 سال عمر خود به طور متوسط هرسال یک انتخابات بزرگ و عمومی و سراسری داشته اسـت از طرف کشوری که دوستان نزدیکش کشورهایی هستند که مردمشان در عمر خود هرگز صندوق انتخابات را ندیدهاند و حکومتشان یـک حکومت خانوادگی است، کشوری حامی اسراییل که به عنوان بزرگترین ناقض حقوق بشر است؛ امروز هیچ زمینهای برای مقبولیت ندارد.
در زمینه پروسه صلح باید گفت، آنچه امروز عامل اصلی شکست آمریکا و غرب در پروسه بـه اصطلاح صلح در خاورمیانه است ماهیت این طرح است که یک ماهیت ظالمانه است و حقوق ملت فلسطین را تـأمین نمیکند و ارتباطی با تحرکات دیگران ندارد. مسئله اصلی، بیداری ملت فلسطین است که حاضر نیست تسلیم ایـن بـازیها شود و دست از آرمانهای مقدس خود بردارد.
به اعتقاد ما طرحی میتواند در خاورمیانه موفق باشد که مبنای آن «بازگشت همه به وطن خـویش» باشد. به این معنی که فلسطینیها به وطن خود و یهودیهایی هم که از کشورهای مختلف بـه کشور مجعول اسراییل و به سرزمین فلسطین اشغالی آمدهاند به کـشورهای خود برگردند؛ اگر همه به وطن خود بـازگردند معضل خاورمیانه حل خواهد شد و هر طرحی که مبتنی بر این اصل نباشد موفق نـخواهد بود.
ما امیدواریم دولتمردان آمریکا از تجربیات ناموفق خـود درس بگیرند و در برابر واقعیات و انـقلاب اسلامی سـر تعظیم فرود آورند. روشن است که ملت بـزرگوار ما در مقابل این زورگوییها تسلیم نخواهد شد و به راه حق خود با پیروی از مقام معظم ولایت، ادامه خواهد داد که این، راه اسلام، راه حق و راه امام امت است.