شهید سفارش موکد داشت که گوشتان به حرف امام خامنه‌ای باشد و درخواست کرده بود در اعلامیه‌اش به جای فامیل‌های وابسته بنویسند لشکر 14 امام حسین(ع).

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، نصف‌جهان میزبان یکی از اهالی بهشت است، مسلم خیزاب که فرماندهی گردان یا زهرا (س) لشکر 14 امام حسین (ع) را بر عهده داشت، به کاروان شهدا پیوست تا پیکر مطهرش بر روی دست مردمان دیار شهید پرور و ولایت مدار اصفهان تا خانه ابدی در گلستان شهدا تشییع شود.

شهر گنبدهای فیروزه‌ای میزبان شهید مدافع حرمی است که  سعادت ابدی را بر زندگی چند روزه دنیوی ترجیح داد و در نهایت نیز در آستانه عاشورای حسینی، به افتخار حسینی شدن دست یافت تا ما جاماندگان زمزمه کنیم ای عاشق راه حسین، ای سربلند میدان بصیرت، ای یاور ولایت و ای مدافع حرم اهل‌البیت، شهد شیرین شهادت گوارایت باد.


*شیرزنی که رسالت زینب‌وار بر عهده گرفت

مسلم خیزاب به آرزوی دیرینه‌اش که همانا شهادت و وصال معبود بود، دست پیدا کرد و همسر وی امروز زینب‌وار رسالت پاسداری از خون این شهید بزرگوار و تحقق خواسته وی مبنی بر ولایت‌داری و تبعیت محض از مقام عظمای ولایت را بر عهده گرفته است.

متانت خانم رنجبر در طول گفت‌وگو و صبر و طاعتش در غم از دست دادن شریک زندگی 11 ساله و پدر فرزندش نشان می‌دهد که این شیرزن در قبال سرخی خون همسرش، رو سفید خواهد شد.

همسر شهید مسلم خیزاب به یادآوری وداع آخر با او پرداخته و می‌گوید: حدود 60 روز قبل بود که وی راهی سفر شد؛ از قبل می‌دانست که سرنوشت شهادت در انتظار اوست و وصیت کرده بود در گلستان شهدا و نزدیکی‌های مزار شهید حسین خرازی به خاک سپرده شود.

نخستین بار در مدینه و روبروی گنبد حرم حضرت رسول (ص) بحث رفتن به سوریه را مطرح کرد و جواب مرا خواست؛ قبل از اینکه حرفی بزنم، گفت اگر جوابت منفی باشد، باید فردای قیامت جواب حضرت زینب (س) را بدهی. من هم در جواب گفتم رضایت دارم بروی و ان‌شالله صحیح و سلامت بر می‌گردی اما وی تاکید داشت که شهید می‌شود.

وی به وداع شهید با یارانش در گلستان شهدا نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: سر قبر شهید تورجی‌زاده که رفتیم، دقایقی با این شهید آهسته درد و دل کرد و گفت: آمین بگو؛ من هم دستم را روی قبر شهید تورجی‌زاده گذاشتم و گفتم هر چه گفته را جدی نگیر اما همسرم دوباره تاکید کرد تو که می‌دانی من چه می‌خواهم، پس دعا کن تا به خواسته‌ام برسم.

*جواز شهادتش را از شهدای غواص گرفت

مراسم تشییع شهدای غواص و بازگشت پرستوهای مهاجر به وطن، شهید خیزاب را برای پیوستن به کاروان شهدا هوایی کرده و لحظه‌شماری می‌کرد تا به یاران شهیدش بپیوندد.

همسرش در این‌باره می‌گوید: بعد از مراسم تشییع شهدای غواص که وی ساعت‌ها در کنار آن‌ها بود، گفت: اول شهادت و بعد سلامتی خانواده را از شهدای غواص خواستم و به هر دو خواسته نیز خواهم رسید. وی همواره می‌گفت آرزو دارم با گلوله مستقیم دشمن شهید شوم و به من نیز تاکید کرد اگر دیدی سر بر تن من نیست، گلوگاهم را ببوس و بگو خدایا این قربانی را از ما بپذیر.

*یادگار شهید خواب شهادت پدرش را دیده بود

محمدمهدی پنج ساله یادگار شهید خیزاب است که با وجود اینکه شهید شدن پدرش را در خواب دیده، امروز دلتنگ پدری است که به مولا و امامش اقتدا کرده است.

