شصت و هفتمین نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، امروز در حالی به کار خود پایان میدهد که جمهوری اسلامی ایران در اعتراض به دعوت مجریان این نمایشگاه از سلمان رشدی، نویسنده مرتد کتاب «آیات شیطانی» برای حضور در نشست خبری آغازین آن، شرکت در نمایشگاه شصت و هفتم را تحریم کرده است.
نمایی از غرفه خالی ایران در فرانکفورت
مدیران فرهنگی و ناشران خصوصی و دولتی کشورمان که قصد داشتند در مهمترین رویداد جهانی حوزه کتاب، رهسپار آلمان شوند، در یک اقدام منسجم، واکنشی یکسان و همدلانه به حضور سلمان رشدی در نمایشگاه دادند و غرفههای خود را در نظرگاه معتبر کتاب جهان تعطیل کردند. البته پیش از این مرحله، معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش کرد تا با رساندن پیام ایران به برگزارکنندگان نمایشگاه کتاب فرانکفورت، آنان را از تصمیم نابخردانه خود در دعوت از سلمان رشدی مرتد ـ که با انتشار کتاب اهانتبار خود، قلب میلیونها مسلمان را به درد آورده بود ـ منصرف کند، اما ادعای «آزادی بیان» موجب شد تا مجریان این نمایشگاه بر این دعوت، پای فشارند.
«ایران در نمایشگاه کتاب فرانکفورت شرکت نمیکند» این خبری بود که به فاصله چند روز مانده به شروع نمایشگاه در رسانهها منتشر شد و از سوی نهادهای فرهنگی دولتی و غیردولتی مورد استقبال قرار گرفت. اما از آن پس انتظار میرفت حضور نمایندگان موسسات نشر جمهوری اسلامی در آن، متناسب با تحریم نمایشگاه باشد که چنین نشد.
اعزام نمایندگانی از انتشاراتیهای کشور همراه با دستاندرکاران موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران به آلمان برای حضور در نمایشگاه کتاب فرانکفورت، در حالی که بنا بر اعلام این موسسه، حتی از چیدن کتاب در قفسههای غرفه ایران خودداری شده و دور تا دور آن با روبان مشکی بسته شده است، مفهومی ندارد؛ به ویژه آنکه متأسفانه در میان افراد اعزام شده، نمایندگانی از حوزه نشر ادبیات متعهد و ارزشی نیز حضور دارند.
اگر اخبار و تصاویر حضور این افراد در نمایشگاه کتاب فرانکفورت را در خبرگزاریها و به شکل غیررسمیتر آن در شبکههای اجتماعی دنبال کنید، متوجه خواهید شد که نفرات زیادی از کشورمان، راهی آلمان شدهاند، اما آیا چنین حضوری با اصل تحریم و اعتراض جمهوری اسلامی ایران به دعوت از سلمان رشدی مرتد مغایرت ندارد؟ اینکه شماری از فعالان نشر و مدیران فرهنگی ما مقابل غرفه تعطیل ایران بایستند و دلیل بسته بودن آن را توضیح دهند، چه معنایی میتواند داشته باشد؟ جالبتر آنکه چند مدير بیربط به حوزه کتاب و ادبیات هم در میان افراد اعزامی هستند!
شرکتکنندگان در شصت و هفتمین نمایشگاه کتاب فرانکفورت با راهاندازی گروهها و کانالهایی در شبکههای اجتماعی، فعالیت پنج روزه خود در این نمایشگاه را شامل توزیع بروشورهایی به زبانهای دیگر با موضوع چرایی غیبت ایران در نمایشگاه، عرضه رایگان ترجمه رمان «محمد» صلیالله علیه و آله نوشته ابراهیم حسنبیگی، توزیع نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا به سه زبان انگلیسی، عربی و آلمانی، توزیع کاتالوگی در خصوص اعجاز قرآن در تیراژ هزار نسخه و ... اعلام کردهاند.
در متنی که به صورت بنر در غرفه جمهوری اسلامی ایران نصب شده، آمده است: «دعوت از نویسندهای که به مقدسات بیش از یک میلیارد انسان به بهانه «آزادی بیان» بیاحترامی میکند در کنفرانس خبری نمایشگاه بین المللی کتاب فرانکفورت، نقض آشکار اعلامیه جهانی «حقوق بشر» است. ما به این حرکت غیر فرهنگی اعتراض داریم.»
سئوال اینجاست که آیا بار توضیحی شرکت نکردن کشورمان در این رویداد فرهنگی را بنرها و استندهای چندزبانه به دوش نمیکشیدند و آیا لازم بود افرادی به نمایندگی از چند موسسه انتشاراتی دولتی و خصوصی و حتی مدیران فرهنگی ایران به فرانکفورت بروند؟ ضمن اینکه بیشتر افراد اعزامی به نمایشگاههای خارجی، معمولاً زبان دیگری غیر از زبان مادریشان را نمیدانند و رفت و آمدشان به فرانکفورت، جز زیان مالی و خروج ارز از کشور، نتیجهای ندارد. البته، گشت و گذار در یکی از مدرنترین شهرهای اروپا، خودش هم فال است و هم تماشا!
اما نکته اصلی و مهمی که باید به آن تأکید کرد، تقلیل و تنزل حکم تاریخی بنیانگذار جمهوری اسلامی است. امام خمینی رحمهالله علیه در 25 بهمن 1367 در حکمی نوشتهاند: «به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم، مؤلف کتاب آیات شیطانی که علیه اسلام و پیامبر و قرآن تنظیم و چاپ و منتشر شده است، هم چنین ناشرانِ مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعا آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس در این راه کشته شود، شهید است انشاءاللّه. ضمنا اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد، ولی خود قدرت اعدام آن را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد.»
حضور در نقطهای که بوی مشمئزکننده و نفرتآور سلمان رشدی مرتد از آن استشمام میشود، هرقدر هم که انقلابی و غیرتمندانه باشد، آن حکم تاریخی را به یک اعتراض تنزل میدهد؛ اعتراضی که با تحریم قاطع ایران در رسانههای پرمخاطب جهان مثل دویچه وله، تلگراف، بیبیسی، ایندیپندنت و ... بازتاب یافته بود.
کاش، همه کسانی که با گذرنامه ایرانی به فرانکفورت رفتند و گمان میکنند با حضور بموقع و توزیع بروشور اعتراضی، صدای غیرتمندانه ایران را به دنیا رساندند، حکم تاریخی و خدشهناپذیر امام خمینی رحمهالله علیه درباره نویسنده منفور «آیات شیطانی» را یک بار دیگر میخواندند و بعد، گردشگر نمایشگاه شصت و هفتم میشدند!