همسر شهید خیزاب در این‌باره می‌گوید: چند وقت قبل محمد مهدی برایم گفت که خواب دیده همسایه‌‌مان که شهید شده، ستاره‌ای به وی داده و گفته پدرت شهید می‌شود.

وقتی خوابش را برای من تعریف کرد، نگران بود که من ناراحت شده باشم اما به وی گفتم که پدرش به سلامت از سفر باز خواهد آمد.

دادن خبر شهادت پدر به محمدمهدی خردسال کار ساده‌ای نیست اما این شیرزن اصفهانی، با تکیه بر مهر و محبت مادری، خبر شهادت پدر را به یگانه فرزند داده است.

محمدمهدی از اینکه پدرش در گلستان شهدا به خاک سپرده می‌شود، خوشحال است، زیرا به خیال خودش حالا می‌تواند با دوچرخه‌اش در محوطه گلستان شهدا بازی کند.

*سفارش شهید خیزاب به شهید خرازی

شهید خیزاب در آخرین حضورش در گلستان شهدا سفارش محمدمهدی را به شهید خرازی کرده است.

همسر وی در این باره می‌گوید: من نمی‌دانستم که شهید خرازی پسری به نام محمدمهدی دارد اما شنیدم که همسرم سفارش پسرمان را به شهید خرازی کرد و گفت که وی نیز پسری همنام فرزند ما دارد.

در این لحظه به وی گفتم چرا می‌خواهی ما را تنها بگذاری که وی جواب داد: شما خدا را دارید و تنها نخواهید بود؛ شما که بالاتر از حضرت زینب (س) و خانواده امام حسین (ع) نیستید که در صحرای کربلا تنها مانده بودند.

وی ادامه می‌دهد: شهید خیزاب از من خواست که پس از شهادتش، بی‌تابی و گریه و زاری نکنم تا ترحم کسی برای ما جلب نشود.

همسر شهید خیزاب با الگوگرفتن از حضرت زینب کبری (س) به خواسته شوهرش عمل کرده و امیدوارانه از جلب رضایت وی می گوید: روز گذشته بعد از مراسمی که تعدادی از همرزمان همسرم برگزار کرده بودند، یک لحظه پلکم روی هم رفت و در خواب همسرم را دید که خوشحال بود و مرا از بابت اینکه به وصیتش عمل کرده و برایش آبروداری کردم، تحسین می‌کرد.

**به جای فامیل‌های وابسته بنویسید لشکر امام حسین(ع)

شهید مسلم خیزاب قبل از شهادت از همسرش درخواست‌هایی داشته که رنجبر با تشریح آن‌ها می‌گوید: حرف اول و آخر شهید این بود که گوشتان به حرف امام خامنه‌ای باشد و راه شهدا را ادامه بدهید.

وی ادامه می‌دهد: همسرم علاقه زیادی به مقام معظم رهبری داشت و سفارش کرده بود در اعلامیه‌شان، عکس و جمله‌ای از ایشان باشد.

رنجبر با اشاره به وصیت این شهید می‌گوید: شهید خیزاب دوست داشت مراسم ترحیم وی مکانی برگزار شود که نفس و بوی سپاه را داشته باشد و بنا به علاقه وی، مراسم ترحیم در ناحیه امام صادق برگزار می‌شود، همچنین وی تاکید داشت که در اعلامیه به جای فامیل‌های وابسته بنویسند سپاه پاسداران و لشگر 14 امام حسین؛ جا دارد از همکاری و مساعدت لشگر 14 امام حسین و دوستان و همرزمان وی که در این روزها در کنار خانواده ما بوده‌اند، تشکر کنم.

*گلستان شهدای اصفهان امروز میهمان دارد

شهید مسلم خیزاب به خواسته‌اش رسید و ردای شهادت را بر تن کرد تا اینگونه خطاب به وی بگوئیم آن هنگام که در جلوی چشمانت، یاران شهادت‌طلب رفته و شجاعت و ایثار به نهایت می‌رساندند، نمی‌پنداشتی که نعمت بزرگ شهادت نصیب تو نیز خواهد شد اما امروز یاران شهیدت در گلستان شهدای اصفهان به استقبال تو آمده‌اند، شهید خرازی مدال شجاعت بر گردنت خواهد آویخت و میهمان نوحه باصفای یازهرای شهید تورجی‌زاده خواهی شد.

منبع: فارس